eitaa logo
❤آهنگ مازنی❤
80.6هزار دنبال‌کننده
2.1هزار عکس
7.8هزار ویدیو
15 فایل
🌷مدیر تبلیغات @seyyedzs کانال تبلیغات👇🌷 http://eitaa.com/joinchat/2125725703C6cd4a9af27
مشاهده در ایتا
دانلود
4_5807439032853994423.mp3
2.46M
زنده یاد خوشرو🎤 بی تو 🎶 http://eitaa.com/joinchat/4133748740Cd94d26b1b4 🌸🍀کانال آهنگ مازنی🍀🌸 بزرگترین کانال مازندرانی در ایتا
4_5764846967460991169.mp3
43.05M
آلبوم کامل آهنگ های فیلم محمد رسول الله (کارگردان : مصطفی عقاد) Hegira Building The First Mosque The Sura Presence Of Mohammad Entry To Mecca The Declaration The First Martyrs Fight Spread Of Islam Broken Idols The Faith Of Islam ماه فروماند از جمال محمد سرو نباشد به اعتدال محمد قدر فلک را کمال و منزلتی نیست در نظر قدر با کمال محمد وعده ی دیدار هر کسی به قیامت لیله ی اسری شب وصال محمد آدم و نوح و خلیل و موسی و عیسی آمده مجموع در ظلال محمد عرصه ی گیتی مجال همت او نیست روز قیامت نگر مجال محمد وآنهمه پیرایه بسته جنت فردوس بو که قبولش کند بلال محمد همچو زمین خواهد آسمان که بیفتد تا بدهد بوسه بر نعال محمد شمس و قمر در زمین حشر نتابد نور نتابد مگر جمال محمد شاید اگر آفتاب و ماه نتابند پیش دو ابروی چون هلال محمد چشم مرا تا به خواب دید جمالش خواب نمی‌گیرد از خیال محمد سعدی اگر عاشقی کنی و جوانی عشق محمد بس است و آل محمد ظلال: سایه ♡بو:شاید نعال:کفشها http://eitaa.com/joinchat/4133748740Cd94d26b1b4 🌸🍀کانال آهنگ مازنی🍀🌸 بزرگترین کانال مازندرانی در ایتا
4_5764846967460991155.mp3
4.3M
حامد زمانی🎤 محمد(ص) 🎶 http://eitaa.com/joinchat/4133748740Cd94d26b1b4 🌸🍀کانال آهنگ مازنی🍀🌸 بزرگترین کانال مازندرانی در ایتا
✾࿐༅🍃🌸🍃༅࿐✾ چهار شنبه🌞 🖼 ۲۲ کرچ ماه ۱۵۳۵   تبری ۲۲ شهریور     ۱۴۰۲ شمسی ۱۳ سپتامبر    ۲۰۲۳میلادی ۲۷ صفر ۱۴۴۵قمری 🎶 http://eitaa.com/joinchat/4133748740Cd94d26b1b4 🍀کانال آهنگ مازنی🍀 بزرگترین کانال مازندرانی در ایتا
4_5976674024355279301.mp3
2.33M
عباد محمدی 🎤 غریبِ یار (امام رضا ع) 🎶 http://eitaa.com/joinchat/4133748740Cd94d26b1b4 🌸🍀کانال آهنگ مازنی🍀🌸 بزرگترین کانال مازندرانی در ایتا
4_5767098767274676073.mp3
6.98M
محمد علی قاسمی🎤 دلِ بی قرارم 🎶 http://eitaa.com/joinchat/4133748740Cd94d26b1b4 🌸🍀کانال آهنگ مازنی🍀🌸 بزرگترین کانال مازندرانی در ایتا
http://eitaa.com/joinchat/4133748740Cd94d26b1b4 🌸🍀کانال آهنگ مازنی🍀🌸 بزرگترین کانال مازندرانی در ایتا
4_5767098767274676087.mp3
3.8M
احمد نیکزاد🎤 مه جانِ دلبر 🎶 http://eitaa.com/joinchat/4133748740Cd94d26b1b4 🌸🍀کانال آهنگ مازنی🍀🌸 بزرگترین کانال مازندرانی در ایتا
❤آهنگ مازنی❤
به نام مناسب ترین واژه ها به رسم محبت به نام خدا سخنرانی لباس آماده شد خیاط پیامک داد که بیا ببر من
