eitaa logo
اهالی کتاب
996 دنبال‌کننده
1.7هزار عکس
731 ویدیو
35 فایل
💠کارگروه کتاب جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی یزد💠 📚ترویج گفتمان کتابخوانی باتوجه به بیانات امام خامنه ای در مورد ضرورت ایجاد فرهنگ مطالعه در بین "عموم مردم" 🏠میدان شهیدبهشتی٫خیابان شهیدرجائی،بن بست دوم «خانه کتاب» 👨‍💻ارتباط باما: @mohammad_liryaee
مشاهده در ایتا
دانلود
•| ﷽ |• 💠سال ۱۳۷۶ سردار سلیمانی فرمانده سپاه قدس بود. برای همین باید برای زندگی به تهران می رفت. سردار خانه ای که در کرمان داشت را برای جلسه های عزاداری وقف کرد. اسم آن را هم گذاشت بیت الزهرا؛ یعنی خانه حضرت زهرا سلام الله علیها.💠 😋 😎 ❣ ╔═ 📚⚘ ═══════╗ 📕 @ahaliketab | اهالی کتاب ╚════════════
•| ﷽ |• 💠قاسم به مغازه ها و رستوران های زیادی سر زد تا به او کار بدهند. صاحب یک رستوران به او گفت:《مگر درس نمی خوانی؟ چرا میخوای کار کنی؟》 گفت:《درس می خوانم، اما چون پدرم بدهکار است می خواهم کار کنم و مزدم را به او بدهم.》💠 😋 ❤️ 📚 ╔═ 📚⚘ ═══════╗ 📕 @ahaliketab | اهالی کتاب ╚════════════
•| ﷽ |• 💠سردار سلیمانی از کودکی با نماز آشنا شد و هیچ‌گاه آن را رها نکرد. او می دانست کسی که نماز نخواند، فریب شیطان را می خورد و جهنمی می شود. او می‌دانست بهترین چیزی که امام زمان(عج) را خوشحال می کند، نماز است. برای همین، هم خودش نماز می خواند و هم دوست داشت دیگران بخوانند.💠 😋 ❤️ 📚 ╔═ 📚⚘ ═══════╗ 📕 @ahaliketab | اهالی کتاب ╚════════════
•| ﷽ |• 🏴 شهادت مظلومانه دهمین وصی اختر آسمان امامت و ولایت، حضرت امام علی النقی الهادی(علیه السلام) تسلیت باد. 💠سردار در سخنرانی اش قسم خورد که اگر کسی امام خامنه‌ای را قبول نداشته باشد و از او اطاعت نکند، جهنمی می شود. خودش می گفت:《من بدون اجازه آقا آب هم نمیخورم.》 سردار سلیمانی همیشه از آقا اطاعت می کرد.💠 😋 ❤️ ❤️ 📚 ╔═ 📚⚘ ═══════╗ 📕 @ahaliketab | اهالی کتاب ╚════════════
•| ﷽ |• 💠بعد از سلام و احوالپرسی، دکترها و پرستارها دور سردار جمع شدند تا عکس یادگاری بگیرند. همه آمده بودند و با لبخند منتظر گرفتن عکس بودند. اما ناگهان سردار سرش را برگرداند و به نظافتچی که سالن را نظافت می کرد اشاره کرد. سردار او را صدا کرد و گفت:《شما هم در عکس یادگاری ما باشید.》💠 😋 ❤️ 📚 ╔═ 📚⚘ ═══════╗ 📕 @ahaliketab | اهالی کتاب ╚════════════
•| ﷽ |• 💠محمد و ایلیا کنار سردار نشستند و شروع کردند به حرف زدن. بچه ها گفتند:《 ما هم دوست داریم بیاییم سوریه و شهید بشویم.》 حاج قاسم گفت:《 نه، شما فقط باید درس بخوانید تا بدانید پدرتان برای چه شهید شد. وقتی خوب درس خواندید و بزرگ شدید، آن وقت اگر شهید شدید اشکالی ندارد.》💠 😋 ❤️ 📚 ╔═ 📚⚘ ═══════╗ 📕 @ahaliketab | اهالی کتاب ╚════════════
•| ﷽ |• 💠سریع به میدان جنگ رفت و فرماندهی سرباز های عراقی را به دست گرفت. بعد از چند ساعت داعشی ها عقب نشینی کردند. مدتی بعد یک فرمانده داعش دستگیر شد. از او پرسیدند:《شما که نزدیک بود ما را شکست بدهید، پس چرا عقب نشینی کردید؟》 فرمانده داعشی گفت:《همین که فهمیدیم حاج قاسم به کمک شما آمده، روحیه سرباز های ما به هم ریخت و مجبور شدیم عقب‌نشینی کنیم.》💠 😋 ❤️ 📚 ╔═ 📚⚘ ═══════╗ 📕 @ahaliketab | اهالی کتاب ╚════════════
