.
🔖«آری»ها را با خون خود نوشتیم
✍آمنه عسکری منفرد
🇮🇷روز ۱۲ فروردین، روزی است که ملت شهیدپرور ایران به جمهوری اسلامی «آری» گفت. «آریِ» سبزی به نشانهی روئیدن، طراوت، شادابی، خرمی و نشانهای از به ثمر رسیدن بذرها و شکفتن آن شکوفهها است.
شکوفه آزادی ملت غیور ایران در ۲۲ بهمن ۱۳۵۷ کاشته شد و در ۱۲ فروردین ماه ۱۳۵۸ در خاک ریشه دوانید. «نقطهی مکمل و متمم انقلاب ۲۲ بهمن بود، یعنی خلاصه محصول ۲۲ بهمن، روز جمهوری اسلامی روز ۱۲ فروردین بود.»(بیانات رهبر انقلاب ، فروردین۱۳۶۴).
🇮🇷در این روز حضرت امام خمینی (رحمةالله علیه)در پیامی خطاب به مردم فرمودند: «مبارک باد بر شما روزی که پس از شهادت جوانان برومند و داغ دل مادران و پدران و رنجهای طاقتفرسا، دشمن غول صفت و فرعون زمان را از پای درآوردید، و با رأی قاطع به جمهوری اسلامی، حکومت عدل الهی را اعلام نمودید.»(بیانات امام خمینی، ۱۲ فروردین۱۳۵۸).
🇮🇷آری! انقلاب اسلامی ایران موجب ولادت مولود پربرکتی به نام جمهوری اسلامی شد و در این روز ملت غیور ایران، رأی «آری» را با خون خود نوشتند و طی ۴۵سال بعد از پیروزی انقلاب، خونهای بسیاری پای نهال انقلاب ریختهشد تا درخت انقلاب، هر روز تنومندتر و تناورتر از همیشه تاریخ باشد و پرچم عزت و اقتدار «حرم جمهوری اسلامی ایران» را در جهان به اهتزاز درآورد.
#دوازدهم_فروردین
#روز_جمهوری_اسلامی_ایران
#مجله_افکار_بانوان_حوزوی
@AFKAREHOWZAVI
.
❇️محل دفن حضرت علی علیهالسلام چگونه آشکار شد؟
▪️سرکار خانم نجمه صالحی دبیر انجمن تاریخ معاونت پژوهش جامعهالزهرا سلام الله علیها در گفتگو با خبرنگار خبرگزاری حوزه در مورد دفن مخفیانه امام علی علیهالسلام، دلایل و عوامل آن، نکاتی بیان کرد.
📌لینک کامل خبر
https://hawzahnews.com/xcLMT
🌐کانال معاونت پژوهش
🆔https://eitaa.com/jz2602
«فرقان»
✍زهرا نجاتی
🔹برای گرفتن شناسنامه،راهی شده بودم که وسط کوچه، به دوتا خانم بیحجاب برخوردم. نمیشد سکوت کرد وضعیت حجاب شهر، هر روز بدتر ازقبل میشد. معلوم بود قصد دارند بیحجابی را به این منطقه هم بکشانند. جلو رفتم. به محض اینکه به یکی شان نزدیک شدم، شالش را روی سرش گذاشت.
🔹ولی آن دیگری که وضع بدتری داشت، به محض اینکه به سمتش رفتم شروع به فحاشی کرد:_سلیته شماهایین. کی نسلتون برداشته میشه که ما راحت باشیم. نمیخواهیم این حجابتون رو. انگار همه مشکلات حل شده فقط مونده همین یکی. برو زنیکه خراب ولمون کن.ـ و چندتا فحش بوقدار...
🔹تمام تنم میلرزید نه عادت به داد و بیداد داشتم نه فحش دادن و شنیدن. فقط توانستم بگویم:_حجاب قانونه. مثل قانونای راهنمایی و رانندگی. مثل مهریه. مثل حق طلاق. چجوریه که فقط اینو نمیخواهید پس از حق مهریه هم استفاده نکنین و همینطور از او فاصله میگرفتم.
🔹مردم داشتند جمع میشدند که از زیر نگاههای سنگین و بی تفاوتشان رد شدم.
