🌷 آیت الله #جوادی_آملی :
✍ انسان تا #اشک می ریزد باصفاست ، چون خود را کاره ای نمی داند و اگر هر موقع خود را دید #سقوط می کند.
@ahadiis
🌺 امام على عليه السلام:
مجادله، بذرِ شرّ است
المِراءُ بَذرُ الشَّرِّ
📍غررالحكم حدیث 393
@ahadiis
🌟آیت الله بهجت(ره):
💎وقتی دل مومنی را شاد کنید، خدا از لطف، ملکی را خلق می کند که آن ملک، شما را از بلاها و تصادفات و ... حفظ می کند.
این که می بینید در برخی تصادفات بعضی ها محفوظ می مانند در حالی که به نفر کناری آن ها آسیب وارد می شود به سبب این است که آن شخص محفوظ مانده، در مسرت اهل ایمان نقش داشته است.
📚برگی از دفتر آفتاب، ص۱۸۴
@ahadiis
عاشقانت میفروشند عِیش را, غم میخرند
دل به پاى روضه میریزند، ماتم میخرند
باز هم شیر حلال مادران تاثیر کرد
بچه ها دارند از بازار پرچم میخرند
مثل خاروخس در این سِیلِ به راه افتاده ایم
باز دَرهَم آمدیم و باز دَرهَم میخرند
ماه ها در یک طرف، ماه محرم یک طرف
بیشتر از ماه ها، ماهِ محرم میخرند
اشک ما اینجا فقط این قدر قیمت یافته
ورنه جاى دیگرى عرضه کنى کم میخرند
تا تو را داریم ما، داراترینِ عالمیم
بچه هاى ما درِ این خانه حاتم میخرند
این طرف گریان شدیم و آن طرف آباد شد
اشک کالایى ست که در هر دو عالم میخرند
گریه بر مظلوم تکویناً تقرب آور است
در حسینیه مرا، حتى نخواهم میخرند
مطمئناً روضه اى یا گریه اى در کار هست
هر کجا عصیانى از فرزند آدم میخرند
عده اى دم میدهند و عده اى دم میزنند
پنج تن هم این وسط دارند از دم میخرند
گریه کن زهراست، ما تنها سیاهى لشگریم
باز با این حال شکلِ گریه را هم میخرند
علی اکبر لطیفیان
@ahadiis
🌟پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله): 💎ایمان در ده چیز است: شناخت، فرمانبری از خدا، علم، عمل، پاکدامنی، سخت کوشی، شکیبایی، یقین، خشنودی و تسلیم در برابر خدا. هر یک از این ده رکن کم شود، رشته ایمان از هم پاشیده می شود.
📚بحارالانوار ج ۲۸، ص ۱۷۵
@ahadiis
امام على عليه السلام:
بزرگوار كسى است كه خود را بالاتر از اين داند كه براى نيكيهايش عوض نيكو انتظار داشته باشد
📍ميزان الحكمه، جلد ۱۰، صفحه ۹۱
@ahadiis
شبهات ماه محرم
💢چرا امام حسین(ع) پس از اطلاع از شهادت مسلم بن عقیل کماکان به سمت کوفه حرکت کردند؟
وقتی کوفیان عهدشکنی کردند چرا امام مسیر را تغییر ندادند؟
✅اگر از کوفه هم نامه هايي نمي رسيد امام سکوت نمي کردند بلکه در برابر فجايع و منکرات حکومت ساکت نبود چنانکه مي فرمايند: من از روي خود پسندي و گردنکشي (براي تشکيل حکومت) و فساد و بيدادگري، قيام نکرده ام، بلکه براي اصلاح امت جدم حرکت کردم و براي امر به معروف و نهي از منکر قيام نمودم و به سيره و روش جدم و پدرم علي ـ ع ـ عمل مي کنم.
✅حضرت اين آيه را تلاوت مي نمايند: من المومنين رجال صدقوا ما عاهدوا الله عليه فمنهم من قضي و منهم من ينتظر و ما بدلوا تبديلا؛ از مومنان مرداني هستند که به آن چه با خدا بستند صادقانه وفا کردند، پس برخي از آنها پيمان خود را به انجام رساندند و برخي شان در انتظار و هرگز پيمان خود را تغيير ندادند.
✅امام نمي گويند، پس چون کوفه را گرفتند، مسلم و هاني کشته شدند، ما کارمان تمام شد و شکست خورديم، از همين جا بر گرديم، جمله اي که حضرت بيان داشتند فهماند که مطلب چيز ديگري است. يعني مسلم به وظيفه خود عمل کرد حالا نوبت ماست.
✅از طرف ديگر حتي اگر امام حسين ـ ع ـ از مسير کوفه باز مي گشت يزيد از بیعتی که از امام حسين ـ ع ـ مي خواست، دست بردار نبود.
چنانچه امام در بين راه مکه به عراق به منزلي مي رسند که با فردي سخن از رفتن به سوي کوفه به ميان مي آيد، آن فرد ديدگاه خود را از رفتن به کوفه بيان مي کند و امام را از اين کار منع مي نمايد.
✅حضرت مي فرمايند: اي بنده خدا کار صحيح بر من مخفي نيست و امر الهي تغيير نمي کند. به خدا سوگند: اينان تا خون دل مرا نریزند از من دست نخواهند کشيد.
✅شبيه همين جواب را به برادرش محمد حنفيه فرمود: که اگر به هر مخفی گاهی برويم آنها از ما دست برنخواهند داشت.
