برنامه.pdf
148.4K
#پیام_اردو
🔖برنامه اردوی معرفتی تشکیلاتی "مثل خمینی"
✅ رفقایی که در اردو حاضر هستند برنامه را مطالعه بفرمایند.
╭━━⊰ ❀ 🌕 ❀ ⊱━━╮
@ahd_ba_khomeini
╰━━⊰ ❀ 🌿 ❀ ⊱━━╯
🌀 مراسم تکریم از امام جمعه اهواز 🌀
در اردوی معرفتی_تشکیلاتی "مثل خمینی"
┄┄┄┅•••==✧؛❁؛✧==•••┅┄┄┄
📝 به همراه نامه #تجلیل مسئولان حوزه علمیه قم و مدیران مدارس علمیه
🗓 دوشنبه ۱۶ مرداد، ساعت ۱۴:۳۰
🔘 مکان: شهر مقدس قم، مدرسه علمیه سجادیه دستجرد
╭━━⊰ ❀ 🌕 ❀ ⊱━━╮
@ahd_ba_khomeini
╰━━⊰ ❀ 🌿 ❀ ⊱━━╯
May 11
#گزارش_اردوی_مثل_خمینی
💠 نشست معرفتی #حجت_الاسلام_عابدینی
"استاد حوزه و دانشگاه"
پیرامون هویت طلبگی و ضرورت کار تشکیلاتی
🔻کاری که امام کرد، آرزوی انبیاء بود حضرت موسی با تمام عظمت حتی بعد از غرق شدن فرعونیان نتوانست این کار را انجام دهد چرا که قومش دچار تفرقه شدند و از حضرت تبعیت نکردند.
🔻«و کأیّن من نبی قاتل معه ربیون کثیر»
یعنی عده ای که آماده اند برای جان فشانی در راه اهداف نبی. ربیون اهداف نبی و امام را ابراز میکردند و در صحنه مطرح میساختند.
🔻امروز ربیون امام چه کسانی هستند؟ در نگاه نظامی میرویم سراغ سپاه و بسیج. در نگاه دیگر میرویم سراغ روحانیت، امام(ره) رِبّی امام زمان(عج) بود و ما طلبه ها باید ربّیون امام(ره) باشیم.
🔻اگر حوزه ها جزو ربیون امام و رهبری هستند حرکتشان باید جمعی باشد نه فردی، ثانیا باید اظهار داشته باشند و ثالثا حیث اینها حیث اطاعت از خداست اطاعت از ولی بخاطر اطاعت از خداست.
🏷 مشروح سخنان ایشان را
در سایت خانه طلاب جوان مشاهده فرمایید.
⏳ با ما همراه باشید...
╭━━⊰ ❀ 🌕 ❀ ⊱━━╮
@ahd_ba_khomeini
╰━━⊰ ❀ 🌿 ❀ ⊱━━╯
#گزارش_اردوی_مثل_خمینی
#مشق_روایت
📌روایت هنرمندعزیز، برادر سید هادی قادری از اردوی مثل خمینی
⏳ با ما همراه باشید...
╭━━⊰ ❀ 🌕 ❀ ⊱━━╮
@ahd_ba_khomeini
╰━━⊰ ❀ 🌿 ❀ ⊱━━╯
#گزارش_اردوی_مثل_خمینی
#مشق_روایت
بسم الله الرحمن الرحیم
▪️سر ظهر است. توی مسیر به این فکر می کنم این بار "مثل خمینی" را چطور روایت کنم و از چی بگویم. چیزی به ذهنم نمی رسد. ماشین را میدان روح الله پارک می کنم و تا فیضیه پیاده راه می افتم. هرچه میروم نمی رسم. انگار گرما مسیر را کشدارتر کرده. به میدان آستانه می رسم. در فیضیه بسته است. شک می کنم گوشی را در می آورم و ساعت افتتاحیه را چک می کنم. اشتباه نکردهام. راه در دیگر فیضیه را می گیرم.
▪️مینشیند کنارم. دوستش دارم. ساده و عمیق است. میپرسد می خواهی بنویسی؟! با لبخند جوابش را میدهم. بعد می گوید لابد الانم داری محتوای رواییت را جمع می کنی؟! جویده نجویده جوابش را می دهم. بعد می آید و می نشیند روبرویم و با حرارت می گوید حتما از زاویه نگاه حزب الله روایت کن. بعد توضیح می دهد که حزب الله وسط میدان دارد هزینه می دهد. دارد تلاش می کند و هر کاری از دستش بر می آید، کوتاهی نمی کند. می پرسم چه ارتباطی به مثل خمینی دارد؟! میگوید: مخرج مشترکشان یکی است. از شیش گوشه مملکت کوبیدهاند تا توی دوره شرکت کنند؛ هزینه دادن ویژگی مشترک امت امام است.
سید همینطور با حرارت برایم توضیح می دهد. میگوید من یک سال است که در متن همین حرفها هستم و میبینم حزب الله چه خون دلی می خورد. نگاه می کنم به موهای روی سرش، تارهای سفید نظرم را جلب می کند. حالا دارد توضیح می دهد که برای فلان بند از لایحه با چه دردسری تا کجای مرکز پژوهش ها رفته و با چه بدبختی خودش را به فلان مسئول رسانده تا حرفش را به گوش او برساند. دیگر صدایش را نمی شنوم. حواسم به حرکات دستش است که عادت دارد مدام آنها را روی قلبش بگذارد. زل زدهام توی چشم هایش. دلم می خواهد فدایش شود.
