📌 #حجاب زینب کبری سلام الله علیها
✍ #یحیى مازنى #روایت کرده است:
💠 مدّتها در شهر #مدینه همسایه حضرت #على علیه السلام بودم و خانهام نزدیک محل سکونت #زینب دختر #امیرالمؤمنین علی علیهماالسلام بود.
💠 به خدا سوگند! هیچگاه چشمم به او نیفتاد و صدایى از او به گوشم نرسید. هنگامى که میخواست به زیارت جدّ بزرگوارش #رسول_خدا صلی الله علیه و آله برود، شبانه از خانه بیرون میرفت، در حالیکه برادرش #حسن علیه السلام در سمت راست و برادر دیگرش #حسین علیه السلام در سمت چپ و پدرش امیر المؤمنین علیه السلام پیش رویش راه میرفتند و هنگامی که به مقصد نزدیک میشدند، #امام_على علیه السلام پیش افتاده و نور چراغها را کم میکردند. یکبار حسن علیه السلام از پدر درباره دلیل این کار پرسید؟ و حضرت فرمود: میترسم کسى به خواهرت زینب نگاه کند»!.
📚 تراجم أعلام النساء، ج۲، ص۱۶۹.
✍ چنین بانویی را وارد مجلس نامحرمان کردند...
🆔 @ahadis_tollab
🌷 #امام_سجاد عليه السلام در وصف حضرت زینب سلام الله علیها فرمودند ؛
💞 عمه ام ، #زينب ، با وجود همه مصيبت ها و رنج هایی كه در مسيرمان به سوی شام به او روی آورد ، حتی یک شب اقامه #نماز_شب را فرو نگذاشت .
📗 بحارالأنوار ، ص ۴۴۱ .
💞 [ ای زينب !] تو ، بحمدالله ، #عالمی هستی كه نزد کسی تعليم ندیدی و #دانایی هستی كه نزد کسی نیاموختی .
📗 بحارالأنوار ، ج ۴۵ ، ص ۱۶۴
@ahadis_tollab
📌 #حجاب زینب کبری سلام الله علیها
✍ #یحیى مازنى #روایت کرده است:
💠 مدّتها در شهر #مدینه همسایه حضرت #على علیه السلام بودم و خانهام نزدیک محل سکونت #زینب دختر #امیرالمؤمنین علی علیهماالسلام بود.
💠 به خدا سوگند! هیچگاه چشمم به او نیفتاد و صدایى از او به گوشم نرسید. هنگامى که میخواست به زیارت جدّ بزرگوارش #رسول_خدا صلی الله علیه و آله برود، شبانه از خانه بیرون میرفت، در حالیکه برادرش #حسن علیه السلام در سمت راست و برادر دیگرش #حسین علیه السلام در سمت چپ و پدرش امیر المؤمنین علیه السلام پیش رویش راه میرفتند و هنگامی که به مقصد نزدیک میشدند، #امام_على علیه السلام پیش افتاده و نور چراغها را کم میکردند. یکبار حسن علیه السلام از پدر درباره دلیل این کار پرسید؟ و حضرت فرمود: میترسم کسى به خواهرت زینب نگاه کند»!.
📚 تراجم أعلام النساء، ج۲، ص۱۶۹.
✍ چنین بانویی را وارد مجلس نامحرمان کردند...
🌷 #امام_سجاد عليه السلام در وصف حضرت زینب سلام الله علیها فرمودند ؛
💞 عمه ام ، #زينب ، با وجود همه مصيبت ها و رنج هایی كه در مسيرمان به سوی شام به او روی آورد ، حتی یک شب اقامه #نماز_شب را فرو نگذاشت .
📗 بحارالأنوار ، ص ۴۴۱ .
💞 [ ای زينب !] تو ، بحمدالله ، #عالمی هستی كه نزد کسی تعليم ندیدی و #دانایی هستی كه نزد کسی نیاموختی .
