حمید آقاسی زاده
🔸️فعلا چند ثانیه از تجمع دیروز نظام پزشکی مشهد را فقط می گذارم! 📲 @agha30zadeh ❌ به فیلم بعدی دقت
شما مالیاتت رو بده
نگرانیت واسه خشونت پیش کش
بہ باشگاه تربیتے آسمان بپیوندید
📲 @agha30zadeh
1️⃣
❌ انتقاد شدید امام جمعه محترم مشهد از استاندارد دوگانه وزیر ورزش و جوانان
آقای وزیر، شما وزیر کدام دولت هستید⁉️ دولتی که متدینین به آن رأی دادند و رئیس آن نایبرئیس دوم مجمع فقهای مجلس خبرگان رهبری است.
🔹امام جمعه محترم مشهد در خطبه های نماز جمعه این هفته عنوان کرد: اخیراً شاهد بودیم که یک دختر فریبخورده که در اجرای مسابقات سنگنوردی روسری برداشته، کشف حجاب کرده و در پیش چشم همه مردم دنیا آبروی نظام را برده است، به کشور بازگشته و با آقای وزیر ورزش و جوانان دیدار کرده است.
در این باره اساساً فرض کنیم که ملاحظات سیاسی درست باشد و بهتر باشد که این خانم طرد نشود و به نظام برگردد.
🔹اما نکته اینجاست که چرا وزیر ورزش با این خانم ملاقات کرد درحالیکه او باز هم بدون حجاب، تنها به یک کلاه اکتفا کرده است؟
🔸مطالبه #استیضاح وزیر ورزش و جوانان از مجلس
👇👇👇👇👇
📲 @agha30zadeh
#رسانه باشیم
2️⃣
❌تحلیل آبدوغ خیاری بعضی از بچه انقلابی ها !
🔸️دیروز صبح چند نفر از دوستان ،یک تحلیل را برای من فرستادند که هیچ فکتی در آن نبود ، و سراسر احتمال و برداشت شخصی بود
نتیجه گیری تحلیل جالبتر بود:👇
"مدیریت صحیح و دقیق دولت در برخورد با الناز رکابی.....
چند روزی بود که از جانب رسانه های معاند فراخوان حضور در فرودگاه و استقبال و هواداری از الناز رکابی را داده بودند و کلی ابراز محبت نسبت به این خانوم داشتند...
بنا بود #تجمع کنند، #کشته سازی کنند و فتنه ای که شعله هایش فروکش کرده ،در فرودگاه دوباره روشن کنند و الناز رکابی را نماد جدید ظلم نظام به زنان نمایند"
✅تحلیلگر آبدوغ خیاری محترم؛
چند پرسش والسلام:
۱.آیا فرودگاه فقط یک درب دارد؟درب cip یا درب بچه های حفاظت پرواز چیست پس؟
۲.آیا حاکمیت توان مدیریت ۴ نفر معترض دم در فرودگاه را نداشت؟
۳.آیا نمی شد ساعت ورود و فرودگاه اعلام نشود؟
۴.حالا اصلا ایشون وارد شد تو آرامش هم مصاحبه کرد،چه دلیل داشت بره ساختمان شماره یک در وزارتخانه و عکس یادگاری اونم با کلاه کنار #وزیر بگیره؟!
🔸️مطالبه #استیضاح وزیر ورزش و جوانان از مجلس
📲 @agha30zadeh
❌مطالبه استعفا و استیضاح وزیر ❌
👇👇👇👇
#فوری
🕗زمان: شنبه ۳۰ مهر ۱۴۰۱
🕗ساعت شروع : ۸ صبح تا ۱۳:۳۰
(بعد از این ساعت از ارسال پیام خودداری شود)
✅ توضیح: این مرحله صرفا پیامکی بوده و با رویکرد ایجابی،محترمانه و مختصر، به دو دسته از مسئولین کشوری ذیل، پیامکی حاوی انتقاد را با ادبیات دلخواه خود ارسال نموده
⛔طبق فرمایش رهبری،به مسئولین نظام #خوش_بین بوده
لذا از بکارگیری هرگونه ادبیاتی که از آن تلقی جسارت،توهین و تهمت می گردد ،جدا خودداری کنیم
✅صرفا در صورت پاسخ به پیامک شما،
اسکرینی از متن را برای حقیر در #ایتا ارسال کنید به:
📲 @hamidaghassizadeh
🔴•❥🌺━¤•••┅┄┄
1️⃣دسته اول:
وزیر و اعضای وزارت ورزش و جوانان که از آنها مطالبه استعفا وزیر را بخاطر دعوت از الناز رکابی و حضور بدون برنامه بانوان در ورزشگاه ها را داریم.
