eitaa logo
احادیث الطلاب
6.7هزار دنبال‌کننده
17.4هزار عکس
3.6هزار ویدیو
15 فایل
کپی برداری آزاد است ، حتی بدون اسم کانال ، فقط نقل حدیث از کتاب (احادیث الطلاب) با ذکر کتاب باشد مثلاً چنین نقل شود ،تحف العقول صفحه ۱۰۲ به نقل از کتاب آداب الطلاب‌ صفحه ۷۵ @ahadis_tollab کانال احادیث الطلاب آیدی مدیر @barkhordar99
مشاهده در ایتا
دانلود
💢آیا این که میگویند که حضرت عباس جز در لحظات آخر شهادت امام حسین را به لفظ خطاب نکرده است و تنها به الفاظ مولا و سید خطاب کرده حقیقت دارد!؟ ✅در این شکی نیست که حضرت عباس در لحظات آخر زندگی و در هنگامه شهادت برادرش را چنین مخاطب قرار داد: «نادی باعلی صوته ادرکنی یا » «با صدای بلند فریاد زد برادر مرا دریاب » 📚ابصار العین ص30 ✅اما این که حضرت جز در این لحظات آخر دیگر حسین(ع) را با تعبیر خطاب قرار نداده است قابل قبول نمی باشد و در موارد متعددی این تعبیر از علیه السلام واقع شده است . ✅آنجا که از حسین(ع) اجازه ورود به میدان می خواست، امام را چنین مخاطب قرار داد: «یا هل من رخصه » « ای برادر آیا اجازه به میدان رفتن را می دهی » 📚بحار الانوار ج45 ص41 ✅آنجایی که شمر برای عباس علیه السلام امان نامه فرستاد ، ایشان چنین پاسخ داد: « آیا می خواهی که و سرورمان حسین فاطمه را واگذاریم و در اطاعت ملعونان و فرزندان ملعون ها در آییم » 📚مثیر الاحزان ص55 در روز تاسوعا امام حسین را چنین مخاطب قرار داد: «ای آنان به سوی تو حرکت کرده اند» « یا اخی اتاک القوم » 📚تاریخ طبری ج5 ص416 📚انساب الاشراف ج3 ص391 ✅نتیجه گیری: بنابراین ادعای این که حضرت عباس جز در لحظات آخر زندگی دیگر امام حسین(ع) را با تعبیر برادر مخاطب قرار نداده است قابل نمی باشد. @ahadis_tollab
🔻شما عُرضه دارید و خوب هم عُرضه دارید! آیت‌الله : 🔸مرحوم در دوره‌ای به دلیل کمبود وجوهات، برای ادارۀ حوزۀ قم چند ماهی قرض می‌کنند. پس از چند ماه مجبور می‌شوند بگویند که دیگر نمی‌توانیم بدهیم. 🔹آقای صدر گفت:‌‌ چند به منزل ما آمدند و گفتند: شنیده‌ایم، فرموده‌اید این دفعه شهریه ندهند... گریه می‌کنند و می‌گویند که ما با این سختی به حوزه آمده‌ایم و الان حتی به وطن نداریم. 🔸 آقای صدر بعد از نماز صبح به حرم می‌روند و به سلام‌الله علیها خطاب می‌کنند: عمه‌جان، اگر عُرضه دارید، ‌این طلبه‌ها را اداره کنید؛ اگر ندارید، به پدر یا ارجاع بدهید. این طلبه‌ها که خدمت دین جدّت می‌کنند، آیا باید از بمیرند؟ 🔹بیرون آمدم. ناگهان متوجه شدم که چرا باید چنین تعبیری کنم و این جور برخورد کنم؟ با ناراحتی منزل آمدم و شروع کردم به خواندن قرآن ... 🔸مشهدی محمد خادم آمد و گفت که یک شخص کلاهی کیف به دست آمده و می‌گوید که می‌خواهم آقا را ببینم ... آن شخص گفت: من از شیراز می‌آمدم. به تپۀ سلام قم که رسیدم، به ذهنم آمد که اگر در این راه‌های مخوف که پر از چاله بود و با این ماشین‌های ناجور بمیرم، خودم را نداده و مدیون از این دنیا رفته‌ام ... 🔹کیف را باز کرد. چمدانش پر از پول بود. تمام قرض‌های ما و شهریه یک سال حوزه را پرداخت کرد و رفت. بعد از آن رفتم حرم و از حضرت عذرخواهی کردم و عرض کردم که ببخشید شما دارید و خوب هم عُرضه دارید! @ahadis_tollab کانال احادیث الطلاب