#پارت_44
#واقعیت_درمانی✨
بازم گل خریده بود انگار عادتش شده بود هفته ای یه شاخه گل نمی خرید نمی شد....
زینب به احترامش بلند شد ولی من دست به سینه روم و کردم اونور
-یا خداااا چیشده؟
جوابش و ندادم
-کوثر
+بله؟
-همیشه می گفتی جانماا
+همیشه اتفاقی برات میوفتاد اولین نفری که خبر دار میشد من بودم😞
یه نگاه به زینب انداخت...
-گفتی بهش
زینب لبخند دندون نمایی زد و سرش و تکون داد
-الان قهری
یه نگاه بهش کردم
+مگه میشه با جنابعالی قهر کنم اونم مخصوصا وقتی داری بابا میشی😍
-کوثر باورت میشهههه من دارم بابا میشم😍
+خودت بچه ای😂
-زبون نریز دختر بلند شو حاضر شو امروز اخرین وقت دکتر داریا
+از اونور باید ببریم بهم شیرینی بدی
-چشمممم
باورم نمیشد بعد از چند وقت تونستم بدون کمک رو پاهام واستم درد داشتم ولی می ارزید شروع کردم به راه رفتن اولین قدم.... دومین قدم....
از خوشحالی گریه م گرفته بود از مطب که اومدیم بیروم زینب بلافاصله زنگ زد و به محمد خبر داد قرار شد مامانش زنگ بزنه و قرار خواستگاری و بزاره
یه نگاه به خودم تو ایینه می کنم یه پیراهن بلند سفید....
روسری سفید....
چادر سفید.....
امروز روز وصاله.....
دوسال از روزی که محمد و دیدم میگذره .....
مامان با اسفند اومد مدام قربون صدقه م می رفت....
نگاهم به زینب افتاد که شکمش کم کم داشت بزرگ میشد و راه رفتن سخت تر براش....
بابا صدامون کرد سوار ماشین شدیم و رفتیم حرم...
بعد از ده دقیقه رسیدیم حرم یاد اولین باری افتادم که با محمد اومدیم حرم
وارد صحن دارالحجه شدیم....
چشمم به محمد افتاد...
تو کت و شلوار چقد قشنگ شده بود....
سلام کردیم و کنار هم پای سفره ی عقد نشستیم
بعد از سه بار وکالت گرفتن عاقد می خواستم بله رو بگم که محمد گف
-برام ارزوی شهادت می کنی؟
دلم لرزید ولی مگه لیاقت محمد کمتر از شهادت بود؟سرم و تکون داد و گفتم
+با اجازه امام زمانم....شهید حججی...شهید هادی و بزرگ ترا بله😌
همه دست زدن و حلقه هارو دست هم کردیم محمد حلقه رو دستم کرد و بعدش پیشونیم و عمیق بوسید....
کمیل اومد در گوشش گفت
+نماز ایات واجبه بهت. .
چشم غره ای رفتم محمد دستم و گرفت و باهم رفتیم تو صحن...
کنار هم ایستادیم و محمد گف
+کوثر به همین امام رضا قسم خوشبختت میکنم
ولی مگه من الان خوشبخت نبودم؟منی که به عشقم رسیده بود
-تعریف من از عشق همان بود که گفتم
+دربند کسی باش که دربند حسین است
#پایان
✍به قلم:
ث.نیکو تدبیر
💫 @afsaranjangnarm_313 💫
🌹 #بسم_رب_العشق
❤️ #برای_همیشه
🌹 #قسمت_آخر_پارت_یک
سلام آقا
که الان روبروتونم
من این جامو زیارت نامه میخونم
حسین جانم
بزار سایت همیشه رو سرم باشه
قرار ما شب جمعه حرم باشه
حسین جانم
با ۱۴ تا گل نرگس وسط بین الحرمین
امیرعلی رفت ولی مهریه منو تمام و کمال داد
هم ۱۴شاخه گل نرگس هم سفر کرب و بلا
مردونگی رو در حقم تموم کرد
واقعا اسم مرد برازنده امیرعلی من بود
چند سال گذشت
خواستگارهای زیادی بعد از امیر علی اومدن ولی من نتونستم هیچکس رو جای امیرعلی ببینم
سمیه بچه دار شد یه دختر ناز که بی نهایت شبیه امیرعلی بود سمیه هم اسم دخترش رو گذاشت زینب و
من کنکور دادم و بالاخره موفق شدم توی رشته پرستاری قبول بشم
امیر علی واقعا به قولش عمل کرد و #برای_همیشه کنارم موند واقعا حسش میکنم هر وقت کمک می خوام ازش کمک می خوام هیچ وقت نشده که جواب کمک منو نده
تو این مدت تنها چیزی که اذیتم می کرد حرفای مردم بود
_بیچاره دختره سر جوونی بیوه شد
_تقصیر خودش بود نباید احازه میداد شوهرش بره
_اخه پول ارزشش و داشت که شوهرت و بفرسی
_معلوم نیست چقدره گرفته
_و..........
