eitaa logo
احادیث الطلاب
6.3هزار دنبال‌کننده
15.3هزار عکس
2.8هزار ویدیو
14 فایل
کپی برداری آزاد است ،نقل احادیث با ذکر کتاب (احادیث الطلاب) بلا مانع است آیدی مدیر کانال👇👇👇 @ahadis_tollab
مشاهده در ایتا
دانلود
🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺حدیث 30646 شهدت امام حسن سختر است یا امام حسین 2009 - قالَ الْإِمامُ الْحَسَنُ‏ عليه السلام: يا اَبا عَبْدِاللَّهِ‏ عليه السلام اِنَّ الَّذى يُؤْتى اِلَىَّ سَمٌّ يُدَسُّ اِلَىَّ فَاُقْتَلُ بِهِ، وَلكِنْ لا يَوْمَ كَيَوْمِكَ يا اَبا عَبْدِاللَّهِ. @ahadis_tollab اى ابا عبدالله عليه السلام همانا آنچه كه به نزد من آورده مى ‏شود سمّى است كه با حيله و مكر به سوى من آورده مى‏ شود و بوسيله آن كشته مى‏ شوم، و اما هيچ روزى مثل روز (به شهادت رسيدن) تو (در كربلا) نيست اى ابا عبدالله (الحسين). کتاب احادیث الطلاب ص 568 🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺 @ahadis_tollab
🔴 : 💠 به راحتی می‌شود آدم‌ها را با حرف‌هایشان شناخت. فرض کنید یک خودکار روی طاقچه است! 👈 به یکی می‌گویی برو بیار. می‌رود می‌گردد. خودکار هست [اما] پیدایش نمی‌کند. می‌گوید: «نمی‌بینم». 👈 به دومی می‌گویی برو. [خودکار] هست [اما] پیدایش نمی‌کند. می‌گوید: «نیست». 💠آن که می‌گوید نمی‌بینم یک دارد؛ آن که می‌گوید نیست، یک شخصیت. 💠آن که می‌گوید نمی‌بینم ... و نقص‌ها را متوجه می‌داند. فردا اگر اتفاق ناخوشی در زندگی‌اش افتاد، پای خدا [را] وسط نمی‌کشد، به حساب خودش می‌گذارد، چون اینجا به حساب خودش گذاشت. گفت ضعف من هست. «من» نمی‌بینم. 💠 اما آن که می‌گوید« نیست» ... فردا هر اتفاقی بیفتد، می‌کند. به دوش خدا، روزگار، ( و...) می‌اندازد. 🔅من و شما از کدام دسته‌ایم؟ احادیث الطلاب @ahadis_tollab
🌺حکم شستن موهای بلند در غسل🌺 پرسش کاربر در ربات: دیشب حمام رفته بودم ولی امشب هم باید انجام دهم .حالا اگر موهایم که بلند است را خیس نکنم ،می توان غسل کرد؟؟؟ پاسخ : همه مراجع می گویند:در غسل باید موهاى کوتاهى را که جزء بدن حساب می شود، حتما بشویید اما در مورد موهای بلند نظر مراجع عبارت است از: امام خمینی ، رهبر ، اراکی و مکارم شیرازی: بنابراحتیاط واجب لازم است موهای بلند شسته شوند. همه مراجع دیگر : شستن موهاى بلند واجب نیست، بلکه اگر آب را طورى به پوست برساند که آنها تر نشود، غسل صحیح است ولى اگر رساندن آب به پوست بدون شستن آنها ممکن نباشد، باید آن ها را بشوید که آب به بدن برسد. تبصره👌 مقلدین چهار مرجعی که احتیاط واجب دادند، می توانند در این مسئله به یکی از مراجع دیگر رجوع کرده و به فتوای او عمل کنند. 📚 توضیح المسائل (المحشى للإمام الخمینی)، ج1، ص222 ، مسأله 379. احادیث الطلاب @ahadis_tollab
🔆💠🔅💠﷽💠🔅 💠🔅💠🔅 🔅💠🔅 💠🔅 🔅 ✅تا حالا به این فکر کردین که چرا اوایل پاییز یا سرما، مطب ها بسیار شلوغ می شن؟ کلام حضرت رو ببینید: ✍ حضرت امیر عليه السلام: از سرما در آغازش بپرهيزيد و در پايانش استقبال كنيد؛ چه، سرما با بدن، همان كارى را مى كند كه با درختان مى كند؛ در آغازش مى سوزانَد و در پايانش شاخ و برگ مى رويانَد. 📚 دانشنامه احاديث پزشكی، ج ۱، ص ۱۰۶ همون طور که می دونین سرماخوردگی جزء بیماری های مفیده که نباید درمان بشه. اما داروی امام کاظم علیه السلام یک استثناست که ضمن درمان سرماخوردگی، از فواید سرماخوردگی هم بهره مند می شین؛ از طرفی این دارو، با تقویت سیستم ایمنی، پیشگیری از ابتلاء مجدد بیماری هم هست. در ابتدای سرماخوردگی یا آنفولانزا، کافیه سه شب اندازه یک قاشق چای خوری از این دارو بریزید داخل دهانتون، بعد بگذارید بمونه تو فضای دهان، خودش کارشو می کنه. این دارو رو به اطفال هم می تونید بدید، البته مقدارش متفاوته ... 🔰 سرفه ها و سرماخوردگی ها رو، در صورت تازه بودن ظرف سه روز خیلی راحت درمان کنید. احادیث الطلاب @ahadis_tollab
