⭕️طبقه خالی
💠 شنیدم مؤمنی می گفت :سال گذشته مراسم نیمه شعبان در جمکران بودم ، جمیع بسیاری از آدم های مختلف جمع بودند و یکپارچه می گریستند.با خود گفتم آخر این همه دل سوخته ، پس چرا آقا نمی آیند واقعا برایم مهم بود که بدانم.
همان شب در خواب دیدم جمکران به صورت یک ساختمان سه طبقه است.جمعیت زیادی در طبقه اول هستند در این طبقه همه حاجت های دنیوی می خواهند ،پول ، خانه ،بچه و... و برای همین با سوز آقا را صدا می زنند و یا برای حل مشکلات اقتصادیشان فرج حضرت را می خواهند.
طبقه ی دوم که یک دهم جمعیت طبقه اول بودند حاجت های آخرتی می خواستند توفیق نماز شب ، ایمان قوی و...
طبقه سوم مربوط به آنهایی بود که خواسته هایشان دقیقا خواسته های حضرت حجت (عجل الله تعالی فرجه الشریف) است که متأسفانه خالی بود ، آنجا بود که فهمیدم ما تا خواسته اماممان را بر خواسته ی دلمان ترجیح ندهیم ،فرج صورت نخواهد گرفت.
وقتی از بالا به موضوع می نگریم می بینیم واقعا حقیقت همین است و این مقام عظیم الشأن که خداوند به عنوان جانشینش در زمین قرار داده در زندگیمان باید از تاثیری که والدین در رفتار شخصی و مسیر زندگی می گذارد بسیار بیشتر باشد. ان شاءالله
خانم س.از هشتگرد
📚 کتاب ملاقات با امام زمان (علیه اسلام) در مسجد مقدس جمکران ص ۳۵۲ و ۳۵۳
👤سخنی از امام عصر(عج) به آن عالم ربانی: اگر شیعیانم به اندازه یک لیوان آب تشنه فرج من بودن و از خدا درخواست می کردند ، من می آمدم
#حکایت
🇮🇷افسران جنگ نرم امام خامنه ای
@afsaranemam
✅ اینجا دریچه ای برای آگاه سازی، روشنگری، شناخت و خنثی سازی اهداف دشمنان است.
🚗🚙اتومبیل جلویی خیلی آهسته پیش میرفت و با اینکه مدام بوق میزدم، به من راه نمیداد.
داشتم خونسردیام را از دست میدادم که ناگهان چشمم به نوشته کوچکی روی شیشه عقبش افتاد:
👈راننده ناشنواست، لطفا صبور باشید!"👉
مشاهده این نوشته همه چیز را تغییر داد! بلافاصله آرام گرفتم، سرعتم را کم کرده و چند دقیقه با تأخیر به خانه رسیدم اما مشکلی نبود.
ناگهان با خودم زمزمه کردم: آیا اگر
آن نوشته پشت شیشه نبود، من صبوری به خرج میدادم؟
راستی چرا برای بردباری در برابر مردم به یک نوشته نیاز داریم!؟
اگر مردم، نوشتههایی به پیشانی خود بچسبانند، با آنها صبورتر و مهربان خواهیم بود؟ نوشتههایی همچون:
"کارم را از دست دادهام"
"در حال مبارزه با سرطان هستم"
"در مراحل طلاق، گیر افتادهام"
"عزیزی را از دست دادهام"
"احساس بی ارزشی و حقارت میکنم"
"در شرایط بد مالی و ورشکستگی قرار دارم"
“بعد از سالها درس خواندن، هنوز بیکارم”
“مریضی در خانه دارم”
و صدها نوشته دیگر شبیه اینها.
همه درگیر مشکلاتی هستند که ما از آن چیزی نمیدانیم.
🔹بیائیم نوشتههای نامرئی همدیگر را خوب درک کرده و با مهربانی به یکدیگر احترام بگذاریم چون همه چیز را نمیشود فریاد زد ...
#حکایت
#داستان
#حجاب
🇮🇷 #رزمندگان_جبهه_مقاومت
@afsaranemam
✅ اینجا دریچه ای برای آگاه سازی، روشنگری، شناخت و خنثی سازی اهداف دشمنان است.
📣حتی المقدور با لینک نشر دهید
.📝از انچه بر دیگران گذشت، درست زیستن را بیاموزیم'
🔺آلـوده هـا، لـبِ حـوض مـینـشـیـنـنـد❗️
🧡مرحوم استاد علی صفایی حائری، پايان ماه و اول ماه بعد خود را به مشهد مىرساندند و مىفرمودند: «اگر جسمِ آدمی با دو روز حمام نرفتن بو مىگيرد، روح با يك نيتِ بد، سياه و كِدر مىشود. »
✅به همين خاطر به امام رضا علیه السلام؛ پناه مىبردند. ایشان میفرمودند:
در زيارت يكشنبه حضرت زهرا- سلام الله علیها- آمده است: «اِنّا قد طًهُرنا بولايتهم»؛ ما با ولايت آنان تطهير مىشويم »
◽️و زيارت امام رضا-علیه السلام؛ مثل حمام است. و با اين نياز، به درگاه امام مىشتافتند.
🔅روزى يكى از مريدانِ مشهدىشان به ایشان گفته بود: بياييد منزل ما، خدمتتان باشیم! ايشان از آدرس خانه آن جوان پرسيده، دیده بودند از حرم دور است،
فرموده بودند: نه! دور است. من جايى دور و بَرِ حرم مىخواهم! گفته بود:چرا اين قدر نزديك؟
فرموده بودند: آخر آلودهها، لبِ حوض مىنشينند!
✅ایشان آن قدر يقين به رأفت و دستِ گشايشگرِ آقا داشتند كه وقتى گدايى در نزديكىِ حرم امام رضا(علیه السلام) از او چيزى خواست؛ با آن همه دست و دلبازیش که معروف بود؛ محل نگذاشتند و اعتنايى نکردند.وقتى اصرار فقير را ديدند فرمودند:«خیلی بىسليقهاى! آدم در كنار دريا، از يك پيتِ حلبى، آب نمىخواهد!»
#حکایت
#امام رئوف
🇮🇷 اخبار جبهه مقاومت
@afsaranemam
✅ اینجا دریچه ای برای آگاه سازی، روشنگری، از جبهه مقاومت و خنثی سازی اهداف دشمنان است.
🔴حتی المقدور با لینک ارسال شود