من صبوری کردم....صبوری کردم
مثل بی بی زینب مثل رقیه خاتون
و تمام نیش و کنایه ها رو به جون خریدم چون به تصمیم و راه امیرعلی اطمینان داشتم
#پایان
@sadat_83
https://harfeto.timefriend.net/441040670🔒
✍🏻 #به_قلم :
#نفیسه و #نگار
کپی بدون ذکر نام نویسنده ممنوع🚫
🌹@afsaranjangnarm_313🌹
『 افسران جنگ نرم 』🇵🇸
💟#غیر_رسمی 🌿از فیلم مارمولک بدتان نیامدو دستور توبیخ ندادید، کارگردانش را در آغوش کشیدید. بیش از ۱
💟 #غیر_رسمی
🌿رهبر ۸۱ ساله ای که ساعت ۵ صبح کارش را شروع میکند وساعت ۱۱ شب میخوابد تا نیمه شب برای تهجد بیدار بشود.
سخنرانی طولانی میکند با کمترین تپق و اشتباه!
با هر قشری با اطلاعات تخصصی سخن میگویید
هر روز گزارشات مردمی را میخواند و از اوضاع زندگی مردم شخصا تحقیق میکند
به کوه میرود ، جنس غیر ایرانی در خانه شان پیدا نمیشود.هنوز اثاث خانه شان همان جهیزیه قدیمی همسرشان است.مایحتاج منزل را اهل خانه از جنوب شهر تهیه میکنند.
از حضرات آیات بهجت و بهاء الدینی تا حسن زاده آملی و فاطمی نیا
و حتی پوتین و کوفی عنان و دکوئیار و بانکی مون
شیفته و واله شما شده اند.
🌿حق دارند اینهمه دشمنی میکنند با شما و نامتان
شما هیبت شاهان و رهبران عالمرا به چالش کشیده اید
با آن دمپایی وصله دار، عینک قدیمی با پَدِبینی شکسته و همان آستین قبای نخ نما شده.
با این همه سادگی از تنگه باب المندب تا تنگه هرمز
از یمن تا
از کشمیر تا زاریا در نیجریه
از بوسنی تا ونزوئلا
از ضاحیه تا پاراچنار
زیر سایه همان قبای با پارچه زبده رضوی ایرانی است که لایه پس دوز پایینش را باز کرده اید تا اندازه استفاده شما بشود.
میرحسین و رهنورد را از طلاق نجات داده اید
فرزندانتان را به ختم همسر امجد میفرستید
برای وفات دختر کوچک سید مهدی شجاعی پیام میدهید
بر پیکر هاشمی نماز میخوانید
جوانمردانه از دولت کم محبوبیت حمایت میکنید
حال فرزندان اردوغان را به اسم کوچکمیپرسید
و هزار حرف نگفتنی دیگر...
شما غیر رسمی ترین رهبر دنیایید
باهوش، مقتدر،صبور،مهربان،حکیم
.
تو میر عشقی ،عاشقان بسیار داری
تو رهبری،با جانِ عاشق کار داری...🧡💜❤💚
✍️ محمدعلی رضاپور
#مقام_معظم_دلبری
#پایان
💫 @afsaranjangnarm_313 💫