🔰#حدیث_شماره17
📍#اخلاق_اجتماعی #جامعه_ی_اسلامی #کنش_متقابل_بین-مسلمین #جامعه_فضیلت_ محور #باید_های_تعامل_بامردم
⚜️ جمع بندی باب دوم از أبواب أحکام العشرة فی السفر و الحضر در بیان حسن معاشرت و مجاورت و مرافقت
🔶 اموری که رعایت آنها در نگاه اهل بیت علیهم السلام، موجب حسن معاشرت با مردم می شود و اسباب "وطّن نفسک علی حسن الصحابة" (حدیث 2) و "حسن الصحابة لمن صحبت" (حدیث 7) را فراهم می کند به شرح زیر است:
▪️حدیث 2: حسن خلق (اخلاق نیکو) / حدیث 5: مخالقت با مردم (مخالقت همان حسن خلق و اخلاق نیکو است)
▪️حدیث 2: کفّ لسان (باز داشتن لسان از درشت گویی و آزردن)
▪️حدیث 2: کظم غیظ (خودداری از اظهار خشم و نگه داشتن آن در دل)
▪️حدیث 4: حلم ورزیدن، حلمی که به واسطه ی آن مالک غضب خود باشد [1] / حدیث 9: حلمی که جهل جاهل را با آن رد کند
▪️حدیث 2: اقلال لغو (کم کردن کارهای لغو و بیهوده گویی در مواجه با دیگران)
▪️حدیث 2: فرش/غرس عفو (گسترانیدن فرش عفو و گذشت از خطای مردم)
▪️حدیث 2: سخاوت نفس (بخشندگی) / حدیث 1: دست عطا و بخشش داشتن
▪️حدیث 8: پیگیر مومن بودن و جویای حالش شدن
▪️حدیث9: مداراة الناس: رفق و مدارا و نرم خویی ورزیدن با مردم [2]
📌 پانوشت:
[1] تفاوت کظم غیظ با حلم:
حلم عبارت است از صفتی نفسانی و حالتی روحانی که از آن به سکونت نفس و آرامش خاطر تعبیر میکنند که با ورود امر ناملایمی، شخص زود از جا بدر نمیرود. اما کظم غیظ، عبارت از اینکه شخص، حالت سکونت و آرامش را به خود بدهد که آن تحلّم است و این امری است عارضی برخلاف حلم که فطری انسان است.
اگر کسی حلیم باشد از غضب نابجا و مذموم جلوگیری میکند و نمیگذارد چنین غضبی وارد دل شود ولی صاحب کظم غیظ از غضب وارد شده جلوگیری میکند. به عبارت دیگر حلم در شخص حلیم مانند صفت عدالت است در شخص عادل که نمیگذارد از او معصیت صادر شود ولی کظم در آدم کاظم حکم توبه را دارد نسبت به شخص تائب. مثال حلم مثال آب است که فطرت آن این است که همیشه به طرف سرازیری متمایل است و پایین میرود ولکن تحلم (کظم غیظ) مثال آبی است که به وسیله تلمبه یا ادوات برقی بخواهد برخلاف جریان طبیعیاش به سمت بالا برود.
با این حساب روحی که دارای حلم است افضل است از روحی که تنها کظم غیظ دارد؛ و البته در کنترل غضب اولی آسانتر است از دومی. زیرا در دومی میان غضب و کظم غیظ جنگ واقع میشود تا کدام غالب شوند و کدام مغلوب، ولی در شخص حلیم، غضب اصلاً پیدا نمیشود.
[2] معنای مدارا و رفق:
در تعریف رفق چنین آمده است: الرِّفْقُ: اللُّطْفُ و هو ضِدُّ العُنْف؛رفق به معنای لطف در برابر زور است. (تاج العروس)
در مرآة العقول در تعریف رفق و مدارا آمده است: رفق یعنی نرمخویی، رأفت، ترک زور و خشونت در سخن و عمل در برابر مردم در تمام حالات، چه اینکه از طرف مردم خلافی نسبت به انسان سربزند یا نه. (مرآة العقول، ج8، ص223)
رفق و مدارا از صفات خدای متعال نیز در مواجه با بندگان شمرده شده است «عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ (ع) قَالَ: إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ رَفِیقٌ یُحِبُّ الرِّفْقَ وَ یُعْطِی عَلَى الرِّفْقِ مَا لَا یُعْطِی عَلَى الْعُنْفِ»؛ امام باقر(ع) فرمود: خداى عز و جل ملایم است و ملایمت را دوست دارد، و پاداشى که به ملایمت میدهد به خشونت و سختگیرى نمیدهد. (کافی ج2، ص119) و مهم ترین حکم عقلی در تعامل با مردم است: «واعْلَم أنَّ رأسَ العَقْلِ بعْدَ الإیمانِ باللَّهِ عز و جل مُدارَاةُ النَّاس» بدانکه بعد از ایمان به خدا، مدارا کردن با مردم حیاتیترین جزء عقل است. (من لایحضره الفقیه ج 4، ص387) - اگرچه در همین سیاق احادیثی چون رَأْسُ الْعَقْلِ بَعْدَ الْإِيمَانِ بِاللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ التَّحَبُّبُ إِلَى النَّاسِ (الخصال، ج1، ص16) و رَأْسُ الْعَقْلِ بَعْدَ الْإِيمَانِ بِاللَّهِ التَّوَدُّدُ إِلَى النَّاسِ وَ اصْطِنَاعُ الْخَيْرِ إِلَى كُلِّ بَرٍّ وَ فَاجِرٍ (عیون اخبار الرضا علیه السلام، ج2، ص35) نیز آمده است. تحبب و تودد به معنای مهربانی ورزیدن است که در قرابت زیادی با مدارا در مصداق دارد. -
📚 وسائل الشیعة، کتاب الحج، أبواب أحکام العشرة و السفر و الحضر، باب استحباب حسن المعاشرة و المجاورة و المرافقة
💠 https://eitaa.com/ahadith_ejtemai