eitaa logo
کانال اهل ولاء
2.4هزار دنبال‌کننده
1.3هزار عکس
527 ویدیو
11 فایل
• بِسْمِ الله الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ • اخلاق، عرفان و معارف اهل بیت علیهم‌السّلام استاد مهدی طیّب www.ahlevela.com ارتباط با ما و ارسال نظرات و پیشنهادات: @ahlevela14
مشاهده در ایتا
دانلود
‍ 💠 جلسۀ هفتگی خانم‌های اهل ولاء، در روز دوشنبه ١٤ مهرماه ١٤٠١ با حضور استاد مهدی طیّب در مهدیۀ اهل‌ولاء برگزار شد - بخش سوّم ▫️نکتۀ دیگری که باید به آن اشاره کنم، این است که همۀ کسانی را که به هیجان می‌آیند و در خیابان‌ها شعار می‌دهند، نباید دشمن مزدور تلقّی کنیم. تعداد زیادی از آنها اشخاصی تحریک‌شده هستند؛ دلخوری‌یی از عملکردهای نظام و دولت‌مردان و حاکمان داشته‌اند و با موضوعی که پیش آمده، دشمن، آنها را تحریک کرده و به خیابان کشانده و اکنون دارند شعار می‌دهند و ... . همۀ اینها را دشمن تلقّی نکنیم و با همه مثل دشمن مواجه نشویم. ▫️فرق است بین کسی که اشتباه می‌کند با کسی که عمداً کار خلاف می‌کند. در ماجرای مقابلۀ امیرالمؤمنین علیه‌السّلام با معاویه و با خوارج نهروان، حضرت همین را فرمودند. فرمودند: لَيْسَ مَنْ اَرادَ الْحَقَّ فَأَخْطَأَهُ كَمَنْ اَرادَ الْباطِلَ فَأَصابَهُ: کسی که دشمن نیست، حق را اراده کرده، نیّت درستی دارد، سوء نیّت ندارد؛ امّا در تشخیص حق دچار خطا شده است، با کسی که آگاهانه و عامدانه چیزی را که خلاف است، انجام می‌دهد، مساوی نیست؛ ولو اینکه از خوارج نهروان باشد. بنابراین باید در این جمع، این دو گروه را از یکدیگر تفکیک کرد. ▫️کسانی که نیّت خوبی داشتند، دشمن، مزدور و حقوق‌بگیر دشمن نبودند؛ امّا خطا کردند، اشتباه کردند، گول خوردند و تحریک شدند، اینها یکسان نیستند با کسانی که عامدانه از دشمن مأموریت می‌گیرند برای نابود کردن نظام اسلامی و حکومت دینی، و برای تجزیۀ کشور بزرگ و مقتدری مثل ایران به کشورهای بسیار کوچکی که به‌راحتی بشود سرکوبشان کرد و آنها را تحت استعمار درآورد. این دو گروه یکسان نیستند و لذا با این دو گروه باید به دو شیوه مواجه شد. ▫️منتها همان گروهی که دشمن نیستند و به هیجان آمده‌اند، بدانند که آنها هم تبعات این اشتباهشان را متحمّل خواهند شد. اینگونه نیست که ما چون به هیجان آمدیم و سوء نیّت نداشتیم، پیامد کارهایمان به ما برنگردد. بله، برمی‌گردد. گرچه ما با کسانی که عمداً برای ویرانی و تجزیۀ کشور و نابودی دین و نظام دینی به میدان آمدند، متفاوتیم؛ امّا سیاهی‌ لشگر دشمن شدیم. سیاهی‌ لشگر کسانی شدیم که می‌خواستند ایران، اسلام و حاکمیت مکتب اهل‌بیت علیهم‌السّلام را در این کشور از بین ببرند؛ واین سیاهی‌ لشگر شدن، هم در دنیا و هم در آخرت برای ما پیامد دارد. ▫️ماجرای کَثَّرتَ السَّواد را که سیّد بن‌ طاووس در لهوف نقل کرده است، در بحث‌های عاشورایی برایتان گفته‌ام. فردی نابینا شد. رفیقش از او پرسید چه شد؟! تو که چشم‌های سالمی داشتی! ماجرا را تعریف کرد؛ گفت: در عالم رؤیا دیدم پیامبر اکرم صلّی‌الله‌ علیه‌ و‌ آله‌ و سلّم نشسته‌اند و یک طشت پر از خون در مقابلشان است. من را صدا زدند و فرمودند چرا به کربلا رفتی؟ عرض کردم: من که برای جنگیدن به کربلا نرفتم! نه شمشیری، نه نیزه‌ای، نه خنجری، نه تیری، نه کمانی؛ هیچ‌چیز با خودم نبردم. در روز عاشورا هم من نجنگیدم. من نجّار بودم. سپاه عمرسعد مرا برده بودند که چوب‌های خیمه و وسایل دیگری که خراب می‌شد را درست کنم. من آنجا کار دیگری نکردم. حضرت فرمودند: بله، اگر جنگیده بودی که حسابت فرق می‌کرد! امّا همین که تو با سپاه عمرسعد رفتی، سیاهی‌ لشگر آنها شدی. با بودن تو تعداد آنها بیشتر نشد؟ فرمودند: کَثَّرتَ السَّوادَ: تو سیاهی‌ لشگر آنها را زیاد کردی. او گفت: بعد حضرت انگشت‌هایشان را در آن طشت خون کردند و بر دو چشم من گذاشتند، و من از خواب که بیدار شدم، دو چشمم نابینا بود. ▫️آری، کَثَّرتَ السّواد که هست! ولو با نیّت خوب هم رفتی؛ امّا سیاهی‌ لشگر دشمن که شدی! لذا پیامد دارد. پس کسانی که اینگونه به میدان آشوب‌ها می‌روند، باید بدانند کارشان پیامد دارد؛ لیکن کسانی که می‌خواهند با آنها مواجه شوند، باید حساب آنها را از حساب آن گروهی که دشمنند، پول گرفته‌اند، مأموریّت دارند و از یک فرماندهی، مثل منافقین یا در رأس آنها از سازمان‌های جاسوسی آمریکا و انگلیس و اسرائیل دستور گرفته‌اند، جدا کنند. اینها حسابشان با هم فرق دارد. مدیریت جامعه و مردم باید با اینها دو گونه رفتار کنند؛ اما خود کسانی که سیاهی‌ لشگر می‌شوند، باید بدانند که کارشان بی‌پیامد نیست. هم پیامدهای دنیوی برایشان خواهد داشت و هم پیامدهای اخروی. ▫️امیدواریم خدای متعال عنایت کند این ناآرامی‌ها هرچه زودتر به آرامش تبدیل شود؛ نظام به ناکارآمدی‌ها، ضعف‌ها، اشتباهات و فسادهایی که وجود دارد، اعتراف کند و در صدد تصحیح برآید و نشانه‌های این تصحیح را مردم ببینند و رنجیده‌خاطری‌ها از بین برود و متقابلاً دشمنان و مأموران بسیج‌شدۀ دشمنان اهل‌بیت علیهم‌السّلام و اسلام و ایران هم هرچه زودتر مهار شوند و میدان بر آنها بسته شود تا نتوانند چنین آشوب‌هایی به راه بیندازند. @ahlevela_channel @OstadMahdiTayyeb
