#مادران_آسمانی
پرسید : ناهار چی داریم مادر؟
مادر گفت : باقالی پلو با ماهی
با خنده رو کرد به مادر و گفت : ما امروز این ماهی ها را میخوریم و یک روزی این ماهی ها ما را ...
چند وقت بعد در ...
#دمی_با_شهدا
نگاهی احساسی و متفاوت
●➼┅═❧═┅┅───┄
#شهدا_شرمنده_ایم
داد زدم: بشین ...! دید داره، اگه ببینن میزننت!!
گفت: نترس نمیزنن ...
اولا من اینجا شهید نمیشم!
دوما تیر میخوره به پیشونی ام و میافتم به سجده، اون وقت یا حسین (علیهالسلام) میگم و شهید میشم.
پنجاه روز بعد ...
#دمی_با_شهدا
نگاهی احساسی و متفاوت
●➼┅═❧═┅┅───┄
فرمانده شهید موسی الرضا بیانی
نام پدر: ابراهیم
تاریخ و محلّ تولّد: 20/1/1339 ـ خان بین
تاریخ ومحلّ شهادت: 21/10/1365 ـ شلمچه
آخرین سمت: مسئول عقیدتى سپاه خراسان
شهید در وصیّت نامه خود مینویسد:
«زمانى به این نیّت به جبهه رفتم كه كشورم را از چنگال بعثیان كافر آزاد سازم. زمانى به این نیّت به جبهه رفتم تا انتقام خون برادران و دوستان و همرزمانم را بگیرم. زمانى به این نیّت كه جبهه به وجود من نیاز دارد، امّا حال احساس مىكنم،این من هستم كه به جبهه نیازمندم؛ چرا كه این جبهه است كه در آن همه چیز پیدا مىشود. معنویّت، انسان سازى، خداشناسى،خودشناسى، امتحان دادن، چگونه زیستن و چگونه مردن.
آرى این جبهه است كه انسان را از مادیّات و زرق و برق دنیوى دور مىكند ومانعى به نام مرگ را از بین میبرد.
#دمی_با_شهدا