eitaa logo
منتظران ظهور اقا امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف
2.3هزار دنبال‌کننده
65.3هزار عکس
15.4هزار ویدیو
52 فایل
هر گونه کپی وبرداشت بهر صورت با ذکر صلوات برای سلامتی و تعجیل در ظهور اقا امام زمان حلال میباشد و معرفی ما صدقه جاریه
مشاهده در ایتا
دانلود
▪️همپای خطر همسفر زینب بود ▪️همراز نماز سحر زینب بود ▪️یک لحظه نشد ز عمه جانش غافل ▪️پروانه ‌صفت دور و بر زینب بود 🏴 5 ربیع الاول سالروز (س) تسلیت باد
🌠☫﷽☫🌠 🏴سالروز شهادت حضرت سکینه(س) 🌹نام : آمنه، آمینه پدر : سید الشهداء حضرت امام حسین علیه السلام مادر : حضرت رباب سلام الله علیها القاب : سکینه یا سُکینه ، خیر النسوان که امام حسین در روز عاشورا وی را به این لقب خطاب قرارداد مکان ولادت : مدینه منوّره سال ولادت : حدودسال 48 هجری سن مبارک : 70 سال سال رحلت : 117 هجری در زمان هشام بن عبدالملک 🌹حضرت سکینه در کربلا حضور داشت و سخنان و اشعار و نقشی که ایفا کرده بود در تاریخ ثبت شده است. باید گفت داغ هایی که این بانوی مطهّره در مصائب جانکاه کربلا و پیشامدهای بعد از آن دیدند، شهادت ایشان را بسیار قوت میبخشد هر چند مرگ ظاهری شیعیان حقیقی، بار معنوی شهادت را با خود دارد.از طرفی پيامبر خدا صلى‏ الله ‏عليه و ‏آله و سلّم میفرمایند: مَن سَألَ اللّه‏َ الشهادَةَ مُخلِصا أعطاهُ اللّه‏ُ أجرَ شَهيدٍ وإن ماتَ على فِراشِهِ. هركسی از روى اخلاص شهادت را از خداوند بخواهد، خداوند اجر شهيد به وى دهد هر چند در بسترش بميرد. حال که احوالات این علیا مخدّره در عاشورا و ایام اسارت، کاملا نشان از عشق ایشان به شهادت در راه خدا دارد. 🕯مصائب حضرت سکینه سلام الله علیها ◾️چون امام حسين علیه‌السلام، يارانش را كشته و بر روى زمين افتاده ديد متوجه خيمه‌گاه شد. دلبستگی و مهر امام نسبت به سکینه، در آخرین خداحافظی از خیمه ها، قابل توجّه و تأمّل است. وقتی آن حضرت نزدیک خیمه ها رسید، فرمود: «ای زینب! ای امّ کلثوم! ای سکینه! علیکنّ منّی السّلام.» چون اهل بیت صدایش را شنیدند، برای وداع گرداگرد امام حلقه زدند. علاقه فراوان سکینه سكينه علیهاالسلام‌ که گفته می شود در کربلا 10 تا 14 سال داشته است عنان اختیار را از کفش ربود، دست هایش را بر سر فرود آورد و گفت: پدرجان! آیا تن به مرگ داده ای که این گونه خدا حافظی می کنی؟ ما، بعد از تو به چه کسی پناهنده شویم؟ سخنان عاطفه برانگیز دختر، بر قلب پدر، سنگین آمد و از بی تابی فرزندش گریست و فرمود: «ای نور دیده ام! چگونه تسلیم مرگ نشود کسی که یار و یاوری ندارد؟» صحبت های امام برای سکینه که بوی فراق و تنهایی می داد، او را از جمع حاضر جدا کرد و در حالی که آرام آرام می گریست، به گوشه خیمه رفت! شاید قصدش این بود که قلب پدر را بیش از این غصّه دار نکند. علیه السلام با مشاهده این وضع از اسب فرود آمد و سکینه را نزد خویش خواند و او را به سینه چسباند و اشک هایش را پاک نمود و فرمود: «ای سکینه! بدان که بعد از من گریه زیادی در پیش خواهی داشت؛ اما تا هنگامی که جان در بدن دارم، با این اشکِ جانگدازت، دلم را آتش نزن! آن زمان که کشته شدم، تو که بهترین زنان هستی، سزاوارترین فرد به گریستن بر منی!» چون دشمن بعد از به شهادت رساندن سید و سالار شهیدان، زنان را از ميان قتلگاه شهدا عبور داد، حضرت سكينه خود را بر روى پیکر مطهر پدر انداخت و آن را در آغوش گرفت. در اثر گریه، بى‌هوش شد. آنگاه شهود کرد كه پدرش مى‌فرمايد: شیعتی ما ان شربتم ماء عذب فاذکرونی  او سمعتم بغریب او شهید فاندبونی ... شیعیان من! هر زمان كه آب گوارايى نوشيديد، مرا به ياد آوريد. يا حكايت غريب يا شهيدى را شنيديد بر من بگرييد. ▪️سکینه پس از چهار روز اقامت در شام خوابى ديد كه بخشى از آن چنين است:«ديدم زنى در هُودَجى نشسته و دستان خود را روى سرگذاشته است. پرسيدم: اين زن كيست؟ گفتند: او فاطمه ، دختر محّمد (ص) و مادر پدر تو است. با شتاب به سوى او رفتم و گفتم: مادر جان! به خدا سوگند حقّ ما را انكار كردند و حريم ما را هتک كردند. مادر جان! به خدا پدرمان، حسين (ع) را كشتند. فرمود: سكينه جانم! ديگر نگو. زيرا بند دلم را پاره كردى و جگرم را شكافتى. اين پيراهن پدرت حسين (ع) است كه از من دور نمى‌شود تا با اين پيراهن خدا را ملاقات كنم.