eitaa logo
مجله‌ افکار بانوان‌ حوزوی
735 دنبال‌کننده
1.2هزار عکس
206 ویدیو
21 فایل
*مجله #افکار_بانوان_حوزوی به دغدغه‌ی #انسان امروز می‌اندیشد. * این مجله وابسته به تولید محتوای "هیأت تحریریه بانو مجتهده امین" و "کانون فرهنگی مدادالفضلا" ست. @AFKAREHOWZAVI 🔻ارتباط با ادمین و سردبیر: نجمه‌صالحی @salehi6
مشاهده در ایتا
دانلود
براعت استهلال حسنی ✍نجمه صالحی براعت استهلال در فارسی خوش آغازی و حسن ابتدا نام دارد یعنی سخنران، مقدمه‌‌ی سخن را چنان شیوا و جذاب بگوید که شنونده را برای شنیدن باقی آن تشویق کند و در جریان اطلاعات مرتبط با موضوع قرار دهد. استفاده از این شیوه از عصر جاهلی تا عصر اموی معمول بوده و امام حسن مجتبی علیه‌السلام نیز به عنوان یک راهبر و خطیب ماهر، از این شیوه بهره می‌بردند. آن حضرت بعد از اميرالمؤمنين علیه‌السلام دومین شخصیتی است که در کتب تاریخی بیشترین خطابه از ایشان ثبت شده و با اندک تأملی در محتوا و صورت ادبی خطابه‌ها، شرایط سخت و حساس دوران سبط اکبر علیه‌السلام قابل تشخیص است؛ البته طول خطبه‌های ایشان، متناسب با حال مخاطب و شرایط زمانی مختلف، متغیر است. به عنوان نمونه، معاویه در مجلسی پس از تحمیل صلح بر حضرت، برای اینکه بخواهد شأن امام حسن علیه‌السلام را در بین مردم بکاهد، ایشان را دعوت به خطابه کرد و چون "عدو شود سبب خیر اگر خدا خواهد" امام علیه‌السلام چنان خطبه‌ای ایراد نمودند که در صفحات تاریخ به یادگار مانده است. هر چند آشکار است که خطبه با هدف سیاسی و تبیین وضعیت نابسامان اجتماعی مسلمانان ایراد شده ولی سرشار از مباحث توحیدی صفات خداوند و رضا به قضای الهی بوده و از طرفی جایگاه امامت و جایگاه اهل بیت علیهم‌السلام محور توحید معرفی شده است. در این خطابه، امام علیه‌السلام اشاره می‌کنند نه تنها توحید و امامت دو روی یک سکه‌اند بلکه خلافت و حکومت نیز حق انحصاری اهل بیت علیهم‌السلام است. خطابه‌ی حضرت، علاوه بر آراسته بودن به زیور براعت استهلال، مزین به حسن ختام نیز بوده و این همان انسجام بافت عبارات منطبق با عالی‌ترین مهارت‌های سخنوری در زبان عرب است که کریم آل طه علیه‌السلام از آن برخوردار بود. کاش به مناسبت نزدیکی ایام شهادت امام حسن علیه‌السلام، آن سبط اکبر و سفره‌دار سخا را بیشتر بشناسیم! پ.ن: نمونه سخنان امام حسن (ع) از هنگام صلح تا کناره گیری از خلافت @AFKAREHOWZAVI
. تاریخ و انتخاب‌ ✍نجمه صالحی سراسر زندگی بشر و حتی تاریخ با انتخاب عجین شده است. انتخاب‌های خرد و کلان نظیر انتخاب دوست، انتخاب رشته، انتخاب همسر، انتخاب کاری جای کار دیگر یا شخصی جای شخص دیگر و... در تاریخ، این انتخاب همیشه به‌دست مردم و بدنه جامعه نبوده است، از قضا بیشتر تحولات تاریخ در دست انتخاب سلاطین، حکما و سردمداران حکومتی بوده و عوام، به ناچار تابع این انتخاب اجباری یا تحمیل شرایط می‌شدند! به عنوان نمونه، پس از رحلت نبی خاتم صلی الله علیه و آله، اقلیتی معلوم الحال دست