شکست یک معادله
✍کبرا خالقی
۱] مؤمنم به تو، که با نگاه نافذت، ایمان به خدای لاشریک و اسلام ناب محمدی را در دل ما نشاندی و باور ما را بارور کردی و حکومت اسلامی، این بزرگترین معروف و عمل صالح که آرزوی همهی انبیاء و اوصیای الهی بوده را به منصه ظهور رساندی. نظام اسلامی که به دست توانای تو و همراهی مردم پا گرفت، خاری شد در چشم دشمنان و مستکبران عالم و نیز گلی خوشبو و معطر شد که شمیم آن فطرت مستضعفان عالم را بیدار کرد تا آنجا که خنجری شد به قلب ستمگران عالم.
۲] با آمدنت، تاریخ با افتخار، مسیرش را تغییر داد، جباران را به زانو در آوردی و چنان بر ظلم و ستم حملهور شدی که استکبار در این پیچش تاریخی به کنار جادهی تباهی و ضعف و زبونی افتاد؛ تا جایی که برای برگشت به جادهی سلطهی مجدد، به هر دستاویزی آویزان شده و طناب پوسیده جاهلیت را روز به روز محکمتر گرفته؛ تا مگر آبروی از دست رفتهی خود را دوباره به دست آورد تا تکیه به فرهنگ پوسیدهی خود زند. اما تو با آمدنت مسیر ظهور را هموار ساختی. و چه خوش آمدی امام روحالله، چرا که روح خدا را در میان مستضعفان و محرومان دمیدی. خوش آمدی، آن چنان با صلابت و مهربان بر قلب ملت ایران فرود آمدی که ایام الله دهه فجر تا ابد بر پیشانی امت اسلام خواهد درخشید. ای امام، هویت ملی، اسلامی و انقلابی خود را مدیون تو هستیم، ای عبد صالح خدا.
۳] سوال خبرنگار:
شما زندگی خیلی منزویای داشتید، شما اقتصاد جدید و حقوق روابط بین المللی را مطالعه نکردهاید. تحصیل شما مربوط به علوم الهی است، شما در سیاست و گرفتن و دادنِ یک زندگیِ اجتماعی درگیر نبودهاید، آیا این در ذهن شما این شک را به وجود نمیآورد که ممکن است عواملی در این معادله باشد که شما نمیتوانید درک کنید؟
۴] امام خمینی(ره):
ما #معادلهی_جهانی و #معیارهای_اجتماعی_و_سیاسی که تا به حال به واسطه آن تمام مسائل جهان سنجیده میشدهاست را #شکستهایم. ما خود #چارچوب_جدیدی ساختهایم که در آن #عدل را ملاک دفاع و #ظلم را ملاک حمله گرفتهایم، از هر عادلی دفاع میکنیم و بر هر ظالمی میتازیم. حال شما اسمش را هرچه میخواهید بگذارید. ما این سنگ را بنا خواهیمگذاشت. امید است کسانی پیدا شوند که ساختمان بزرگ سازمان ملل و شورای امنیت و سایر سازمانها و شوراها را بر این پایه بنا کنند، نه بر پایه نفوذ سرمایهداران و قدرتمندان که هر موقعی که خواستند هر کسی را محکوم نمایند بلافاصله محکوم کنند.
آری با ضوابط شما من هیچ نمیدانم و بهتر است که ندانم.
