eitaa logo
نوشته‌ها
841 دنبال‌کننده
1.1هزار عکس
626 ویدیو
28 فایل
اینجا به یاری خدا از خانواده، زنان، سیاست، مبانی تمدن غرب و نقد اندیشه‌ها می‌نویسم. «اللهم اجْعَلنی مُجَدِّد دینک و مُحیِ شَریعَتِک» نقدی داشتید اینجا بهم بگید👇 https://harfeto.timefriend.net/17335852547776 @ma_3461 ایتا اینستاگرام @maryam_ordouei
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از | رسانه هنری نفحات |
... پرانگیزه و مقتدر ... مهمترین اتفاقات خوب سال ۱۴۰۱ @nafahat_graphic
4_5818685868575034588.mp3
6.65M
• فقــط در یک حالت است، که ما اگر بغیر از شهادت از دنیا نرویم ضرر نکرده‌ایم، و نگرانی تولد به برزخ را نداریم. ★ در آستانه‌ی تحویل سال، بدانیم چه بخواهیم. @ostad_shojae
سلام و عرض ادب دارم خدمت شما بزرگواران و همراهان عزیز حاضر در کانال قبل از هر چیز بابت همراهی و صبوری شما عزیزان کمال تشکر رو دارم و بسیار ممنونم از حضور گرمتون در این محفل کوچک در این ساعات پایانی سال ۱۴۰۱ و در آستانه‌ی سال جدید برای همه‌ی شما عزیزان آرزوی خیر کثیر و رزق‌ معنوی و مادی بسیار دارم و امیدوارم در سالی که پیش رو دارید خداوند به تک تک شما رزق‌های پربرکت و لایحتسب نصیب و روزی کنه و در این دوران آخرالزمان روز به روز بر یقین و اعتقادات شما اضافه کنه و در مسیر حق ثابت قدم‌تر و محکم‌تر باشید و بمانید تا آخر این انقلاب که به گفته‌ی علامه حسن‌زاده بین‌الطلوعین ظهور هست، قطعا راه خودش را تا آخر خواهد رفت، ان‌شاءالله ما از قطار انقلاب پیاده نشیم که به قول سردار شهیدمون یکی از شئون عاقبت بخیری، نسبت ما با جمهوری اسلامی و انقلابه و همین طور رابطه قلبی و دلی و حقیقی ما با این حکیمی که امروز سکّان انقلاب به دست اوست. ان‌شاءالله سرباز ولایت باشیم و بمونیم. یا حق و التماس دعا🌺🙋  
اول نو شدن روز و ماه و سال رو به همه‌ی شما عزیزان تبریک عرض می‌کنم و اما بعد یک توصیه دارم اگر می‌خواید عید را به کسی تبریک بگید، وقت بذارید و جملاتی که احساس خودتون پشتش نشسته رو کنار هم بچینید و ارسال کنید. اگر اینقدر وقت ندارید و می‌خواید متنی که حاج علی براتون ارسال کرده رو برای بقیه بفرستید، دقت کنید و قبلش اسم حاج علی رو حذف کنید تا اینجوری نشه 😁
📢 ترک صِلِۀ رَحِم، قطع کردن رشتۀ رحمت خداست. 💠 آیت‌الله میرباقری: ‌«محبت‌هايی كه انسان از ديگران می‌بيند، محبت‌های خداست. اگر مادری به فرزندِ خودش محبت می‌كند، درواقع، محبتِ خداست كه در وجودِ مادر است. مادر چه كار می‌تواند بکند؟ پدر با ما چه كار دارد؟ قبلاً كه با ما كاری نداشتند! بعد هم جايی ما را رها می‌كنند؛ «يَوْمَ يَفِرُّ المَْرْءُ مِنْ أَخِيهِ * وَ أُمِّهِ وَ أَبِيهِ * وَ صَاحِبَتِهِ وَ بَنِيهِ». اين وسط اگر توجهی به ما می‌كنند، محبت خداست؛ چه رحمت عام يا خاص. اگر معلمی معارف الهيه را تعليم می‌كند، او با ديگران چه كار دارد؟! اين محبتِ خاصِ خداست؛ حوالهٔ خداست. اگر مادری محبت می‌كند حوالهٔ خداست. اين كه در دستورات فقهی داريم که صِلهٔ َرحِم واجب است يا قطع رَحِم حرام است و گناه كبيره شمرده شده است، ريشه در همين مطلب دارد. لذا فرمود چون رحم، رشته‌ای از رحمت حضرت حق است که بين انسان و اقوامش قرار گرفته، لذا قطع آن هم قطع با خداست.» ☑️ @mirbaqeri_ir