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
11.18M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
سالروز شهادت امام رضا علیه السلام بر همه دوستان و شیعیان آن حضرت تسلیت عرض می کنیم امیدواریم که خداوند به حرمت آن امام روءف توفیق ترک گناه و انجام عبادات و بندگی به همه ما عنایت بفرماید احادیث الطلاب @ahadis_tollab
♠️♠️♠️♠️♠️حدیث 1277 چگونه عمر خود را طولانی کنیم ؟ 3188 - وَ قالَ الامام الرضا عليه السلام: يَكُونُ الرَّجُلُ يَصِلُ رَحِمَهُ فَيَكُونُ قَدْ بَقِىَ مِنْ عُمُرِهِ ثَلاثُ سِنِينَ، فَيُصَيِّرُهَا اللَّهُ ثَلاثِينَ سَنَةً وَ يَفْعَلُ اللَّهُ ما يَشاءُ شخصی صله رحم مى كند ( و به ديدار خويشان خود مى رود) پس اگر سه سال از عمرش باقى مانده باشد، خداوند( بخاطر صله رحم ) عمر او را به 30 سال تبديل مى كند و خداوند بر انجام هر كارى توانا است. کتاب احادیث الطلاب ص 933 ♠️♠️♠️♠️♠️♠️♠️♠️♠️♠️ @ahadis_tollab
⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️ زندگينامه حضرت امام رضا عليه السلام در يك نگاه نام مبارك : على عليه السلام نام پدر : موسى عليه السلام نام مادر : نجمه، تُكْتَم لقب شريف : رضا، صابر، فاضل، رضىّ، وفى، قرةاعين المؤمنين، غيظ الملحدين كنيه : ابوالحسن (ثانى) تاريخ تولد : روز پنجشنبه يا جمعه 11 ذيقعده سنه 148 هجرى يا 153 هجرى محل تولد : مدينه طيبه مدت امامت : 20 سال مدت عمر : 55 سال تاريخ شهادت : 14 يا 17 يا آخر ماه صفر سنه 203 هجرى سبب شهادت : زهرى كه مأمون الرشيد در انگور به آن حضرت خورانيد محل وفات : طوس محل دفن : طوس كه در حال حاضر به نام مشهد مقدس مشهور است. تعداد فرزندان : 1 پسر و 1 دختر کتاب احادیث الطلاب ص 923 ⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️ @ahadis_tollab
⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️ شهادت امام رضا عليه السلام اما كيفيت شهادت جگر گوشه رسول خدا صلى الله عليه وآله وسلم به روايت اَباصَلْت كه گفت: روزى در خدمت حضرت امام رضاعليه السلام ايستاده بودم، امام عليه السلام فرمودند: داخل قُبّه هارون الرشيد شو و از چهار طرف قبر به اندازه يك كف خاك بياور، چون آوردم، آن را بوئيد و آن قسمتى را كه از جلو و عقب قبر بود انداخت و فرمودند: مأمون مى خواهد (قبر پدر خود را قبله قبر من نمايد و) مرا در اين مكان دفن كند، هنگام كندن زمين، سنگ سخت بزرگى ديده مى شود كه اگر تمام كلنگ زنان اهل خراسان جمع شوند نمى توانند آن را بكنند سپس آن قسمتى از خاك را طرف قبله بود بوئيد و فرمودند: بزودى قبر مرا در اين موضع حفر خواهند كرد، چون زمين را كندند از جانب سر رطوبتى ظاهر مى شود و به دعايى كه به تو ياد مى دهم بخوان تا به قدرت خدا آب جارى شود، و قبر از آب پر مى شود و ماهيان ريز ظاهر مى شوند و اين نانى كه به تو مى دهم در آب ريز ريز كن تا ماهيان بخورند، آن وقت ماهى بزرگى ديده مى شود و همه ماهيان كوچك را مى بلعد و مى رود. چون ماهى رفت دستت را داخل آب كن و دعايى كه به تو ياد مى دهم بخوان تا آب به زمين فرو رود