✅لذا اگر امام از مسير کوفه هم بر مي گشتند در جاي ديگر مي بايست با حکومت به مبارزه بر مي خواست. از اين رو بهترين مکان را که از قبل براي قيام عليه حکومت غاصب و متظاهر به فساد يزيد انتخاب کرده بود در پيش گرفتند و در بين راه که خبر شهادت مسلم رسيد آن دسته از مردمي که به هواي حکومت و رسيدن به مقام و يا رسيدن به مال و غنيمتي امام را همراهي مي کردند و از درک ماهيت قيام امام حسين ـ ع ـ عاجز بودند، آن حضرت را ترک کردند و تنها کساني باقي ماندند که از شهادت و مبارزه عليه ظلم ، هراسي در دل نداشتند.
✅چنانچه همگي گفتند: بعد از شهادت مسلم باز نمي گرديم تا انتقام خون او را بگيريم يا آنچه او چشيد ما هم بچشيم، حضرت نيز فرمودند: «بعد از شهادت مسلم بن عقيل در دنيا خيري نيست».
📚نفس المهموم ص113.
📚الارشارد ج2، ص76.
📚مجمع الزوائد،ج9، ص406.
@ahadiis
😭 گریه ی تمام عالم
برای امام حسین علیه السلام...
▪️😭▪️
☑️امام صادق علیه السلام می فرماید: ای زراره!
◽️آسمان با خون،
◽️زمین با تیره و تار شدن،
◽️خورشید با گرفتن و سرخ شدن،
◽️کوه ها با خرد شدن و درهم شکستن،
◽️دریاها با امواج خروشان،
◽️ملائکه با دانه های اشک،
▪️چهل صباح بر حسین مظلوم گریستند...
▪️ هیچ چشمی و هیچ اشکی از دیده گریان، نزد خداوند محبوب تر از آن نیست که برای حسین بگرید و اشک بریزد...
🔳و هیچ گریه کننده ای بر حسین نمی گرید مگر آنکه گریه اش به فاطمه (سلام الله علیها) و رسول خدا می رسد، و فاطمه (سلام الله علیها) را خشنود می سازد و آن کس حق ما را ادا کرده است.
🔳و هر بنده ای که در قیامت محشور می شود چشمانش گریان است،
▪️مگر گریه کنندگان بر جد من حسین که وقت محشر چشمش روشن است، به او بشارت بهشت دهند، شادی و سرور در چهره شان هویدا است.
🔳در حالی که دیگران در اضطرابند، ولی آنان در امان هستند.
◻️ ولی شرایطی دارد، یکی از آنها شناخت واقعی امام حسین (علیه السلام) می باشد، آن کس امام حسین (علیه السلام) را خوب شناخته، که اعمالش به قدر توان مطابق گفتار آن امام شهید است.
📚بحار ج 44، ص 242.
@ahadiis
🔺ویکتور (حسین) تازه مسلمان کلمبیایی
زمانی که ماجرای کربلا را شنیدم، عاشق امام حسین (علیه السلام) شدم و خیلی تحت تاثیر قرار گرفتم
@ahadiis
آرزوى غلام به واقعيّت پيوست
روزى امام حسين عليه السّلام در جمع عدّه اى از اصحابش حضور يافت و آن ها را مورد خطاب قرار داد و فرمود:
از نظر من صحّت قول رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله ثابت است كه فرمود: بهترين اعمال و كارها بعد از نماز صبح ، دلى را شاد گرداندن است ، به وسيله آنچه كه سبب گناه نشود.
و سپس افزود: روزى غلامى را ديدم كه با سگى هم غذا بود، وقتى سبب آن را از او پرسيدم ، در پاسخ گفت : اى پسر رسول خدا! من غمناك و ناراحت هستم ، مى خواهم با خوشحال كردن اين سگ ، خودم را شادمان و مسرور گردانم .
سپس در ادامه اظهار داشت : من داراى اربابى يهودى هستم كه آرزو دارم ، شايد بتوانم از او جدا شده و آسوده گردم .
امام حسين عليه السّلام مى فرمايد: من با شنيدن سخنان غلام ، نزد ارباب او آمدم و تصميم گرفتم تا مبلغ دويست دينار به عنوان قيمت غلام تحويل أ ربابش دهم و او را خريدارى نمايم .
پس چون يهودى از تصميم من آگاه شد، اظهار داشت : اى پسر رسول خدا! آن غلام فداى قدمت باد، او را به تو بخشيدم و اين باغ را هم به او بخشيدم ؛ و سپس پول ها را هم نيز برگرداند.
امام حسين عليه السّلام فرمايد: من پول ها را به او پس دادم ؛ و اظهار داشتم : من هم اين پول را به تو مى بخشم .
يهودى گفت : پول ها را پذيرفتم و به غلام بخشيدم .
امام عليه السّلام افزود: من غلام را آزاد كردم و باغ را هم به او بخشيدم ؛ و آن دويست دينار را هم دريافت كرد.
پس همسر يهودى كه شاهد اين جريان بود مسلمان شد و مهريه خود را به شوهرش بخشيد.
و در پايان يهودى چون چنين برخوردى را ديد، گفت : من نيز مسلمان شدم و اين خانه مسكونى را به همسرم بخشيدم .(1)
1-بحارالا نوار: ج 44، ص 189
@ahadiis