eitaa logo
احادیث زندگی
3.8هزار دنبال‌کننده
6.6هزار عکس
5.1هزار ویدیو
8 فایل
تبلیغ، ارسال سوژه و ارتباط با مدیر👇 @admin40 کانال های ما در سروش👇 https://splus.ir/bohloool https://splus.ir/ahadiis کانال های دیگه ما در ایتا👇 @bohlool @emptyy
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 کمک‌رسانی به یک سگ توسط استاندار تهران در حین بازدید از مناطق سیل‌زده فیروزکوه 🔺برخی فکر می‌کنند وقتی با نحوهٔ برخورد و مدیریت سگ‌های ولگرد مخالفت‌ می‌کنیم یا به نگهداری بی‌قانون سگ در مراکز عمومی انتقاد می‌کنیم کلا با این موجود مشکل داریم! 🔹خیر؛ در قرآن هم نام سگ اصحاب کهف آمده، ولی ذکر شده وقتی داخل غار شدند، این موجود را در همان ابتدای غار نگه داشتند. یعنی جای سگ در محل زندگی انسان نیست. 🔹کسی منکر فواید این موجود در زندگی روستایی، کشف موادمخدر و زنده‌یابی نیست! @bohlool
💠اهمیت صبور بودن در زندگی (بسیار زیبا و خواندنی)💠 💎 باید بدانیم كه اصلاً زندگی دنیا بدون ‌سختی امكان ندارد و چاره‌اي جز صبر بر سختی‌ها وجود ندارد؛ 🌟هم ‌چنان‌كه قرآن می‌فرماید: 💎«لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنسَانَ فِي كَبَدٍ»‌ يعني اصلاً زندگی انسان توأم با رنج است؛ از همين‌رو آدمي نباید از رنج بترسد و از آن فرار کند. 🍀اگر انسان به اين نكته توجه داشته باشد كه همه مردم ابتلائاتی دارند، تحمل مشكلات و گرفتاري‌ها برايش آسان‌تر مي‌شود. 🛑طبق بعضي روایات ترفیع درجه مؤمن متوقف بر صبر بر مصائب و گرفتاري‌ها است؛ 🔷از همين‌رو خداوند مشكلاتي را برایش به وجود می‌آورد، تا او با صبر بر آنها به مقامات عالی‌تري نايل شود. 🍃یکی از اصحاب امام صادق صلوات‌الله‌عليه نقل مي‌كند: روزی خدمت امام عليه‌السلام نشسته بوديم. كسي آمد و از سختی‌ها و گرفتاری‌های زندگی‌اش گلايه کرد. 🌹حضرت ابتدا در پاسخ او فرمودند: صبر کن! ان‌شاءالله خدا برایت فرجی می‌رساند. 🔵اما بعد از مقداري تأمل پرسيدند: وضع زندان كوفه چگونه است؟ عرض كرد: جای بسيار بدی است؛ محلي بسيار تنگ، کثیف و متعفن است كه زندانیان آن در بدترين حالات گرفتارند. 🌼امام عليه‌السلام هم به او فرمودند: توجه داشته باش! تو در واقع در زندان هستي؛ آيا توقع داری در زندان به تو خوش بگذرد؟ 🔴 مگر نشنیدی که دنیا زندان مؤمن است؟ دنیا همین است؛ توقع نداشته باشيد مثل بهشت باشد. 🌕در بعضي از روایات نقل شده است: بلا به اندازه ایمان است؛ هر کس ايمانش قوی‌تر و محکم‌تر باشد، بلایش بیشتر است. 🌹در روایت ديگري امام صادق صلوات‌الله علیه فرمودند: «مزد و پاداش فراوان با بلای زیاد توأم است و خدا هیچ مردمی را دوست نمی‌دارد، مگر آن‌که آنها را مبتلا می‌کند.» ☀️نمونه ی بسیار روشن آن انبیا و اولیای خدا هستند از جمله سیدالشهدا علیه السلام که سخت ترین بلاها و مصیبتها رو دیدند وبا صبر و تسلیم در برابر خدا به بالاترین درجات رسیدند. 📚گزيده‌اي از سخنان حضرت آيت‌الله مصباح‌يزدي @ahadiis