به انتخابی دیگر زدند و مردم عامی را با خود همراه کردند و بدنه‌ی عظیم مردم، ساکت و مقهور این انتخاب ماند؛ زیرا عوام، هنوز اهمیت انتخاب بد را درک نکرده بود و نمی‌دانست این سنگ کج تا کجا دیوار را کج، بالا می‌برد! نمی‌دانست این انتخاب نادرست، گردبادی می‌سازد که سرنوشت اسلام را طور دیگری رقم می‌زند و می‌شود آنچه نباید شود. به تدریج ملت‌ها دریافتند اگر جامعه از انتصاب الهی خالی شود ناچار به‌دست حکمای جور می‌افتد و دین و دنیای مردم به تاراج می‌رود و دست‌خوش طوفان‌های عظیم می‌شود. قرن‌ها گذشت تا مردم متوجه شوند، نباید اجازه داد سرنوشت‌شان به‌دست جنایتکاران بیفتد، پس حداقل کاری که می‌توانستند انجام دهند اعتراض در مقابل اعمال سلاطین بود! چه بسیار جان‌ها که بر سر این واکنش‌ها از دست رفت تا این‌که آن میراث، به انقلاب اسلامی ایران رسید؛ انقلابی که انتخابِ سرانجامی نیکو و خروج ازظلمت با هدف پرواز به سمت نور و رهایی از ظلم بود. شواهد تاریخی نشان می‌دهد در ایران، نحوه‌ی اداره امور شهرها از ابتدای پیدایش حیات اجتماعی غیر از عصر سلوکیان تا اواخر دولت سلطنت پهلوی دوم با اراده سلاطین و حاکمان اداره می‌شد. با انقلاب مشروطه، پادشاهی مطلق به پادشاهی مشروط تبدیل شد و نخستین تجربه مشارکت ایرانیان شکل گرفت. مجلس شورای ملی قوانین انجمن بلدیه و انجمن ایالتی و ولایتی و نظایر آن را به تصویب رساند، لکن عدم آمادگی ساختاری ایران، برای پذیرش این سبک قوانین و شرایط فرهنگی و اجتماعی جامعه موجب اجرا نشدن و شکست قانون‌های مصوب شد. پس از پیروزی انقلاب اسلامی در سال 1357 شرایط مناسبی فراهم گردید تا مردم در تعیین سرنوشت خود و جامعه خویش سهیم باشند و چه بسا تمرینی داشته باشند برای تشکیل دولت کریمه‌ی مهدوی و زمینه‌سازی ظهور بعون الله. @AFKAREHOWZAVI
. زمان زمان شروع زعامت مهدی است غدیـر دوم شیعـه، امـامت مهدی است همه کنیـد قیـام و همـه دهید سلام امـام کـل زمان‌ها دوباره گشت امام بشـارت آمـده بهـر بشـر مبارک باد شب فراق سحر شد، سحر مبارک باد بهشت وصل خـدا را ثمر مبارک باد بـرای منتظـران این خبر مبارک باد خطاب نـور همه آیه‌های نصر شده ولـیِّ عصـر، دوباره ولیِّ عصر شده خطاب حضرت معبود را بخوان با من پیام قاصـد و مقصود را بخوان بـا من @AFKAREHOWZAVI
. تماشای قطار زندگینجمه صالحی در کودکی یکی از بازی‌های مهمی که خیلی جدی آن را دنبال می‌کردیم، قایم باشک(در فارسی افغانستان چشم‌پُتَکان) بود. با شروع بازی هرکس یک گوشه‌ی دنجی برای خودش پیدا می‌کرد و پنهان می‌شد؛ اما گاهی یکی از بچه‌ها طاقتش تمام می‌شد، وسط‌های بازی که کم کم داشت جای‌همه لو می‌رفت، با اعتراض به برخی قوانین بازی، بیخودی خودش وسط می‌پرید و می‌سوخت. بقیه هم با این کار او خنده‌شان می‌گرفت و با صدای بلند می‌خندیدند و جایشان لو می‌رفت و از سوراخ‌هایی که خزیده بودند بیرون می‌آمدند؛ این‌ها هم می‌سوختند ولی از بازی‌شان لذت برده بودند. جالب است که یکی از بچه‌ها هیچ‌وقت پیدا نمی‌شد و تا پایان بازی اثری از او نبود. او یک جای امن نشان کرده بود و با خیال راحت آنجا می‌رفت و بقیه را تماشا می‌کرد و میوه‌اش را می‌خورد و در آخر هسته میوه‌اش را به امید میوه دادن، کف باغچه می‌انداخت. گاهی با مشاهده‌ی عکس‌العمل بعضی از آدم‌ها در شرایط کنونی جامعه‌، به یاد این بازی می‌افتم. برخی افراد هستند که در میانه‌ی راه زندگی با اعلام نارضایتی از شرایط، محدوده‌ی امن خود را ترک می‌کنند و قاعده بازی را به هم می‌زنند. آنان با سر و صدا و خواندن آیه یأس هم خود و هم دیگران را از ادامه راه بازمی‌دارند. گاهی باید با مشکلات کنار آمد، به آن لبخند زد و آن را مثل یک بازی آن هم با قوانین خودش دانست، در این صورت با اینکه در آخر، برگ برنده در دست‌مان نبوده اما از بازی دنیا با امید به پیروزی لذت برده‌‌ایم. گاهی کافی‌است در سکوت به تماشای حرکت قطار زندگی بنشينيم، خواهی نخواهی قطار، مسیر خود را ادامه می‌دهد. کاش به جای به جان خریدن سم مهلک ناامیدی، آرام یک گوشه بنشینم و میوه‌مان را بخوریم و بذر امید را به دل خاک بسپاریم تا با توکل بر کُلّ بی‌نیاز، مرواریدهای صبر همچو لوبیای سحر آمیز با اولین طلوع خواستن، جوانه بزنند و رشد کنند و تا آسمان کامروایی و روزهای سبز آینده پیش روی‌مان قد بکشند. با تیشه زدن به ریشه ناامیدی و تلاش و کاشتن بذر جادویی امید، می‌توان معجزه موفقیت را درو کرد. امام جواد علیه السلام می‌فرمایند: اعتماد به خدا بهاى هر چیز گرانبها است و نردبانى به سوى هر بلندایى. بحارالانوار، ج۵، ص۱۴. @AFKAREHOWZAVI
. رایحه‌ی حضورنجمه صالحی دلِ هجران کشیده‌ام در شعاعِ نورِ وصلِ تو، گم می‌شود؛ دست روی قلبم می‌گذارم تا حس کنم لطافتِ گلبرگ محمدی را عطر حضورت را، عمیق، نفس می‌کشم به جبرانِ ثانیه‌هایِ بی‌تو بودن کاش مثل تو جاودانه می‌ماند، این حس و حال! https://virasty.com/najmehsalehi/1695922608607186932 @AFKAREHOWZAVI
. افتخاری ✍نرگس سلیمانی واژه‌ی"افتخاری" می‌تواند یکی از زیباترین واژه‌ها در دنیای پسوندها باشد، و تویی که به دل آتش زدی و در دل ما "آتش نشان افتخاری" شدی! درست در زمانی که شیطان داشت بذر ناامیدی از نسل جدید را در دلمان می‌کاشت و عجیب ما را وسوسه می‌کرد که امید آقاجان‌مان را به آینده و نسل آینده نبینیم! "رفتی" و یا بهتر بگویم "آمدی" و دهه هشتادی‌ها را جور دیگری سربلند کردی! همان طوری که حججی سربلند کرد ما دهه هفتادی ها را! آمدنت به دنیای قهرمان‌ها که نه، به دنیای پهلوان‌ها چقدر پر برکت بود آتش نشان افتخاری! @AFKAREHOWZAVI
