eitaa logo
آقامحمودرضا
2هزار دنبال‌کننده
11.4هزار عکس
2.4هزار ویدیو
87 فایل
💠گرامیباد یاد ادمین کانال 🌷شهیدحاج مرتضی مسیب زاده ♻ ️تنها کانال رسمی منتسب به خانواده شهیدبیضائی ♻ دارای مجوز وکدشامد 1-1-3454-61-3-1 از وزارت ارشادوشورای عالی مجازی کشور ♻️ دارنده مقام نخست سومین جشنواره فضای مجازی کشور درسال۹۵
مشاهده در ایتا
دانلود
آقامحمودرضا
🥀تو نظر کن به دلم حال دلم خوب شود ... به مناسبت نهمین سالگرد شهید محمودرضا بیضائی؛ با توکل بر خد
عزیزان بخاطر استقبال شما عزیزان دور ختم جدید قرآن شروع شده ... فرصت تلاوت این ختم تا غروب جمعه هست🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠امیرالمؤمنین امام علی علیه السلام 🍃🌸فَبِالاِْيمَانِ يُسْتَدَلُّ عَلَى الصَّالِحَاتِ، وَ بِالصَّالِحَاتِ يُسْتَدَلُّ عَلَى الاِْيمَانِ، وَ بِالاِْيمَانِ يُعْمَرُ الْعِلْمُ، وَ بِالْعِلْمِ يُرْهَبُ الْمَوْتُ 🍃🌸به سبب ايمان، انسان به اعمال صالح رهنمون مى شود و به وسيله اعمال صالح، ايمان آشکار مى گردد. با ايمان، کاخ علم و دانش آباد مى شود و به وسيله علم، هراس از مرگ حاصل مى گردد» 📚نهج البلاغه، خطبه_156 🆔 @agamahmoodreza
🍃🌸 مسابقه دل نوشته سخنی با شهید به مناسبت نهمین سالگرد شهید محمودرضا بیضائی 🔹به برگزیدگان جوایز نفیس اهدا خواهد شد. 🔶پایگاه مقاومت شهید رجایی گلشهر 🆔 @agamahmoodreza
هدایت شده از KHAMENEI.IR
📸 جمعی از مسئولین سازمان تبلیغات اسلامی، ظهر امروز با رهبر انقلاب دیدار کردند. ۱۴۰۱/۱۰/۲۸ 💻 Farsi.Khamenei.ir
🌷شش سال قبل وقتی نه سالم بود و با داداش محمودرضا تازه اشنا شده بودیم،روز تولدشون به شدت تب داشتم ولی دلم میخواست حتما سالروز تولد داداش؛ پیششون باشم. با مامان و خاله ام گل و گلاب و شیرینی گرفتیم و رفتیم تولد داداش.. برام عجیب بود برگشتیم حالم خوب شده بود. 🍃تولد خودم هم بیست و چهار آذر هست و چون جشن تکلیف نه سالگیم بود با مامان بزرگ و مامان و خاله هام کیک گرفتیم و رفتیم تاکنار داداش محمودرضا جشن تکلیفم رو بگیریم . همش منتظر بودم. مطمئن بودم داداش نگام میکنه.. مامانم داشت کنار قبر داداش دعا میکرد و میگفت که دخترم تولد شما اومد و براتون کادو اورد . لطفا شما هم عنایتی کنین و برا دخترم دعا کنین. با اینکه روز چهارشنبه بود و جز ما کسی اونجا نبود . یه ماشین اومد نزدیک مزار شهدای مدافع حرم ..چندتا آقا از ماشین پیاده شدند. یکیشون با دستمال مزار ها رو پاک کرد . منم از کیک تولدم بهشون دادم. یکی از اونا یک سکه آورد و گفت اینم کادوی جشن تکلیفتون. از کیک جشن تکلیفم خوردند و رفتند.. بعد رفتن اونا حالمون منقلب شد که اینم کادوی جشن تکلیفم از طرف شهید مدافع حرم.🍃 مگه میشه یه قدم برا شهدا برداری و اونا هزار برابر برات جبران نکنن..اون روز بهترین جشن تولد عمرم بود و بهترین کادویی که گرفتم. حالا من شش ساله که کادوی جشن تکلیفم از طرف داداش محمودرضا رو نگه داشتم تا روزی که به نیابت از داداش برای ساخت حرم خانم فاطمه زهرا(س)هدیه بدهم..🌷 @Agamahmoodreza