2️⃣دسته دوم، نمایندگان مجلس؛
که وظیفه نظارت بر عملکرد وزیر را دارند.
شماره تلفن ها در گروه مطالبه پیامکی
#رسانه باشیم
📲 @agha30zadeh
✅جهت اطلاع از شماره تلفنها به
گروه "مطالبه پیامکی" مراجعه شود
https://eitaa.com/joinchat/1815806106Ceb28114df3
13.16M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
خوبه باز خودشون هم خودشون و قبول ندارن😏
والا.. اینا میخوان برعندازی کنن؟ 🤔
اپوزيسيون چی؟!
اپوزيسيون عرضه ندارد... 😂
یه بار باهم بگیم🤣
اپوزيسيون چی؟!؟ 😂
بہ باشگاه تربیتے آسمان بپیوندید
📲 @agha30zadeh
#پلیس_مهربان
پلیس فرانسه به مردمش آب رایگان میده . . .
مهربونی تا چه حد آخه؟ 😉
خدا شانس بده😜
بہ باشگاه تربیتے آسمان بپیوندید
📲 @agha30zadeh
عکس این مادر شهید گرانقدرمون رو باید میدان ولیعصر بزنیم تا الگو یی باشه برای مادران این سرزمین.... نه عکس سلبریتیهایی که تمام هنرشون خیانت و ایجاد اغتشاشه...
بہ باشگاه تربیتے آسمان بپیوندید
📲 @agha30zadeh
7.21M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
بفرمایید اینم نتیجه ی امر به معروف!!!👆‼️🙄
پ.ن : حالا هی بگید امر به معروف و نهی از منکر جواب نمیده😕
ببینید تذکر مهربانانه این خانم اونم در وسط اغتشاشات به خانمی که کشف حجاب کردن، چقدر زیباست...👌👌😍
بہ باشگاه تربیتے آسمان بپیوندید
📲 @agha30zadeh
3.18M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
برخورد بسیااار ملایم پلیس فرانسه،مهد آزادی بیان با یک زن معترض!
یاد گرفتید چجوری با معترضا کنار بیاید یا بیشتر توضیح بدن؟😉
بہ باشگاه تربیتے آسمان بپیوندید
📲 @agha30zadeh
2.1M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
♦️ آیا اعتراض در ایران ممنوع است؟
🔹 تفاوت اعتراض و اغتشاش رو ببینید.
_دست به دست کنید برسه به اون دست روشنفکرایی که هنوز فرق اغتشاش و اعتراض رو تشخیص نمیدن😏
بہ باشگاه تربیتے آسمان بپیوندید
📲 @agha30zadeh
#داستانک
#راحیلونرگس
#قسمت_اول
💚🍀......
کودکی سختی داشتم مادرم بیمار بود و من غصه دار!😔
پدرم سخت کار میکرد پدری مهربان و خانواده دوست. کارگر کارخانه بود، تمام حقوقش خرج دارو و درمان مادر می شد. کمی هم البته برای گذران زندگی می ماند.😢...
از وقتی چشم باز کردم و چیزفهم شدم نفس های تنگ مادرم را دیدم صدای آرام و دلنوازش همیشه با خس خس بود.
طفلی مادرم، باحال نزاری که داشت تمام حواسش به من و خواهرم نرگس بود مادر خیلی هوای پدر را داشت پدر هم بی نهایت او را دوست داشت اما گاهی پیش می آمد که مادر از بیماری و نداری خسته میشد و کمی هم غر میزد.