مصاحبه امام خمینی با نشریه آمریکایی تایم
(صحیفه نور، جلد ۶، صفحه ۳۳۸ تاریخ۱۳۵۸/۰۹/۰۹)
#پویش_نوشتن
#جهاد_روایت
#مجله_افکار_بانوان_حوزوی
@AFKAREHOWZAVI
✔️ رهاورد انقلاب اسلامی در حوزه نشر جهانی معارف اسلام
💠 تبلیغ عزتمندانه از مشهد تا افریقا
✍ زهرا شریعتی
«رویکرد ایران به قدرت نرم، ماهرانه و متنوع است؛ اگر تاریخ یکی از ستونهای نفوذ ایران و یکی از نقاطاشتراکی باشد که مقامات این کشور، استراتژیهای قدرت نرم را حول آن شکل میدهند، دین ستون دیگر [قدرت نرم ایران] است..» این بخشی از روایت بولتن اطلاعاتي ارتش آمريكا به قلم مایکل روبین در سال 2017 پیرامون استراتژيهاي بنيادين قدرت نرم ايران است که نشان می دهد دین و عقاید دینی هم در شکل گیری و راهبری انقلاب اسلامی و هم در تداوم و پیشبرد آن نقشی بی بدیل داشته و از پایه های گسترش عمق نفوذ نرم جمهوری اسلامی در سطح جهان می باشد. در واقع به برکت انقلاب اسلامی و مطابق فرمایش بنیانگزار کبیر انقلاب، در عصری ظلمانی که همه ارزش ها به باد رفته بود، اسلام حیاتی دوباره یافت و مسلمانان و حتی سایر دین داران از انزوای سال های پس از رنسانس، رهایی یافتن به ویژه شیعیان که همواره در طول تاریخ، میان امّت اسلام و سایر ملل، تحت ستم و فشار بود و گاها از اینکه نام آنان به عنوان شیعه یاد شود، خجالت میکشیدند چرا که اتهامهای زیادی به شیعیان نسبت داده شده بود و دفاع در مقابل این هجمه گسترده تبلیغاتی امکانپذیر نبود. حتی در اواخر عمر رژیم پهلوی، به دلیل کمکهای آن به رژیم صهیونیستی، شیعیان متهم به حمایت از یهود و «برادر خوانده یهود» خوانده شدند. اما با پیروزی انقلاب اسلامی، نه تنها این عزلت تاریخی مرتفع شد بلکه شاهد هستیم شیعیان با عزت و افتخار به تبلیغ مکتب خود در میان سایر ملت ها و کشورها نیز می پردازند که در این میان ایران اسلامی، خود پیشتاز بوده و چنانکه اشاره شد هم بعنوان رکنی از ار کان قدرت نرم و هم رسالت دینی خود، در این زمینه نقش پررنگی دارد. در این راستا گفتگوی ما با چند تن از مبلغان مشهدی عرصه بین الملل را در ادامه می خوانید.
با وجود کرونا، ریسک معقولی بود/حضور خانواده مبلغ همراه او هم التیام است هم چالش
در آفریقا تا پیش از انقلاب اسلامی ایران، سخن بر سر این بود که تعداد شیعیان بومی سیاه پوست در این قاره شاید از تعداد انگشتان دست تجاوز نکند اما اکنون سخن از حدود ۵۰ میلیون شیعه بومی است که گذشته از تحصیل افریقایی ها در کشورهای اسلامی و بازگشت و تبلیغشان در این قاره، مرهون حضور مبلغان در این منطقه نیز می باشد مانند حجت الاسلام سیدمحسن موسوی زاده جزایری که با دغدغه صدور گفتمان انقلاب اسلامی و نشر فرهنگ اهل بیت(ع)، سال 99 در آغازین روزهای چهارمین دهه زندگی، به همراه خانواده رهسپار کشور زامبیا شده است.
🔗 متن کامل در روزنامه شهرآرا
#نویسندگان_حوزوی
#انقلاب_اسلامی
@HOWZAVIAN_khorasan
ستارهایبهدرخششافتاد
✍️بانو آلاله، با ارسال یادداشتی به جمع نویسندگان افکار بانوان حوزوی پیوست
روزها میگذشت دیو راهزن جاده انقلاب در کمینگاه افکار مردم و چون خون در رگها جریان یافته و تنها سکاندار کشتی نادانان شده بود. جهالت و نادانی در پشت پرده خوبی و یکرنگی قد بر افراشته و آنها را در خواب غفلت و بیخبری فرو برده است.
ساعت زمان، مدتها بود که از توقف ایستاده و انسانها سرزمین ناکجا آباد را به امید صلح و دوستی در آن به نظاره نشسته و روزها و شبها به امید آن سپری میشد، افرادی رخ بر تافته بودند که با کاخ خضرایی و کذایی خود بر روح و جانها مسلط شده بودند و آنها را با ندانم کاریهای جهالتگونه خود به کرنش و تعظیم در مقابل بُت استعمار و سجده بر آنها میخکوب نموده بودند.
