eitaa logo
| افـســران جنگـــ نـرمـ |
283 دنبال‌کننده
3.2هزار عکس
667 ویدیو
30 فایل
✾ ܝ̣ܝܝܝܩܢ ܙܠܠّܘ ܙܠܝ‌ܟܩܝܢ̇ ܙܠܝ‌ܟܝ̤ܩܢ ✾ ‌ 🗓تأسیس‌۲۳آذرماه۱۳‌۹۷ ‌ ⁦❇️⁩هرگونه استفاده ازمطالب که موجب نشرفرهنگ اسلامی میشود موجب خوشحالی ورضایت ماست.⁦❇️⁩ مبخوای توهم خادم بشی؟😊 حرفی،حدیثی،پندی،امری یا فرمایشی😉👇💚 👤 @fadaei_zeinaby2
مشاهده در ایتا
دانلود
#گمنـ43246ـام 🌷مادر شهید می گوید: سختیهایی که #همسر شهید همت کشید، فکر نکنم🗯 در زمان ما کسی کشیده باشد❌ 🌷خودش می گفت: خدایا من چه کنم ⇜با این همه #تنهایی (روزها، ماهها) ⇜و دزد (چند بار در نبود همت) ⇜و عقرب (یک روز 25 عقرب کشتم حتی در رختخواب #کودکم) ⇜و موشک🚀 (خانه شان در معرض موشک باران و او تنها در شهر #دزفول غریب بود) 🌷امّا در پرتو زندگی با #همّت که اینچنین با محبت💖 بود، می گفت: «در اوج تمام آن #سختیها، محرومیتها، ترسها😰 و حتی ناامیدیها، خودم را #خوشبخت ترین زن دنیا می دانستم.😍 به نقل از: مادرشهید #شهید_ابراهیم_همت * افسران جنگ نرم * کانال تلگرام ایتا و سروش : @afsaran_jangenaarm
*اوایل بهمن ماه ۱۳۶۲ بود. وارد پادگان شد و تعدادی از نیروهای اطلاعات - عملیات لشگر را در کنار خود جمع کرد و با آنها حرف زد🗣. روز بعد با همان نیروها به سفری که هیچ کس نمی‌دانست رفت و پس از دو روز بازگشتند. هرکدام از نیروهای لشگر از آن گروه می‌پرسیدند کجا رفتند😕 هیچ‌کدام حرفی نمی‌زدند😐 بار دوم همت تعداد دیگری را با خود برد آنها مسئولان لشگر بودند. همگی سوار یک ماشین نظامی شدند🚔 و از بیرون زدند. هنوز فاصله زیادی از پادگان نگرفته بودند که همراهان از وی محل مأموریت‌شان را پرسیدند گفت:‌ «خواهید فهمید.» ‌ماشین از اندیشمک گذشت و راه اهواز را در پیش گرفت😶 هر کدام از نیروها جبهه و شهری را حدس می‌زد. اما وقتی ماشین به اهواز رسید و راه خود را به طرف جاده اهواز-خرمشهر ادامه داد، کسانی که حدس می‌زدند به سمت سوسنگرد، آبادان و یا محورهایی که پیش از اهواز به آن‌جا راه داشت می‌روند،‌ حرفشان را پس گرفتند. تمام راه حرفی نزد😃. سرنشینان خودرو سعی کردند تا با هر بهانه‌ای مقصد را از او بپرسند، ولی حتی در لابه‌لای شوخی‌هایی که می‌کردند نتوانستند حرفی از بشنوند😂. او تنها می‌گفتم: «بعداً خواهید فهمید.»آنها نزدیک به ۵۰ کیلومتر از اهواز فاصله گرفته بودند. راننده🚔 فرمان را به طرف جاده‌ای که به جفیر می‌رفت چرخاند. دیگر مقصد قابل پیش‌بینی بود. به آرامی سرش را برگرداند و با لبخندی دلنشین😃 خطاب به سرنشینانی که روی صندلی عقب نشسته بودند گفت: «میریم، طلائیه!»😊 یکی از آنها با لحن خاصی گفت: «نمی‌گفتی هم می‌دانستیم.»😂😒
#کلناعباسک يازینب كفش های شهيد #همت ؛ در اين دنيا می شود خوب پوشيد، خوب خورد، سفر رفت، خوش گذروند و تمام روز و شب رو باری به هرجهت وقت تلف کرد. كاملا آزادی راهی كه دوست داری رو انتخاب كنی. امّا بعيد ميدونم راه #خدمت و #جهاد با آسايش و تجملات و تن پروری و راحت طلبی تناسب داشته باشه... امام زمان یار #جهادی میخواد👌 🌷کانال ما را در پیام رسان ایتا دنبال کنید :🌷 . ¨‘°ºO افسران جنگ نرم Oº°‘¨ @afsaran_jangenaarm
#شهید_گمنام شلمچه: 🌸 #وقتی_جنازه_حاجی_گم_شد 🍃 روایتی از #حاج_همت به زبان همرزم باوفایش #سردار_حاج_عباس_برقی : «وقتی #همت #شهید شد😭، صدام سه روز جشن عمومی در عراق اعلام کرد. پدافندهایشان به علت خوشحالی تا صبح می کوبیدند و فردایش در اخبارشان اعلام کردند که.... 🌷کانال ما را در پیام رسان ایتا دنبال کنید :🌷 . ¨‘°ºO افسران جنگ نرم Oº°‘¨ @afsaran_jangenaarm
یک نیروی فرهنگی و عقیدتی بود پس از پیروزی انقلاب اسلامی، فعالیت‌های خود را گسترش داد؛ «کمیته انقلاب اسلامی» را در «شهرضا» راه‌اندازی کرد و با کمک دوستانش، هسته اولیه «سپاه» شهر را شکل داد. در اواخر سال ۱۳۵۸، بر حسب ضرورت، به «خرمشهر» و سپس به «بندر چابهار» و «کنارک» و استان «سیستان و بلوچستان» رفت و به فعالیت‌های گسترده فرهنگی پرداخت. @afsaran_jangenaarm
♦️سوسوی داشت ستاره ی چشمانت😍 🔸هر گاه به میگفتند: وصیتنامه بنویس، به عکس حاج همت که مزین به جمله ای از این شهید بود اشاره میکرد و میگفت: این هم وصیتنامه📜 🔹آری! محمودرضاها تا این خاکریز فرو نریزد.. اکنون نوبت من و توست که پشت به جبهه و نهضت جهانی اسلام را باقدرت و "بدون خستگی و نا امیدی" برسانیم به جایی که وعده کرده است♥️ @afsaran_jangenaarm