و قبر خشك شود، و بدان اين كارها را فقط در حضور مأمون انجام بده، و فردا اين فاجر مرا به مجلس خود دعوت مى كند، فَاِنْ أَنَا خَرَجْتُ مَكْشُوفَ الرَّأْسَ فَتَكَلَّمْ اُكَلِّمْكَ، وَ اِنْ خَرَجْتُ وَ أَنَا مُغَطَّى الرَّأْسِ فَلا تُكَلِّمْنى (پس اگر من از منزل مأمون خارج شدم و سرم را نپوشانده بودم با من صحبت كن و من با تو صحبت خواهم كرد و اگر خارج شدم و سرم را پوشانده بودم )بدان كه مرا مسموم كردهاند و تو در اين حالت) با من صحبت مكن، ابو صلت گويد: فردا صبح امام عليه السلام نماز صبح را خواند و در محراب نشست و منتظر مأمورين مأمون بودند، كه آنها آمدند و امام عليه السلام كفشهاى خود را پوشيد و عباى خود را بر دوش انداخت و وارد بر مجلس مأمون شد و من هم در خدمت آن حضرت بودم. چون نگاه كردم ديدم طبقى از ميوه هاى مختلف نزد مأمون بود و او خوشه انگورى را كه قبلاً زهر را در بعضى از دانه هاى آن فرو كرده بود در دست داشت و از بعضى از دانه هايى را كه به زهر آلوده نشده بود، براى رفع تهمت زهر مار مى كرد، چون نظرش به آن حضرت افتاد، مشتاقانه از جاى خود برخاست و دست بر گردن مباركش انداخت و پيشانى آن حضرت را بوسيد و آنچه از لوازم احترام و اكرام ظاهرى بود لحظه اى فروگذارى نكرد، آن حضرت را بر بساط خود نشانيد و آن خوشه انگور را به وى داد و گفت اى فرزند رسول خدا صلى الله عليه وآله وسلم از اين انگور بهتر نديده ام، حضرت فرمودند: شايد انگور بهشت از اين بهتر باشد، مأمون گفت از اين انگور بخور، حضرت فرمودند: تُعْفِينى عَنْهُ فَقالَ لا بُدَّ مِنْ ذَلِكَ (مرا از خوردن اين انگور معاف بدار، مأمون گفت چاره اى از آن نيست و بايد بخورى) مگر با همه اين اخلاصى كه از من مشاهده مى كنى مرا متهم مى دارى، اين چه فكرى است كه نسبت به من دارى، سپس آن خوشه انگور را گرفته و چند تاى ديگر خورد و دوباره به دست آن حضرت داد و دستور داد به خوردن انگور، آن امام مظلوم چون 3 دانه از آن انگور زهرآلود خورد، حالش دگرگون شد و باقى خوشه را بر زمين زد و از مجلس برخاست.
فَقالَ الْمَأْمُونُ اِلى اَيْنَ، فَقال عليه السلام اِلى حَيْثُ وَجَّهْتَنى (مأمون گفت به كجا مى روى، فرمودند به آنجا كه مرا فرستادى) آن حضرت غمگين و ناراحت سر مبارك را پوشانيد و از خانه مأمون بيرون آمد و من با آن حضرت صحبت نكردم تا اينكه به خانه رسيديم و دستور داد در را ببندم، رنجور و نالان بر بستر خود آراميد و من محزون و غمگين ايستاده بودم اِذْ دَخَلَ عَلَىَّ شابٌّ حَسَنُ الْوَجْهِ، قَطَطُ الشَّعْرِ، اَشْبَهُ النَّاسِ بِالرِّضا (ناگهان جوان زيبا روى، با موهاى مشكى كه شبيه ترين مردم به امام رضاعليه السلام بود وارد شد، به سوى او رفتم و گفتم از كجا داخل شدى من درها را بسته بودم؟ فرمود: اَلَّذى جاءَ بى مِنَ الْمَدينةِ فى هذَا الوَقْتِ، هُوَ الَّذى اَدْخَلَنى الدّارَ وَالْبابُ مُغْلَقٌ (آن كسى كه در اين لحظه مرا از مدينه (به خراسان) آورد، همان كسى است كه از درهاى بسته مرا داخل كرد) پرسيدم تو كيستى؟ فرمود اَنَا حُجَّةُ اللَّهِ عَلَيْكَ، يا اَبا الصَّلْتِ اَنَا مُحَمَّدُ بنُ عَلِىٍّ ثُمَّ مَضى نَحْوَ اَبِيهِ (من حجت خدا بر تو هستم، اى اباصلت من محمد بن على هستم سپس به اتاقى كه امام رضاعليه السلام بود رفت، چون چشم آن امام معصوم به فرزندش افتاد از جا برخاست و او را در آغوش كشيد و او را به سينه خود فشرد و پيشانى او را بوسيد و او را در فراش خود نشاند، امام محمد تقى عليه السلام روى مبارك پدر را مى بوسيد، و در اين حال امام رضاعليه السلام با فرزندش از اسرار امامت و ولايت و خزائن علوم در ميان مى گذاشت كه من نمى فهميدم، و پس از آن روح مقدس آن حضرت به ملكوت اعلى پيوست.) کتاب احادیث الطلاب ص 929 ⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️ @ahadis_tollab
