eitaa logo
❤آهنگ مازنی❤
@ahangmazani
79.6هزار دنبال‌کننده
2.1هزار عکس
8هزار ویدیو
15 فایل
🌷مدیر تبلیغات @seyyedzs کانال تبلیغات👇🌷 http://eitaa.com/joinchat/2125725703C6cd4a9af27
مشاهده در ایتا
پرسش‌ها
قوانین
داغ‌ترین‌ها
چندسکویی
پیوستن
❤آهنگ مازنی❤
79.6هزار دنبال‌کننده
دانلود
مطالب قبلی
❤آهنگ مازنی❤
13.23M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌺برارتِه خوندنی هِی شِه نَوابه 🌺یه روز بی تِه مِه دل تِسّه کِبابه 🌺من کوهی هَسّمه خامبه بورم کو 🌺تِه دَسِ او  دِلبَر  مِسّه  سرابه ✍️داداشی-درازکلا @AHANGMAZANI❤️
1 مشاهده
❤آهنگ مازنی❤
4_5967438195401441393.mp3
2.09M
علیرضاباباجانی🎤 ویس جدید و دلنشین😍 @AHANGMAZANI❤️
1 مشاهده
❤آهنگ مازنی❤
4_5967438195401440844.mp3
3.06M
سمیع الله نکایی🎤 بابا لیلی گرفتارشدم🌱 @AHANGMAZANI❤️
16.3هزار مشاهده
❤آهنگ مازنی❤
هدایت شده از 🎵مجله ی شمالی🎵 گلستان ،مازندران و گیلان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
برای ما میخونه ها😍😍😍 https://eitaa.com/joinchat/2125856775Cc4faf1e3b9 ┅────💞────┅ 👌🌷تو ایتا🌷👌 ┅────💞────┅
26هزار مشاهده
❤آهنگ مازنی❤
❤آهنگ مازنی❤
به نام خالق دریا و بیشه به امرش هر بهار روید ونوشه سخنرانی طنز بالاخره رفتیم جنگل و با کمک اقوام ا
به نام خدایی که جان آفرید سخن گفتن خوب در زبان آفرید سخنرانی طنز گفته بودم که سر تقسیم دعوا شد؟ آره چه دعوایی ولی به خیر گذشت و من با دست شکسته آروم یه گوشه نشستم و به بسته ها دقت میکردم دیدم تو یک پلاستیک دودگرفته ی پاره پوره چهارتا بسوته نون و دو سه تیم گردوی کوج و چارتا پر سبزی چپونده شده و یه گوشه پرت شده گفتم خانمی گفت ناخشی گفتم هنوز دعوا داری ؟ دعوا که تموم شد گفت خا بگو دردت چیه گفتم اون پلاستیک رو برای کی در نظر گرفتی گفت شه جانِ شیمار سّه گرفتم مگه چیه گفتم زیاده یجوری تقسیم نکنی کم بیاد گفت نه حواسم هست همینجور داشتم تماشا می نمودم که دیدم یه پلاستیک دسته دار و نو که از بس توش وسیله ریخت غبغبش دراومده بود و عنقریب بود که بترکه گفتم عزیزه این برای کیه گفت هیچی دتا و لاب نون ریختم برای مادرم گفتم احسنت دتا و لاب اینه؟ گفت حسادت نکن مادرت کوه فامیل داره براش میدن و حتما هم میفرسته برای دخترجانش ولی مادر من چی؟ گفتم موی بلند ناخن دراز گفت دهانت را آب بکش با مادرم شوخی نکن گفتم چشم گفت مادرم از هیچی شانس نداشت از داماد هم شانس نیاورد گفتم ولی ماشاالله یه جین دختر زیبا و خوش اخلاق به جامعه تحویل داد لب لب خنده کرد و گفت اینجارو راست گفتی گفتم برای خواهرت نگرفتی؟ گفت اون اولی برای خواهرمه الهی ونه خواخر بمیره مگه میشه غریب خواخر یادم بره گفتم غریب تندرست باشه ولی بنظرم زیاده آقا اینو من نگفتم و کورشیطون گفت با عصبانیت گفت چی شیه چشات داره درمیاد دوتا نون خشک بیشتر نیست که گفتم گردو چی؟ گفت سه تیم گردو هم گذاشتم گفتم سبزی چی گفت تو پلاستیک جا نشد ریختم تو کیسه گفتم برای ما همینقدر موند گفت نه هنوز برای گَت خواخر و میِنترین خواخر نگرفتم بعد کمی فکر کرد و گفت کمه اون سهم مادرتو بده یکی دوتا گردو ازش وردارم گفتم خانم کلا تو اون پلاستیک یکی دوتا گردو هست پلاستیک خالی ببریم برای مادرم گفت راست گفتیا کمه زشته بده من فکر کردم میخواد توش گردو بذاره گرفت خالی کرد و گفت برای مادرت انشاالله سری بعد که رفتیم میگیرم گفتم ته خنابدون خالاصه خونه مون شده بود عین مش فضِل جینگاسر گفتم خانم اینارو چجوری به دستشون برسونیم گفت تو زحمتشو میکشی گفتم شوخی میکنی یکی در یمین یکی در یَسار ی 😄 مگه میشه ماشین هم نداریم گفت تو از داشته هات بگو 😡 چی داری که ماشین نداری گفتم یه خانم مهربون و بی نهایت حوری وش دوباره خندید ولی رفت تو فکر و گفت حوری کیه گفتم به همون الیمایی که دست توئه من تو زندگیم حوری نمیشناسم گفت الان وسیله هارو میبریم یا زنگ بزنم اونا بیان به حساب سرانگشتی دیدم اگه تا بندرعباس پیاده برم و برگردم بصرفه تره تا به بیست نفر شام و ناهار بدیم گفتم پاشو بریم که دیر شد نشون به اون نشون که اونسال ما نه الیما خوردیم و نه رز نون برای ما موند و حتی برای یکی مونده به خواهر وسطیش از بازار گردو خریدیم و خانم شاد و خوشحال بود و من غمگین افسرده و تا سه سال اسم خاله رو می شنیدم اشکام سرازیر میشد و زار زار گریه میکردم به گوش خاله م رسید گفت من میدونستم این خواهرزاده ام منو خیلی دوست داره و خیلی دلنازک و مهربونه 😝 پایان ارادتمند شما -سید
15.9هزار مشاهده