‍ 💠 جلسۀ هفتگی آقایان اهل‌ولاء در روز سه‌شنبه ١٩ مهرماه ١٤٠١ در مهدیّۀ اهل‌ولاء با حضور استاد مهدی طیّب برگزار شد - بخش اوّل ▫️پس از قرائت آیاتی از سورۀ مبارکۀ نحل در ابتدای جلسه، استاد ذیل آیات ٥٧ تا ٥٩ و به‌مناسبت شرایط اجتماعی کنونی و شعار دفاع از زن، مطالبی فرمودند که به بخشی از آنها اشاره می‌شود: ⚪️ مشرکین ملائکه را دختران خدا می‌دانستند؛ امّا دختردار شدن برای خودشان مایۀ ننگ بود و دختران خود را یا زنده‌‌به‌گور می‌کردند و یا با سرافکندگی نگاه می‌داشتند. در چنین جامعه‌ای اسلام آمد برای زن حقوقی قائل شد که جوامع به‌اصطلاح مترقّی در دنیای امروز به تازگی‌ مدّعی قبول آن هستند. تا یک و نیم قرن پیش، در بسیاری از کشورهای غربی زن حقّ رأي نداشت؛ در حالی‌که اسلام چهارده قرن قبل، برای زن حقّ رأی قائل شد. در واقعۀ غدیر خم به فرمان پیغمبراکرم صلّی‌ الله‌ علیه‌ و‌ آله‌ و سلّم زنان هم با امیرالمؤمنین علیه‌السّلام بیعت کردند. ⚪️ امروز میدان‌دارانِ فریب و انحراف، که این شعار ظاهری دفاع از زن را مطرح کرده‌اند و جامعه را به آشوب کشیده‌اند، معتقدند اسلام به زن ظلم کرده، اسلام زن‌ستیز است، زن را از آزادی‌هایش محروم کرده، و به این دلیل اسلام مردود است. امّا عزّتی که اسلام به زن داد، غیرقابل مقایسه با شرایط دنیای امروز است! زن دنیای امروز چیست؟ ابزار شهوترانی و جذّابیّت‌های جنسی و ابزار فروش‌ کالاهای تجاری! هالیوود، این بزرگ‌ترین پایگاه سینمایی دنیا و معرّف فرهنگ غرب، زن را چگونه عرضه می‌کند؟ جز یک عروسک جذّاب که شهوت‌ها را به خود جلب می‌کند؟ شخصیّتی که دنیای غرب به زن داده، واقعاً چه شخصیّتی است؟ اسلام فرمود زن مانند مرد، باید با شخصیّتش در جامعه مطرح شود! نه با جنسیّتش! و برای اینکه شخصیّتش دیده شود، باید جنسیّتش پوشیده شود. اگر حواس‌ها به جذابیّت‌های جنسی او جلب شود، مردها به او به‌عنوان یک انسان صاحبِ تفکّر و اندیشۀ بلند، صاحبِ فضیلت‌های اخلاقی، صاحبِ علم و دانش نگاه نمی‌کنند. فقط به‌عنوان یک ابزار شهوت‌رانی و لذّت‌جویی به او نگاه خواهند کرد. لذا فرمود باید این جنبه پوشیده شود، و جذّابیت‌های جنسی محدودِ به روابط خانوادگی و زناشویی شود. زن باید با اندیشه‌ها، تفکّرات، فضیلت‌های اخلاقی، و شخصیّت‌ والای انسانی در جامعه حضور پیدا کند. امّا دنیای غرب زن را چگونه پرورانده و عرضه می‌کند؟ زن غربی چه منزلت، جایگاه و مرتبتی دارد که زن ما حسرت او را بخورد و افتخار کند که روسری را از سر بردارد، لباس‌های پوشیده را کنار بگذارد و جذّابیّت‌های جنسی خود را عرضه کند؟ این برای زن افتخار است؟ در دنیایی که زن مایۀ ننگ بود، پیغمبر خاتم صلّی‌الله‌ علیه‌ و‌ آله‌ و سلّم جلوی پای دختر کم سنّ و سال خودش به احترام می‌ایستاد؛ جای خود را به او می‌داد؛ دست او را می‌بوسید! امیدواریم چشم‌ها باز شود، و بلایی را که غرب بر سر زن آورده است، ببینیم. ⚪️ البتّه این انتقاد به ما وارد است که ما بد عمل کردیم و نتوانستیم نگاه اسلام را به‌درستی به دخترانمان منتقل کنیم. سوء عملکردهای مردان در تعامل و مواجهۀ با زنان هم آنها را در برابر حملۀ فرهنگ غربی آسیب‌پذیر کرد. امیدوار هستیم خدای متعال ما را هشیار و متوجّه کند که ابزار دست دشمن قرار نگیریم، و به گونه‌ای رفتار نکنیم که نوعی تأييد باشد برای کسانی که عَلَم مبارزۀ با دین را برداشته‌اند. ⚪️ باید توجّه داشت که تعداد زیادی از دختران و زنانی که روسری از سر برمی‌دارند و شعار اختلاط با مردان را می‌دهند و خواهان حاکم شدن الگوی زن غربی در جامعه‌اند، ناآگاه و جاهلند؛ مغرض و دشمن  نیستند.‍ با اکثریّت جاهل باید درست تعامل کرد. باید میدان داد و حرف‌هایشان را شنید. باید باب نقد و گفتگو باز باشد. باب سؤال و توضيح خواستن مردم از مسؤولين مفتوح باشد. ادامه دارد…. @ahlevela_channel @OstadMahdiTayyeb eitaa.com/ahlevela_channel instagram.com/ahlevela
