.
چه کسی باورش میشد، روزگاری بیاید که آیههای قرآن را به صورت عینی زندگی کنیم. مثلا آیهای از سوره اعراف را میخوانی: «قد جاءتکم بینه من ربکم هذه ناقه الله لکم آیه....دلیل روشنی از سوی پروردگارتان برای شما آمده، این ناقه الهی برای شما معجزهای است..»، بعد ترجمهاش را در دنیایی میبینی که ساکنانش دچار اخلاد فی الارض شدهاند؛ به یکباره انقلاب اسلامی همچون آیهای الهی از میان کوه ایسمهای شرقی و غربی سر برآورده؛ آیهای به روشنی و عظمت ناقهی حضرت صالح علیه السلام که با عنایت خداوند و دعای آن پیامبر بزرگوار از دل کوه زاییده شده تا اتمام حجتی باشد بر مستکبران و پشتیبانی برای مستضعفان.
نزدیک جزءهای آخر، به سوره مجادله برمیخوری که از قضا مدنی است و آیهای دارد عجیب: «اولئک کتب فی قلوبهم الایمان و ایدهم بروح منه...آنان کسانی هستند که خدا ایمان را بر صفحه دلهایشان نوشته و با روحی از ناحیه خودش آنها را تقویت فرموده...» بعد در جایی دیگر، نقلی از روایتی را میخوانی که رسول خدا -که صلوات خدا بر ایشان و خاندان پاک و مطهرشان باد- به اصحابشان خبر از آمدن امتی در آینده را داده که «یتحابون بروح الله...به برکت روح خدا یکدیگر را دوست میدارند»؛ بعد با خودت میگویی، خب امام ما، هم اسمش «روح الله» بود، هم خودش مصداق «روح الله».
.
تنها با تمسک به همین قرآن است که «ناقهی روح الله» پی نخواهد شد و به دوران ظهور حضرت ولیعصر- روحی و ارواح المومنین لتراب مقدمه الفداء- خواهد پیوست. چه شرمنده خواهیم شد، اگر پیامبر اینگونه شکایتمان را به خدا ببرد که: «یا رب ان قومی اتخذوا هذا القرآن مهجورا.... پروردگارا! قوم من قرآن را رها کردند.»
✍مریم اردویی
#دههی_فجر_مبارک
@zananegiii