eitaa logo
『 آئینــــه‌ےتربیت 』
260 دنبال‌کننده
2هزار عکس
565 ویدیو
65 فایل
❁﷽❁ مـا‌منتظرانیـم ،،،،،، نه‌منفعــلان!!! قصــد‌ڪرده‌ایم‌ڪه‌یـارۍ‌اش‌ڪنیم انشاءالله 🍀 بـراۍیــار امـام‌عصــر﴿عجل﴾‌ شدن،چه‌ڪرده‌اے؟ همراه‌شمائیـم‌بـا ⟱⟱⟱⟱⟱⟱ 【محتواهاۍ‌تــربیتۍ‌مجـموعه‌آئینه】 💌 راه‌ارتباطۍبا‌ما ↯ 『 @aeineh_mahdiar
مشاهده در ایتا
دانلود
خاطرات سفیر1_1📖 _________ ...با اَمبر توی آشپزخونه نشسته بودیم و داشتیم شکلات میخوردیم و حرف میزدیم که ریاض، یکی از آقایون الجزایری یهو سر رسید و از من پرسید:"شما اون روز با ویدد درباره اسلام حرف میزدید؟؟"😡 -بله _چی میگید هی از اسلام؟! من هیچ کدوم از اون حرفارو قبول ندارم. از مسلمونا هم بد می آد.برای همین خودم مسیحی شدم. خیلی ناراحت شدم از این که یه فرد مسلمون مسیحی شده بود و داشت جلوی اَمبر(دوست مسیحی آمریکایی من) این حرف ها را میزد..😣 اما به هر حال این موضوع مطرح شده بود.گفتم:"خب،حالا مشکل اسلام چیه؟؟"🤷‍♀ گفت:"مگه نه اینکه ادعا میکنید اسلام تکامل آوره و به پیشرفت بشر کمک میکنه؟؟ کدوم پیشرفتی رو شما مسلمونا باعثش شدید؟شما فقط مصرف کننده های علمید.ما تولید کننده ایم.درمان بیماری ایدز رو کی کشف کرد مسلمونا یا ما!؟ گفتم:"شما چیو به زندگی اضافه کردید که زندگی بهتر بشه؟کشف درمان بیماریای شرم آور که کشورای غیر اسلامی تولید کردن افتخار نداره؛شرمندگی داره.مگه این مشکلات از کشورای مسلمون ظهور کرده؟ما باید جوابگوی گندی باشیم که کشورای غیر اسلامی زدن و الان به کشورای مسلمون هم رسیده؟؟ تازه نکنه شما خیال میکنید اونایی که دنبال راه حل این مسئله اند به عشق مسلمونا دارن در به در دنبال راه حل میگردن؟!نخیر اونا دنبال راه حلن چون مشکل اصلی کشورای خودشونه و به راه حلش احتیاج دارن .اگه خودشون میلیون میلیون مریض روحی و جسمی نداشتن ،هیچ وقت ککشونم نمیگزید ؛والا مگه کم مشکل توی کشورای آفریقایی هست که راه حلش برای اونا فقط یه اشاره انگشته و دریغ میکنن ؟چقدر از این بدبختیارو خودشون باعث و بانی شدن؟همین کشور خود شما(الجزایر)سال ها مستعمره چه کشوری بود؟یه کشور مسلمون؟؟ ببینید فرانسه چه بلایی سر الجزایر آورده که هنوز نمیتونه سر پا وایسه..که هنوز دوستای الجزایری من حتی به آسفالت فرانسه غبطه میخورن..اگه فرانسه باعث این همه پیشرفت و ترقی و آرامش برای بشریته، چطور قطره ای از این آرامش و پیشرفت به الجزایر که بیخ گوششه نرسیده؟؟بعد هم اینکه من خیلی دوس دارم بدونم کدوم بخش آرامش بشر رو شما تامین میکنید؟یه نگاهی به این مملکت بندازین .تلویزیون،سینما،پارک،در،دیوار،...چه چیزی داره الگوی انسان معرفی میشه؟؟اگه کمال انسان توی این رفتاراست که ما توی کشورمون باغ وحشای بزرگی داریم و من نهایت این ترقی رو قبلا دیدم .چی از آرامش توی خانواده مونده؟؟میزان ثبات خانواده چقدره؟؟.... ادامه دارد.. ____________________ مجموعه تربیتی آیینه: @rahtoosheh313
خاطرات سفیر1_2📖 تازه فکم داشت گرم میشد و داشتم صفا میکردم که حواسم رفت به اَمبر .دست راستشو زده بود زیر چونش و با حرفای من سر تکون میداد . ریاض گفت:"خب،خیلی از مسلمونا هم کارای اشتباه میکنن." _که چی؟ _خب، فلان جا مسلمونا بد رفتار میکن واضحه اونی که اونا دارن اسلام نیست.اما اینا خطای مسلموناست؛به اسلام چه؟؟ _خب،ما هم ممکنه اشتباه کنیم،پس یکسانیم🤷‍♂ _نخیر،این دو مورد که شما گفتین یکسان نیست.ایدئولوژی اسلام نقص نداره.خطای مسلمونا اشکال مسلموناست.اگه کسی بخواد آدم خوب و متعهدی باشه و به اسلام عمل کنه،از فرش به عرش میرسه.اما در مورد شما اشکال اتفاقا از ایدئولوژیه .حالا اگر کسی هم بخواد همه تلاشش رو بکنه تا به ایدیولوژی متعهد تر باشه،بیشتر تو قعر فرو میره.اما اگه منظور شما اینه که بالاخره یه مقایسه بین مسلمونا و سایرین راه بندازین،اشکالی نداره.منتها چون به قول شما هم مسلمونا خطا دارن و هم غیر مسلمونا ،خود اسلام رو با بقیه ایئولوژیا مقایسه کنیم..