‍ ‍ 💠 جلسۀ هفتگی آقایان اهل‌ولاء در روز سه‌شنبه ١٩ مهرماه ١٤٠١ در مهدیّۀ اهل‌ولاء با حضور استاد مهدی طیّب برگزار شد - بخش دوّم ⚪️ نامه‌های تند اميرالمؤمنين علیه‌السّلام را که به بعضی از كارگزاران خود نوشته‌اند، در نهج‌البلاغه بخوانید! اين نامه‌ها نشان می‌دهد با اينكه اينها كارگزاران مستقيم اميرالمؤمنين علیه‌السّلام بودند، خراب كردند؛ خيانت كردند؛ در بيت‌المال تصرّف‌های نامشروع كردند. گرچه ولايت اولياء جامعه شاخه‌ای از ولايت معصوم است، و ولایت معصوم شاخه‌ای از ولايت ‌الله است؛ امّا هيچ‌كس الله نمی‌شود! و هيچ غير معصومی، معصوم نمی‌شود. لذا باب نقد، توضيح خواستن و تظلّم باید در تمام رده‌ها باز باشد. ⚪️ اميرالمؤمنين علیه‌السّلام در نامۀ به مالك اشتر می‌فرمايند: اگر كسی بددهن بود و تند حرف زد، تحمّل كن. انتظار نداشته باش همه اصول ادبيّات ديپلماتيک را در گفتگوی با تو مراعات كند. او صرفاً يک شهروند است که دردش آمده؛ دو تا حرف تند و بی‌ادبانه هم زد، تحمّل كن و توضيح بده. اگر خواسته‌ای دارد که از دستت برمی‌آيد انجام بده. اگر خواسته‌اش ناموجّه است يا در توان تو نيست، دست‌کم با دل شاد او را روانه كن. طوری با او حرف بزن كه رنجيده‌خاطر نشود. چون فردی كه رنجيده‌خاطر است و سؤال‌هايش جواب داده نشده، طعمۀ بسيار مناسبی است برای كساني كه می‌خواهند برای به هم ريختن جامعه از او ابزار بسازند. ⚪️ مردم بايد بتوانند به‌صراحت شكايت و انتقاد كنند و همۀ مسؤولان از بالاترين رده تا پايين‌ترين رده بايد مردم را قانع كنند؛ چون بقای حكومت به رضايت مردم است. هیچ‌کس نگوید من مستثنا هستم. اگر پذيرش و همراهی مردم نباشد، امام معصوم هم که باشد، خانه‌نشين می‌شود. اگر ما به رضايت مردم بی‌اعتنا شويم، بقای حكومت مورد تهديد قرار می‌گيرد. رضايت مردم وقتی حاصل می‌شود که به ابهامات و ایرادات آنها پاسخ داده شود و هرجا ایراد وارد است، فرد مسؤول اعتراف كند و اشتباهش را تصحيح كند. همۀ مسؤولين در رده‌های مختلف به صراحت بگويند ما اشتباه كرديم و تصحيح می‌کنیم. ⚪️ اگر راه نقد باز باشد، سلامت سيستم تضمين می‌شود. امّا اگر چنین نکنیم، فرمود: مَنْ لَمْ يُـؤَدِّبُهُ الْأَبَوانِ أَدَّبَهُ الزَّمانِ: كسی كهَ پدر و مادر نتوانند تربيتش كنند، زمانه تربيتش می‌كند؛ یعنی سرش به سنگ می‌خورد و ادب می‌شود و ناگزیر می‌شود خودش را تصحیح کند. بحران‌های اجتماعی، همان سر به سنگ خوردن است. اين بيمار روزی كه سالم بود، اگر خودش را تقويت كرده بود، واكسن زده بود، اصلاً بيمار نمی‌شد؛ ولی حالا که رعایت نكرده، باید اعتراف كند كه من اشتباه كردم، واكسن نزدم. اگر اين كار انجام شود، سلامت سيستم تضمين می‌شود. ⚪️ برخورد و شيوۀ تعامل ما با مردم در دريافت نظرهای منفی، بايد تصحيح شود. چرا در شرایط فشار خانۀ گفتگو درست كنيم؟ چرا تا بيمار نشده‌ايم، به فكر واكسينه كردن خودمان نيستيم؟ وقتي از درد به خودمان می‌پيچيم، تازه می‌فهمیم که بايد واكسن می‌زديم! البتّه با بروز این ناآرامی‌ها، اميدوارم واقعاً درک کرده باشیم كه بايد واكسن بزنيم. طوری نباشد كه تا كمی تب‌مان پايين آمد، دوباره واكسن زدن يادمان برود! ادامه دارد…. @ahlevela_channel @OstadMahdiTayyeb eitaa.com/ahlevela_channel instagram.com/ahlevela
‍ ‍ 💠 جلسۀ هفتگی آقایان اهل‌ولاء در روز سه‌شنبه ١٩ مهرماه ١٤٠١ در مهدیّۀ اهل‌ولاء با حضور استاد مهدی طیّب برگزار شد - بخش سوّم ⚪️ پذیرای نقدها باشیم. تا کسی حرفی زد نگوییم ما خودمان بهتر می‌دانیم و مطّلعیم. اگر هم می‌دانی؛ بايد اجازه بدهیِ گفته شود. قرآن فرمود: فَذَكِّرْ فَإِنَّ الذِّكْرىٰ تَنْفَعُ الْمُؤْمِنِينَ. باب نقد باید در روزنامه‌ها و رسانه‌ها با ادبيّات خوب، نه با ادبيّات فحّاشی، باز باشد. مسؤولين هم پذيرا باشند و با دامنۀ تحمّل گسترده‌تری با نقدها مواجه شوند كه مردم به نقطه‌ای نرسند كه فشار عصبی و هيجانات، آنها را مستعد كند برای اینكه دشمن از آنها سوءاستفاده كند؛ گر چه خودش دشمن نيست! فقط يک فرد مسأله‌دار است و ابهام دارد و انتظار دارد براي حرف‌هايش جواب بگيرد. الزاماً هم حرف‌هايش درست نيست. اگر هم درست نباشد، با منطق و دليل و با زبان نرم، با شيوه‌های درست گفتگو، می‌شود او را متقاعد كرد. اگر با اين زبان مواجه شويم، بهتر تصحيح می‌شود. ⚪️ نکتۀ دیگر اینکه تا کسی انتقاد کرد، نگوییم اگر راست می‌گويی خودت بیا اداره کن! اين حرف بی‌معنی ‌است. مثل اين است كه من بروم دكتر، دكتر نتواند مرا معالجه كند، بعد که می‌گويم اين دكتر خوبی نيست، به من بگویند که اگر راست می‌گويی بیا خودت معالجه كن! تو که یک بیماری ساده را نمی‌توانی معالجه کنی، حق نداری به پزشکی که یک بیماری سخت را نتوانسته درمان کند، ایراد بگیری. باید گفت من که ادّعای دكتري نداشتم! تو گفتی من دكتر هستم! با این سخن غیرمنطقی دهان منتقد را نبندیم! نگوییم اگر تو وزير می‌شدی از این بدتر عمل می‌کردی. من که مدّعی صلاحیت وزير شدن نيستم! تو ادّعای وزير بودن كردی! تو بايد وزير خوبی باشی و بايد باب نقد عملکرد تو به رويم باز باشد. باید بتوانم بگویم اين چطور اداره كردن وزارتخانه است؟ چرا اقتصاد، فرهنگ، صنعت و... اين بلا سرش آمده است!؟ باب نقد و گفتگو را نبنديم. حرف و نقدی كه بیان نشود بالاخره به شكلی غيرمعمول از وجود فرد بيرون می‌زند و اين‌همه خسارت به بار می‌آورد. ⚪️ البتّه وسط جايی كه دارند آتش مي‌زنند، نمی‌شود ايستاد و صحبت ملاطفت‌آميز كرد. آنجا بايد جلوی آتش زدن‌ها و كشتن‌ها را گرفت. ولی در شرايط عادی چرا ما كمی اهل لطافت نيستيم؟ چرا توضيح دادنِ به مردم را وظيفۀ خودمان نمی‌دانيم؟ چرا تصويری كه از دين نشان می‌دهيم، يک تصوير تلخ است؟ چرا فقط با مقرّرات فقهی، دین را معرّفی می‌كنيم؟ چرا عرفان و معنويّت دين عرضه نمی‌شود؟ چرا در صدا و سيما، آموزش ‌و‌ پرورش، آموزش عالی و... يک معرفت دينی لطيف، دلنشين و جذّاب به جامعه داده نمی‌شود؟ كمی محدوديّت‌ها را باز كنيم. بگذاريم دیگرانی هم كه ميدان به آنها داده نشده، بيايند و روايت‌های لطيف و زيبا و معقول و خردپذير از دين را بگويند. این‌قدر با تيغ گيوتين فقه به جان عرفان نيفتيم. هركس تا دو كلمه حرف عرفانی زد، نگوييم مرتدّ است! مشرک است! ديديم که بزرگواری مثل آيت‌الله حسن‌زادۀ آملی، آن كوه علم و معدن معنويّت، چگونه غریبانه در حوزه زیست و با چه غربتی از اين دنيا رفت! واقعاً چرا حوزه‌های علمی ما در ميدان دادن به فهم‌های غيرفقهی از دين، اين‌قدر تنگ‌انديشی می‌كنند؟! ⚪️ اينها نقص‌های ماست و بازخورد اين نقص‌ها را امروز داريم می‌بينيم. امیدواریم بازخوردهای تلخ و دردناک آنچه را كه در اين سال‌ها کردیم، بگيريم و بفهميم كه اشتباه كرده‌ايم. علّت‌ها و ريشه‌ها را درك کنيم و خودمان و کارمان را تصحيح كنيم. @ahlevela_channel @OstadMahdiTayyeb eitaa.com/ahlevela_channel instagram.com/ahlevela
«نقش یاد خدا در غلبه بر شیاطین» ‍ 💠 جلسۀ هفتگی آقایان اهل‌ولاء در روز سه‌شنبه ٢٦ مهر ماه ١٤٠١ در مهدیّۀ اهل‌ولاء با حضور استاد مهدی طیّب برگزار شد بخش اوّل ▫️در حاشیۀ سخنرانی یکی از اعضای جلسه با موضوع غفلت و نقش شیاطین در غافل کردن انسان‌ها، استاد دربارۀ نقش یاد خدا در غلبه بر شیاطین فرمودند: ⚪️ توجّه به نقشی که شیاطین و اجنّۀ خبیث در زندگی ما دارند و تلاش برای اینکه از آنها غافل نباشیم، خود را تطهیر کنیم و در برابر آنها آسیب‌ناپذیر شویم، بسیار خوب است؛ ولی همانطور که جلسۀ قبل هم اشاره کردم، تصویر دشمن را به‌گونه‌ای برای خود پررنگ و بزرگ نکنیم که بترسیم و روحیه‌مان را دربرابر او ببازیم. اگر کسی به‌یاد خدا باشد و آنها را یاد نکند، آنها محو می‌شوند و از بین می‌روند. ⚪️ ماییم که آنها را به خودمان راه می‌دهیم. ماییم که به آنها انرژی و قدرت می‌دهیم که بتوانند ما را وسوسه کنند و به هر شکل که مورد نظرشان است، به ما آسیب بزنند؛ والاّ کسی که متذکّر و ذاکر خدای متعال باشد، شیاطین نمی‌توانند به او آسیبی وارد کنند. وقتی خدای متعال ابلیس را از درگاه خود می‌راند، به او فرمود: إِنَّ عِبادِي لَيْسَ لَكَ عَلَيْهِمْ سُلْطانٌ: تو بر عباد من سلطه نداری. خود ابلیس هم به همین نکته اعتراف کرد و گفت: لَأُغْوِيَنَّهُمْ أَجْمَعِينَ؛ إِلاَّ عِبادَكَ مِنْهُمُ الْمُخْلَصِينَ: من همه را اغوا می‌کنم جز بندگان مخلَص تو را؛ یعنی بندگانی که دل به تو سپرده‌اند، حواسشان به توست و وجودشان برای تو خالص شده است. اگر کسی اینگونه باشد، دیگر شیطان چه‌کاره است؟ اجنّه چه‌کاره‌اند؟ هیچ‌کاره‌اند؛ نابودند؛ برای او وجود ندارند. شیاطین برای کسی که از خدای متعال غافل است، خیلی شیطنت می‌کنند، خباثت و رذالت به‌خرج می‌دهند. برای کسی که ذاکر و متوجّه به خدای متعال باشد و حالت استعاذه و پناه بردنِ به خدا را داشته باشد، اجنّه و شیاطین کاره‌ای نیستند. ⚪️ خودمان را از آنها نترسانیم! در جلسۀ قبل مثال زدم؛ گفتم مشهور است که کسی که از سگ بترسد، در خونش آدرنالین ترشّح می‌شود. سگ ترشح آدرنالین را احساس می‌کند و در نتیجه به او حمله می‌برد. امّا اگر نترسد، آدرنالین در خونش ترشّح نمی‌شود، سگ هم از کنارش رد می‌شود و کاری با او ندارد؛ یعنی ترس آن فرد از سگ بود که سگ را به‌سمت او کشاند و به او حمله کرد، گازش گرفت و ... . ابلیس هم مثل همان سگ است. او را برای خودمان بزرگ نکنیم! ایادی ابلیس هم که جن‌های خبیث هستند، تمام توانمندیشان را از غفلت و بی‌توجّهی ما به خدا و به‌دنبال آن، از ترسی که ما از آنها داریم، می‌گیرند. همین‌که از آنها و حضور آنها می‌ترسیم، نقطۀ آغاز آسیب‌پذیری ماست. خدا به این روشنی فرمود: إِنَّ كَيْدَ الشَّيْطانِ کانَ ضَعِيفًا: کید شیطان ضعیف است. شما اگر اضعف از شیطان باشید، این کید ضعیف، شما را از پا درمی‌آورد؛ امّا اگر ذاکر خدا شدید، به خدا تکیه کردید و وجودتان خدایی شد، شیطان و جن کاری نمی‌توانند بکنند. ادامه دارد…. @ahlevela_channel @OstadMahdiTayyeb eitaa.com/ahlevela_channel instagram.com/ahlevela