هدایت شده از المتقین
18.13M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 آموزش تصویری تذکر به بدحجابی 🆔 @Almotaqin 💯
📸 آنتوان بارا نویسنده مسیحی اگر حسین از آنِ ما بود،در هر سرزمینی برای او بیرقی بر می افراشتیم و در هر روستایی برای او منبری برپا می کردیم و مردم را با نام حسین به مسیحیت فرا می خواندیم @bohlool
📍هنر، دانستنِ نیازِ لحظه‌هاست ببینید نیاز لحظه چیست. هنر، این است. در عالم اسلام، هزاران نفر بودند که ، پدر حسین‌بن‌علی و مادر حسین‌بن‌علی و خاندان آنها «علیهم‌السلام» را دوست داشتند و حاضر بودند که در رکاب امام حسین و در کنار آن حضرت، کار و تلاش کنند. همچنین، یزید و یزیدیان و همهٔ کسانی را که در ماجرای کربلا شرکت داشتند، دشمن می‌داشتند؛ اما آنها نشدند، نشدند، آن غلام نشدند، و در میان بنی‌هاشم، اکبر و نشدند. چرا؟ به‌خاطر اینکه در لحظهٔ نیاز، حضور پیدا نکردند. آن ‌وقتی که دین به من احتیاج دارد، اگر من نیز آن وقت را نشناسم و به نیاز پاسخ ندهم، چه فایده که خودم را مستعد کمک برای دین بدانم؟ وقتی بیمار به این داروی فوری و فوتی احتیاج دارد، شما آن وقتی می‌توانید افتخار کنید به کمک این بیمار شتافته‌اید که در آن لحظه، این دارو را بدهید؛ و الا آن لحظه که گذشت، شما صدبرابر آن دارو را هم که بدهید، چه فایده‌ای دارد؟ 📍سیدعلی حسینی خامنه‌ای 📍خاطرات و حکایت‌ها/صفحه ۳۴۸ @ahadiis
📚 حضرت آیت ‌الله جوادی آملی : ◾️ شيطان ساكت و شيطان ناطق◾️ 💖👈🏻 وجود مبارك رسول خدا (عليه آلاف التحيّة و الثّناء) فرمودند : 🔇 «السّاكتُ عَنِ الحَقِّ شيطانٌ أخْرَس». 📢👈🏻 آن كه بايد حق را بگويد جایی كه جامعه لازم دارد كه آن حق گفته شود و نمي‌ داند ، يك كسي می‌داند و نگفت ، اينجا شيطاني است دهان بسته. ✔️ همان‌ طوري كه يك انسان باطل گو شيطاني است ناطق ، يك انسانی كه از گفتن حق ساكت است شيطاني است اخرس ، اما آنها كه باطل می‌ گویند شيطان گويايند. @ahadiis
🔺دیانا (هاجر)حسینی بانوی رهیافته آمریکایی: من با یک نقطه اوج مواجه شدم, و آن امام حسین علیه السلام بود.. @ahadiis
