eitaa logo
آئینه‌ی جان
1.3هزار دنبال‌کننده
18.7هزار عکس
3.8هزار ویدیو
191 فایل
کانال انتشار تولیدات فرهنگی - تبلیغی
مشاهده در ایتا
دانلود
ا💬📖💬📖 ا📖💬📖 ا💬📖 ا📖 از سر شانه ی در حال نماز سحرش چقدر بال ملک ریخته تا دور و برش او بزرگ است و در این خاک نمی گیرد جا آسمان است و رسیده است زمان سفرش همه ی شصت و سه سالش به غریبی طی شد می رود تا که خدایش نکند بیشترش یاد شرمندگی از فاطمه می اندازد بخداوند قسم دیدن چشمان ترش ایستاده است کسی پشت در خانه ی او جبرئیل آمده انگار به مسجد ببرش سحر نوزدهم خانه ی دختر برود آنکه دلسوز ترین است برای پدرش دخترش نیز یقین داشت شب آخر اوست کاسه ی آب نپاشید اگر پشت سرش همه مبهوت و همه محو نمازش بودند کاش این منبر و محراب نمی زد نظرش این طرف دست توسل به عبایش که بمان آن طرف حضرت صدیقه بود منتظرش ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌آیینه جان (در ایتا و سروش) @aeenejan 💬📖 📖💬📖 💬📖💬📖
ا💬📖💬📖 ا📖💬📖 ا💬📖 ا📖 عرش و کُرسیّ خُدا ، جِبهه و جولان علیست او که مومن به حق و مطلع عرفان علیست چاه از آن وقت که غم های علی در خود ریخت شُده ماتم زده ، چون سلسله جنبان علیست غَم او غُصّه مَظلوم و خُرمای یتیمان بوده آنکه مانده است به هر وعده و پیمان علیست خاک نَعلین علی ، داد سِتان بَشَر است ماهِ تابان به شب بَدر ، نگهبانِ علیست آنکه شمشیر کِشید و دِل مِحراب شکافت سَر مولی نَه ، که او قاطع بُرهان علیست داغ زهرا و مصیبت ، ز دَر آغاز شده صَبر ، وامانده و درمانده و حیران علیست شیر را بسته به زنجیر ، به نخلستانی یا سکوتش ،که جهان واله و گریان علیست دَر و دیوارِ شَب قَدر ، شهادت دادند زینب این قاری قرآن ، که پریشان علیست   ابن مُلجم به یقین ، ذکر علی بر لب داشت تیغ را نیست توانی ، که به فرمان علیست ارغوانی شُده دامان حَسَن ، خون علی است همه گریان و خداوند  ، که خندان علیست کودکان پُشت دَر و شیر و عسل آوردند نان و خُرمای علی ، دَر پی درمان علیست زخم بَرداشته گر ، چهره خورشید چه باک یازده بارِ جهان ، مِهر فروزانِ علیست فیض روح القدس اَر ، باز مَدد فرماید می رسد دوره مَهدی ، که دوران علیست شب قَدر است و دُعای فَرجی باید خواند سِرّ تقدیر ظهورش ، که گلستان علیست ✍شعر " گلستان علی" کاری ارزشمند از فرهنگیار شاعر؛ محمّد دیلم کتولی ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌آیینه جان (در ایتا و سروش) @aeenejan 📖 💬📖 📖💬📖 💬📖💬📖