روزها سپری میشد اما با تاریکی و وحشتی که هر لحظه بیشتر و شدیدتر میشد، دلقک خیمهشببازی با اسبسرکش سفیانی زمانه با طوغی از طلا و زیورها قلبها را در دام افکار خود میکشید.
عدالت به فاصله سالها چشم انتظاری به فراموشی سپرده شده بود، بیرق کفر، نفاق و ظلم آسمان دوستی و عدالت را به تسخیر خود کشیده بود. کودکان شبها سر بر بالین وحشت و اضطراب میگذاشتند، خوراکشان شکنجههای استعماری بود که بر آنها تحمیل میشد. نداها در گلوها به خاموشی گراییده و به امید فردایی همراه با آرامش قطار عمرشان بر روی ریل زندگی میگذشت، انتظار مسافری از سرزمین صلح و آرامش همه را مدهوش خود نموده بود.
روزها میگذشت همچنان زمان، زمان نیرنگ، نفاق و ناملایمتی تا اینکه ساعت زمان به صدا در آمد! مسافر سرزمین عدالت وارد شد بیرق کفر با سلاح عدالت و آزادی بر زیر پاهای صلح و دوستی به سجده در آمد مردی از سرزمین عدالت جهان را با دم مسیحایی خود در آرامش و صلح غوطهور نمود و آنگاه ستارهای به درخشش افتاد امام خمینی(ره) وارد شد.
#پویش_نوشتن
#جهاد_روایت
#مجله_افکار_بانوان_حوزوی
@AFKAREHOWZAVI
نکات نهفته در یک افسانه
✍️سمیه رستمی، عضو تحریریه مجتهده امین
در افسانه آمده است که توی ده شَلمرود حسنی تکوتنها بود و علت تنهایی حسنی را همین ابتدای افسانه میآورد: «حسنی نگو بلا بگو تنبل تنبلا بگو!» که اینجا برچسب تنبلی زدن به حسنی کاری غیراخلاقی است و ممکن است در ناخودآگاه کودک حک بشود. دلیل تنبلی حسنی را از احوالات ظاهری وی نتیجه میگیرد: «موی بلند، روی سیاه، ناخن دراز واه! واه! واه!» که تکرار «واه» برای نشان دادن عمق فاجعه و پژواک «واه» در آن است. درحالیکه میشود احتمال داد قضاوت نا بهجا رخداده، شاید حسنی مدل موی بلند دوست دارد و پوست صورتش را برنزه کرده و کاشت ناخن انجام داده. درواقع وی یک تیپی زده بسی خفن و لاکچری؛ اما شاعر در ادامه میگوید نه فلفلی نه قلقلی نه مرغ زرد کاکلی هیچکس باهاش رفیق نبود. شاید بگویید کسی اسم بچهاش را فلفلی و قلقلی نمیگذارد؛ در دهی که رودی به نام شَلم در آن جریان دارد، این اسامی هم بعید نیست.
فراز بعدی عنوان میکند: «تنها روی سهپایه، نشسته بود تو سایه» احتمالاً شاعر قصد داشته با نشاندن حسنی روی سهپایه؛ عدم ثبات و استحکام شرایط را نتیجهگیری کند. چون اساساً سهپایه نداریم و البته باید توجه داشت این انزواطلبی حسنی، میتواند ناشی از درونگرا بودن وی بوده و تمایلی به دوستی با این اعزه نامبرده را نداشته باشد...