💢خاطره ای زیبا از دکتر زرین کوب در مورد عاشورا 🔹روز عاشورا بود و در مراسمی بهمین مناسبت به عنوان سخنران دعوت داشتم ، مراسمی خاص با حضور تعداد زیادی تحصیل کرده و به اصطلاح روشنفکر و البته تعدادی از مردم عادی، نگاهی به بنر تبلیغاتی که اسم و عکسم را روی آن زده بودن انداختم و وارد مسجد شده و در گوشه ای نشستم. 🔹دنبال موضوعی برای شروع سخنرانی ام می گشتم .. موضوعی که بتواند مردم عزادار را در این روز خاص جذب کند ، برای همین نمی خواستم، فعلا کسی متوجه حضورم بشود، هرچه بیشتر فکر می کردم ، کمتر به نتیجه می رسیدم ، ذهنم واقعا مغشوش شده بود که پیرمردی که بغل دستم نشسته بود با پرسشی رشته افکارم را پاره کرد : 🔹ببخشید شما استاد زرین کوب هستید ؟ 🔹گفتم : استاد که چه عرض کنم، ولی زرین کوب هستم 🔹خوشحال شد، شروع کرد به شرح این که چقدر دوست داشته، بنده را از نزدیک ببیند، همین طور که صحبت میکرد، دقیق نگاهش می کردم، این بنده خدا چرا باید آرزوی دیدن من را داشته باشد ؟ چه وجه اشتراکی بین من و او وجود دارد ؟ 🔹پیرمردی روستایی با چهره ای چین خورده و آفتاب سوخته، متین و سنگین، اما باوقار 🔹می گفت مکتب رفته و عم جزء خوانده و در اوقات بیکاری یا قرآن میخواند یا غزل حافظ و شروع به خواندن چند بیت جسته و گریخته از غزلیات خواجه و چه زیبا غزل حافظ را میخواند 🔹پرسیدم : حالا چرا مشتاق دیدن بنده بودید ؟ 🔹گفت : سؤالی داشتم و سپس پرسید : شما به فال حافظ اعتقاد دارید ؟ 🔹گفتم : خب بله ، صددرصد ... گفت : ولی من اعتقاد ندارم ! 🔹پرسیدم : من چه کاری میتونم انجام بدم ؟ از من چه خدمتی بر میاد ؟ 💥( عاشق مرامش شده بودم و از گفتگو با او لذت می بردم ) 🔹گفت : خیلی دوست دارم معتقد شوم، یک زحمتی برای من می کشید ؟ 🔹گفتم : اگر از دستم بر بیاد، حتما ، چرا که نه 🔹گفت : یک فال برام بگیر 🔹گفتم ولی من دیوان حافظ پیشم نیست 🔹بلافاصله دیوانی کوچک از جیبش درآورد و به طرفم گرفت و گفت : بفرما 🔹مات و مبهوت نگاهش کردم و گفتم، نیت کنید 🔹فاتحه ای زیر لب خواند و گفت : برای خودم نمیخوام، میخوام ببینم حافظ در مورد امروز ( روز عاشورا ) چی می گه ؟؟ 🔹برای لحظه ای کپ کردم و مردد در گرفتن فال 🔹حافظ ...عاشورا ، اگه جواب نداد چی ؟ عشق و علاقه این مرد به حافظ چی ؟ 🔹با وجود اینکه بارها و بارها غزلیات خواجه را کلمه به کلمه خوانده و در معنا و مفهوم آنها اندیشیده بودم، غزلی به ذهنم نرسید که به طور ویژه به این موضوعات پرداخته باشد 🔹متوجه تردیدم شد، گفت : چی شد استاد ؟ گفتم : هیچی، الان 🔹چشمان را بستم و فاتحه ای قرائت و به شاخه نباتش قسمش دادم و صفحه ای را باز کردم : 💥زان یار دلنوازم شکریست با شکایت 💥گر نکته دان عشقی خوش بشنو این حکایت 💥بی مزد بود و منت هر خدمتی که کردم 💥یا رب مباد کس را مخدوم بی عنایت 💥رندان تشنه لب را آبی نمی‌دهد کس 💥گویی ولی شناسان رفتند از این ولایت 💥در زلف چون کمندش ای دل مپیچ کانجا 💥سرها بریده بینی بی جرم و بی جنایت 💥چشمت به غمزه ما را خون خورد و می‌پسندی 