ا💬📖💬📖 ا📖💬📖 ا💬📖 ا📖 ای جان جهان  مهدی ، دستم عجب خالی شده           دنیای بی ظهورتو ،چون ظرف توخالی شده ای حاضر هرجا بیا غایــب منم از عملم           جهانِ بی نورِ رخت ،تاریک چون چاهی شده یک عمر چشمانم شد هدر ، ازغفلت روی مَهَت           با دیدن خال لبت ، هم زائر و حاجی شده در جمکران یا سهله ای یا کربلایی جان من         قسمت من از طلعتت ،این همه بی تابی شده این همه عمرِ غفلتم،خواب زمستانی شده               جان جهان ، با نگهت، زمان بیداری شده میوۀ عالم وجود، تنــهاترین پادشـــهی                مولا غریبی بین ما، دنیا چه بد جایی شده تنهائی و غریبی ات تا کی عزیز فاطــمه                 وقت ظهورت کی بود، غیبت چه طولانی شده منتقم خون حسین ، دستم بگیرجان حسین                  اصلاحِ راه ما نما، اگر به گمراهی شده زندانی اعمال ما ، دعا نــــما به حال ما                ما را ببخش مولای ما ، اگر چه کم کاری شده آقا بیـــا  آقا بیـــــا، لقلقۀ زبان شده                از دل بگویم که بیا ،وقت علمداری شده آقا منم محــب تو، منتـــــظر نگاه تو                     ذکر تو در دلم اگر، دعای تو کاری شده ✍شعر با موضوع " امام زمان(عج)" کاری ارزشمند از فرهنگیار شاعر؛ آقای محمدی زیارانی ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌آیینه جان (در ایتا و سروش) @aeenejan 📖 💬📖 📖💬📖 💬📖💬📖
ا💬📖💬📖 ا📖💬📖 ا💬📖 ا📖 خرما نتوان خوردن ازین خار که کشتیم دیبا نتوان کردن ازین پشم که رشتیم بر حرف معاصی خط عذری نکشیدیم پهلوی کبائر حسناتی ننوشتیم ما کشتهٔ نفسیم و بس آوخ که برآید از ما به قیامت که چرا نفس نکشتیم افسوس برین عمر گرانمایه که بگذشت ما از سر تقصیر و خطا درنگذشتیم دنیا که درو مرد خدا گل نسرشتست نامرد که ماییم چرا دل بسرشتیم ایشان چو ملخ در پس زانوی ریاضت ما مور میان بسته دوان بر در و دشتیم پیری و جوانی پی هم چون شب و روزند ما شب شد و روز آمد و بیدار نگشتیم واماندگی اندر پس دیوار طبیعت حیفست دریغا که در صلح بهشتیم چون مرغ برین کنگره تا کی بتوان خواند یک روز نگه کن که برین کنگره خشتیم ما را عجب ار پشت و پناهی بود آن روز کامروز کسی را نه پناهیم و نه پشتیم کر خواجه شفاعت نکند روز قیامت شاید که ز مشاطه نرنجیم که زشتیم باشد که عنایت برسد ورنه مپندار با این عمل دوزخیان کاهل بهشتیم سعدی مگر از خرمن اقبال بزرگان یک خوشه ببخشند که ما تخم نکشتیم ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌آیینه جان (در ایتا و سروش) @aeenejan 📖 💬📖 📖💬📖 💬📖💬📖
ا💬📖💬📖 ا📖💬📖 ا💬📖 ا📖 در این ماهی كه روزش روزه هستی كنار سفره ی رحمان نشستی، در آن ساعت كه سائل را جواب است دعای روزه داران مستجاب است، پس از ذكر و نمازت قبل افطار كه گردد نور رحمانی پدیدار، در آن حالت كه سیمت شد بحق وصل دعا كردی به هر اهل و به نا اصل، مرا هم از محبت پس دعا كن به رافت از غم و ظلمت رها كن كه بخشایدخدا جرم و گناهم نماید حضرت مهدی(عج) نگاهم. ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌آیینه جان (در ایتا و سروش)👇 @aeenejan 💬📖 📖💬📖 💬📖💬📖