🔗متن کامل این طنز نوشت را در صفحه شخصی نویسنده بخوانید
#مجله_افکار_بانوان_حوزوی
@AFKAREHOWZAVI
تقدیم به همه پدران و روح آسمانی پدرم در آستانهٔ روز پدر
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
پدرم چشمـــهٔ نور است ، خدا می داند
قلب او عین بلور است ، خدا می داند
در دل حــادثـه ها صبــر و تحمـل دارد
مهـربانانه صبـور اسـت ، خدا می داند
مثـل آیینــه ، دل ســاده و روشــن دارد
پدر از کینـه به دور است ، خدا می داند
بوسـه بر دست پدر ، حـسّ غریبـی دارد
حسّ دوری ز غرور است ، خدا می داند
دلِ دریــایـــیِ او از دلِ امـــواج بلا
دائمــاً غــرقِ عبـور است خدا می داند
پُرِ موج است، ولی ساحل آرامش ماست
در غم و غصه شکور است خدا می داند
اینکه گفتم پدرم هست ، ولی رفته و نیست
همـــدم اهــل قبـــور است ، خدا می داند
سفــری سبــز ، جــدا کرده پدر را از ما
خــانه اش روضــهٔ نور است ، خدا می داند
باز هم روز پدر ، غیــرِ دلِ خستــهٔ من
همه جا شادی و شور است ، خدا می داند
روزت ای خسته ترین کوه ! مبــارک باشد
روزت ای قلــّــهٔ نستـــوه ! مبــارک باشد
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══
#رقیه_سعیدی(کیمیا)
#امیرالمومنین_حیدر
#پدر
#شاعران_آئینی
💠 #شاعران_حوزوی
💠 @shaeranehowzavi
چقدر میشناسمش؟
✍سیده ناهید موسوی
مولودکعبه، پرورش یافته مکتب پیامبراکرم(ص) و اولین شخصی که به اسلام ایمان آورد. ایمانش توأم با یقین بود و درعین حال، معیار هدایت و راه نجات برای هر انسان آزادهای در جهان. از ویژگیهای امامان(ع) اطاعت از پرودگار است و امام علی(ع) نیز در این ویژگی سرآمد است. امیرالمومنین (ع) شریک غم و همراه سختیهای مردم بودند و ساده زیستی را سرلوحه زندگی خود میدانستند. سیاستهایشان کاملا مطابق باقرآن و سنت پیامبر(ص) بود و در هیچ شرایطی حاضر به عدول از این مبانی نبودند، حتی در زمانی که به خلافت رسیدند.
در تمام عمر شریف خود از نوجوانی تا کهولت سن از شجاعت فوق العادهای برخوردار بودند. نهج البلاغه که نام دیگر آن«أخ القرآن»است، جامعترین کتاب پس ازقرآن محسوب میشود و میتواند راهنما و هدایتگر انسان درتمام ابعاد زندگی باشد.
در عظمت و شگفتی این اثر جاودانه همین کافی است که در وصفش گفتهاند؛ کلامی که بالاتر از کلام بشر و پایینتر از کلام خداوند است. بااینکه بیش از هزاران سال از عمر نهجالبلاغه میگذرد اما این گنجینه ارزشمند و گرانبها، در میان بسیاری از شیعیان هنوز هم مهجورمانده و تنها با نام این کتاب آشنایی دارند. این درحالی است که جرج جرداق ادیب و نویسنده مسیحی اهل لبنان، چهار دهه از عمرخود را صرف مطالعه و تحقیق و به تعبیرخودش عمرش را صرف مطالعه یکی از برجستهترین شخصیتهای جهان امام الموحدین حضرت علی(ع) کرده است و بیش از دویست مرتبه نهج البلاغه راخوانده وحاصل تحقیقات وی و البته بخش درخشان زندگیاش تالیف دایرةالمعارف علی، صدای عدالت انسانی، علی و حقوق بشر، علی و انقلاب فرانسه، علی و سقراط، علی و ناسیونالیست عربی و عناوین دیگری در این زمینه است.
وی میگوید: عدالت موجود در علی(ع) از عادات عربی اصیل چون دوست داشتن خیر، کمک، اخوت، شهامت، کرم، مردانگی، قهرمانی، سوارکاری، شجاعت، عدل، انصاف، فرهنگ، ادب، فکر، علم، دین، زهد و ترس از خداوند و امور دیگری از این دست که از عادات اصیل یک فرد عربی محسوب میشود، تا اینکه مرا واداشت تا از امام علی(ع) نمادی ملی و عربی اتخاذ کنم و به ایشان افتخارکنم و من پس ازعلی(ع) کسی را شایسته نوشتن ندیدم وتصمیم گرفتم که جز در موردایشان ننویسم.
یکی از ویژگیهای مهم نهج البلاغه که آن را از بسیاری ازکتابهای دیگرممتاز کرده، تنوع موضوعاتی است که درآن موجود میباشد و این مجموعه غنی میتواند نیازهای مختلف علمی و عملی انسان را پاسخ دهد و باعث رشد و هدایت بشر در عرصههای فردی و اجتماعی گردد.
