💢آیا این که #مداحان میگویند که حضرت عباس جز در لحظات آخر شهادت امام حسین را به لفظ #برادر خطاب نکرده است و تنها به الفاظ مولا و سید خطاب کرده حقیقت دارد!؟
#پاسخ
✅در این شکی نیست که حضرت عباس در لحظات آخر زندگی و در هنگامه شهادت برادرش را چنین مخاطب قرار داد:
«نادی باعلی صوته ادرکنی یا #اخی » «با صدای بلند فریاد زد برادر مرا دریاب »
📚ابصار العین ص30
✅اما این که حضرت جز در این لحظات آخر دیگر حسین(ع) را با تعبیر #برادر خطاب قرار نداده است قابل قبول نمی باشد و در موارد متعددی این تعبیر از #عباس علیه السلام واقع شده است .
✅آنجا که از حسین(ع) اجازه ورود به میدان می خواست، امام را چنین مخاطب قرار داد:
«یا #اخی هل من رخصه » « ای برادر آیا اجازه به میدان رفتن را می دهی »
📚بحار الانوار ج45 ص41
✅آنجایی که شمر برای عباس علیه السلام امان نامه فرستاد ، ایشان چنین پاسخ داد:
« آیا می خواهی که #برادر و سرورمان حسین فاطمه را واگذاریم و در اطاعت ملعونان و فرزندان ملعون ها در آییم »
📚مثیر الاحزان ص55
در روز تاسوعا امام حسین را چنین مخاطب قرار داد:
«ای #برادر آنان به سوی تو حرکت کرده اند» « یا اخی اتاک القوم »
📚تاریخ طبری ج5 ص416
📚انساب الاشراف ج3 ص391
✅نتیجه گیری:
بنابراین ادعای این که حضرت عباس جز در لحظات آخر زندگی دیگر امام حسین(ع) را با تعبیر برادر مخاطب قرار نداده است قابل #قبول نمی باشد.
@ahadis_tollab
🔻شما عُرضه دارید و خوب هم عُرضه دارید!
آیتالله #شبیری_زنجانی:
🔸مرحوم #آیتالله_صدر در دورهای به دلیل کمبود وجوهات، برای ادارۀ حوزۀ قم چند ماهی قرض میکنند. پس از چند ماه مجبور میشوند بگویند که دیگر نمیتوانیم #شهریه بدهیم.
🔹آقای صدر گفت: چند #طلبه به منزل ما آمدند و گفتند: شنیدهایم، فرمودهاید این دفعه شهریه ندهند... گریه میکنند و میگویند که ما با این سختی به حوزه آمدهایم و الان حتی #پول_رفتن به وطن نداریم.
🔸 آقای صدر بعد از نماز صبح به حرم میروند و به #حضرت_معصومه سلامالله علیها خطاب میکنند: عمهجان، اگر عُرضه دارید، این طلبهها را اداره کنید؛ اگر ندارید، به پدر یا #برادر ارجاع بدهید. این طلبهها که خدمت دین جدّت میکنند، آیا باید از #گرسنگی بمیرند؟
🔹بیرون آمدم. ناگهان متوجه شدم که چرا باید چنین تعبیری کنم و این جور #خلاف_ادب برخورد کنم؟ با ناراحتی منزل آمدم و شروع کردم به خواندن قرآن ...
🔸مشهدی محمد خادم آمد و گفت که یک شخص کلاهی کیف به دست آمده و میگوید که میخواهم آقا را ببینم ... آن شخص گفت: من از شیراز میآمدم. به تپۀ سلام قم که رسیدم، به ذهنم آمد که اگر در این راههای مخوف که پر از چاله بود و با این ماشینهای ناجور بمیرم، #حقوق_شرعی خودم را نداده و مدیون از این دنیا رفتهام ...
🔹کیف را باز کرد. چمدانش پر از پول بود. تمام قرضهای ما و شهریه یک سال حوزه را پرداخت کرد و رفت. بعد از آن رفتم حرم و از حضرت عذرخواهی کردم و عرض کردم که ببخشید شما #عُرضه دارید و خوب هم عُرضه دارید!
@ahadis_tollab کانال احادیث الطلاب