🔻 بالاتر از سیر و سلوک ...
✅مرحوم #آیتالله_بهجت:
🔸وقتی آیتالله خوئی شنیدند که آقا #شیخ_محمود_حلی به منزل ما میآیند، برای دیدار ایشان تشریف آوردند تا به اصطلاح دید دیگری (از نظر معنوی) به ایشان کنند.
🔹آقا شیخ محمود تأخیر کردند و آقای #خوئی منتظر نشستند، تا اینکه تشریف آوردند. آقای خوئی فرمودند: من دلم میخواست مقداری از آقا #حسنعلی_نخودکی اصفهانی تعریف کنید، تا وقتی ما میخواهیم برای اثبات #عالم_ماوراء دلیل بیاوریم، تنها از آیات و روایات استفاده نکنیم بلکه از حالات یک شخص هم در این مورد استفاده کنیم.
🔸آقا شیخ محمود فرمودند: آقا شیخ حسنعلی #مختصرات داشت (یعنی مختصری از مطالب و عوالم را داشتند)، و اگر شما به همین کارتان (#تربیت_طلاب) توجه کنید بیشتر میتوانید به اسلام خدمت کنید، تازه آقا شیخ حسنعلی #مرید یکی از شماها بود. منظورشان آقای #بروجردی بود.
📚به نقل از سایت تبیان
@ahadis_tollab کانال احادیث الطلاب
🔻 بچهها چه گناهی دارند ...!
🎤#آیتالله_بهجت رحمهالله:
🔸در تهران استاد روحانیای بود که #لُمعَتین را تدریس میکرد، مطلع شد که گاهی از یکی از طلاب که از لحاظ درس خیلی عالی نبود، کارهایی نسبتاً #خارقالعاده دیده میشود.
🔹روزی چاقوی استاد (برای تیز کردن قلم) گم میشود، هر چه میگردد آن را پیدا نمیکند، نسبت به بچهها و خانواده #عصبانی میشود ...
🔸روزی آن شاگرد بعد از درس به استاد میگوید: آقا، چاقویتان را در جیب جلیقه کهنه خود گذاشتهاید. بچه ها چه گناهی دارند! آقا تعجب میکند؛ یقین میکند که او با (#اولیای_خدا) سر و کار دارد.
🔹روزی بعد از درس به او میگوید: آقای عزیز، مسلم است که شما با جایی ارتباط دارید، به من بگویید خدمت آقا #امامزمان(عج) مشرف میشويد؟
🔸استاد اصرار میکند و شاگرد ناچار میشود جریان #تشرف خود خدمت آقا را به او بگوید. استاد میگوید: عزیزم، این بار وقتی مشرف شدید، سلام بنده را برسانید و بگویید: اگر صلاح میدانند چند دقیقهای اجازه تشرف به حقیر بدهند.
🔹مدتی میگذرد و آقای طلبه چیزی نمیگوید و آقای استاد هم از ترس اینکه نکند جواب، #منفی باشد جرأت نمیکند از او سؤال کند ... روزی به وی میگوید: آقای عزیز، از عرض پیام من خبری نشد؟ خجالت نکش آنچه فرمودهاند به حقیر بگویید.
🔸آن طلبه با نهایت ناراحتی میگوید: آقا فرمود: لازم نیست ما چند دقیقه به شما وقت ملاقات بدهیم، شما #تهذیب نفس کنید من خودم نزد شما میآیم.
منبع کتاب اخلاق الطلاب
@ahadis_tollab کانال احادیث الطلاب
🔻حتی اگر چرند هم گفت، یادداشت کن!
🎤فرزند #آیتالله_بهجت رحمهالله:
🔸روزی از درس فلسفه به منزل آقا (آیتالله بهجت) آمدم. دیدم یک نفر با #لباس_طلبگی داخل راهرو ایستاده. سلام کردم، برگشت #علامه_جعفری بود و با لهجه شیرین تبریزیاش جواب سلام داد.
🔹دست مرا گرفت و به بیرون از منزل برد. در را بست و دو سه متر از منزل فاصله گرفت. تعجب کردم که چه کار مهمی دارد که باید اینقدر #یواشکی با من حرف بزند پرسید: مشغول چه کاری هستی؟
🔸عرض کردم: مبحث نفس کتاب شفا را نزد آقای #حسنزاده_آملی میخوانم. دستی هم بر ریاضیات و ستاره شناسی و این طور چیزها دارم و در دانشکده تدریس میکنم. گفت: عجب! این روزها کسی اینها را #نمیخواند.
🔹فرمود: حرفی را با تو در میان میگذارم، خوب گوش کن. تمام کارهایت را رها کن بیا خدمت #این_پیر را بکن. تو #عقلت_نمیرسد او چه کسی است. با اینکه اینها را خواندهای، نه میتوانی او را بشناسی و نه او میگذارد که بشناسی.
🔸هر چه گفت یادداشت کن. نوار بگیر و صحبتهایش را ضبط کن، حتی اگر #چرند هم گفت، تو یادداشت کن! حرفهای من را بعدها میفهمی. امانت دار #نسل_بعدی باش.
🔹من قم را دیدهام، تهران را دیدهام، مشهد را دیدهام، نجف را دیدهام، شیعه و سنی را دیدهام، #همین_یکی باقی مانده است. وقتی او را از تو بگیرند، خواهی فهمید. کاری نکن که بعداً #پشیمان شوی.
@ahadis_tollab کانال احادیث الطلاب
✳️ به عنبرفروشان اگر بگذری...
آیه الله بهجت فرمودند:
گاهی با لبخندی پرمعنا میفرمود: «بعضی وقتها انسان میبیند یک حال خوشی دارد؛ حالت نورانی دارد! نمیداند علتش چیست. هر چه فکر میکند، هیچ علتی پیدا نمیکند. نه کار خاصی کرده، نه نماز خاصی خوانده، هیچ کاری نکرده است! نمیداند در کوچهای، جایی، رد میشده و فقط به نحو گذرا حضرت حجت (عج الله تعالی فرجه) از کنارش رد شده است. این نورانیت و حال خوش، به همین جهت در این شخص ایجاد شده است.» سپس فرمودند: «آخر میشود انسان از کنار کوه ایمان رد شود و در او تأثیر نگذارد؟!»
📚 از کتاب #حضرت_حجت | مجموعه بیانات و اشارات #آیتالله_بهجت پیرامون حضرت ولی عصر عج
@ahadis_tollab کانال احادیث الطلاب