💥جانا روا نباشد خونریز را حمایت 💥در این شب سیاهم گم گشت راه مقصود 💥از گوشه‌ای برون آی ای کوکب هدایت 💥از هر طرف که رفتم جز وحشتم نیفزود 💥زنهار از این بیابان وین راه بی‌نهایت 💥ای آفتاب خوبان می‌جوشد اندرونم 💥یک ساعتم بگنجان در سایه عنایت 💥این راه را نهایت صورت کجا توان بست 💥کش صد هزار منزل بیش است در بدایت 💥هر چند بردی آبم روی از درت نتابم 💥جور از حبیب خوشتر کز مدعی رعایت 💥عشقت رسد به فریاد ار خود به سان حافظ 💥قرآن ز بر بخوانی در چارده روایت 🔹خدای من این غزل موضوعش امام حسین و وقایع روز و شب یازدهم نیست، پس چیست ؟ سالها خود را حافظ پژوه می دانستم و هیچ وقت حتی یک بار هم به این غزل، از این زاویه نگاه نکرده بودم، این غزل ویژه برا همین مناسبت سروده شده ! 🔹بیت اولش را خواندم از بیت دوم این مرد شروع به زمزمه کردن با من کرد و از حفظ با من همخوانی و گریه میکرد، طوری که تمام بدنش میلرزید انگار روضه می خواندم و او هم پای روضه ی من بود . 🔹متوجه شدم عده ای دارند مارا تماشا میکنند که مجری برنامه به عنوان سخنران من را فرا خواند و عذرخواه که متوجه حضورم نشده ، حالا دیگر میدانستم سخنان خود را چگونه آغاز کنم . 🔹بلند شدم، دستم را گرفت و می خواست ببوسد که مانع شدم، خم شدم، دستش را به نشانه ادب بوسیدم . 🔹گفت معتقد شدم، معتقد بووودم، ایمان پیدا کردم استاد، گریه امانش نمی داد ! 🔹آن روز من روضه خوان امام شهید شدم و کسانی پای روضه من گریه کردند که پای هیچ روضه ای به قول خودشان گریه نکرده بودند . 🔹پیشنهاد میکنم هر وقت حال خوشی داشتید، این غزل را بخوانید. @ahadiis
✅ شیخ جعفر : 🔻به سیدالشهدائی که روز عاشورا، گریه می‌کردند، عرض کردند: یابن رسول الله! چرا گریه می‌کنید؟ فرمودند: به خاطر این جمعیّت. گفتند: کدام جمعیّت؟ فرمود: لشکر دشمن. گفتند: چرا برای این‌ها گریه می‌کنید؟ فرمودند: آخر این‌ها مرتکب کاری می‌شوند که مستحقّ جهنّم می‌شوند، ناراحتم. 🔸 برای دشمن گریه می‌کند آقا سید الشهداء. آن وقت فکر می‌کنید که دوستانش را رها می‌کند و تنها می‌گذارد؟ معادلاتمان را درست کنیم. ‌ @ahadiis
🌱 عشق قوی‌ترین عامل فعال‌کنندۀ مراکز لذت مغز است و لذتی دارد که هیچ چیز دیگر ندارد! اگر کسی این دو جمله را قبول کند، ما اختلافی با او نداریم. بهش می‌گوییم هر کجا عشق بیشتری گیر آمد آنجا لذت بیشتری هست. برو توی دنیا بگرد و ببین به کجا میرسی. عشقی در دنیا مثل امام حسین(ع) پیدا نمی‌شود. هر کسی دنبال بیشترین لذت است، در نهایت به اباعبدالله الحسین(ع) خواهد رسید. ◾️علیرضا پناهیان @ahadiis
