فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ای سید شهیدان شرف
مادر که پرکشید، رفتنش مصادف شد با ایام ماه ربیع و هفته منتهی به میلاد حضرت رسول صلوات الله علیه، در آگهی ختم مادر نوشتیم، پیوستن احدی از خدام اهل بیت به وصال اربابانش چه جای غم، ما بزرگداشتی گرفته ایم برای او ...
سیاهی مادر را نپوشیدم جز یک هفته، نه اینکه نسوخته باشم، نه اینکه یتیم نشده باشم، نه اینکه همه ی مایه ی آرامشم در ایام قبل ازدواج را از دست نداده باشم، نه اینکه تا چند ماه گاه و بی گاه از یاد مادر در کلاس و بی آر تی و صف نانوایی بی هوا دو سه قطره از صورتم بی صدا سر نخورده باشد... نه
سوخته بودم در رفتن مادر و غربت تهران دوست نداشتنی. اما برای سیاه پوشی به عزا حرمت قائل بودم. برای آشنایان و بستگان هم جز در مقابل چشمشون و به حرمت و تسلی، سیاه کسی را نپوشیدم.
سیاه عزا مال اهل خانه ی زهرا (سلام الله علیها) است
اما حالا چهل روزه سیاه پوش سیدی بودم که رفتنش امامم را عزادار کرد ... و حالا تا چهلم فرمانده ای که گرسنه و تشنه در میان معرکه به شهادت شرف داد سیاه پوش خواهم بود.
ای شریف ترین خلق روزگار، ای صاحبان عزا، ای غزه و لبنان نستوه و صبور، ما را ببخشید.
مایی که برای تو عزا داری در خوری نکردیم ...
پ.ن: ویدئو سرود دختران جبل عامل در رثای حاج قاسم
#یا_عذب_ماءٍ
#أستلقانی؟
@aghaeimohsen