‍ 💠 جلسۀ هفتگی آقایان اهل‌ولاء در روز سه‌شنبه ٢٦ مهر ماه ١٤٠١ در مهدیّۀ اهل‌ولاء با حضور استاد مهدی طیّب برگزار شد - بخش دوّم ⚪️ بنابراین سعی کنیم در افراد یاد و توجّه به خدا را تقویت کنیم. اگر فرد، به یاد خدا باشد، توجّهِ به خدا داشته باشد و حضور و محضر خدا را احساس کند، شیطان اصلاً نمی‌تواند به او آسیبی بزند. شیطان راهی به فضای ولایت و توحید ندارد؛ در فضای نفس انسان است که می‌تواند بازیگری کند. شما از نفست عبور کن و ببین هیچ خبری از او نیست. شیطان آنجا اصلاً وجود ندارد؛ به آن افق راه ندارد. ⚪️ در احادیث هم آمده است که قبل از حضرت عیسی علیه‌السّلام شیطان تا هفت آسمان بالا می‌رفت. عیسی‌ بن‌ مریم علیهماالسّلام که متولّد و مبعوث شدند، شیطان از سه آسمان رانده شد و دیگر فقط تا آسمان چهارم می‌توانست بالا برود، پیغمبر اکرم صلّی‌ الله‌ علیه‌ و‌ آله‌ و سلّم که متولّد شدند، ابلیس از آن چهار آسمان هم رانده شد و به دنیا محدود شد. پس اگر کسی از جاذبۀ دنیا عبور کند، دیگر ابلیس به آن افق راه ندارد؛ چون تا سقف دنیا بیشتر نمی‌تواند بالا بیاید. ⚪️ شما اگر از دنیا رها شوید، یعنی از دلبستگی، تعلّق، توجّه و وابستگیِ به دنیا رها شوید، در آن افق، شیطان اصلاً وجود ندارد؛ راه ندارد؛ راه بر او بسته است. به تعبیر قرآن شهاب ثاقب می‌آید و آنها را نابود می‌کند. قلمرو شیطان، این پایین است. انشاءالله وصلِ به ولایت و متّصلِ به توحید شویم تا هیچ نگرانی‌یی از حضورشان نداشته باشیم.  خدای نکرده، ترس از شیطان را در دل‌ها نیندازیم؛ که چیز خیلی بدی است؛ کمک‌کار شیطان شدن است؛ چون همین‌که ترس در دل کسی انداختیم، همین ترس، او را از پا درمی‌آورد و طعمۀ ابلیس و شیطان میکند. ⚪️ شیطان، به مؤمن متذکّر، ذاکر و راستین هیچ آسیبی نمی‌تواند برساند. یکی از معانی مؤمن، کسی است که به فضای امنیّت راه پیدا کرده، و در حصن حصین الهی قرار گرفته است. در آن حصن، ابلیس اصلاً نمی‌تواند وارد شود؛ راه بر او بسته است. ان‌شاءالله ذاکر خدا باشیم، توجّهمان به خدا باشد، به نفسمان و دنیا نباشد! در این صورت، خیالتان راحت باشد! اگر هم جایی آنها غلطی بکنند، به نفع شما تمام می‌شود. ⚪️ به‌یاد دارید! ابلیس به سراغ عیسی‌ بن‌ مریم علیهماالسّلام آمد، در حالیکه حضرت روی زمین دراز کشیده بودند و خشتی به‌عنوان متّکا زیر سرشان گذاشته بودند. ابلیس گفت به به! زیر سرت هم که بالش می‌گذاری! حضرت عیسی علیه‌ السّلام آن خشت را به گوشه‌ای پرتاب کردند. شیطان گفت لعنت بر من اگر دیگر به شما ایراد بگیرم! اگر ابلیس به سراغ مؤمن بیاید، مؤمن از او هم بهره و فایده می‌برد، ضرر نمی‌کند. راه ضرر بر مؤمن بسته است. ⚪️ خدا رحمت کند حاج‌آقا دولابی را! می‌فرمودند مؤمن مثل گربۀ مرتضی‌علی است. هرطور ولش کنی، روی چهار دست و پا پایین می‌آید؛ ضرر نمی‌کند. راه ضرر بر مؤمن اصولاً بسته است؛ چون در فضای امن وارد شده و در امنیت است. فرمودند: مَن دَخَلَ حِصنِی أَمِنَ مِن عَذابِی. حواسمان باشد که غافلِ از خدا نباشیم، غافلِ از اولیایمان نباشیم! اگر ذاکر باشیم، شیاطین اصلاً نمی‌توانند به سمت ما بیایند. این میدان آنقدر قوی است که نمی‌توانند وارد آن شوند؛ تا چه رسد به اینکه بخواهند داخل آن میدان کاری بکنند، آسیبی بزنند، اغوا، اغفال، وسوسه‌ و القایی بکنند. ⚪️ امیدواریم خدای متعال، این توجّه، حسّ حضور، اتّکا و اتّکال به خودش را به ما عطا کند. تکیه‌مان را از نفس خود برداریم؛ تصوّر نکنیم ما کاره‌ای هستیم؛ بدانیم که ما هیچیم و هیچ کاری هم از ما برنمی‌آید؛ امّا چون وصل به خدا شده‌ایم، دیگر هیچ‌کس نمی‌تواند علیه ما کاری بکند. هیچ‌کس زورش به ما نمی‌رسد. وقتی به خدا وصل شدیم، خدایی می‌شویم. شیطان وجودش ناری است. آیا نار توانست بر ابراهیم خلیل علیه‌السّلام اثر کند؟ ابراهیم خلیل علیه‌السّلام را در دل آتش انداختند، و آتش برای حضرت گلستان شد. همان آتشی که باید ایشان را می‌سوزاند و به ایشان ضرر می‌زد، تبدیل به چیزی شد که برایشان نفع داشت؛ یک گلستان مطبوع لذّت‌بخش! شیطان هم نار است. اگر کسی اهل ایمان و خدا باشد، شیطان هم اگر علیه او کاری بکند، به سود او تمام می‌شود؛ یعنی شیطان که آمد، مؤمن یک لگد به سینۀ او می‌زند و رشد می‌کند؛ شیطان سنگی می‌شود که مؤمن پایش را روی آن می‌گذارد و بالاتر می‌رود. ابلیس کاری به‌زیان او نمی‌تواند بکند. ادامه دارد…. @ahlevela_channel @OstadMahdiTayyeb eitaa.com/ahlevela_channel instagram.com/ahlevela