ا💬📖💬📖 ا📖💬📖 ا💬📖 ا📖 بهر دفاع از قدس ما آماده هستیم آمادۂ فرمانی از فرمانده هستیم بهر حمایت از فلسطین دلاور رزمنده و در صحنه و آزاده هستیم اسلام چون خورشید تابان است زیرا ما وارثان سیرتی تابنده هستیم بهر دفاع از قبلۂ اول در اسلام سربازی آماده ولی رزمنده هستیم با اتحاد و افتخار و عشق الله هستیم مسلمان تاابد پاینده هستیم ما با مقاومت به آ زادی رسیدیم شمشیر تیزی بر عدو برنده هستیم دین خدا جاوید و پیروز است زیرا ما سینه چاک راه حق ما بنده هستیم گویند نیل است تا فرات ابعاد این ظلم بنگر خیال پوچ ،ما در خنده هستیم گفته بزرگی عمر ظلم کوتاه است کوتاه باسنگ و خون آتش به این پرونده هستیم آزاد خواهی شد تو ای قدس دلاور بهر دفاعت پا به سر آماده هستیم ✍️شعر "روز جهانی قدس" کاری ارزشمند از فرهنگیار شاعر رسول چهارمحالی(ساقی عطشان) ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌آیینه جان (در ایتا و سروش)👇 @aeenejan 📖 💬📖 📖💬📖 💬📖💬📖
ا💬📖💬📖 ا📖💬📖 ا💬📖 ا📖 ماه رحمت بهارقرآن بود قطعه ای ازبهشت رضوان بود بعدازاین ماه ، عده ای نورند یازده ماه ازخطادورند عده ای،اندکی به ازپیشند تاحدودی مراقب خویشند سومین عده مثل قبل ازماه یوسف جمله؛ مانده است در چاه ای خوشا حال عده ی اول راهیند بی مشقت ومعضل این گروه منیر نورانی رهروان ره سلیمانی اهل اخلاص و همت وایثار ازصفا قلب جملگی سرشار نیست درقلبشان به غیراز او وحدهو لاشریک الاهو. ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌آیینه جان (در ایتا و سروش) @aeenejan 📖 💬📖 📖💬📖 💬📖💬📖
ا💬📖💬📖 ا📖💬📖 ا💬📖 ا📖 بهار آمد و بهار عمرم فرا رسید از گوشه و کنار طبیعت مرا ندا رسید: ای آنکه بهار عمرت مثال خزان ماست پس در خزان عمرت چه خواهد، تو را رسید ✍شعر "بهار" اثری زیبا از فرهنگیار شاعر؛ عسگر امامقلی ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌آیینه جان (در ایتا و سروش) @aeenejan 📖 💬📖 📖💬📖 💬📖💬📖
ا💬📖💬📖 ا📖💬📖 ا💬📖 ا📖 کوه باشی، سیل یا باران ... چه فرقی می‎‌‌کند؟ سرو باشی، باد یا توفان ... چه فرقی می‎‌‌کند؟ مرزها سهم زمینند و تو سهم آسمان آسمانِ شام یا ایران چه فرقی می‎‌‌کند؟ قفل باید بشکند باید قفس را بشکنیم حصرِ الزهرا و آبادان چه فرقی می‌‎‌کند؟ مرز ما عشق است، هرجا اوست آنجا خاک ماست سامرا، غزّه، حلب، تهران چه فرقی می‌‎‌کند؟ هر که را صبح شهادت نیست شام مرگ هست بی شهادت مرگ با خسران چه فرقی می‌‎‌کند؟ شعله در شعله تن ققنوس می‎سوزد ولی لحظۀ آغاز با پایان چه فرقی می‌‏‎‎کند؟ ✍شعر "عشق" اثری زیبا از فرهنگیار شاعر؛ سید محمدمهدی شفیعی ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌آیینه جان (در ایتا و سروش) @aeenejan 📖 💬📖 📖💬📖 💬📖💬📖