📗 بحارالأنوار ، ج ۴۵ ، ص ۱۶۴
احادیث الطلاب
🆔 @ahadis_tollab
📌 #حجاب زینب کبری سلام الله علیها
✍ #یحیى مازنى #روایت کرده است:
💠 مدّتها در شهر #مدینه همسایه حضرت #على علیه السلام بودم و خانهام نزدیک محل سکونت #زینب دختر #امیرالمؤمنین علی علیهماالسلام بود.
💠 به خدا سوگند! هیچگاه چشمم به او نیفتاد و صدایى از او به گوشم نرسید. هنگامى که میخواست به زیارت جدّ بزرگوارش #رسول_خدا صلی الله علیه و آله برود، شبانه از خانه بیرون میرفت، در حالیکه برادرش #حسن علیه السلام در سمت راست و برادر دیگرش #حسین علیه السلام در سمت چپ و پدرش امیر المؤمنین علیه السلام پیش رویش راه میرفتند و هنگامی که به مقصد نزدیک میشدند، #امام_على علیه السلام پیش افتاده و نور چراغها را کم میکردند. یکبار حسن علیه السلام از پدر درباره دلیل این کار پرسید؟ و حضرت فرمود: میترسم کسى به خواهرت زینب نگاه کند»!.
📚 تراجم أعلام النساء، ج۲، ص۱۶۹.
✍ چنین بانویی را وارد مجلس نامحرمان کردند...
🌷 #امام_سجاد عليه السلام در وصف حضرت زینب سلام الله علیها فرمودند ؛
💞 عمه ام ، #زينب ، با وجود همه مصيبت ها و رنج هایی كه در مسيرمان به سوی شام به او روی آورد ، حتی یک شب اقامه #نماز_شب را فرو نگذاشت .
📗 بحارالأنوار ، ص ۴۴۱ .
💞 [ ای زينب !] تو ، بحمدالله ، #عالمی هستی كه نزد کسی تعليم ندیدی و #دانایی هستی كه نزد کسی نیاموختی .
📗 بحارالأنوار ، ج ۴۵ ، ص ۱۶۴
احادیث الطلاب
🆔 @ahadis_tollab
♻️ شجاعت قابل تحسین حضرت سکینه(س)
⬇️ مورّخ شهیر، غیاث الدّین میرخواند در کتاب حبیب السّیر می گوید:
«حضرت #سکینه دختر امام حسین علیه السلام را به خاطر #جمال ظاهری و #کمال باطنی و حسن #خلق ، #عقیلة_القریش گفته اند. »
دختر امام حسین علیه السلام از #شجاعتی قابل تحسین برخوردار بود. وی در برابر ظالمان سکوت نمی کرد و به انجام تکالیف الهی همّت می گمارد. او از هیاهوی تبلیغاتی هراسی به دل راه نمی داد و با صلابت فاطمی دشمن را خوار و رسوا می نمود، با دلیل و منطق سخن می گفت و حقّانیّت خویش را به اثبات می رساند.
⬅️ روزهای #جمعه ، خالد بن عبدالملک ، بر #بالای_منبر می رفت و به #بدگویی از #علی علیه السلام می پرداخت؛ این خبر به حضرت سکینه علیها السلام رسید، وی همراه خدمتگزارانش نزد خالد می آمد و در مقابلش ایستاده و او را #سبّ و #لعن می کرد.
نگهبانان خالد #جرأت آزار رساندن به سکینه را #نداشتند؛ اما همراهانش را اذیّت کرده و آسیب می رساندند. در مجلسی که مروان، امیرمؤمنان علیه السلام را #سب نمود، با #شهامت ، #او و #اجدادش را لعنت کرد.
دختر عثمان که در جلسه حاضر بود، رو به سکینه کرد و گفت: من دختر شهیدم!