از افتضاح تا افتتاح خدا را نپیچان نویسنده : مریم اردویی در مواجهه با «ماه مبارک رمضان» خواه ناخواه آدم‌ها به چند دسته‌ تقسیم می‌شوند. گویی «شهرالله» در حکم امتحانی است که عیار همه‌ی ما را روشن می‌کند. مرد جنگ با شیاطین درون و طواغیت بیرون هستیم یا فقط دنبال راه فرار از آزمون الهی و بهانه‌تراشی‌های نخ‌نما می‌گردیم؟! در ادامه‌ی این یادداشت، اشاره می‌کنم به 4 دسته از آدم‌ها که هر یک نگاه مخصوص به خود را به ماه رمضان دارند.  یک دسته را می‌توانی لابه‌لای این دیالوگ‌ها بشناسی: «سحری چی بخورم که کمتر در طول روز تشنه بشم»، «کدوم غذا را بخورم که کمتر ضعف کنم»، «بدو تا اذان را نگفته‌اند دو قلوپ دیگه آب بخور!» به این‌ها می‌گویم دیالوگ‌های آشناطور ماه‌رمضان؛ دیالوگ‌هایی که همه‌ی ما کم‌وبیش شنیده و یا حتی دغدغه‌مان بوده است. دغدغه‌هایی از جنس همان دغدغه‌ی «چی بپوشم» قبل هر مهمانی که بیشتر از آن‌که حکایت از دغدغه‌مندی برای خود مهمانی داشته باشد، حول محور «من» می‌چرخد. منی که می‌خواهد کم نیاورد اما نه مقابل صاحب‌خانه، که مقابل خودش. حرف‌هایی که همه‌اش حیله‌گری است و دورزدن یک دستور الهی، انجام ظاهر و مخالفت با باطن! آن‌وقت می‌شود عبادت نفس و اطاعت از خود و روزه‌ای که مصداق انارهای‌ پوکی است که وقتی ظاهر تر و تمیز و سرخ‌آب‌سفیدآبکرده‌اش را می‌بینی طمع می‌کنی که آن تو «صددانه یاقوت دسته‌به‌دسته» نشسته، اما وقتی کارد می‌اندازی به جانش و باطنش را می‌شکافی، دودی از لای زخم تنش بر‌می‌خیزد که آه از نهادت بلند می‌شود. تازه می‌فهمی عجب رکبی خورده‌ای که به ظاهر بسنده‌ کرده و از کرم درون غفلت کرده‌ای. این‌همه خسران سربند آن است که از آداب روزه غفلت کرده‌ای؛ که اتفاقا باید در طول روز کمتر بخوابی تا بیشتر به تو سخت بگذرد و کاری کنی که اقلا به اندکی ضعف دچار شوی، نه اینکه مدام بخواهی ضعف را چاره کنی. دسته‌ی دوم را می‌توانی لابه‌لای این جنس دیالوگ‌ها جستجو کنی: «زخم‌معده دارم روزه برام خوب نیست»، «روزه بگیرم ضعف می‌کنم»، «فشارم می‌افته»، «گرسنه بشم عصبی می‌شم»، امسال هم ‌که «روزه بگیری، ضعیف می‌شی کرونا می‌گیری»! این دسته‌ اوضاع‌شان وخیم‌تر از دسته‌ی اول است. آن‌ها اگر حداقل دنبال چاره‌کردن ضعف‌شان بودند و دور زدن باطن حکم خدا، این‌ها رسما دنبال پیچاندن خود خدا هستند، غافل از این‌که نفس زیر دو خم‌شان را گرفته و با مخ بر زمین‌شان زده است. این بدنی که این‌قدر در پی رتق و فتق خوراکش هستند، دیر یا زود خوراک مار و مور خواهد شد. دسته‌ی سوم اما اوضاع‌شان فرق می‌کند. این‌ها دیگر دنبال پیچاندن خدا و یا باطن حکمش نیستند، بلکه زیرآب حکم خدا را پیش بقیه می‌زنند با دیالوگ‌هایی ابلیس‌طور: «روزه می‌گیری که چی بشه؟»