به نام خداوند مهمان نواز خداوند بخشنده ی بی نیاز سخنرانی این سخنی که میخوام براتون عرض کنم خودمم تازه اولین باره شنیدم 😜 ایام دانشجویی گفتم کار کنم بلکه بتونم زودتر به اهداف درازمدتم برسم با داداش خانمم زدیم تو کار خرید و فروش دمپایی البته فقط در خرید موفق بودیم خانمم که تازه شروع زندگیمون بود همون اول گفت دق دکت فروش دمپایی کار تو نیست گفتم خانم دمپایی همه ش نیمکیلو هم نمیشه چوکشی نیست که سخت باشه گفت اَی ویمّه تره آقا وره که گفت گردن رگ شد اتا گت موزی دار اندا گفتم ببینیم و تعریف کنیم برادر خانم و یکی از خواهرزاده هاشو ریسه کردیم و گفتیم بریم ساری راهبند هم فروشش خوبه هم اگه جایی مشکل خوردیم باجناق هست مثل شیر ژیان(اون ژیان نه ها😜 ژیان یعنی خشمگین) خالاصه یه وانت در بست گرفتیم دو هزار تومن رسیدیم راهبند آهاهاهاهاهاها آدم زینّه چه خبر بود چو به زمین نمیومد تا بساط کنیم ۱۰ جفت فروختیم گفتیم حیف که موبایل اختراع نشد وگرنه زنگ میزدیم یه تریلی دمپایی بیارن تو ده دقیقه ۱۵۰۰ تومن سود کردیم و حساب کردیم ساعتی ۹ هزار تومن و ۱۰ ساعت ۹۰ هزارتومن تو یکماه دو و هفتصدمیشه راحت یه وانت میخریدیم و یه خونه همون لحظه تصمیم گرفتم از دانشگاه انصراف بدم و حرف اضافه زدن دانشگاه رو با محتویاتش بخرم 😂 آقا سر فروش یازدهمین جفت دمپایی طرف پرسید دادا دمپایی چند گفتیم ۳۵۰ تومن گفت چقدر گرون گفتیم سیصد بردار خیرشو ببینی گفت ۲۵۰ میدین گفتیم وردار امروز رو حال خوشیم که دمپایی رو پرت کرد طرف جوب و یه لگد به بساطمون زد که صدتا دمپایی رفت رو هواااا گفتیم دادا ما که باهاتون کنار اومدیم چرا عصبانی میشی گفت میدونی اجاره ی مغازه یعنی چی میدونی عوارض شهرداری یعنی چی میدونی چک یعنی چی منم به شوخی گفتم میدونی پیاده بری با وانت برگردی یعنی چی که دیدم چو مه پِکت چمر کرد گفتم داداش وقتی گفتمان هست دعوا چرا یکی از ریش سفیدا اومد جلو و گفت جمع کنید و دعا کنید مهران نرسه گفتیم مهران رجبی 😜 گفت الان بُلبُلی ولی دو دقیقه ی بعد بیصتا کَوِز میشی آقا مره برخورد ولی دیدم همه ساکت شدن و گفتن مهران پلنگ داره میاد 😱 گفتم داستانش چیه گفت چِکش بخاطر دستفروشها برگشت خورده و الان با وثیقه اومد بیرون برادر خانمم گفت خوب اونم ارزون بفروشه ما نهایت دو سه ماه هستیم میریم درصد هم بخواد میدیم اصلا ببینم حرف حسابش چیه دامادم اینجا مغازه داره گفتن کدوم فروشگاه گفتیم پوشاک ناصر گفتن بد کِپِری رو سم زدین اون خودش حامیِ مهرانه و عصبانی تره 😡 دیگه زنگ هم نزدیم 😔 مهران اومد ولی تو نگو مهران بگو پلنگ زخمی بگو گریزلی مگه بشر اتنده درشتی هم میشه آهاهاهاهاها لینگ بنه بود سر تو آسمون یک لحظه همه جا سایه شد فکر کردیم هوا ابری شد تو نگو سایه ی مهران خان بود چنان برغض هم بود که صورتش مثل یه وشته کل قرمز بود به برادر خانمم گفتم داداش بریم گفت تازه سایه شد کجا بریم گفتم داداش سایه نیست مهرانه البته مهران خان خیلی بزرگواری کرد و یکی دو ساعت که مارو گوروش کرد گفت دم در بازار بساط نکنید برید روبروی بازار رفتیم روبرو ولی مگه آدم پر میزد ملیجه هم پر نمیزد خواهر زاده رو فرستادیم دم ورودی بازار که مثل توپخونه ی تهران که میگفتن نوار جدید داریم 😝 اونم یواش بگه دمپایی ارزون داریم اونور بازار نگو عدل زیر گوش مهران گفت دمپایی ارزون آقا یه لحظه دیدیم خواهرزاده ی عزیزِ خانم داره پرواز میکنه میاد گفتیم به به خرزا جان پر بزن سمسکنده سر بزن خرزا عصبانی تر از مهران گفت جمع کنید که مهران داره میاد آقا جمع کردیم و رفتیم یه ناهار سه نفره زدیم دو هزار و دویست تومن و کل فروش اون روز با سودش هزینه ی رفت و برگشت شد و پول غذارو از کیسه دادیم خواهر زاده هم غروبش گفت حقوقم چی که من و برادر خانمم مثل مهران پلنگ گوروشش کردیم و تامام ارادتمند شما دوستان -سید