. طوفانِ مهیبِ الاقصی ✍پروین صادقی‌منش حماسه‌ای قهرمانانه رقم می‌خورد که عنوان آن، حرف‌ها، بغض‌ها، و امّا راهبردهایی برای به‌نمایش‌گذاشتن دارد؛ «طوفان الأقصی»!! رژیم دژخیمِ اسرائیلِ غاصب، با فجیع‌ترین اعمال ضدّ‌بشری، به‌خاطر قدرت‌نمایی در چشم جهانیان، در طی سال‌های طولانی و مستمر، هیمنه‌ای از خود به نمایش گذاشته بود که بسیاری از کشورها ودولت‌ها، وجود نامبارکش را در فلسطین، پذیرفته بودند! اکنون، این هیمنهٔ پوشالی، به خواست خداوند، به‌یک‌باره توسط رزمندگان مقاومت فلسطین، به‌گونه‌ای ناباورانه و «غیر قابل ترمیم» شکست! که نه‌تنها ابهتِ پوشالی رژیم منفور اسرائیل، بلکه هیمنهٔ آمریکا و تمامی حکومت‌های زورگویِ همراه او، در مقابل دیدگان جهانیان فرو ریخت. این رخدادِ نادر، معادلات جدیدی در سطح جهان ایجاد کرده است و یک پیام بزرگ برای دولت‌ها و ملت‌های مسلمان دارد که با اتّحادِ جهان اسلام‌، هیچ قدرتی‌ رویارویِ آنها نخواهد بود و یادآورِ آن پیام امام خمینی (رحمت‌الله علیه) در تاریخ (۲۴مرداد۱۳۵۸) است؛ «اگر مسلمین مجتمع بودند، هرکدام یک سطل آب به‌ روی اسرائیل می‌ریختند او را سیل می‌برد». مبارزان فلسطین، پس از سال‌هاصبر ومقاومت در برابرتحقیر وتوهین غاصبانِ وطنشان، در سایهٔ اراده و حمایت خداوند،توانستد بر رژیم‌ مستکبر و طغیانگر اسرائیل غلبه کنند و این چیزی نیست جز ، سنت های الهی که خداوند در قرآن به مستضعفان عالم وعده داده است ؛ «وَنُرِيدُ أَنْ‌نَمُنَّ عَلَى‌الَّذِينَ‌ اسْتُضْعِفُوا فِي‌الْأَرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَنَجْعَلَهُمُ‌الْوَارِثِينَ»؛ «و می‌خواهیم بر مستضعفان زمین منّت نهیم و آنان را پیشوایان و وارثان روی زمین قرار دهیم!». (قصص/۵). حال‌ ما موظفیم؛ برای تحقق‌بخشیدن به آرمان فلسطین، با تمام توان، آنان را در این مسیر‌ همراهی کنیم، که إن‌شاءالله پایان این فداکاری‌ها، سربلندی ملت اسلام و سرنگونی کفر و شرک و استکبار و صهیونیزم غاصب است. «إِنَّ مَوْعِدَهُمُ‌الصُّبْحُ أَلَیْسَ‌الصُّبْحُ بِقَرِیبٍ». @AFKAREHOWZAVI
. دود و خاکستر ✍فاطمه خانی حسینی بریده بریده نفس می‌کشیدند، هر لحظه منتظر بودند دوباره آتش سرخ مهمان ناخوانده خانه‌شان شود. دخترک به جای بازی با عروسک موبلندِ آبی‌پوش، به جای دیدن رنگارنگی پاییز، به جای دیدن پرواز پرندگان زیبا در آسمان آبی، یا حتی دیدن انیمیشن‌های جذاب در فضای مجازی؛ ویرانی، آتش، خانه‌های نیمه سوخته و پاره‌های آهن می‌دید و بوی خون، دود و خاکستر استشمام می‌کرد. قلبش با شتاب به قفسه سینه می‌زد، انگار سر آورده‌ بود! سر ...سر نیاورده بود اما سر خونی دیده بود! دلش می‌خواست صدای قلب مادر را بشنود و آرام گیرد اما بوی خاک و باروت نفسش را بند آورده بود، اصلا اجازه نمی‌داد بوی مادرانه‌ی او آرامَش کند. دلش می‌خواست دهان باز کند تا با مادر حرف بزند و از درد هجوم آورده در تنش گلایه کند اما انگار مشتی از خاک در دهانش گِل شده بود! بعد از دیدن تن بی‌جان پدر و برادرانش دیگر دلش نمی‌خواست نفس بکشد! با صورت خاک‌آلود که سیل اشک جاده‌ای ناهموار در صورتش درست کرده بود، به مادر نگاه کرد و نگاه مادر خیره به دیوار بی‌پنجره‌ی روبرویش! مادر نمی‌دانست برای تن بی‌جان همسر و فرزندانش ناله و شیون کند یا خوشحال باشد از اینکه خودش و تنها دخترش زنده هستند! @AFKAREHOWZAVI