💠«عمرسعد» آدم عجیبی‌ست.‼️ 🔘 آدم فکر نمی‎کند کسی مثل او فرمانده‎ی تاریک‌ترین سپاه تاریخ بشود. 🔸ماها تصور می‎کنیم سردسته‌ی آدم‌هایی که مقابل امام حسین می‎ایستند، باید خیلی آدم عجیب و غریبی توی ظلم و قساوت باشد. ⚫️ظاهراً اما این‌طور نیست. 🔹عمرسعد، خیلی هم ، آدم دور از دسترس و غریبی نیست. ماها شاید شبیه «شمر» نباشیم یا نشویم هیچ‌وقت، اما رگه‌هایی از شخصیت عمرسعد را خیلی‌هایمان داریم. 🔸رگه‌هایی که وسط معرکه می‌تواند آدم را تا لبه‌ی پرت‌گاه ببرد. 🔴از همان لحظه‌ی اول ورود به کربلا شک دارد به آمدنش، به جنگیدنش با حسین. 🔸حتی جایی آرزو کرده که کاش خدا من را از جنگیدن با حسین نجات بدهد. عمر سعد «علم» دارد. «علم» دارد به این‌که حسین حق است. 🔹 به این‌‎که جنگیدن با حسین، یعنی قرار گرفتن توی سپاه باطل. اما چیزهایی هست که وقت «عمل» می‌لنگاندش. زن و بچه‌هاش، مال و اموالش،‌ خانه و زندگی‌اش و مهم‌تر از همه‌ی این‌ها گندم‌های ری؛ وعده‌ی شیرین فرمانداریِ ری. 🔺شب دهم امام می‌کِشدش کنار، حرف می‌زند با او ▪️ حتی دعوتش می‌کند به برگشتن، به قیام در کنار خودش. می‌گوید؛ می‌ترسم خانه‌ام را خراب کنند،‌ امام جواب می‎دهند: خانه‌ی دیگری می‌‎سازم برایت. 🔹می‎گوید؛ می‎ترسم اموالم را مصادره کنند! امام دوباره می‎گویند؛ بهتر از آن‌ها را توی حجاز به تو می‎دهم. می‎گوید نگران خانواده‌ام هستم، ‌نکند آسیبی به آن‌ها برسانند ♨️💢♨️ 🔹ماها هم «شک» داریم، همیشه در رفت و آمدیم بین حق و باطل. 🔸با آن‌که به حقانیت حق واقفیم. مال و جان و زندگی و موقعیت‌مان را خیلی دوست داریم؛‌ از دست دادنشان خیلی برایمان نگران‌کننده است. 🔹و این‌ها نشانه‌های خطرناکی‌ هستند. ⚫️نشانه‌های سیاهی از شباهت ما با عمرابن‌سعد‌ابن‌ابی‌وقاص. هزاری هم که هر بار توی زیارت عاشورا لعنتش کنیم. 🔸عمرسعد از آن خاکستری‎هایی بود که کربلا تکلیفشان را با خودشان معلوم کرد. رفت و آمد میان سیاهی و سفیدی تمام شد دیگر. رفت تا عمق سیاهی‌ها و دیگر همان‌جا ماند. @ahadiis
🌷 امام صادق (عليه السلام) : ✍ ثَلاثَةٌ اُقسِمُ بِاللّه ِ أنَّها الحَقُّ: ما نَقَصَ مالٌ مِن صَدَقَةٍ و لا زَكاةٍ ، و لا ظُلِمَ أحَدٌ بِظُلامَةٍ فقَدَرَ أن يُكافِيَ بِها فكَظَمَها إلاّ أبدَلَهُ اللّه ُ مَكانَها عِزّا ، و لا فَتَحَ عَبدٌ عَلى نَفسِهِ بابَ مَسألَةٍ إلاّ فُتِحَ عَلَيهِ بابُ فَقرٍ . 👌 سه چيز است كه ، به خدا قسم ، حقّند : 1⃣ هيچ ثروتى بر اثر پرداخت صدقه وخمس و زكات كم نشد 2⃣ در حق هيچ كس ستمى نشد كه بتواند تلافى كند، اما خويشتندارى ورزيد مگر اين كه خداوند در عوض آن ، به او عزّت داد 3⃣ و هيچ بنده اى دَرِ نياز خواهى و خواهشى از دیگران را به روى خود نگشود مگر اين كه درى از فقر و نيازمندى به رويش گشوده گشت. 📚 بحار الأنوار ، ج۷۸ ، ص۲۰۹ @ahadiis