#به_وقت_خاطره 📜
🌹سوࢪیہڪہمیرفت،همیشہساڪ و سفࢪ ࢪو همسࢪشمےبست.
توآخࢪینسفࢪبہهمسࢪشگفتہبودڪہساڪࢪو ایندفعہخودشمیخوادببندھ
ساڪروسبڪبستہبودوحتےقࢪصهـایۍ رو ڪہ بخاطࢪ دندوندࢪدشهمیشہهمࢪاھداشتتوساڪ
نذاشتہبود.
میگفت:پࢪسیدم:قࢪصهـارو نمیبࢪ؎؟
گفت:ایندفعہلازمنداࢪم-!
شہیدمحمودࢪضابیضائے🕊
🌴@afsaranjangnarm_313🌴
• #به_وقت_خاطره 📜
گفت خالڪوبۍ هام پاك میشہ!
اینقدࢪ یا زهرا گفت هـم ⁴ تا تیر بھ
پہلوش خوࢪد و هم ⁴ سال گمنام بود🙂💔••
#شہیدمجیدقربانخانۍ🕊
🌴@afsaranjangnarm_313🌴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#به_وقت_خاطره 📜
🌹مادرت میگفت: یک هفته قبل شهادت، شب از لای در دیدم سر سجاده داره گریه میکنه و با امام زمان حرف میزنه ...
🌿چی گفتی که دل امام زمان رو بردی؟ سفارش مارو هم میکنی ؟...
"شهید💔جهادمغنیه🕊"
@afsaranjangnarm_313🌴
سلامبہدوستانجنگنࢪمے ... چہجدیداوچہقدیمےهاےعزیزتࢪازجان🌺🌺
هشتگهامون😌
#جنگ_نرم
#بدون_تعارف
#تم
#پروفایل
#جنگ_گرافی
#تلنگرانه
#تباهیات
#استوری
#صرفا_جهت_اطلاع
#شهیدانه
#به_وقت_خاطره
بخش آموزش پیکس آرت ،ادیت و....با
#تولید_محتوا
رمان هامون↯
#عشق_مجازی
https://eitaa.com/afsaranjangnarm_313/3420
لینک قسمت اول رمان👀
#حضرت_عشق
https://eitaa.com/afsaranjangnarm_313/7099
لینک قسمت اول رمان👀
برای دیدن محتوا هرهشتگ کلیک کنید↻
#به_وقت_خاطره 📜
🌹یک هفته قبل از اینکه به سوریه بره،خواب شهادتش رو دیده بود و یک هفته بعد از رفتن به سوریه هم شهید شد...
شب آخر جورابهای همرزمانش رو میشسته،همرزمش به مجید میگه:مجید حیف تو نیست با این اعتقادات و اخلاق و رفتار،که خالکوبی روی دستته؟!❓
مجید هم جواب میده:
تا فردا این خالکوبی یا خاک میشه و یا اینکه پاک میشه...
و فردای اون روز داداش مجید محله یافت آباد شهید شد و برای همیشه رفت.
🔖راوی: خواهر محترم شهید
"شهید💔مجید قربانخانی🕊"
🌴@afsaranjangnarm_313🌴
📻| #به_وقت_خاطره
🌹آقامحمد اینجا نشسته بود،من اونجا پایین پای آقا رسول نشسته بودم.دیدم به نشانه ی احترام انگار یهو ایستاد.
گفتم:چه خبره؟
گفت:باباے آقا رسول اومدن❗️
شروع کرد با آقای خلیلی صحبت کردن اصرار به آقای خلیلی که #دعا_کن_شهید_شم ،تا اینجااومدے،دم غروب،ماه مبارکه ،کنارآقا رسولم هست دعا کن من شهید شم پدر شهید خلیلی مصرانه میگفت: ان شاء الله عاقبتت بخیر شی.
محمد می گفت:نه اینا چیزا به دردم نمیخوره،این دعاها به دردم نمیخوره😔شما دعا کن من شهید شم.
آنقدر پیگیری کرد که ایشون گفت:
ان شاء الله #شهید_شی،ان شاء الله عاقبتت
شهادت.
آنقدر اون روز ذوق کرده بود.می گفت:روزے
این ماهمو گرفتم.پدر شهید خلیلی برام دعا
کرد شهید شم.
هرچی هم گرفت از این اصرارش گرفت.آدم مصری بود
"شهید💔محمدرضادهقان🕊"
🌴@afsaranjangnarm_313🌴
#به_وقت_خاطره 📜
برعکس تولد ۳فرزند دیگرم که همه با سروصدا تبریک میگفتند
بعد از دیدنِ زینب همه گوشه چشمشان تر میشود...
