🌴 بســـم ربـــــ الحیــدر 🌴
#فضائل_مولا💫
💠بیان برتری و #افضلیت مولا #امیرالمؤمنین صلوات الله علیه بر #انبیاء علیهم السّلام از لسان مبارک خود حضرت✅
🔸 بعد از آنكه مولای ما حضرت مولی الموحّدین امام امیرالمؤمنین علی ﺑﻦ ﺍﺑﻰ ﻃﺎﻟﺐ علیهما الصّلاة والسّلام را در شب نوزدهم ماه رمضان سال چهلم هجرت، مضروب ساختند و آن حضرت در بستر آرمیده بود، گاهى چشمهايش را باز مى كرد و مى فرمود:
🔹«سَلُوني قَبْلَ أَنْ تَفْقِدُوني»: هر چه مى خواهيد از من بپرسيد، قبل از آنكه از ميان شما بروم.
🔶صعصعة بن صوحان، يكى از حاضرين بود، عرض كرد: يا اميرالمؤمنين، آيا شما افضل هستيد يا حضرت آدم؟ حضرت چشمان مبارك خويش را گشوده و فرمودند:
🔷«انسان خوب نيست از خودش تعريف كند، امّا براى اينكه نعمتهاى الهى را در حقّ خودم اظهار كرده و نوعى شكرگزارى كرده باشم جواب تو را مى گويم:
🔸(من از #آدم بالاترم، چرا که) خداوند متعال آدم را داخل بهشت كرد و تمام نعمتهايش را بر او مباح و حلال نمود، فقط او را از خوردن گندم مانع شد، و با وجود منع الهى، از آن گندم خورد؛ ولى براى من، گندم مباح بود، امّا (هیچگاه) از آن نخوردم.»
🔹صعصعه عرض كرد: شما افضل هستيد يا حضرت نوح؟ امام عليه السّلام فرمود:
🔶«(من از #نوح بالاترم، زیرا) زمانی كه قوم نوح او را اذيت و آزار رساندند، حضرت نوح آنها را نفرين كرد و فرمود: ﴿رَبِّ لا تَذَرْ عَلَى الاُرْضِ مِنْ الْكافِرينَ دَيّاراً﴾ (نوح: 26) [پروردگارا، هيچ يك از كافران را بر روى زمين باقى مگذار.] و آنها هلاك شدند ولى من، بعد از حبیبم رسول خدا صلّى الله عليه وآله با اين همه ظلم و مصيبت و آزاری که از قوم خود متحمل شدم، بر آنها نفرين نكردم و صبر نمودم.* و همچنین پسر نوح کافر بود اما دو پسر من دو سرور جوانان اهل بهشتند».
[*البته مقصود آن حضرت از نفرین، همانطور که پیداست نفرین برای طلب عذاب است، و گرنه مولا علیه السّلام همیشه دشمنان، ظالمان، منکران ولایت و امامت و غاصبان حقّش را لعن و نفرین می فرموده است. یک نمونهٔ آن دعای شریف صنمی قریش است.]
🔷صعصعه پرسيد: آيا شما افضل هستید يا حضرت ابراهيم خليل؟ حضرت فرمود:
🔸«(من از #ابراهیم بالاترم، چون) ابراهيم عليه السّلام به خداوند عرضه داشت: ﴿رَبِّ اَرِني كَيْفَ تُحْىِ الْمُوتى﴾ (بقرة: 260) [خداوندا، به من نشان بده كه چگونه اين مردگان پوسيده را زنده خواهى كرد.] خطاب رسيد: ابراهيم، مگر به قدرت ما ايمان نياورده اى؟ عرض كرد: چرا، ولى مى خواهم قلبم مطمئن شود. امّا ايمان من در مرتبه اى است كه گفتم و می گویم "لَوْ كُشِفَ الْغِطاءُ ما ازْدَدْتُ يَقيناً": اگر تمام پرده هاى غیب و حجابها (میان خالق و مخلوق) برداشته شود، يقين و اطمينان من به حدّى است كه زياد نخواهد شد. (يعنى ایمان من در بالاترين درجه قرار دارد.)»