سکینه علیها السلام #سکوت کرد و آنگاه که #مؤذّن صدا به #اذان بلند کرد و به عبارت: « اشهد انّ #محمّداً_رسول_الله » رسید ، خطاب به دختر عثمان فرمود :
🎀 این ، #پدر_من است یا پدر تو؟
دختر عثمان #شرمسار گشت و گفت: «لافخر علیکم ابداً؛
من دیگر #هرگز به شما #فخر نخواهم کرد.»(۱)
👌 عظمت مقام و فصاحت و بلاغت کلام حضرت سکینه ، به کسی اجازه گستاخی و توهین نمی داد و همگان را سرجای خود می نشاند. همان طوری که سخن گفتن عمّه اش #زینب علیها السلام بر دهان #کوفیانِ_بی_غیرت و #بی_وفا مهر سکوت زد و آنان را به حیرت واداشت.
📗 (۱) تراجم سیّدات بنت النّبوّه ، ص ۱۵۷
کانال احادیث الطلاب در(ایتا)
🆔 @ahadis_tollab
گروه واتساپ https://chat.whatsapp.com/H7tzNBrA8DqHNGHsu93ror
✨﷽✨
✅ بانویی که " امیر قافله " بود
در جریان #کربلا ، این #زینب (سلام الله علیها) " امیر قافله " بود؛ تنها یک بانویی که بچه ها را مراقب باشد، نبود؛ (امیر قافله) بود!
از نظر #مدیریت این صحنه کربلا ببینید او چه کار کرد! دو پسر داشت، هر دو را فرستاد، هر دو هم شهید شدند. من که ندیدم حضرت بالای نعش بچه هایش آمده باشد؛ امّا #علی_اکبر که شهید شد، چه کار کرد؟ دوان، دوان خودش را بالای نعش رساند؛ (وا اُخیّاه . وا اخیاه). چرا این کار را کرد؟ چون می دانست بچه های او عزیزند، امّا " علی اکبر " چیز دیگر است!
وجود مبارک #سید_الشهداء فرمود: کسی است که (اشبه النّاس برسول الله خَلقاً و خُلقاً و منطقاً)*، علی اکبر حسابش جداست! وجود مبارک #زینب_کبری دوان، دوان تا مقتل آمده، (وا اخیاه . وا اخیاه)؛ ای برادر زاده، ای برادر زاده! سیَدالشهداء فهمید که زینب آمده تا #حسین_بن_علی بالای این نعش تنها نماند.
فرمود: درود بر تو خواهر، درود بر تو! من به احترام این عاطفه ات کنار این نعش نمی نشینم، خودم این نعش را نمی برم. چون شهدا را غالباً #سیّدالشهدا می آورد. اینکه مرثیه خوان ها می خوانند: (جوانان بنی هاشم بیائید / علی را بر در خیمه رسانید)، این است. فرمود: به احترام این بزرگواری زهراگونه تو من خودم این نعش را نمی برم، به بنی هاشم می گویم این نعش را به خیمه بیاورید؛ (یا فتیان بنی هاشم احملوا نعش اخیکم الی الفسطاط)*. گفت به احترام تو من نمی آورم!
زینب یعنی این! به بالین علی اکبر آمد تا بالاخره همه مصیبت را سیّدالشهداء تحمل نکند؛ مرتب (وا اخیاه . وا اخیاه)؛ برادر زاده، برادر زاده! وجود مبارک سیّدالشهداء فرمود: احسنت! می دانم برای چه آمدی! من به احترام این عاطفه ات خودم نمی آورم. خیلی از این نعش ها را خود سیّدالشهداء می آورد.
اللّهوف / صفحه ۱۱۳
ر.ک تاریخ الطبری / جلد ۵ / صفحه ۴۴۷
📚 درس خارج فقه حضرت آیت الله جوادی آملی
مسجد اعظم قم ؛ ۱۴۰۳/۱۱/۰۶
@ahadis_tollab کانال احادیث الطلاب