اشکات رو نگه دار برا چیزهای مهم تر

به جای اینکه زخم هام خوب بشن عمیق‌تر می‌شن یه جورایی فقط یه بیراهه س واسه فرار از واقعیت!

این جمله واسه من گریه‌داره میتونم بشینم و باهاش اشک بریزم

خب فرق هست بین «واقعی بودن» و «در واقعیت گیر کردن»!

من دومیشم

_یه چیزی بگو آروم شم +خدا وجود داره!

شاید شبی که می‌برد افسانه ی مرا روزی برایم از تو نشــانی بیاورد.....

who's gonna care?

جالبه بدونید از لحاظ فلسفی این زندگی که الان دارید، با همه ی فاکتورها و مختصات ریز و درشتش، بهترین زندگی ممکن برای رسیدن شما به بهترین حالتتونه! منتها ما به این باور نداریم بنابراین مدام می‌گیم اگه زندگیم فلان جور بود وضعم خیلی بهتر می‌شد.

حس بی‌ارزشی و «تو هیچی نیستی» دیگه چه کوفتیه این وسط

اون لحظه ای که داری از چیزی که بهش تعلق داری دل می‌کنی خیلی سخته خیلی. ولی دقیقاً بعدش خیلی خیلی حس خوبی داره