بنابراین لازم است تا با استفاده ازشیوههای آشنایی بانهج البلاغه ازجمله، تهیه نهج البلاغه درهرخانه و اهدای آن در مساجد، مدارس وادارات، تشویق به مطالعه کتابهای پیرامون نهج البلاغه و ایجاد انگیزه مطالعه وانس بااین کتاب ارزشمند و حتی حفظ نهج البلاغه همراه برگزاری مسابقات مختلف دراین زمینه و اهدای جوایز متناسب، که عامل اصلی تشویق است، در بین جوانان ایجاد معنویت کرد و درآخرنصب کلمات زیبای نهج البلاغه درمحیطهای مختلف از شیوههای مهم و کارآمد برای آشنایی با جملات حکمت آمیز و تأثیرگذار در منظر عموم مردم است. این کار میتواند با نوشتن کلمات کوتاه حضرت در صفحات شخصی در فضای مجازی هم موثر باشد.
#پویش_نوشتن
#جهاد_روایت
#مجله_افکار_بانوان_حوزوی
@AFKAREHOWZAVI
پدری به وسعت همۀ عوالم
✍️فخری مرجانی
وقتی خداوند خلقت آدم را کامل کرد؛ همان زمان که تسویه شد و از روح خودش در او دمید؛ آنچنان خلقت عظیمی بود که به خود احسنت گفت: «فَتَبَارَكَ اللَّهُ أَحْسَنُ الْخَالِقِينَ» و انسان آینۀ تمامنمای جمال و جلال پروردگارش شد.
سالها و سالها گذشت تا مولودی در کعبه متولد شد. آنقدر آن شخصیت، عظیم و محبوب خدا بود که اجازه یافت در خانۀ خدا متولد شود.
آنزمان که مولود کعبه شد؛ از عرش الهی، چند صباحی میهمان اهل زمین شد و لباس زمینیان بر تن کرد؛ پروردگارش در وصف او چه گفت؟! در وصف کسی که سه روز در کعبه میهمان خدایش بود و پس از آن میهمان پیامبر خدا(صلىاللهعلیهوآله).
از همان شیرخوارگی، عبد خدا بود و جز او معبودی نمیشناخت. با نَفَس گرم رسول خدا رشد کرد و نَفَس کشید. شاید به همین دلیل بود که خداوند در آیه مباهله، او را نَفْس رسول نامید.
به تدریج در کنار رسول خدا قد کشیدحتی صداى وحى را نیز مىشنید؛ نه اینکه وحی بر او نازل شود که او پیغمبر نبود؛ جبرئیل امین با على(علیه السلام) حرف نمىزد؛ اما او گفتوگوى جبرئیل با پیغمبر(صلىاللهعلیهوآله) را مىشنید.
و همۀ این فضایل به دلیل عبودیت و بندگی او در مقابل پروردگارش بود. و تنها عبد خداست که میتواند دارای این همه فضایلی باشد که حتی چشم دشمنانش را خیره کند و نتوانند از آن سر باز زنند. اگر بندگی خدا نمیکرد که امیرالمؤمنین نمیشد.
و آنگاه که خلافتش را غصب کردند، بعد از مجاهدتها و تلاشها وقتی دانست که اگر ادامه دهد، از اسلام جز نامی نمیماند، سکوت کرد؛ هرچند راضی نبود به خلافتشان.
و این ناشی از دیدِ وسیع و نافذ او بود که شرایط را شناخت و حاضر به نابودی دین خدا نشد؛ دینی که پیامبر اسلام(صلىاللهعلیهوآله) برای به ثمرنشاندن و گسترشش در جهان تلاشها کرده بود. که علی(علیهالسلام) نیز در این مجاهدتها دوشادوش پیامبر بود؛ مانند کودکی که پیوسته مطیع امر پدر است.
وقتی قضیه به اینجای داستان میرسد، غمی عظیم از نداشتن #پدری مهربان در دل انسان چنگ میزند؛ پدری که اگر غاصبان، خلافتش را غصب نکرده بودند، هنگامهای در جهان اسلام به پا میکرد. و انسانهایی تربیت مینمود که بتوانند همۀ ابعاد وجودیشان را رشد دهند؛ نه اینکه فقط به فکر خور و خواب و چند روزۀ این دنیای فانی باشند.
حسرتِ نبودن #پدری مهربان، #پدری چندبُعدی و کامل که میتواند تو را از دنیای خاکی به عالم باقی برساند و تو را زیاد کند؛ تا همیشۀ عمرت در دلت زبانه میکشد.
اما مسروری از اینکه شیعۀ او نام گرفتهای، مسروری که محبت نگاه #پدرانهاش را در زندگیات درک کردهای، مسروری از اینکه او را آگاهانه انتخاب کردهای.
هر چند که استادِ شهیدمرتضی مطهری در کتاب انسان کامل میفرماید: «شیعه؛ یعنی کسی که علی را مشایعت کند؛ یعنی انسان با «لفظ» شیعه نمیشود، با «حرف» شیعه نمیشود، فقط با «حب و علاقه» شیعه نمیشود؛ پس با چه چیز شیعه میشود؟ با مشایعت. مشایعت؛ یعنی همراهی. وقتی کسی میرود، شما پشت سر و همراه او میروید، این را «مشایعت» میگویند. شیعۀ علی؛ یعنی مشایعتکنندۀ عملی علی.»
و این، رسالت تو را در عهدی که با او بستهای بیشتر میکند.
🍃پیشاپیش میلاد فرخندۀ امام خوبیها، امیرالمؤمنین علیبنابیطالب بر همۀ محبین و شیعیانش تهنیت🍃
#پویش_نوشتن
#جهاد_روایت
#مجله_افکار_بانوان_حوزوی
@AFKAREHOWZAVI
منجی دلتنگی دوران
✍️زهره قاسمی، عضو تحریریه مجتهده امین
چشمهایت در زمستان عطر نرگس میدهد
منجی دلتنگی دوران، نگاهم میکنی؟
از هوای شهر بیزارم، نفس از دست رفت
کوچ نزدیک است آیا سر به راهم میکنی؟
هیچ فصلی مثل فصل خستگیها زرد نیست
سبزی روح بهاران را پناهم میکنی؟
من گدای کوچهی دردم، دوا دست تو است
باز با آغوش مهرت پادشاهم میکنی؟
من خراب عطر گل بوی وصالت گشتهام
مست و مدهوش نگاه صبحگاهم میکنی؟
با تب عشق آمدم تا خیس بارانت شوم
دست اعجاز خدا را سرپناهم میکنی؟
خسته از بار گناه و بیقرار لطف تو
ابر رحمت، سایهات را تکیهگاهم میکنی؟
#پویش_نوشتن
#جهاد_روایت
#مجله_افکار_بانوان_حوزوی
@AFKAREHOWZAVI
🍃مهدی باوریم اما...
✍زينب نجیب، عضو تحریریه مجتهده امین
وقتی در آرزوی احیای تمدنی اسلامی به ابعاد و زوایای انسان و جامعهی انسانیِ تمدنساز مینگرم، چیزی نمییابم جز آنچه به نامِ آرمانهای امام و انقلاب بر صفحهی تاریکِ تاریخِ بشر همچون ستارگانی میدرخشد.
تاریخی که سایهی شوم استکبار و ظلم و فساد، قرنها بر چهرهی انسانیت آن مُهرِ خاموشی زده بود و یک روز، صبحی روشن، در افق دید آزادیخواهانِ جهان کلید خورد و آن فریاد دعوت پیر جماران بود در قلب ایران .
البته، او پرچم سه رنگ منقش به توحید را در حالی به یار خراسانی داد که هنوز نهالی بود تازه ریشهدوانده در خاک انقلاب.
باید این نهال، با دستی پر مهر، با دیدی بصیر، با عقلی مدبر و با شجاعتی بیمانند آبیاری میگشت و اینچنین شد که آن نهال جوان به شجره طیبهی ریشهدواندهای تبدیل شد که دیگر با باد که هیچ، با طوفانهای زمانه هم نلرزید و نخواهد لرزید.
و اینک...