‍ 💠 جلسۀ هفتگی آقایان اهل‌ولاء در روز سه‌شنبه ٢٦ مهر ماه ١٤٠١ در مهدیّۀ اهل‌ولاء با حضور استاد مهدی طیّب برگزار شد - بخش سوّم ⚪️ آری، اینکه اجنّه و شیاطین واقعی هستند و در عالم وجود دارند، درست است و تردیدی نیست که بالاخره ابلیس هست و لشکریانی دارد، پیاده‌نظامی دارد، سواره‌نظامی دارد، ایادی متنوّعی دارد، همۀ اینها سر جای خود صحیح است؛ ولی در مورد اهل ایمان و توحید و ولایت، کاره‌ای نیست. اگر خدا اذن دهد که او کاری کند، کاری است که به نفع مؤمن تمام می‌شود. مثل همان کاری که راجع‌به حضرت عیسی علیه‌السّلام کرد که اشاره کردیم. ان‌شاءالله خدای متعال توفیق دهد این توجّه، حسّ حضور، اتّکال و استعاذه را داشته باشیم. ⚪️ در مجموعۀ نماز عارفان راجع‌ به بحث استعاذه مفصّل صحبت کرده‌ایم، که فرد باید به خدا پناه ببرد؛ از غیر خدا به خدا فرار کند؛ به تعبیر قرآن کریم، فَفِرّوا إِلَی اللهِ. به آغوش خدا پناه بیاورد. مگر ابلیس و جن می‌توانند به آغوش خدا هم وارد شوند؟! آنجا وادی امن است. اصلاً خدا شیاطین را ایجاد کرده که از ترس آنها به آغوش خدا پناه ببریم. این برای مؤمن خوب است. مثل بچّه‌ای که غذا نمی‌خورد و دارد ضعیف می‌شود. به او می‌گویند اگر غذایت را نخوری، می‌گویم لولو بیاید بخوردت. آن لولو را ساخته‌اند برای اینکه این بچّه غذا بخورد. ابلیس، شیطان و اجنّۀ خبیث هم لولوهایی هستند که خدا آنها را ساخته است تا ما از آنها به آغوش خدا پناه ببریم. پس خیلی خوب است. مؤمن از آنها فایده می‌برد. اگر آنها نبودند، ما اینگونه به آغوش خدا پناه نمی‌بردیم. ⚪️ امیدواریم خدای متعال ما را ذاکر خود قرار دهد؛ ما را از غفلت حفظ کند و روحیۀ قوی به ما بدهد تا با اعتماد، اطمینان و اتّکا به خدای متعال، ترس به دلمان راه ندهیم. مؤمن از غیر خدا خوف ندارد: لَا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ. خوف مؤمن فقط از خداست. قرآن می‌فرماید: مؤمنان از خدا خشیت دارند و از قیامت مشفق و هراسناکند. اینها چیزهایی است که ترس از آن خوب است. شیطان کیست که من از او بترسم؟! جن چیست که من از او بترسم؟! او از مؤمن می‌ترسد. ⚪️ اگر دوست اهل‌بیت علیهم‌السّلام به میدان بیاید، آنها می‌ترسند و فرار می‌کنند. سست بودن ماست که سبب می‌شود آنها طمع کنند و به سمت ما بیایند. اگر محکم باشیم، آنها می‌ترسند. آنها از مؤمن به‌خاطر ایمان، ولایت و اتّصال او به خدای متعال و اهل‌بیت عصمت و طهارت صلوات‌ الله‌ علیهم‌ اجمعین می‌ترسند و طوری می‌گریزند که آن مؤمن اصلاً دیگر آنها را نمی‌بیند. @ahlevela_channel @OstadMahdiTayyeb eitaa.com/ahlevela_channel instagram.com/ahlevela
‍ 💠 جلسۀ هفتگی خواهران اهل‌ولاء در روز دو‌شنبه ٩ آبان ١٤٠١ در مهدیّۀ اهل‌ولاء با حضور استاد مهدی طیّب برگزار شد - بخش اوّل ▫️در ابتدای جلسه، به‌مناسبت شرایط کنونی جامعه استاد مطالبی فرمودند که به یکی از آنها اشاره می‌شود: ▫️این روزها با شرایط پیچیده‌ای در جامعه مواجه هستیم. این تلاطم جامعه، بستری شده برای اینکه هرکس حقیقت خود و عمق اندیشه، روحیّات، باورها و ارزش‌های خود را آشکار کند؛ مانند حوض آبی که متلاطم می‌شود و هرچه در عمق آن بوده بالا می‌آید. ▫️یکی از اساتید رشتۀ توسعه اخیراً مقاله‌ای نوشته و با ذوق‌زدگی عنوان کرده که راهی را که غرب طیّ چهارصد سال طی کرد، ایران طیّ چهل سال طی کرد و حتّی فراتر از آن رفت! غرب طیّ چهارصد سال به سکولاریسم و به جدایی دین از سیاست و از زندگی بشری رسید؛ ولی ما در ایران طیّ چهل سال فراتر رفتیم و حتّی ایمان دینی را از شریعت جدا کردیم و سنّت را که مانع توسعه‌ است، کنار زدیم. حافظان سنّت یعنی مراجع تقلید و روحانیون توسّط خود حکام دینی و نیز عملکرد روحانیون حکومتی، جایگاه استوار خود را در بین مردم از دست دادند و حالا هم دین و معنویّت از سنّت و شریعت جدا و دین‌باوری و احساس‌های معنوی بدون پایبندی به سنّت و شریعت رسماً و عملاً مصداق یافت. بنابراین همۀ سدها که ناشی از سنّت و شریعت بود، از جلوی پای توسعۀ کشور برداشته شد. ▫️برای فهم اشتباه نویسندۀ آن مقاله که ظاهراً مدّعی مسلمان بودن هم هست، بسیار متأثّر شدم! چگونه کسی می‌تواند مسلمان باشد و معتقد باشد شریعت و تقیّد به انجام احکام و دستورات الهی را باید ترک کرد؟! البتّه از گذشته هم با جلوه‌های ترک شریعت در حوزه‌هایی مثل تصوّف مواجه بودیم که معتقد بودند اهل طریقت نیازی به شریعت ندارند و در مرتبۀ بعد، کسانی که واصل به حقیقت می‌شوند، نیازی به آداب طریقت هم ندارند. اینکه