علت نام گذارى امام به رضاعليه السلام احمد بَزَنْطى گويد: به امام محمد تقى عليه السلام عرض كردم، گروهى از مخالفين شما اعتقاد دارند كه لقب (رضا) را مأمون به پدر شما داد، چون راضى شد كه ولى عهد او باشد حضرت فرمودند: كَذَبُوا وَاللَّهِ، وَ فَجَروا، بَلِ اللَّهُ تَبارَكَ وَ تَعالى سَمَّاهُ بِالرّضا (به خدا دروغ گفتند و كار نا به جايى كردند، خداوند متعال او را رضا ناميد) زيرا خداوند در آسمان از او راضى و پيامبر و ائمه عليهم السلام در زمين از او خشنود بودند و او را براى امامت پسنديدند. احمد بَزَنْطى گويد: از حضرت پرسيدم مگر اين صفت در بقيه پدران معصوم عليهم السلام شما نبود؟ حضرت فرمودند:بَلى لِأَنَّهُ رَضِىَ بِهِ الْمُخالِفُونَ مِنْ اَعدائِه، كَما رَضِىَ بِهِ المُوافِقونَ مِنْ اَوْليائِه (آرى، ولى اين صفت، پدرم را از بقيه معصومينعليهم السلام ممتاز ساخته، زيرا دشمنان نيز همچون دوستان از او راضى بودند و اين صفت در بقيه معصومين عليهم السلام نبود، از اين جهت تنها او رضا ناميده شد @ahadis_tollab مردى در حمام به امام رضاعليه السلام گفت مرا كيسه بكش روزى امام رضا عليه السلام وارد حمّام شد، مردى كه آن حضرت را نمى شناخت به ايشان عرض كرد:دَلِّكْنى (مرا كيسه بكش) فَجَعَلَ يُدَلِّكُهُ (امامعليه السلام بدون هيچ گونه ناراحتى شروع به كسيه كشيدن او كرد) در اين ميان ديگران (وقتى كه چنين صحنهاى را ديدند) به اين شخص گفتند كه ايشان امام رضا عليه السلام هستند، آن مرد كه در نزد خود احساس شرمندگى كرد، از امام عليه السلام عذرخواهى نمود وَ هُوَعليه السلام يُطَيِّبُ قَلْبَهُ وَ يُدَلِّكُهُ (امام عليه السلام با دلدارى دادن به مرد همچنان به كسيه كشدن خود ادامه داد) مزد افراد را قبلاً معين كنيد سليمان جعفرى كه از ياران امام رضاعليه السلام است مى گويد: براى برخى كارها خدمت امام عليه السلام بودم، چون كارم تمام شد خواستم مرخص شوم، امام عليه السلام فرمودند: امشب نزد ما بمان، همراه امام عليه السلام به خانه او رفتم، هنگام غروب بود، غلامان آن حضرت مشغول بنّايى بودند، امام عليه السلام در ميان آنها مرد غريبهاى را ديد، پرسيد اين مرد كيست؟ عرض كردند يُعاوِنُنا وَ نُعْطِيهِ شَيْئاً (به ما كمك مىكند و به او چيزى خواهيم داد) حضرت فرمودند: قاطَعْتُموهُ عَلى اُجْرَتِهِ (مزدش را معين كردهايد؟) گفتند نه، هر چه بدهيم راضى است و قبول مى كند، امام عليه السلام ناراحت شد و خشمگين گرديد به طورى كه من عرض كردم. فدايتان شوم، خودتان را ناراحت نكنيد، امام عليه السلام فرمودند: من بارها به اينها گفتهام كه هيچ كس را بدون تعيين مزدش به كار مگماريد، زيرا كسى كه بدون قرار داد و تعيين مزد، كارى انجام دهد، اگر 3 برابر مزدش را بدهى، باز گمان مى كند مزدش را كم دادهاى، ولى اگر قرار داد ببندى و به مقدار معين شده بپردازى، از تو خشنود مى شود كه طبق قرار عمل كردهاى و اگر بيشتر از مقدار معين شده چيزى به او بدهى، هر چند كم و ناچيز باشد، مى فهمد كه بيشتر پرداخت كردهاى و از اين بابت از تو سپاسگزار خواهد بود. احادیث الطلاب ص 924 🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀 @ahadis_tollab