لبیک یا حسین:
⁉️ متن #شبهه:👇👇👇
#آنگلا_مرکل، صدر اعظم آلمان او حرفی زد که هیچ مسلمانی نتوانست جوابش را بدهد: #هند و #چین نزدیک به 2/5 میلیارد نفر جمعیت دارند صد و پنجاه خدا و هشتصد عقیده متفاوت دارند و در صلح زندگی می کنند! #مسلمانها یک #خدا و یک #پیامبر، یک دین و یک کتاب دارند، ولی خیابانهایشان سرخ شده به خون یکدیگر! قاتلش می گوید: الله اکبر! مقتول هم می گوید: الله اکبر! و کشته های دو طرف #شهید نامیده میشوند. و این درد است که متوجه نشدیم دین چیست!
✅ پاسخ:👇👇👇
🔸 بعد از بررسی ها، مشخص شد این پیام توسط فارسی زبانان به آنگلا مرکل نسبت داده شده است، چرا که این متن، معادل انگلیسی ندارد، و اگر هم داشته باشد، آنگلا مرکل، گوینده آن نبوده است. این مساله، با دقت در ادبیات متن نیز مشخص می شود. عبارت هایی چون الله اکبر گفتن مسلمانان و یا شهید گفتن طرف مقابل، و ... که مشخص می کند، گوینده این سخن و یا نویسنده آن، یک فارسی زبان اسلام گریز است.
🔸 کشور هند نزدیک به 1.2 میلیارد جمعیت دارد، در کشور هند، 7 دین کلی وجود دارد، که در این میان، هندوئیسم، اسلام و مسیحیت و البته سیک، جزء ادیان بالای یک درصد هستند و الباقی، زیر یک درصد طرفدار دارند. فساد در این کشور، در جهان بی سابقه است؛ رتبه اول تجاوز جنسی در جهان است. این در حالی است که تجاوز جنسی، چهارمین جرم شایع در هندوستان است. در مساله قتل نیز هند، رتبه دوم را از لحاظ تعداد مقتولین بعد از برزیل در تمام دنیا داشته است. البته از لحاظ نرخ قتل نیز جزء 130 کشور اول جهان می باشد.
🔸 کشور چین با 1.3 میلیارد جمعیت، با چهار دین اصلی سر و کار دارد؛ بودائیسم، مسیحی، اسلام و بی دین. اکثریت قاطع این کشور، بی دین هستند، اما بودائیسم در این کشور، با 31 درصد، دومین مکتب فکری حاکم بر آن کشور است. البته بودائیسم، خود 10 فرقه مجزاء است، که اثر این فرقه ها، به مرور زمان از بین رفته اند و تنها سه فرقه اصلی آن اکنون در چین طرفدار دارند. کشور چین در جرم قتل، از لحاظ نرخ قتل رتبه 210 را داراست و از لحاظ تعداد مقتولین، رتبه 11 جهان را کسب کرده است.
🔻 بنابراین:
🔹 سخن منتسب شد به آنگلا مرکل، دروغ است و متعلق به ایشان نیست.
🔹 بر فرض نقل این سخن از آنگلا مرکل، این سخن کاملا از لحاظ محتوایی و آماری اشتباه است.
🔹 اختلافات بین اقوام اسلامی، اختلافات ریشه داری است و با اعتقاد به خدا وپیامبر واحد، از بین نمی رود.
🔹 جنگ ها و نزاع های بین فرقه های مختلف مسلمین ریشه اش لزوما مذهب نیست، بلکه اکثرا ریشه های جنایی و بشری دارند.
🔹 اسلام، همواره از تجاوز به حقوق دیگران و قتل و غارت نهی کرده است؛ آن را گناه بزرگی می شمارد. بنابراین نمی توان پذیرفت که این اسلام، باعث جنگ و نزاع باشد.
🔹 اینکه قاتل و مقتول هر دو خود را حق بدانند، دلیل بر حقانیت آنها نیست، چرا که با اختلاف شدیدی که دارند، حتما یکی از آنها دلایل و براهین مفید و صحیح برای خود داراست.
🔹 جوابیه مذکور، پاسخی است برای منتشران این متن، والا مسلمانان آگاه، خود پاسخگوی این متون ساده لوحانه می باشند و نیازی به پاسخگویی نیست.
#نشرحداکثری📢
➠ @shobhatfajazy◆
پیوست به کانال 👆👆👆👆
یه مقایسه بسیار عجیب
۱_ چون اون آقا اهل #مسجد هست و فلان اشتباه رو کرد، پس من دیگه مسجد نمیرم!😶
۲_ چون فلان کس که #نماز میخونه، فلان کار رو انجام داد، پس من دیگه نماز نمیخونم!😐
۳_ چون فلان خانم که #چادری هست، فلان اشتباه رو انجام داد، پس من دیگه چادر نمی پوشم!😑
*یه سوال خیلی مهم:*⁉️
۱_ چرا هیچ کس نمیگه (چون فلانی که چلوکباب می خوره، فلان اشتباه رو کرد من دیگه چلوکباب نمیخورم؟)😜🥙
۲_ چرا هیچ کس نمیگه (چون فلانی که بنز آخرین سیستم رو سوار هست، دزدی کرد ، من دیگه بنز سوار نمی شم؟)🚖
۳_ چرا هیچ کس نمیگه( چون فلان خانم #بیحجاب، فلان اشتباه رو کرد، من دیگه باحجاب میشم؟)😉
*چرا ما سریع از دین مایه میذاریم، نه از دنیا؟!*🤫
هیچ کس به غیر از #پیامبر اسلام صل الله علیه و آله و ائمه طاهرین علیهم السلام #معصوم نیست.