کسی مطرح کند ایمان از شریعت قابل تفکیک است، شکل تازه‌ای از همان انحراف دینی است و نشان‌دهندۀ ناآگاهی شخص است. ▫️بارها گفته‌ایم و نوشته‌ایم که وجود انسان مراتبی دارد و این مراتب در هم تأثیر و تأثّر متقابل دارند. هر آنچه در مرتبه‌ای از وجود انسان باشد، آثار آن در مراتب دیگر وجود او هم ظهور پیدا می‌کند. اگر کسی قلبش، قلب ایمانی باشد، دلباختۀ خدا و مرتبط و متوجّه و ذاکر خدای متعال باشد، قطعاً روحیّات، خلقیّات، و نهایتاً رفتارهایش هم متناسب با آن خواهد شد. از کوزه همان برون تراود که در اوست. شریعت، رفتارهای یک انسان باایمان است. ▫️چگونه ممکن است قلب مؤمنِ به خدا قائل شود که به دستورات خدا بی‌اعتنایی کنیم، و فقط ایمانِ به خدا داشته باشیم؟! این چه نوع ایمانی است که با بی‌اعتنایی و زیر پا گذاشتن دستورات خداوند قابل جمع است؟! چگونه می‌توان قلباً مؤمن بود، امّا هر چیزی را، ولو مورد نفرت و غضب خدا باشد، بر خود مباح شمرد؟! اباحی‌گری با سرسپردگی و دلدادگیِ به خدای متعال در تعارض است. چگونه می‌توان به دین باور داشت و آن را از حوزۀ سیاست و زندگی بیرون راند و شریعت را نیز از حوزۀ دین خارج کرد و دین را به احساس‌ها و حالات روحی و درونی و توجّه به معنویّت محدود دانست و آن را از اخلاقیّات و عبادیّات و احکام عملی تهی کرد؟! ادامه دارد…. @ahlevela_channel @OstadMahdiTayyeb eitaa.com/ahlevela_channel instagram.com/ahlevela
‍ 💠 جلسۀ هفتگی خواهران اهل‌ولاء در روز دو‌شنبه ٩ آبان ١٤٠١ در مهدیّۀ اهل‌ولاء با حضور استاد مهدی طیّب برگزار شد - بخش دوّم ▫️جای شگفتی است که دانشگاه‌های ما بعضاً اساتیدی را در خود دارند که تا این حد سطحی‌انگارند! اینگونه اساتید ظاهراً مشکلشان این است که بین اولویّت و اوّلیّت اشتباه کرده‌اند. نیازهایی هست که اوّلیّت دارد؛ امّا اولویّت ندارد. کمااینکه نیازهایی هست که اولویّت دارد؛ ولی اوّلیّت ندارد. این را باید درک کنیم. قطعاً اوّلین نیاز انسان این است که به آب و هوا و غذا دسترسی پیدا ‌کند تا زنده بماند؛ این اوّلیّت دارد؛ امّا آیا آب و هوا و غذا بلندترین و عالی‌ترین نیاز اوست؟ متعالی‌ترین نیاز اوست؟ قطعاً خیر! روشن است که اوّل باید نیازهای حیاتی فرد تأمين شود تا بتواند علم بیاموزد و معرفت و سجایای انسانی را کسب کند. غذا، آب و هوا شرط زنده بودن است و اولیّت دارد؛ امّا قطعاً اولویّت ندارد. متأسفانه این دسته از نویسندگان و اساتید، بین این دو مسأله اشتباه کرده‌اند. تأمین نیازهای اقتصادی اوّلیّت دارد؛ یعنی ابتدا باید به آن پرداخت تا زمینۀ مساعدی برای تعالی فراهم شود؛ امّا مهمترین امر توسعۀ اقتصادی نیست. ▫️به تعبیر امام خمینی رضوان‌ الله‌ تعالی‌ علیه در تفسیر سورۀ حمدشان، انبیاء نیامدند که دنیا را آباد کنند! بشر خودش هم می‌توانست دنیا را آباد کند. انبیاء آمدند حقیقت نهفته در باطن انسان را شکوفا کنند و انسان بالقوّه را بالفعل و او را انسان الهی کنند. اینکه ما تأمين آب و نان انسان را مهمترین امر بشماریم، ناشی از این است که اصلاً در فضای تفکّر الهی تنفّس نکرده‌ایم. ▫️البتّه نیازهای اقتصادی جامعه باید تأمين شود. مردم باید غذا، آب، هوا، مسکن، شغل و امکانات زندگی مادّی مناسب داشته باشند تا بتوانند به کمال و تعالی برسند. امّا اینها اولویّت ندارند. آنچه سزاوارتر، اولی و مهمتر است، کمالات انسانی، تعالی انسان، تقرّب الی‌الله، متّصف شدن به صفات‌الله و متخلّق شدن به اخلاق‌الله است. ▫️چیزی که اولویّت دارد و مهمترین است، مقصد است و بقیۀ چیزها وسیله و ابزارند و باید در راه مقصد هزینه و قربانی شوند. اگر کسی نیاز‌های اوّلیّه زیستی را مهمتر بداند، توسعۀ اقتصادی را اولویّت می‌گیرد و همه‌چیز را در راه آن قربانی می‌کند. اگر مقصد را توسعۀ اقتصادی تلقّی کنیم، باید دین، معنویّت، فضیلت، اخلاق و همۀ سجایای انسانی را در پای رسیدنِ به آن و در مسلخ آن ذبح و قربانی کنیم. اگر می‌بینیم کسانی به شوق آمده‌اند که دین دارد از صحنۀ سیاست بیرون رانده می‌شود و حتّی در بین افراد معتقد به خدا و معنویّت، سنّت‌ و شریعت دارد کنار گذاشته می‌شود و یک نوع ایمان بدون شریعت جایگزین ایمان توأم با شریعت می‌شود، ناشی از این درک خطایی است که متأسّفانه وجود دارد. ▫️به‌ هر تقدیر امیدواریم در این بحران‌ها و شرایط آشفتۀ اجتماعی، بتوانیم خردمندانه مسائل را تجزیه و تحلیل کنیم، و راه درست را در پیش بگیریم. طوری نشود که تحت‌تأثیر یک خواستۀ برنیامده، یک انتقاد و ایراد بدون ‌پاسخ، یا برخی رفتارهای نسنجیده و نادرست و معیوب که در ادارۀ کشور وجود دارد، همه‌چیز را زیر پا بگذاریم و با دشمنان ولایت و تشیّع و دشمنان خدا که از آن‌سوی