بغلش میکنم و آرام وصیت نامه محمد را
که دیگر حفظ شده ام در گوشش زمزمه میکنم
از طرف من رویِ فرزندانم را ببوس
و به فرزند چهارم بگو این سختی ها
آسایشی به همراه خواهد داشت و دلتنگ بابا نباشد
زینب آرام میخوابد و من به عکس محمد رویِ دیوار نگاه میکنم...
"شهید💔محمدبلباسی🕊"
🌴@afsaranjangnarm_313🌴
#به_وقت_خاطره 🎞
همرزمشهیدبابکنوری🌹
بهنقلازفرماندهگردان:
نصفشببابکفرماندروازخواب
بیدارمیکنهمیگهمنشهیدمیشم،🌱
بهخانوادمبگوحلالمکنن✨
فرماندهمیگهحرفالکینزنبروبذار
بخوابیم...
میخوابهوخوابمیبینهبابکشهیدشده
ازخوابمیپرهپیشخودشمیگهنکنهفردا
بابکشهیدبشه🌷
نقشهمیکشهکهصبحبهرانندهپشتیبان
بگهکهبایهبهونهایبابکوببرهعقب
ویهجاییجاشبذاره❗️
دوبارهمیخوابهصبحازخواببیدارش
میکننومیگن بایدآتیشبریزیمروسردشمن...
وتواونشلوغینقششیادشمیره
چندساعتبعدبچهها
شهیدمیشن🕊فرماندهتازهیادحرفایبابکوخوابشو
نقششمیوفته🦋
#شهیدبابڪنورے💛
🌴 @afsaranjangnarm_313 🌴
#به_وقت_خاطره 📜
🌹 توی فرودگاه دور و بر حاجی شلوغ بود . با همه رو بوسی و احوالپرسی میکرد. نگران شدم!قبل اینکه برسیم پای هواپیما،همراه شدیم. توی اتوبوس هر دو از یک میله گرفتیم.
🌹دستش را فشار دادم و گفتم :«حاجی! مواظب باش، یه وقت خدایی نکرده یکی چاقویی داره، اتفاقی میافته برات...» گفت:«این مردم خیلی عزیز هستن» بعد با لحن شوخی گفت: «تو که از شهادت نمیترسیدی!»
🌹قیافه حق به جانب گرفتم و گفتم : «حاجی من نگفتم از شهادت میترسم !» صد تا مثل من فدای شما بشه. شما الان امید بچه یتیم ها هستید .شما الان امید بچههای مظلوم عراق و ..هستید.» خندید و گفت: «نه، گاهی اوقات شهادت تاثیرش از موندن بیشتره.»
📚منبع: کتاب سلیمانی عزیز
🌴 @afsaranjangnarm_313 🌴
8.95M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#به_وقت_خاطره 📜
🌹بعد از آنکه محسن وارد سپاه شد، عصر ها به کتابفروشی می آمد و پولی را که از این کار به دست می آورد برای اردوهای جهادی کنار می گذاشت.
🌹رشته ی تحصیلی محسن برق ساختمان بود و کار برق کشی هم انجام می داد، پول دست مزدش را در قُلکی که برای این کار کنار گذاشته بود، جمع می کرد و هر دفعه که به اردوی جهادی می رفتیم، سه، چهار میلیونی که جمع کرده
بود را خرج اردو می کرد.
🌴@afsaranjangnarm_313🌴
¦↬🕊🔗
#به_وقت_خاطره 📜
•.
سوࢪیہبودوخیلےدلتنگشبودم..
بهشگفتم: ڪاشڪاࢪےڪنےڪہفقط
یڪےدو ࢪوز بࢪگࢪدے...
باخندهگفت: داࢪممیامپیشتخانم✋🏽
گفتم: ولـےمنداࢪمجدےمیگم..'!
گفت: منمجدےگفتم! داࢪممیام
پیشتخانم!
حالایاباپاےخودمیاࢪوےدستمࢪدم'!:))
حࢪفشدࢪستبود،
ࢪوےدستمࢪدماومد...ツ
•|شهید💔حسینهࢪیࢪے🕊|•
🌴@afsaranjangnarm_313🌴
✒️📄 ¦↫
•. #به_وقت_خاطره
بچـھکـھبودفلجشد
نذرحضـرتزینب.س.کردمش..
نذرقبولشدورضاخوبشد ؛
خوبِخـوب...🚶🏿♂
اونقدرخوبکـھمھرنوکریعمـھیسادات
رویقلبشحڪشد :)🌱
عاقبتهمفدائـےبـےبـےزینبشد🙂♥
#شھیدرضـٰاکارگـر"
•
🌴@afsaranjangnarm_313🌴