🍃🌸آقا احمدرضا بیضائی : 🔹محمودرضا ، همیشه چشم‌هایش سرخ و بدنش خسته بود... تا آنجایی که می‌دانم آن شبی که فردایش شهید شد را هم تا صبح نخوابیده بود! می‌گفت: بارها شده پشت فرمان مسیری را در تهران می‌روم و چند دقیقه بعد می‌بینم که دوباره همان مسیر را دارم می‌روم و بعد می‌فهمم پشت فرمان خوابم برده بود بدون اغراق می‌گویم؛ بسیار پرکار بود آنجا هم تا جایی که شنیدم وضعیتش همین‌طور بود می‌گفت: تو سوریه وقت خواب ندارم، بخوامم از شدت خستگی؛ خوابم نمی بره انگار یه لشکر مورچه دارن از پاهام بالا میان! 🆔 @agamahmoodreza
🍃🌸بسم رب‌الشهدا والصدیقین 🔹نهمین سالگرد شهادت شهید جبهه مقاومت محمودرضا بیضائی ویادبود سیدالشهدای جبهه مقاومت سردار شهید حاج قاسم سلیمانی و شهدای مدافع حرم 🔹سخنران: سردار جعفری از فرماندهان سپاه قدس 🔹با مداحی: حاج مهدی سلحشور 🔹زمان: شنبه 1401/11/01 🔹بعد از نماز مغرب و عشا 🔹مکان: شهرک گلشهر-خیابان گلسرخ شرقی-مسجد علی ابن ابی طالب هیئت منتظران مهدی(عج) پایگاه مقاومت بسیج شهید رجایی 🆔 @agamahmoodreza
💠امیرالمؤمنین امام علی علیه السلام : 🍃🌸كه هر كس از شما در بستر خود جان سپرد حالى كه حقّ‌ پروردگار خود و فرستادۀ او و اهل بيت وى را شناسا بود، شهيد مرده و اجر او بر كردگار است، و ثواب كار نيك كه نيّت آن را داشته، سزاوار. نيّت وى همچون كشيدن شمشيرى است برّان، و براى هر چيز مدّتى است و پايان. نهج البلاغه، خطبه١٩٠ 🆔 @agamahmoodreza
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍃🌸تنها مرور بر زندگی و نگاه به فلسفه حیات است که می تواند قدری اندک کمک مان کند تا بفهمیم چه چیز باعث شد کسانی مثل «شهید محمودرضا بیضایی» راهی دفاع از حرم شوند. 🍃🌸شهید مدافع حرم محمودرضا بیضایی در بیست و نهم دی ماه 92 همزمان با سالروز میلاد پیامبر (ص) در اثر اصابت ترکش به شهادت رسید. 🍃🌸بنابر اذعان نزدیکان و اطرافیانش این شهید بزرگوار نگاهی ویژه به مسئله انتظار و وجود مقدس امام زمان(عج) داشت و در عمل به وظایف خود نسبت به امام(عج) لحظه ای غافل نبود چنان که در فرازی از وصیتنامه شهید آمده است: «باید به خودمان بقبولانیم که در این زمان به دنیا آمده ایم و شیعه هم به دنیا آمده ایم که مؤثر در تحقق ظهور مولا(عج) باشیم و این همراه با تحمل مشکلات، مصائب، سختی ها، غربت ها و دوری هاست و جز با فدا شدن محقق نمی شود حقیقتاً.» 🆔 @agamahmoodreza
🍃🌸همه جا را سپردم دنبال وصیتنامه‌اش گشتند. حتی توی وسایلش که در سوریه بود؛ اما وصیتنامه‌ای در کار نیست انگار. تنها چیز مکتوبی که از او موجود است، همان نامه‌ای است که برای همسر معزز خود نوشته که منتشرش کردم. اما دوباره محض اطمینان، از همسر معززش در مورد وصیتنامه سؤال کردم فرمودند: یکبار در خانه صحبت وصیتنامه شد، به پوستر «حاج همت» روی کمدش اشاره کرد و گفت: «وصیت من این است». روی این پوستر که هنوز هم آنجاست، نوشته: «با خدای خود پیمان بسته‌ام تا آخرین قطره خونم، در راه حفظ و حراست از این انقلاب الهی یک آن آرام و قرار نگیرم 🔹برادر شهید 🆔 @agamahmoodreza