، «تو این گرما روزه برای کلیه‌هات ضرر داره»، «خودت رو سرکار نذار، روزه برای هیچ‌کس فایده نداره!» این نسخه پیچیدن‌ها برای آدم‌هایی که در جریان هوشمند شدن‌ها، منفعل هم شده‌اند تا جایی که حوصله‌ی خواندن دو خط کتاب یا تلمذ پای حرف یک روحانی را ندارند، هم‌چون زهری است که به رگ روح‌شان و ساقه‌ی خاکستری مغزشان تزریق می‌شود و عملا پای استدلال‌شان را فلج می‌کند تا جایی که ایمان نیم‌بندشان شل می‌شود و تقوای‌شان با یک تق، وا می‌رود. این‌بار نه‌تنها جلوی حکم خدا گارد می‌گیرند که جلوی خلق خدا به روزه‌خواری‌شان مباهات می‌کنند. کسانی که مناجات‌شان به جای «هربت الیک» بدل به «هربت منک» می‌شود. چه بدبخت است آنکه از خدا فرار می‌کند. اما دسته‌ای هم هستند که در زمره‌ی «قلیل من عبادی الشکور» قرآن قابل تفسیرند. له‌له زدن‌شان از «رجب» آغاز می‌شود. از همان شب اول ماهی که قرار است «نهر رجب» کارش را شروع کند و از بهشت راه بیفتد و به‌این دنیا برسد، به پیشوازش می‌روند. جنس دیالوگ‌های‌شان فرق می‌کند.‌ هر روزشان با «یا من یملک حوائج السائلین» آغاز می‌شود و در پس هر نمازشان امید خیر دارند از کسی ‌که «ارجوه لکل ‌خیر» است و اعطاکننده‌ی کثیر بالقلیل.‌‌‌ خیزشان از اول رجب برای ایام‌البیض است تا معتکف خانه‌ی همان‌ کسی شوند که قرار است کمتر از دو ماه دیگر مهمانش شوند. آن‌قدر سر قرار رجب حاضری می‌زنند و از نهر سفیدش می‌نوشند که مهر «رجبیون» بر پیشانی‌شان می‌خورد و نشان‌کرده‌ی خدا می‌شوند برای روزی که منادی ندا دهد «أین ‌الرجبیون؟» و آن‌ها لبیک گویند «بلی!» رد نهر را می‌گیرند و می‌روند تا می‌رسند به شاخه‌های طوبی. «شعبان» را صرف صیام و قیام می‌کنند. دنبال اصلاح ذات‌البین‌اند. پریشانی از چهره‌ی گرفتار می‌زدایند و این‌گونه خود را به طوبای بهشتی درمی‌آویزند. ظهرهایش را صلوات شعبانیه زمزمه می‌کنند. دغدغه‌ی تقدم و تأخر از اسماءالله را که زاهق و مارق‌شان کند، لابه‌لای فرازهای صلوات با بغض قورت می‌دهند و لازم‌بودنی را که لاحق‌شان کند می‌طلبند. شب که می‌شود نجوا می‌کنند «و اسمع دعائی اذا دعوت
ک و اسمع ندائی اذا نادیتک و اقبل علی اذا ناجیتک فقد هربت الیک» و به‌سوی خدا می‌گریزند. این دیالوگ‌ها تازه شروعی بود برای افتتاح حمد و ثناء کسی که به ارحم‌الراحمین بودنش یقین کرده‌اند. «افتتاح» نه‌تنها برای آن‌ها دیالوگ دارد که «انک تدعونی فاولی عنک و تتحبب الی فأتبغض الیک»ش می‌تواند دیالوگ همه‌ی نیازمندهای نفهمی باشد که دو ماه فرصت‌شان را سوخت کردند، به جای نیاز ناز کردند و حالا در پی پیچاندن یک‌ماه باقی مانده‌اند. این است رمضان و خدایی که به دنبال چپاندن مهربانی‌‌اش در بغل همه‌ی دودره‌بازها است.‌‌.. ✍مریم اردویی @zananegiii
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
چند خطی در رابطه با این سکانس از فیلم «برادران لیلا» که برنده جایزه در جشنواره فیلم کن شده نوشتم که در ادامه می‌خوانید @aghletarif