راستی من راحیل هستم دختری که کم کم وارد نوجوانی میشد با اینکه محبت و گذشت را از پدر و مادر خوب آموخته بودم ولی گاهی بلوغ نوجوانی جو گیرم می کرد و طلبکارانه خواسته های رنگارنگم را به زبان می آوردم
اما نمی دانستم که تک تک آرزوهایم، غصه ای برای پدر است.💔
تا اینکه روزی پدر تصمیمی پنهانی گرفت، و به مادر گفته بود تا وقتی مجبور نشده با دختران حرفی نزند پدرم دیگر مثل گذشته نبود ساعت رفت و آمدش هم تغییر کرده بود.
گاهی چند روز به خانه نمی آمد وقتی هم که می آمد خاکی وخسته جان بود که یک روز کامل را می خوابید من و نرگس وقتی از مادر می پرسیدیم چرا پدر چند روز است نیامده؟!🤔🙁
مادر میگفت خوب پدر باید سخت کار کند تا زندگیمان بهتر شود من و پدر تمام تلاشمان را میکنیم تا شما راحت تر و شادتر زندگی کنید.
اما من که شاد بودم😍!! ولی گاهی نادانسته سر بزرگی می کردم و فقط نداشته هایم را می دیدم. پدر و مادر مهربانم نمی خواستند که ما کمبودی داشته باشیم.
تا اینکه یک روز صبح زود پدرم من را با نوازش بیدار کرد و گفت راحیلم امروز حال مادر زیاد خوش نیست و من باید سر کار بروم حتما تا سه روز دیگر برمیگردم حواست به مادر و نرگس باشد اگر کاری پیش آمد خاله مهتاب را خبر کن.
من هم با حالت خواب آلوده و گنگ پدر را بوسیدم و قبول کردم و دوباره به خواب رفتم.
خاله مهتاب تنها خویشاوندی بود که رابطه اش باما برقرار بود!
سالها پیش هنگام عروسی پدر و مادرم اختلاف بزرگی بین دو خانواده افتاد وخانواده ها تصمیم گرفتند این وصلت سر نگیرد ولی این تصمیم پدرو مادرم نبود آن دو عاشق هم بودند و به هیچ وجه حاضر نبودند از پیوند پاک و عاشقانه خود منصرف شوند.
برای همین خانواده ها آنها را تهدید کرده بودند که اگر جدا نشوند آنها را برای همیشه طرد خواهند کرد!!!🥺😢
پدر هم در جوابشان گفته بود اگر هنوز عقد نکرده بودیم شاید قبول میکردم ولی الان که عقد خوانده شده دیگر حاضر به جدایی و طلاق نیستم، مادر که نمی توانست از خانوادهاش دل بکند بسیار پریشان حال و افسرده بود ولی در آخر با پدر هم نظر شد.
آن روزها خوراک مادرم شب و روز گریه بود😭😭 شاید بیماری سخت او هم به خاطر همان غصه ها بود .
این طور بود که همه ما را رها کردند به جز خاله پدرم، خاله مهتاب. که شیر زنی بود و حرفش دوتا نداشت.
بالاخره سه روزی که پدر نبود سپری شد
هنگام غروب بود هوا تاریک و تاریک تر میشد و مادر بدحال تر! دل شوره ای عجیب وجودم را گرفته بود و هر چه می گذشت بیشتر می شد.
مادر هم کمی نگران به نظر می آمد ولیخودش را در آشپزخانه سرگرم کرده بود تامن و نرگس متوجه نشویم. من و مادر هر دوسکوت کرده بودیم و منتظر آمدن پدر بودیم.
نرگس گفت پدر کی می یاد؟ چرا نیومد؟ منکه از صبح وعده آمدن پدر را داده بودم
گفتم: خواهر جانم! گل پونه ام! پدر در راهه،زودی میاد قول میدم دست پر هم می یاد.
کمی آرام گرفت و گفت: کار پدر نزدیکه؟
یعنی زود میاد؟ من مانده بودم چه بگویم
چون خودم هم اصلا نمی دانستم پدر کجا کار می کند با نگاهی پرسش آمیز به مادر نگاه کردم . . .!🤔🙁🙃
نویسنده: #خانوم_فیروزی📝