43.36M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
مستند منتظر | زندگی شهید مدافع حرم محمودرضا بیضایی @Agamahmoodreza
‌ 🔶عشق آغاز دارد پایان ندارد 🍃🌸صلي الله علیک یا اباعبدالله الحسین علیه السلام 🍃🌸السلام علیک یا سيدتي زينب سلام الله علیها، السَّلَامُ علیک یا ام المصائب 🆔 @agamahmoodreza
آقامحمودرضا
🍃سال نود وشش بود، متوجه شدیم خواهرم مریضی سختی دارن .به طوری که تقریبا دکترا جوابمون میکردن، یا عملش رو با ریسک زیاد میگفتن امکانش هست. 🍂 بالاخره با هر سختی خواهرمو بستری کردیم خواهری که مسبب آشنایی ما با مدافعین حرم بود. روز عملش رسید، صبح تو بیمارستان آرام و قرار نداشتیم . خواهرمو بردن اتاق عمل. نمیدونستیم چند ساعت بعد چه اتفاقی قرار بود برایمان بیفتد. دعای توسل در حیاط بیمارستان خوندیم ولی آروم نشدیم . پراسترس ترین لحظه ها رو میگذروندیم..🍂 به یک دفعه تصمیم گرفتیم بریم پیش مدافعین حرم ومتوسل بشیم‌.. انگار این تصمیم هم اختیاری نبود.. رسیدیم خواهرم شروع به خواندن زیارت عاشورا با صد لعن و سلام کرد ، سجده کرده بود رو مزار اقا محمودرضا.. اون لحظاتی پیش شهدا بودیم چهارساعت طول کشید.. نماز ظهر رو خوندیم کم کم ترس وجودمون رو فرا گرفته بود نکنه شهدا نگامون نکنن آخه هنوز عمل خواهرم تموم نشده بود...🍂 خسته و تشنه و گرسنه منتظر خبر بودیم که تلفن خواهر بزرگم زنگ زد و گفت عمل تموم شد.. خواهرم تو همون اتاق عمل به هوش اومده بود.. از خوشحالی گریه میکردیم و نگاه شهدا مارو تو عالم دیگه ای برده بود.. همراه خواهرم دویدیم و برگشتیم پیش مدافعین حرم تا یک به یک ازشون تشکر کنیم.. به آقامحمودرضا گفتیم با اون نگاه زیبایت خودت بگو که خوب شد نگران نباشین.. یه لحظه حس کردیم چشماشو بست و دوباره باز کرد یعنی خیالتون راحت باشه..😭😭 🍃موقع برگشتن چنان عطری از وسط دستم بلند شده بود که خواهرم فهمید و گفت این بوی عطر از دستت چیه؟ دوباره گریه کردیم و با یه پارچه ی کوچیک دستمو بستم تا تبرک اون پارچه رو که عطر شهدا گرفته بود رو به جای زخم عمل خواهرم ببندیم.. بعد از چند روز از عمل هم تو عالم رویا مدافعین حرم اومدند ملاقات خواهرم... این شهدا امامزادگان عشقند... @agamahmoodreza
🌷 سفره صلوات و دعای کمیل به نیابت از شهیدآقامحمودرضا در جوار شهدای گمنام @agamahmoodreza
🍃به دی که نگاه می‌کنم آشفته می شوم نفسم بند می آید دستانم یخ می زند همین که به شعاع حضورت می رسم پناه می شوی بهار می شود آرام می شوم تو را چنین فهمیدم محمود... @agamahmoodreza
1:20
🍃🌸به وقت حاج قاسم 🆔 @agamahmoodreza
بسم الله الرحمن الرحیم