☺️ خلاصه که بعد از کلی حرفای دیگه بحث تموم شد.وقتی از آشپزخونه خوابگاه بر میگشتم تو اتاقم،در اتاق شماره ۱۴،اتاق همسایه قرآن گوش کنم،باز بود و من برای اولین بار همسایه م رو توی اتاقش دیدم .همون آقا بود؛ریاض! 😳 خیلی جون کندم جلوی تعجبمو بگیرم.سرش رو انداخت پایین و ...گفت:"ببخشید.یه روزی جلوی همین خانوم مسیحی یه نفر از من همون سوالا رو پرسید و من نتونستم جواب بدم .فقط خواستم یه نفر جوابشو داده باشه."🙄😓 نمیدونم چرا خدا میخواست امبروژا(امبر) توی همه بحثا حضور داشته باشه... ______________ مجموعه تربیتی آیینه: @rahtoosheh313
خاطرات سفیر2_1📖 لبخند تلخی زد و گفت:"به نظر تو یه روز همه چی عوض میشه؟" و همه چیز از اینجا شروع شد؛از این سوال که منو یاد روز تاریخی انداخت،روزی که باید همین روزا باشه...به همین نزدیکی .بدون اینکه به عاقبتش فکر کنم گفتم:"آره،یقینا یه روز همه چی عوض میشه.به نظر و خواست من و تو هم ربط نداره.چه بخوایم چه نخوایم اتفاقی که قراره بیفته میفته.اون روز دور نیست." امبروژا یکم چشماشو تنگ کرد و با تردید پرسید:"یعنی چجوری میشه؟" _منجی ظهور میکنه.اون همه چیو تغییر میده. مردم طعم دینداریو میچشن.میاد برا ایجاد وحدت و رهبر همه ما میشه .من،تو و همه آدمایی که به خدا اعتقاد واقعی دارن . راستی،شما به منجی اعتقاد دارین نه؟؟ _من میدونم آخرالزمان یه نفر میاد..یعنی شنیده بودم که عیسی برمیگرده.. _و بعد؟ _بعد یه جنگ خیلی بزرگ پیش میاد...و بعد همه چی تموم میشه..قیامت میشه...اینی که تو میگی کیه؟..عیسی؟ _عیسی هم هست! چه لبخند قشنگی زد!💚 ادامه دادم:"...و چندین نفر دیگه.اما با اومدن اونا تازه همه چی شروع میشه،نه تموم." _چقدر قشنگ!پس اون که تو گفتی ...همون که منجیه ..اون کیه؟؟ حس میکردم همه عظمت و حقانیت و عدالت رو میخوام توی یه کلمه خلاصه کنم... گفتم:"ایشون 💚مهدی💚 هستن پیامبر ما و شما و عیسی از دوستان خیلی خوبه ایشونه و به مسیحیا خواهند گفت که مهدی برای چه کاری از طرف خدا فرستاده شد.." عجب گرهی خورد اسلام و مسیحیت! امبروژا با تحیر و خوشحالی خاصی توی صورتش پرسید:"این آقا از طرف...کجا؟...از پیش خدا میاد؟؟" گفتم:"ایشون اجازه ظهور رو از خدا میگیرن .اما از جای خاصی نمی آن. یعنی ایشون توی همین دنیا دارن زندگی میکنن." با هیجان پرسید:"کجای دنیا؟؟" _نمیدونم .کسی نمیدونه.وقتی که وقتش شد میان.ما به این شرایط میگیم *دوران غیبت* اما ایشون مارو میبینن و صدای مارو میشنون و همه اینا به اراده خداست.. _____________ مجموعه تربیتی آیینه: @rahtoosheh313
خاطرات سفیر2_2📖 امبروژا داشت لبشو می جوید و به دقت گوش میکرد .گفت:"نمیدونم چرا حرفاتو باور میکنم.یعنی حتی اگه بگی همش دروغ بوده،باز دوست دارم باورشون کنم...حتی بیشتر از دوست داشتن!" چند ثانیه به زمین خیره شد بعد گفت:"این آقا صدای منو هم میشنوه؟" _آره،اگه باهاشون صحبت کنی،آره که میشنوه.نمیدونی که ایشون چقدر مارو دوس دارن.. _مسیحیا رو هم دوس دارن؟ _همه خدا پرستارو ایشون با ماها خیلی دوستن.. _کی میان؟؟ _دیگه خیلی نزدیکه...اما نمیدونم کی. امبروژا داشت با خودش حرف میزد.سرشو تکون میداد و یه چیزایی میگفت.حس کردم باید یه مدت تنها باشه.موضوع سنگینی بود.اما اون واقعا با این موضوع ارتباط برقرار کرده بود. شنیده بودم که امام خودشون مهرشون رو به دل انسان ها می ندازن. براش شعر خوندم: روزی تو خواهی آمد از کوچه های باران تا از دلم بشویی غم های روزگاران و اون چقدر همه این حرفارو با دل و جون پیگیری میکرد و چقدر با معنی شعر آه میکشید و چه با لذت به اون گوش می کرد.روز بزرگی بود؛روزی که امبروژا با امامش آشنا شد. اهمیت این آشنایی رو در آینده نزدیک میفهمید؛روزی که روز ظهوره و خیلی نزدیکه. از اون روز با هم منتظر جمعه میموندیم...💚 اللهم عجّل لولیک الفرج.. _____________ مجموعه تربیتی آیینه @rahtoosheh313