eitaa logo
احادیث الطلاب
6.7هزار دنبال‌کننده
17.5هزار عکس
3.6هزار ویدیو
15 فایل
کپی برداری آزاد است ، حتی بدون اسم کانال ، فقط نقل حدیث از کتاب (احادیث الطلاب) با ذکر کتاب باشد مثلاً چنین نقل شود ،تحف العقول صفحه ۱۰۲ به نقل از کتاب احادیث الطلاب‌ صفحه ۷۵ @ahadis_tollab کانال احادیث الطلاب آیدی مدیر @barkhordar99
مشاهده در ایتا
دانلود
🔻 بالاتر از سیر و سلوک ... ✅مرحوم : 🔸وقتی آیت‌الله خوئی شنیدند که آقا به منزل ما می‌آیند، برای دیدار ایشان تشریف آوردند تا به اصطلاح دید دیگری (از نظر معنوی) به ایشان کنند. 🔹آقا شیخ محمود تأخیر کردند و آقای منتظر نشستند، تا اینکه تشریف آوردند. آقای خوئی فرمودند: من دلم می‌خواست مقداری از آقا اصفهانی تعریف کنید، تا وقتی ما می‌خواهیم برای اثبات دلیل بیاوریم، تنها از آیات و روایات استفاده نکنیم بلکه از حالات یک شخص هم در این مورد استفاده کنیم. 🔸آقا شیخ محمود فرمودند: آقا شیخ حسنعلی داشت (یعنی مختصری از مطالب و عوالم را داشتند)، و اگر شما به همین کارتان () توجه کنید بیشتر می‌توانید به اسلام خدمت کنید، تازه آقا شیخ حسنعلی یکی از شماها بود. منظورشان آقای بود. 📚به نقل از سایت تبیان @ahadis_tollab کانال احادیث الطلاب
🔻 بچه‌ها چه گناهی دارند ...! 🎤 رحمه‌الله: 🔸در تهران استاد روحانی‌ای بود که را تدریس می‌کرد، مطلع شد که گاهی از یکی از طلاب که از لحاظ درس خیلی عالی نبود، کارهایی نسبتاً دیده می‌شود. 🔹روزی چاقوی استاد (برای تیز کردن قلم) گم می‌شود، هر چه می‌گردد آن را پیدا نمی‌کند، نسبت به بچه‌ها و خانواده می‌شود ... 🔸روزی آن شاگرد بعد از درس به استاد می‌گوید: آقا، چاقویتان را در جیب جلیقه کهنه خود گذاشته‌اید. بچه ها چه گناهی دارند! آقا تعجب می‌کند؛ یقین می‌کند که او با () سر و کار دارد. 🔹روزی بعد از درس به او می‌گوید: آقای عزیز، مسلم است که شما با جایی ارتباط دارید، به من بگویید خدمت آقا (عج) مشرف می‌شويد؟ 🔸استاد اصرار می‌کند و شاگرد ناچار می‌شود جریان خود خدمت آقا را به او بگوید. استاد می‌گوید: عزیزم، این بار وقتی مشرف شدید، سلام بنده را برسانید و بگویید: اگر صلاح می‌دانند چند دقیقه‌ای اجازه تشرف به حقیر بدهند. 🔹مدتی می‌گذرد و آقای طلبه چیزی نمی‌گوید و آقای استاد هم از ترس اینکه نکند جواب، باشد جرأت نمی‌کند از او سؤال کند ... روزی به وی می‌گوید: آقای عزیز، از عرض پیام من خبری نشد؟ خجالت نکش آنچه فرموده‌اند به حقیر بگویید. 🔸آن طلبه با نهایت ناراحتی می‌گوید: آقا فرمود: لازم نیست ما چند دقیقه به شما وقت ملاقات بدهیم، شما نفس کنید من خودم نزد شما می‌آیم. منبع کتاب اخلاق الطلاب‌ @ahadis_tollab کانال احادیث الطلاب
🔻حتی اگر چرند هم گفت، یادداشت کن! 🎤فرزند رحمه‌الله: 🔸روزی از درس فلسفه به منزل آقا (آیت‌الله بهجت) آمدم. دیدم یک نفر با داخل راهرو ایستاده. سلام کردم، برگشت بود و با لهجه شیرین تبریزی‌اش جواب سلام داد. 🔹دست مرا گرفت و به بیرون از منزل برد. در را بست و دو سه متر از منزل فاصله گرفت. تعجب کردم که چه کار مهمی دارد که باید اینقدر با من حرف بزند پرسید: مشغول چه کاری هستی؟ 🔸عرض کردم: مبحث نفس کتاب شفا را نزد آقای می‌خوانم. دستی هم بر ریاضیات و ستاره شناسی و این طور چیزها دارم و در دانشکده تدریس می‌کنم. گفت: عجب! این روزها کسی اینها را . 🔹فرمود: حرفی را با تو در میان می‌گذارم، خوب گوش کن. تمام کارهایت را رها کن بیا خدمت را بکن. تو او چه کسی است. با اینکه اینها را خوانده‌ای، نه می‌توانی او را بشناسی و نه او می‌گذارد که بشناسی. 🔸هر چه گفت یادداشت کن. نوار بگیر و صحبت‌هایش را ضبط کن، حتی اگر هم گفت، تو یادداشت کن! حرفهای من را بعدها می‌فهمی. امانت دار باش. 🔹من قم را دیده‌ام، تهران را دیده‌ام، مشهد را دیده‌ام، نجف را دیده‌ام، شیعه و سنی را دیده‌ام، باقی مانده است. وقتی او را از تو بگیرند، خواهی فهمید. کاری نکن که بعداً شوی. @ahadis_tollab کانال احادیث الطلاب
✳️ به عنبرفروشان اگر بگذری... آیه الله بهجت فرمودند: گاهی با لبخندی پرمعنا می‌فرمود: «بعضی وقت‌ها انسان می‌بیند یک حال خوشی دارد؛ حالت نورانی دارد! نمی‌داند علتش چیست. هر چه فکر می‌کند، هیچ علتی پیدا نمی‌کند. نه کار خاصی کرده، نه نماز خاصی خوانده، هیچ کاری نکرده است! نمی‌داند در کوچه‌ای، جایی، رد می‌شده و فقط به نحو گذرا حضرت حجت (عج الله تعالی فرجه) از کنارش رد شده است. این نورانیت و حال خوش، به همین جهت در این شخص ایجاد شده است.» سپس فرمودند: «آخر می‌شود انسان از کنار کوه ایمان رد شود و در او تأثیر نگذارد؟!» 📚 از کتاب | مجموعه بیانات و اشارات پیرامون حضرت ولی عصر عج @ahadis_tollab کانال احادیث الطلاب