اینک ما به برکت وجود الگویی به این زیبایی و بزرگی، میتوانیم با قدرت، دولت کریمه مهدوی را باور کنیم؛ چراکه اگر در غیاب معصوم میتوان به آرمانهای تمدنساز، اندیشید، آنها را خواست، از آنها دفاع کرد و امید به تحقق آن داشت و آن را محقق کرد، پس به طور قطع میتوان با حضور مهدی موعود (عج) در آن زیست و آن را حفظ کرد. بنابراین میتوان گفت؛ انقلاب اسلامی، نه فقط بسترسازِ ظهور که مقدمه ساز آن است.
و اما، ما ...
ما میتوانیم با برداشتن قدمهای بلند و محکم در مسیر انقلاب اسلامی و با جهاد تبیین در جهت حفظ شعائر آن و مقاومت در برابر دشمنان آن، ظهور منجی عالم بشریت را رقم بزنیم. و شاهد جهانی باشیم که عدالت، تنها، نگین انگشتر حکومت آن ابر انسان است.
آری ما مهدیباوریم اما کافینیست؛ باید مهدییاور باشیم.
#پویش_نوشتن
#جهاد_روایت
#مجله_افکار_بانوان_حوزوی
@AFKAREHOWZAVI
🔅جهان با او
✍️نجمه صالحی
در کعبه چشم بر جهان گشود. جهانی را که در کودکی و نوجوانی در دامانش بزرگ شد و پرورش یافت، دوست داشت. دوشادوش او سختی بلندیهای کوه نور را میپیمود، غار حرا برایش بهترین کارگاه انسانسازی شد.
جهانی که در جوانی و بهار جانش رقم خورد با بهار زندگی و بهترین همراه و یار بود. طولی نکشید دستتقدیر به جهانش ضربهای زد. برترین مربی و بهترین یارش از جهان رخت بربستند.
جهان او بعد از نبی صلیاللهعلیهوآله و دخت گرامی او، سکوت و تنهایی شد. جهان در نظرش همچو سکه دو رو داشت.
جهان در چشمش خوار بود حتی از برگ جویدهای در دهان ملخی، خوارتر* و از دانه تلخی بر شاخه درخت بلوط تلختر* او از جهان قاسطین، ناکثین و مارقین و نوع نگرش آنها نسبت به دنیا بیزار بود و دید آنها را نسبت به دنیا مورد سرزنش قرار میداد اما روی دیگر دنیا را روی سازنده آن یعنی محل عبادت دوستان و محل نزول وحی الهی میدانست.*
دنیا را با دو نقش مثبت و منفی به ما شناساند، دنیایی که میتواند بر روی چشم حقیقتبین انسان پرده افکند و بالعکس. سکّهای دو رو که هم طرف برد دارد و هم طرف باخت. هم میتواند انسان را کور کند و هم میتواند بصیرت و بینایی دهد. به انتخاب و گزینش بستگی دارد که کدام طرف را برای قرائت انتخاب کند؛ طرف «من ابصر بها» یا طرف «من ابصر الیها» *
و او بهترین الگو برای درست زیستن در این جهان بوده و هست. جهان بیعلی و اولادش بیشاز کویر و برهوت نخواهد بود.
*نهجالبلاغه، خ215
*همان،ن 45
*همان،ح131
*همان،خ82
🍃 تابلورنگ روغن اثرجدید حسن روحالامین🍃
@AFKAREHOWZAVI
🍃🌹
مثل مفاتیح الجنان سرشار آه است
حال دلی که با کمیلش رو به راه است
شهر یتیم کوفه دیده، نیمه شب ها
رد قدم های علی لبریز ماه است
مردی که آغوش عبای وصله دارش
سقفی برای کودکان بی پناه است
هم بازی طفلان شده آن کس که خیبر
بر روی کوه شانه اش مانند کاه است
هر جا علی سجاده اش را پهن کرده
آنجا برای سائل او قبله گاه است
از چشم های دردمند او چکیده
دریای طوفانی که در اعماق چاه است
#فرزانه_قربانی
#امیرالمومنین_حیدر
💠 #شاعران_آئینی
#شاعران_حوزوی
💠 @shaeranehowzavi