•| ﷽ |• 💠مراسم که تمام شد، سردار صدایش کرد. با مهربانی گفت:《برادرم، عزیزم، مؤدب ننشستی و نظم را رعایت نکردی. جلسه رسمی بود و ما از تهران سخنران دعوت کرده بودیم. طبق قانون من باید شما را تنبیه کنم، اما اگر شما سوره های جزء ۳۰ قران را حفظ کنی، تنبیهت نمی کنم.》💠 😋 ❤️ 📚 ╔═ 📚⚘ ═══════╗ 📕 @ahaliketab | اهالی کتاب ╚════════════
•| ﷽ |• 🏳 ولادت حضرت امام محمد تقی (علیه السلام) 🇮🇷 و آغاز ایام الله دهه فجر انقلاب اسلامی مبارک باد. 💠برای بچه‌ها صحبت کرد و گفت:《 از اینکه شما ورزش میکنید، خوشحال هستم. یک نوجوان باید همیشه اهل ورزش باشد تا بتواند در آینده برای کشورش مفید باشد. اگر ورزش نکنید، تنبل می شوید. آدم تنبل هم همیشه در کارهایش شکست میخورد.》💠 😋 ❤️ 📚 🇮🇷 🏳 ╔═ 📚⚘ ═══════╗ 📕 @ahaliketab | اهالی کتاب ╚════════════
•| ﷽ |• 💠سال ۸۵ که سردار معروفی می خواست به مکه برود، برای خداحافظی پیش حاج قاسم رفت. سردار سلیمانی و سردار معروفی چند دقیقه‌ای با هم صحبت کردند. موقع خداحافظی سردار دوستش را بغل کرد و بوسید. وقت رفتن هم دست گذاشت روی شانه دوستش و گفت:《حسین، همین که چشمت به خانه خدا افتاد از او بخواه که من در راهش تکه تکه شوم و به شهادت برسم.》💠 😋 ❤️ 📚 🇮🇷 ╔═ 📚⚘ ═══════╗ 📕 @ahaliketab | اهالی کتاب ╚════════════
•| ﷽ |• 🏳 ولادت باسعادت حضرت امیرالمومنین، امام علی(علیه السلام) و روز پدر مبارک باد. 💠دوست سردار خیلی سریع مقداری علوفه تهیه کرد و در چند جای کوه کنار پادگان قرار داد. بعد از ظهر دوباره سردار سلیمانی زنگ زد و پرسید:《برای آهوها علوفه گذاشتی؟》 دوستش گفت:《دستورتان اطاعت شد و آهوها برایتان دعا می کنند، اما یک سوال: شما چطور وسط میدان جنگ، به فکر آهوهای کنار پادگان هستید؟》 سردار گفت:《من خیلی به دعای خیر آنها اعتقاد دارم.》💠 😋 ❤️ 📚 🇮🇷 💚 💜 ╔═ 📚⚘ ═══════╗ 📕 @ahaliketab | اهالی کتاب ╚════════════
•| ﷽ |• 💠مادر سردار سلیمانی در بیمارستان بستری شد. یک شب سردار برای دیدنش به بیمارستان رفت. بعد به اطرافیان گفت:《همه بروید خانه. امشب خودم کنار مادرم می مانم.》سردار آن شب تا صبح کنار مادرش ماند. بدن مادر خیلی ضعیف شده بود. سردار نگاهی به رنگ پریده مادرش کرد و زد زیر گریه. بعد هم همینطور که گریه می کرد رفت و پایین تخت نشست.💠 😋 ❤️ 📚 🇮🇷 ╔═ 📚⚘ ═══════╗ 📕 @ahaliketab | اهالی کتاب ╚════════════
•| ﷽ |• 🏴 سالروز وفات حضرت زینب کبری سلام‌الله علیها تسلیت باد. 💠 گفت:《دشمن جرئت نداشت رودررو با حاج عماد بجنگد، برا همین با بالگرد ماشینش را زدند. پسرش جهاد مغنیه هم همینطوری شهید کردند.》چشم های سردار پر از اشک شد و گفت:《عمو، من امروز آمده ام زیارت امام رضا(علیه السلام) تا شهادت نامه ام امضا شود. دعا کن من هم مثل حاج عماد و پسرش شهید شوم.》💠 😋 ❤️ 📚 💔 😭 🇮🇷 🏴 ╔═ 📚⚘ ═══════╗ 📕 @ahaliketab | اهالی کتاب ╚════════════
•| ﷽ |• 💠در مسافرت به کشور روسیه، به کاخ رئیس جمهورشان رفتم. آنجا منتظر رئیس جمهور روسیه بودم تا بیاید و با هم صحبت کنیم. قبل از آمدن رئیس جمهور، اذان شد. من هم بلند شدم، اذان و اقامه گفتم و همانجا نمازم را خواندم. همه داشتند من را نگاه می کردند. بعد از نماز پیشانی ام را بر مهر گذاشتم و حسابی از خدا تشکر کردم. گفتم:《خدایا شکرت، یک روز در این کاخ برای نابودی اسلام نقشه می کشیدند، اما الان من در اینجا نماز میخوانم.》💠 😋 ❤️ 📚 💔 😭 🇮🇷 ╔═ 📚⚘ ═══════╗ 📕 @ahaliketab | اهالی کتاب ╚════════════