دلم گرفته از این امتداد فاصله ها دوباره جمعه شدو حل نشد معادله ها دلیل اصلی غیبت حضور سرد من است که گم شده است قرارم میان مشغله ها گناه  پای  مرا  بسته  و رها  نکند اسیر نفس شدم در میان سلسله ها تو را فروخته ام با بهای ارزانی چه بوده غیر ضرر در پس معامله ها؟ به کودکی و جوانی و حال هم پیری گذشته است به غفلت تمام مرحله ها بیا که در گذر عصر غیبت کبری شکسته قلب مرا طعنه ها و ولوله ها قسم به فاطمه ختم به خیر خواهد شد زمان  آمدن  تو  تمام  غائله ها... ┅═══✼❉❉✼═══┅ 🆔آیینه جان(در ایتا و سروش) @aeenejan
ا💬📖💬📖 ا📖💬📖 ا💬📖 ا📖 تقدیم به ساحت مقدس امام رضا (ع) حال دلم درگیر طوفان است حالا در حسرت یک قطره باران است حالا دلتنگ بند پنجره فولاد هستم دستان خالی ام نمایان است حالا با پای دل زائر شدم پایین پا ، دل در صحن آزادی ت مهمان است حالا دست ادب بر سینه و اذن دخولم با چشم گریان ، کنج ایوان است حالا وقتی حرم زائر ندارد ، سوت و کور است گویا بقیع در قلب ایران است حالا ✍شعر " دلتنگی " اثری زیبا از فرهنگیار شاعر؛ ریحانه احمدی ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌آیینه جان (در ایتا و سروش) @aeenejan 📖 💬📖 📖💬📖 💬📖💬
ا💬📖💬📖 ا📖💬📖 ا💬📖 ا📖 گره گشایی هست.... هر کسی را به سر هوایی هست رو به سویی و دل به جایی هست گاه انسان رسد به بن‌بستی که نه راهی نه رهنمایی هست نه غباری ز گَرد قافله‌ای نه نشانی ز نقش پایی هست نه ز یاران و رفتگان خبری نه پیامی ز آشنایی هست از کران تا کران، افق تاریک نه بدایت نه انتهایی هست... جاده پر پیچ و غیر ظلمت هیچ وه چه وحشت‌فزا فضایی هست دو دلی، اضطراب، ظلمت شب گم شدن را عجب بلایی هست ناگهان مژده آورد هُدهُد که سلیمانی و سبایی هست... هاتفی مژده‌ام سرود از غیب گوش جان باز کن صدایی هست از گره‌های کار بسته مترس که به عالم گره‌گشایی هست وحشتی از خروش موج مکن که در این بحر، ناخدایی هست این جهان خود به خود نمی‌گردد که به غیب جهان خدایی هست... ✍سیدمحمدعلی ریاضی‌یزدی ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌آیینه جان (در ایتا و سروش) @aeenejan 💬📖 📖💬📖 💬📖💬📖
« شوق عظیم همراهی یار » چون میوه ای شدی ، نرسیدی و چیدمت در لحظه ی قرار ، کجا بود دیدمت؟ با یک نگاه ، قلب و قرارم ربوده ای دل باختم به عشق تو ، اینسان خریدمت همراهی تو شوق عظیمی ست ، جان من آواز با شکوهی و من هم شنیدمت شیرینی تو ، قند به چالش کشیده است در تلخ کامی ام ، به ضرورت چشیدمت تو دور دست ترین ، واژه ی قرار من نیز با تلاش فراوان ، رسیدمت مزد وصال ، مرتبه ای عاشقانه است این جلوه از تو ، وقت تماشا ندیدمت در آسمان عشق تو ، چون برگ کاهی ام یک قطره ام ، ز شاخه طوبی وزیدمت با اینهمه خسارت از این انتظار سخت خوشحال از آن که « لحظه دیدار دیدمت » در هر نماز ، ذکر قنوتم « وصال توست » حسرت ز عمر خویش ، که رفت و ندیدمت با هر دعا به وصل تو نزدیک می شوم با شعر ناب ، سوی دل خود کشیدمت ✒ اثری زیبا از فرهنگیار شاعر محمد دیلم کتولی 🌸🌺با ما در سروش و ایتا همراه باشید.👇 @aeenejan