▪️از پله ها پایین می روم تا وارد مسجد فیضیه میشوم. یاد اولین باری که از این پله ها پایین میرفتم می افتم. محرم بود، سال دوم سوم دانشگاه. رفته بودم حرم. بعد از زیارت راهم را کج کردم و وارد فیضیه شدم. به این فکر می کنم آن هیئت و آن مراسم فیضیه جرقه ای بود برای طلبه شدنم. پله ها تمام می شوند. کفشم را میکَنم و یک گوشه رهایش می کنم. وارد مسجد که میشوم، رضا پشت میکروفون ایستاده. انگار چشمش افتاده به طلبه های بشاگردی بعد از بچهها سوال می کند از کدام شهرها آمده اند. از بین جمعیت صدا بلند می شود: تبریز! ارومیه، بم، یک نفر هم صدایش به گوش رضا نمی رسد رضا با دست اشاره می کند که کجا؟! طلبه جوان صدایش را به او می رساند که شیراز.
▪️محمدِ استاد می رود بین طلبه ها بعد میکروفنش را قطع می کند تا بچه ها دورش حلقه بزنند. دقیق نمی دانم چی، اما دانشگاه، هنر خوانده. اولین بار شهید آورده بودند مدرسه معصومیه، آنجا دیدمش. شهید وسط مسجد بود و بچهها هرکدام یه طور محزونی پخش شده بودند توی مسجد. او را نمی شناختم اما توجهم را جلب کرد. از در که وارد شد بدون توقف راهش را کشید سمت شهید، چند ضربه به تابوت زد بعد تابوت را بوسید و راهش را گرفت و برگشت. نمی دانم چرا آن تصویر در ذهنم ثبت شد. نه - ده سالی گذشت تا با هم همکار شدیم. اما حالا هم همان است. بی تکلف و بدون آقاجون بازی. با یک فرم نمایشی تاریخ فیضیه را میگوید. حالا حلقه دور ممد تنگتر شده. می گوید امام فیضیه را تازه بعد از کشتار زنده کرد؛ به فیضیه حیات داد. حرفهایش برایم جدید است. می گوید امام ماموریت جهاد تبیین را به طلبه ها داد تا فیضیه را روایت کنند. فیضیه شد کربلا و طلبه ها شدند راوی آن . مثل زینب سلام الله.
#زینب_تُعلمنا
✍ نویسنده: محمد صالحی
🌐 @talabenegasht
⏳ با ما همراه باشید...
╭━━⊰ ❀ 🌕 ❀ ⊱━━╮
@ahd_ba_khomeini
╰━━⊰ ❀ 🌿 ❀ ⊱━━╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#محتوای_اردو
🌀 حوزه ها کاری جز سیاست ندارند
🔶سخنرانی #آیت_الله_اراکی در افتتاحیه دوره"مثل خمینی"
🔰ائمه و رسولان الهی و به تبع حوزه های علمیه به شهادت آیات متعدد قرآن کاری جز سیاست ندارند، این همان «الاسلام هو الحکومة» است که حضرت امام در کتاب البیع فرمودند.
مشروح سخنان در "سایت خانه طلاب جوان"
⏳ با ما همراه باشید...
╭━━⊰ ❀ 🌕 ❀ ⊱━━╮
@ahd_ba_khomeini
╰━━⊰ ❀ 🌿 ❀ ⊱━━╯
#گزارش_اردوی_مثل_خمینی
💠 سخنرانی#حجت_الاسلام_موسوی
"امام جمعه محترم اهواز"
🔻در رامهرمز میخواستیم مصلی بسازیم. وقتی مردم میدیدند امام جمعه خودش وسط میدان است، میآمدند، کمک میکردند، پول میدادند. بین مردم بودن و از احوال مردم سوال کردن، پرس و جو کردن بسیار اثرگذار است.
🔻استاد ما آقای راستی کاشانی میفرمودند تا زمانی که در حجرهها هستید، روی خودتان کار کنید. مظاهر دنیا همه آتش زیر خاکستر است. طوفان که بیاید مشخص میشود.
🔻طلبه بیسواد و غیر مهذب هم به درد ما نمیخورد. اگر شما در شهری منبر و محراب داشتید و عالمتر از شما وارد شهر شد و شما منبر و محراب را به او تحویل دادید، معلوم میشود اخلاص دارید. ماها باید برخی از مباحات را ترک کنیم تا بتوانیم محرمات را ترک کنیم.
🔰بعد از پایان نشست، به جهت پاسداشت مقام روحانیت خدمتگذار به مردم و انقلاب از زحمات چندین ساله ایشان در مواقف مختلف انقلاب اسلامی تجلیل و نامه مسئولان حوزههای علمیه و مدیران مدارس سراسر کشور قرائت شده و لوح تقدیری از جانب خانه طلاب جوان به ایشان تقدیم گردید.
#تکریم
🏷 مشروح سخنان در "سایت خانه طلاب جوان"
⏳ با ما همراه باشید...
╭━━⊰ ❀ 🌕 ❀ ⊱━━╮
@ahd_ba_khomeini
╰━━⊰ ❀ 🌿 ❀ ⊱━━╯