. «قبله‌گاه عشق» ✍سیده ناهید موسوی تو قبله عشقی و من ساکن سرزمینت نشده، عاشقت شدم. و وطن محبوب من شدی. ای سرزمین خوبان و قدمگاه انبیاء و اولیای الهی. ای سرزمین درختان زیتون و مردمان مظلوم. تو قبله اولین شدی، و تا ابد اولین می‌مانی، پایداری به عشق مسلمانانی که دل‌هایشان در اقصی نقاط جهان بی ریا برای تو می‌تپد. و همه مردمانی که با جان و مال خود برای تو تنها، سینه سپر می‌کنند. دردها می‌کشند و جان‌های عزیزان خود را می‌دهند، از دیدگانشان خون جاریست نه اشک. تن هایشان از غم و غصه نحیف شده اما سر خم نمی‌کنند و چون سروی پایدار از تو دفاع و دفاع و دفاع می‌کنند. عشق تو بی شک، مقدس است. و پاک و خالص که این‌گونه جهانیان را به تکاپو وا داشته‌ای. و همگی در تقلا و جوشش برای آزادی حرم شریف تو هستند. تا ابد، مقدس و خط قرمز آزادگان جهان می‌مانی، این عشق با خون، پوست و گوشت عجین شده است. در رگ‌ها جاریست و می‌جوشد و این برای جریان عشق تو کافیست. به امیدِ نزدیکِ فتح قدس که فاتح قلوب مسلمین است. و محمود درویشی که در وصف وطن می‌فرماید: بر این سرزمین چیزی هست که شایسته زیستن است. بر این سرزمین، بانوی سرزمین ها آغاز آغازها پایان پایان‌ها که فلسطین‌اش نام بود که فلسطین‌اش از این پس نام گشت بانوی من! مرا، چون تو بانوی منی، زندگی شایسته است، شایسته است. @AFKAREHOWZAVI
امروز مادران قمی همراه مادران ملیت‌های مختلف و فرزندانشان در حرم حضرت معصومه سلام الله علیها آمده ‌بودند تا همدردی و همدلی خود را به مادران و کودکان رنجدیده‌ی غزه(فلسطین)، اعلان کنند... https://virasty.com/najmehsalehi/1697795450123217009 @AFKAREHOWZAVI
. بی‌رنگ و روست دیر می‌گذرد جمعه‌هانجمه صالحی در خستگی و تاریکی دل‌، امید به جان پناه، غروب نفس‌گیر جمعه را قابل تحمل می‌کند. جمعه، فرصتی است برای تجدید همت تا روشنایی امید در قلب ما پدیدار گردد. زمانی که ظهور او رستاخیزی به پا کند، در هر نفسی که می‌کشیم، بوی عدالت خواهد آمد و در هر قدمی، نور او خواهد تابید و جمعه را به عمقی جدید تبدیل خواهد کرد و بوی ظهور در هوا خواهد پیچید و صحن دل، با شادی و نشاط پُر خواهد شد. کسی چه می‌داند شاید مشکل سر دلبستگی‌هاست، باید قربانی کنیم و ببُریم جز او را از دل! کسی چه می‌داند شاید به اندازه یک پرده کشیدن، فاصله است اما دستی برای پس زدن حرکت نمی‌کند! کسی چه می‌داند شاید فهم نمی‌دانم‌‌ها شرم آورده به چهره‌‌مان! کسی چه می‌داند، زمین کِی از کوله‌باری از وحشت زمین‌گیر می‌شود! کسی چه می‌داند، آن ، عصر، غروب، کِی خواهد آمد؟ جمعه فرصتی است برای دانستن‌ها، برای شناخت، برای پیوند و نزدیک شدن به او! @AFKAREHOWZAVI
15.27M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
. 🍃پیشنهاد تماشا روایت قبیله‌ای دورافتاده در قاره آفریقا که هیچ کشوری حاضر به پذیرش آن نشده است اما تنها یک نفر را می‌شناسند... 《گرچه لبریز اشک و هروله‌ایم نکند ما دلیل فاصله‌ایم؟!》 @AFKAREHOWZAVI