پس هر کسی ممکنه اشتباه کنه.(انسان ممکن الخطاست، جایز الخطا نیست).
مهر 1359 است. دو روز بود كه ابراهيم مفقود شده! براي گرفتن خبر به ستاد اسراي جنگي رفتم اما بيفايده بود.
تا نيمه هاي شب بيدار و خيلي ناراحت بودم. من از بهترين دوستم هيچ خبري نداشتم.
بعد از نماز صبح آمدم داخل محوطه. سكوت عجيبي در پادگان ابوذر حکم فرما بود.
روي خاكهای محوطه نشستم. تمام خاطراتي كه با ابراهيم داشتم در ذهنم مرور ميشد.
🔸هوا هنوز روشن نشده بود. با صدايي درب پادگان باز شد و چند نفري وارد شدند.
ناخودآگاه به درب پادگان نگاه كردم. توي گرگ و ميش هوا به چهره آنها خيره شدم.
يكدفعه از جا پريدم! خودش بود، يكي از آ نها ابراهيم بود. دويدم و لحظاتي بعد در آغوش هم بوديم.
خوشحالي آن لحظه قابل وصف نبود. ساعتي بعد در جمع بچه ها نشستيم.
🔸ابراهيم ماجراي اين سه روز را تعريف ميكرد:
با يك نفربر رفته بوديم جلو، نميدانستيم عراقيها تا كجا آمده اند. كنار يك تپه محاصره شديم، نزديك به يكصد عراقي از بالاي تپه و از داخل دشت شليك ميكردند.
ما پنج نفرهم دركنار تپه در چال هاي سنگر گرفتيم و شليك ميكرديم.
تا غروب مقاومت كرديم، با تاريك شدن هوا عراقيها عقبنشيني كردند.
دو نفر از همراهان ما كه راه را بلد بودند شهيد شدند.
از سنگر بيرون آمديم، كسي آن اطراف نبود. به پشت تپه و ميان درختها رفتيم.
🔸در آنجا پيكر شهدا را مخفي كرديم. خسته و گرسنه بوديم. از مسير غروب آفتاب قبله را حدس زدم و نماز را خوانديم.
بعد از نماز به دوستانم گفتم: براي رفع اين گرفتاريها با دقت #تسبيحات حضرت زهرا را بگوئيد.
🔸بعد ادامه دادم: اين تسبيحات را #پيامبر، زماني به دخترشان تعليم فرمودند كه ايشان گرفتار مشكلات و سختيهاي بسيار بودند.بعد از تسبيحات به سنگر قبلي برگشتيم. خبري از عراقيها نبود. مهمات ما هم كم بود.
يكدفعه در كنار تپه چندين #جنازه عراقي را ديدم. اسلحه و خشاب و نارنجكهاي آنها را برداشتيم. مقداري آذوقه هم پيدا كرديم و آماده حركت شديم. اما به كدام سمت!؟
🔸هوا تاريك و در اطراف ما دشتي صاف بود. تسبيحي در دست داشتم و مرتب ذكر ميگفتم. در ميان دشمن، خستگي، شب تاريك و... اما آرامش عجيبي داشتيم!
نيمه هاي شب در ميان دشت يك جاده خاكي پيدا كرديم. مسير آن را ادامه داديم.
به يك منطقه نظامي رسيديم که دستگاه رادار در داخل آن قرار داشت.چندين #نگهبان هم در اطراف آن بودند. سنگرهائي هم در داخل مقر ديده ميشد.
🔸ما نميدانستيم در كجا هستيم. هيچ اميدي هم به زنده ماندن خودمان نداشتيم، براي همين تصميم عجيبي گرفتيم!
بعد هم با تسبيح استخاره كردم و خوب آمد. ما هم شروع كرديم!
با ياري #خدا توانستيم با پرتاب نارنجك و شليك گلوله، آن مقر نظامي را به هم بريزيم.
وقتي رادار از كار افتاد، هر سه از آنجا دور شديم. ساعتي بعد دوباره به راهمان ادامه داديم.
🔸نزديك صبح محل امني را پيدا كرديم و مشغول استراحت شديم. كل روز را استراحت كرديم.
باور كردني نبود، آرامش عجيبي داشتيم. با تاريك شدن هوا به راهمان ادامه داديم و با ياري خدا به نيروهاي خودي رسيديم. #ابراهيم ادامه داد: آنچه ما در اين مدت ديديم فقط عنايات خدا بود.
🔸تسبيحات حضرت زهرا گره بسياري از مشكلات ما را گشود.
بعد گفت: دشمن به خاطر نداشتن #ايمان، از نيروهاي ما ميترسد.
📚 منبع : کتاب سلام بر ابراهیم