eitaa logo
سحرهای عاشقی 💔
26.5هزار دنبال‌کننده
152 عکس
74 ویدیو
3 فایل
اینجا بناست 30 روز مسافر الی الله بشیم❤️ دوستانتون رو دعوت کنید آیدی ادمین ثبت نام دوره ها👇 @Poshtiban_d
مشاهده در ایتا
دانلود
. تصور کن عزیزانی با این حال و هوا دیشب برای تو دعا کردند 🥰 .
باید حواستون رو جمع کنید حتما هر شب یا صبح بیایید و گوش کنید🥰 که از دست ندید
صدا ۰۱۸-۱_16-03-24_04-52-15-086_1.mp3
15.8M
کلید ترک گناهان چیست ؟ آهنگری که در این دنیا آتش برای او حرام شد ... 🌱 @Seyedhoseiny_ir
سحرهای عاشقی 💔
سلام ... اگه‌گفتی من کدومم؟😅👆 میخوام یکم از داستان طلبگیم بگم وقت نیاز دارم تا براتون مفصل بگم
. خب بنا بود یه سری ماجراهایی رو از طلبگیم و خودم براتون بگم🙂 بذار یگم برم عقب تر من فرزند ششم خانواده هستم و ته تغاری . غیر از اینکه پدر و مادرم روحانی هستند تمام خواهرام و برادرم هم طلبگی خوندند . من به جای شنیدن شعر اتل متل توتوله گاو حسن جچوره نه شیر داره نه پستون شیرشو بردن هندستون 😅... ضرب افعال عربی یعنی ضرب ضربا ضربوا می‌شنیدیم و تمام آجر های خونه ما با دروس طلبگی و دینی چیده شده بود 😅 تو مدرسه بهم میگفتن میخوای چیکاره بشی ؟ میگفتم طلبه . و لذا بهم میگفتن آخوند چی 😅 تمام امور مذهبی مدرسه از اجرای سر صف و زیارت عاشورا تا هدایت بچه های شیطون مدرسه با من بود دو چیز خیلی طلبگی رو برام جذاب کرده بود یک : اینکه دینم رو واقعا بفهمم دوم : اینکه سخنرانی کنم و بخونم .
. تو راهنمایی دیگه زیاد انگیزه ای برای درس ها نداشتم چون میدونستم میخوام برم حوزه. ولی چون میخواستم بهترین حوزه علمیه رو برم معدل سال سوم راهنمايي بالا ۱۹ بستم و با هزار اشتیاق رفتم برای ثبت‌نام حوزه ولی شش ماه قبل ورود به حوزه با یکی از شاگردای پدرم صمدیه و صرف ساده کار کردیم منطق مقدماتی هم خوندم و حداقل شش ماه از درس های سال اول رو زودتر خوندم البته اجبار پدرم هم بی تاثیر نبود😅 .
. حوزه های اصفهان تقسیم بندی شده بود طلبه های سیکلی یه دسته و از دیپلم به بالا هم یه دسته و هر مدرسه ای مشخص بود کدوم دسته رو میگیره ولی نظرم پدرم این بود قوی ترین و منظم ترین مدرسه رو باید بری و لذا به همراهی برادرم رفتیم حوزه علمیه حضرت ولی عصر که آیت الله ناصری رحمت الله علیه بنیانگزار اون بودند آقای رفیعیایی مدیر بودند و گفتند نمیتونم ایشون رو (یعنی من) ثبت نام کنیم چون سیکل هست و ترکیب کلاس بهم میریزه ولی وقتی تسلطم به مباحث و انگیزه ی بالام رو دیدند موافقت کردند و من شدم طلبه کوچولوی کلاس که با اکثر همکلاسی هاش شش هفت سال فاصله سنی داشت خلاصه شروع خوبی بود مباحث رو بلد بودم و استاد ها از مشارکتم در کلاس و اشکالاتی خوبی که میگرفتم کیف می‌کردند و صراحتا تشویق می‌کردند (همش لطف خدا بود) ولی من هدفم از حوزه ادبیات عرب و علم منطق نبود من اومده بودم یه بار به همه چیز شک کنم و دوباره بسازم چون پدرم همش می‌فرمودند چیزی که برات ثابت نشده رو قبول نکن و بنده ی استدلال باش و من این حرف ایشون رو شدید عمل کردم اما به عذاب سختی دچار شدم که تو اون زمان نوجوانی واقعا پیرم کرد 😔😔 ادامه داستان رو بعد براتون میگم ...
یا سامعَ الدُعا ... ای شنونده ی دعا 💚 ذکر روز هفتم 🌱 @seyedhoseiny_ir