از دوردست، صدای اذان ظهر می آمد. کمی به چپ و راست نگاه کردم که بالاخره منارههای یک مسجد توی کوچه پس کوچهها به چشمم آمد. ناخودآگاه یاد مالک اشتر و آب دهان مردک توی صورتش افتادم. من شبیه مالک نبودم اما کارم برای خدا بود.
بعد نماز، قرآن را باز کردم. دلم گرفته بود. دستهایم میلرزید. سوره فرقان، با من حرف میزد:« بندگان خدای مهربان همان ها هستند که اهل باطل نیستند و وقتی با جاهلین مواجه میشوند، کریمانه از کنار آنها عبور میکنند»
. دانهای اشک روی قرآن افتاد:_خدایا تو این جامعه قراره بچه هام بزرگ بشن!
و فرقان جواب داد:«و دعا میکنند که خدایا فرزندان ما و همسران مارا مایه روشنی چشم ما قرار بده... بگو اگر دعای شما نباشد، خداوند به شما توجهی نمیکند.»
برای هر دو زن دعا کردم و از صمیم قلب آرزو کردم شرایط جوری تغییر کند که کسی که در راه حق است، نه پشتش بلرزد نه دستش خالی باشد، نه قانون راجع به او و حقش گنگ باشد و بتواند با پشتگرمی از حقش و حق جامعه دفاع کند.
#قرآن_و_زندگی_جز۱۹
#ماه_رمضان
#جهاد_روایت
#پویش_نوشتن
#مجله_افکار_بانوان_حوزوی
@AFKAREHOWZAVI
✍زهرا گندمکار
کلام مولا امیرالمومنین علیه السلام
لقمه حرام در همه جا میتوان کتمان کرد جز در اولاد که نمود پیدا میکند
پ ن:در این زمانه هر کس برای درآمد غیر قانونی خود توجیحی می آورد و درآمد خود را حلال نشان می دهد، در حالی که این درآمدها غیرقانونی، حرام می باشد و این لقمه ی حرام در آینده گریبان گیر اولاد میشود و در زمانی نه چندان دور در زندگی اولاد نمود پیدا میکند.
#رمضان
#جهاد_روایت
#پویش_نوشتن
#مجله_افکار_بانوان_حوزوی
@AFKAREHOWZAVI
بلند شو بانو،
قلم بردار،
اکنون فصل روایت توست،
باید هنر را به پاکی خون های مقاومت پیوند بزنی،
باید فریادهای الهی درون سینه ات را برای ظهور حقیقت،
فریاد بزنی،
غزه یعنی هفتاد سال مقاومت،
غزه یعنی نبض جهان اسلام،
مادریِ مقاومت تو را می خواند،
تو را که مادری ات به وسعت آفرینش، امتداد دارد،
بلند شو بانو،
تو هم یک بانوی مقاومتی،
آرام نگیر،
الان فصل جهاد است،
بانوی مجاهد،
جغرافیای انقلابمان، به وسعت همه تاریخ است،
فصل روایت تو را صدا می زند....
✅ رویداد روایت: «مادران مقاومت»
نقطه اتصال:
@AFMMMZN
https://survey.porsline.ir/s/ZakgKfJ
زمان: ۲۰ فروردین، از ۱۰ صبح تا ۱۹
📍مکان: قم، نیروگاه، میدان امام حسین علیه السلام، بلوارنور، مجتمع فرهنگی نور، پاتوق اندیشه
https://nshn.ir/2bs-6t_x7ihh
#امور_بانوان_اداره_کل_تبلیغات_اسلامی_استان_قم
#جبهه_فرهنگی_انقلاب_اسلامی_قم
@jebhe_qom
.
🔴پروندۀ محکومیت سرهنگ جوانمردی دوباره بررسی میشود
✍عالیه سادات
🔹خبرگزاری فارس نوشت:سید جعفر جوانمردی، فرمانده انتظامی بندرانزلی در اعتراضات سال گذشته در حین ماموریت بهدلیل شلیک گلولهای ساچمهای که منجر به کشتهشدن مهران سماک شد، به جرم قتل عمد به قصاص محکوم شد.
🔹«بسیاری معتقدند با توجه به اینکه این حادثه در حین ماموریت پلیس و در هنگام "اغتشاشات" اتفاق افتاده، حکمی سختگیرانه توسط قاضی صادر شده و عملا این موضوع منجر به تضعیف پلیس خواهد شد.»
