#براورده_شدن_حاجات
حجت الاسلام سید علی اصغر#دستغیب به نقل از آیت الله نجابت مینویسد :
🔆 یک روز در خدمت آقای#قاضی بودیم و ایشان تازه استراحت شان تمام شده بود و برخاسته بودند، چند لحظه که گذشت فرمودند :امروز در خاطرم به چند چیز#میل پیدا کردهام.
🔆 اول یک دیگ #پلو_زعفران با مرغ، یک #عبای بسیار اعلا و مقداری#پول.
🔆 این مطالب را در حالی بیان کردند که ما می دانستیم یک #فلس هم در دست ندارد.
🔆 نیم ساعتی طول نکشید که کسی درب #منزل ایشان را زد و یک دیگ پلو زعفران با#مرغ آورد بدون اینکه چیزی بگوید رفت و بالاخره در عرض نیم ساعت#تمام خواستههای ایشان یکی پس از دیگری برآورده شد.
کتاب اسوه عارفان ص38، 37
احادیث الطلاب
🆔 @ahadis_tollab
🚨 چرا با ولیّ فقیهت اینگونه حرف زدی؟
💠 حجتالاسلام حیدر مصلحی نقل میکند:
⭕️ مقام معظم رهبری ماه مبارک رمضان خانواده شهدا را افطاری میدهند، و در این برنامه افطاری میایستند و از خانوادههای شهدا احوال پرسی میکنند. چند سال قبل و در یکی از همین افطاریها، طبق معمول، مقام معظم رهبری از خانوادهی شهدا دلجویی میکردند. تا اینکه نوبت به یک خانواده، شامل همسر و دختر شهید رسید. آقا از آنها احوالپرسی کردند. دختر خانواده که تحت تاثیر حرفهایی قرار گرفته بود به آقا گفت: «من نمیخواستم بیایم؛ مادرم با زور و فشار مرا آورد.» رهبر به مادرش تذکر دادند: نمیخواست بیاید نمیآوردیدش چرا اذیتش کردید؟ سپس توصیهای به آنها کردند و رفتند.
رهبر انقلاب ظهرهای ماه رمضان نماز میخوانند و نمازشان عمومی است. فردای آن روز و در نماز جماعت، از قسمت خانمها، خانمی جمعیت را میشکافد و به سمت رهبر انقلاب میرود. محافظها حساس میشوند و جلو میآیند تا مانعش شوند. میبینند خانمی میگوید باید آقا را بببینم. به خاطر سر و صدا آقا سرشان را بر میگردانند و میپرسند چه خبر است؟ میگویند خانمی اصرار دارد شما را ببیند. رهبر انقلاب اجازه دادند و گفتند خب بگذارید بیاید. میبینند همان دختر شهید است. دختر شهید همین که به رهبری میرسد، #عبای آقا را میگیرد و اشک میریزد. میگوید دیشب از پیش شما که رفتم به محض اینکه خوابیدم پدرم به خوابم آمد. گفت: «چرا با #ولیّ_فقیهت اینگونه حرف زدی؟»
کانال احادیث الطلاب در(ایتا)
🆔 @ahadis_tollab
گروه واتساپ https://chat.whatsapp.com/H7tzNBrA8DqHNGHsu93ror