دوس دارم کودکی هامو دوس دارم
هم قایم باشکی هامو دوس دارم
بین ماها و خدا راهی نبود
چی بود اسمش؟پاکی هامو دوس دارم
مامان و بابا هزار تا خوب بودن
ماهی هام حتی اگه تو جوب بودن
خورشیدا تو قصه ها می خندیدن
حتی اونها که دم غروب بودن
حالا وقت شاعری هم که می شه
دفتر شعر و پر از نق می کنیم
گاهی وقتا تو هوای شک می ریم
گله از شب های سرتق می کنیم
وقتی گفتی که منم منتظرت
یعنی از امید و آرزو پری
ولی با نق زدنای بی حساب
توی شهر بازی هات سر می خوری😔
#سر_می_خوری
#شعر_از_محمد_رحیمی
🇮🇷@afsaranebasir