🔹با پیگیری خبرنگاران فارس از مسئولان قوهقضائیه مشخص شد این حکم قطعی نیست و بهعلت «نقصهای متعدد» قرار است دوباره پرونده بررسی شود.
🔹مسئولان قوهقضائیه اطمینان دادند که حکم صادره درحال حاضر قابلیت اجرا ندارد و با تکمیل پرونده باید بررسیهای جامعتری نسبت به آن صورت بگیرد.
◀️باز هم مردم انقلابی با نزدیک به ۱۸ هزار امضا گل کاشتند. مشارکت مردم علاوه بر اینکه در روند پرونده سرهنگ فرامرزی تاثیر مثبت خواهد داشت، یک قوت قلب به تمام کسانی است که لباس مقدس نظامی بر تن دارند و مراقب این خاک و میهن و انقلاب هستند که بدانند مردم هم مراقب اونها هستند.
#جهاد_روایت
#پویش_نوشتن
#مجله_افکار_بانوان_حوزوی
@AFKAREHOWZAVI
#مصاحبه
فاطمه میریطایفهفرد
گاهی برای وصف یک حقیقت زنده و عظیم، باید از حقیقتی همسنگ او کمک گرفت. بیان توصیفات ویژه حضرت زهرا(سلاماللهعلیها) در بسیاری از کنش اجتماعی خود مصداق همین است. ایشان در بسیاری از سخنان خود از امام علی(علیهالسلام) توصیفاتی ویژهای کرده است؛ توصیفاتی که ما را برای شناخت هر چه بیشتر امام علی(علیهالسلام)راهبری میکند.
در خبرگزاری رسمی حوزه 👇
https://hawzahnews.com/xcLCY
#جهاد_روایت
#پویش_نوشتن
#مجله_افکار_بانوان_حوزوی
@AFKAREHOWZAVI
«ای در دلم نشسته»
✍طیبه فرید
کوچه را قرق کرده بودند. بین جمعیت بود،چطور آمده بود نمی دانست پاهایش عادت داشت بعد هر نماز این مسیر را با او بیاید.کسی نمی توانست وارد خانه شود.آدم های آشنا اینجور وقت ها زود همدیگر را پیدا می کنند.یک لحظه از بین در چشمهای سرخ حسن به چشم های او گره خورد.سریع نگاهش را از او دزدید.کلمه ای نداشت ،لفظی نبود وحتی توانی.حسن گفت :
_مومنین بروید حال امام خوب نیست.نمی تواند ملاقات کند.
در که بسته شد همه مردم متفرق شدند الا او.از وقتی یادش می آمد این خانه پناه همه سختی هایش بود.چنگ در زبری دیوار انداخت و خودش را چند قدم به خانه نزدیک کرد.کوچه خلوت شده بود.حالا او مانده بود و یک در بسته ی ملول که آن شب زورش به کمر بند علی نرسیده بود و خاطره آخرین دیدارشان .
پاهای بی رمقش جلو در خانه از حرکت ایستاد.با او بارها تا اینجا قدمزده بود.اصلا این خانه آشناترین خانه ی کوفه بود.او با این دیوار و در بسته مأنوس بود.
همانجا پشت در بی رمق افتاد .
منم علی جان!
صعصعه آمده!
می دانست علی با در خاطره ی خوشی ندارد و حواسش به پشت در مانده هاست.
کنار در باز شد .حسن بود.
_عموجان توئی؟چرا ماندی؟پدرم بدحالست.
_کجا بروم ؟تمام هستی من این جاست.
همیشه اینجای داستان زور کلمات تمام می شود.راوی می گوید امام برای او پیام داده بود که سلامش را برسانید و بگویید توکم زحمت وپرکار بودی عزیزم.
بیچاره صعصعه...
تا آخر عمر هیچچیزی جای خالی امام را توی قلب او پر نکرد.وحشت روزهای بی علی را او خوب می فهمید که دست بر آتش عشقش داشت.
وَسَيَعلَمُ الَّذينَ ظَلَموا أَيَّ مُنقَلَبٍ يَنقَلِبونَ
@AFKAREHOWZAVI