تنها آنگاه که تسلیم میشویم و خود را از دست ذهن فعالمان رها میکنیم، امکان کنار رفتن حجابِ فهم و "دیدهور" شدن فراهم میشود. به ما از کودکی آموختهاند که چنگالهای تحلیل ذهن را در بدن چیزها فرو کنیم و آنرا از جایی که هستند به عرصه مفهوم پایین بکشیم، تا آنها را بفهمیم... این چه بسا تلاشی برای نفهمیدن باشد.
استاد گفت: حتی آنگاه که دلهرهی درک معنای الله الصمد را داری، ذهن را به اشتقاق لغوی صمد یا ترجمه و تفسیر آن مشغول نکن. ذهن را خاموش کن و لفظ را تکرار کن؛ پیش لفظ باش، نه جای دیگر، نه پیش خودت، نه پیش ذهنت؛ در محضر باش؛ در موقعیت حضور نه ادراک ذهنی.
#یادگاری
#داستان_فراموشی
➕️ @aghiil
در "تفکر مراقبهای" به این دعوت میشویم که بیندیشیم، فقدان چه چیزی ما را پریشان و مضطرب میکند؟
پاسخ هرچه باشد، همان، جزو الهههایی است که در عمق جانمان به آن ایمان آوردهایم و با بودن و داشتنش آرام میگیریم. ایمان از "احساس امنیت" آغاز میشود. سرچشمهی این احساس را در عمق جان جستجو کنیم. خدای ما همانجا نشسته است.
#داستان_فراموشی
#سوبژکتیویسم
✍ وحید یامین پور
➕️ @aghiil