eitaa logo
| افـســران جنگـــ نـرمـ |
282 دنبال‌کننده
3.2هزار عکس
667 ویدیو
30 فایل
✾ ܝ̣ܝܝܝܩܢ ܙܠܠّܘ ܙܠܝ‌ܟܩܝܢ̇ ܙܠܝ‌ܟܝ̤ܩܢ ✾ ‌ 🗓تأسیس‌۲۳آذرماه۱۳‌۹۷ ‌ ⁦❇️⁩هرگونه استفاده ازمطالب که موجب نشرفرهنگ اسلامی میشود موجب خوشحالی ورضایت ماست.⁦❇️⁩ مبخوای توهم خادم بشی؟😊 حرفی،حدیثی،پندی،امری یا فرمایشی😉👇💚 👤 @fadaei_zeinaby2
مشاهده در ایتا
دانلود
| افـســران جنگـــ نـرمـ |
الهی 🔰 کرامت امام رضا علیه‌السلام 🔷شاهرخ ضرغام از آن بود که همزمان با انقلاب و به محض شنیدن ندای آزادی بخش امام خمینی(ره) به یاران انقلاب پیوست✌️.قبل از انقلاب از آن جوان های شر بود. از کسی هم حساب نمی‌برد. مادر هم کاری نمی‌توانست بکند الا دعا! اشک می‌ریخت و برای فرزندش دعا می‌کرد؛ 😭 🔶خدایا پسرم را ببخش، به خیرش کن. خدایا پسرم را از سربازان امام زمان (عج) قرار بده. دیگران به او می‌خندیدند.😄 آن طور که اطرافیانش تعریف می کنند، شاهرخ یک روز   عصر به خانه برگشت و بی مقدمه گفت: پاشین‼️ پاشین وسایلتون رو جمع کنید می خوایم بریم ! مادر با تعجب پرسید: مشهد! جدی می گی؟!گفت: آره بابا، بلیت گرفتم. دو ساعت دیگه باید کنیم.باور کردنی نبود.😳 🔷 دو ساعت بعد داخل بودند. در راه مشهد. مادر خیلی خوشحال بود.😍 خیلی شاهرخ را دعا کرد. چند سالی بود که مشهد نرفته بودند. روز بعد به مشهد رسیدند. بدون معطلی بعد از پیاده شدن از اتوبوس با وجود خستگی زیاد خودشان را به حرم امام رضا(ع)🕌 رساندند. شاهرخ به محض این که چشمش به ضریح امام رضا (ع) افتاد دلش طاقت نیاورد. سریع رفت جلو و خودش را چسباند به ! بعد هم آمد عقب و یک پیرمرد را که نمی توانست جلو برود بلند کرد و نزدیک ضریح آورد.😇 🔶عصر همان روز از به سمت حرم حرکت کردند. شاهرخ زودتر از همه رفته بود. وقتی مادرش به نزدیکی حرم می رسد می بیند😳 شاهرخ کنار در ورودی و روبه گنبد روی زمین نشسته است. مادرش می گوید :« رفتم و پشت سرش نشستم. شانه هایش مرتب تکان می خورد. حال خوشی پیدا کرده بود.خیره شده بود به گنبد و داشت با آقا حرف می زد»😢مرتب می گفت: خدا، من بد کردم. من کردم. 🔷 اما می خواهم کنم. خدایا منو ببخش! یا امام رضا به دادم برس. من عمرم رو تباه کردم.اشک 😭از چشمان من هم جاری شد. شاهرخ یک ساعت به همین حالت بود. توی حال خودش بود و با آقا حرف می زد.دو روز بعد به برگشتند، شاهرخ واقعا توبه کرده بودو همه خلافکاری های گذشته را کنار گذاشته بود. با شروع جنگ⚔ تحمیلی به جبهه رفت.. از خدا خواسته بود همه گناهانش را پاک کند همه گذشته اش را. می خواست از او نماند..نه اسم. نه شهرت نه قبر و مزار و نه هیچ چیز دیگری🚫. 🌷 🌷کانال ما را در پیام رسان ایتا دنبال کنید :🌷 . ¨‘°ºO افسران جنگ نرم Oº°‘¨ @afsaran_jangenaarm