مرز برنامه‌ریزی می‌کنند تا ریشۀ دین را از این سرزمین برکنند، همسو شویم. البتّه به یُمن عنایات حضرت بقیّة‌الله ارواحنافداه آنها ناکام خواهند ماند؛ امّا ما باید بدانیم که چه داریم می‌کنیم و خدای نکرده تحت‌تأثیر نقدهای درست و وارد، به جاهایی کشیده نشویم که باطل و نادرست باشد. ▫️امیدواریم جامعۀ ما به عقلانیّت بیشتر و به صلاح و فضیلت رهنمون شود و تحت تأثیر هیجانات و احساسات برانگیخته شده، ناخواسته و بی‌توجّه، به آنچه نه درست است و نه به مصلحت مردم و کشور، و تنها به سود و مورد نظر دشمنان ملّت و میهن و دین است، کشیده نشود. @ahlevela_channel @OstadMahdiTayyeb eitaa.com/ahlevela_channel instagram.com/ahlevela
حجاب اجباری یا پوشش الزامی ‍ 💠 جلسۀ هفتگی خانم‌های اهل ولاء، در روز دوشنبه ٢٣ آبان ١٤٠١ با حضور استاد مهدی طیّب در مهدیۀ اهل‌ولاء برگزار شد - بخش اوّل ▫️در جلسۀ مزبور، در پاسخ سؤال یکی از حاضران در مورد ملزم ساختن حکومت اسلامی زنان را به مراعات حدودی در پوشش، که این روزها از سوی برخی، از آن به «حجاب اجباری» تعبیر می‌شود، استاد مطالبی فرمودند که به بخشی از آن اشاره می‌شود: ▫️الزام به مراعات حدودی در پوشش، از دو منظر قابل بررسی است. نخست اینکه آیا چنین کاری بر حاکم اسلامی جایز است و حقّ چنین الزامی را دارد و درصورت الزام، آیا همۀ خانم‌ها باید تمکین کنند. دوّم اینکه عرف بشر در جهان امروز، به چنین حقّی برای حکومت‌ها قائل است و آیا چنین الزاماتی در سایر کشورها وجود دارد؟ ▫️در جنبۀ نخست باید عنایت داشت که احکام دینی سه رده دارد: «احکام اوّلیّه» که مربوط به شرایط عادی است؛ «احکام ثانویه» که متعلّق به شرایط اضطراری است و «احکام حکومتی» که برای تأمين مصالح اجتماعی توسّط حاکم اسلامی وضع و مقرّر می‌شود. احکام اوّلیه مثل وجوب گرفتن روزۀ ماه مبارک رمضان یا پرداخت زکات و خمس بر مشمولان آنها. احکام ثانویّه، مثل واجب و حتّی جایز نبودن گرفتن روزۀ ماه مبارک رمضان بر شخصی که گرفتن روزه برای او ضرر دارد یا جایز و حتّی واجب بودن خوردن گوشت حیوان مرده بر کسی که از گرسنگی در معرض مرگ است و غذایی جز همان گوشت مردار در دسترسش نیست؛ صرفاً به‌مقداری که از مرگ نجات پیدا کند. احکام حکومتی مقرّراتی است که حاکم اسلامی بر اساس بررسی‌های کارشناسی متخصّصان هر حوزه، برای تأمین مصالح اجتماعی، در قالب قوانین و مقرّرات یا دستورات موردی، مقرّر می‌کند؛ از قبیل مقرّرات رانندگی یا ضوابط ساخت‌وساز بنا؛ که مجاز بودن شرعی حکومت اسلامی به وضع مقرّراتی در زمینۀ حدود پوشش و لباس و لازم الرّعایه بودن آن برای عموم شهروندان و واجب الرّعایه بودن شرعی آن برای شهروندان مسلمان و مؤمن، در این حوزه قرار دارد. ▫️وجوب تبعیّت و مراعات این سه رده حکم بر شهروندان مسلمان و مؤمن در یک درجه است و نمی‌توان گفت که یکی واجب‌تر از دیگری است؛ یعنی احکام شرایط اضطرار همان‌قدر واجب است که در شرایط عادی، احکام اوّلیه واجب است و احکام حکومتی شرعاً همان‌قدر واجب است که احکام اوّلیه و ثانویه در شرایط خاصّ خود واجب هستند. توجّه به این نکته که گفتیم سبب می‌شود وجوب حکم را به محدوده‌ی احکام اوّلیه منحصر نپنداریم؛ بلکه بپذیریم که حاکم اسلامی یا حکومت و نظام اسلامی اگر به این تشخیص رسید که مصلحت جامعه در امری است، باید به آن حکم دهد و اطاعت از آن حکم بر همۀ مؤمنان و مسلمانان، شرعاً واجب و بر سایر شهروندان، قانوناً الزامی است. ▫️پس حاکم اسلامی برای تأمين مصالح اجتماعی حق دارد قواعدی وضع کند؛ یعنی مثلاً می‌تواند بگوید این خیابان ورود ممنوع است و شما حق ندارید از این طرف وارد آن شوید. اگر کسی بگوید کدام آیه و کدام روایت نشان می‌دهد که پیغمبراکرم صلّی‌ الله‌ علیه‌ و آله‌ و سلّم در دوران حکومت خود مثلاً جلوی اسب‌ها را می‌گرفتند که از یک طرف داخل یک کوچه نروند تا شما هم به عنوان حکومت اسلامی شرعاً مجاز باشید با الگوبرداری از آن، چنین قانونی وضع کنید، پاسخ این است: هروقت مصلحت اجتماعی چیزی را اقتضاء کرد، نظام و حاکم دینی می‌تواند آن را الزامی کند. این مصلحت تابع شرایط زمان و مکان است و اقتضائات زمان و مکان با تحوّلات زندگی بشر قابل تغییرند. ▫️از این الزامات نباید به «اجبار» که نوعی احساس منفی را القا می‌کند، تعبیر کرد. تعبیر «اجباری» که در مورد این قوانین به کار می‌برند، تعبیر مناسبی نیست. هیچ‌کس نمی‌گوید مقرّرات اجباری رانندگی. مقرّرات رانندگی، اجباری نیست؛ الزامی است و حکومت حق دارد برای تأمین مصلحت جامعه، چنین مقرّراتی وضع کند و اگر کسی بخواهد تخلّف کند، باید هم جلوی او را بگیرد و هم جریمه‌اش ‌کند. ▫️مراعات الزامات قانونی برای همۀ شهروندان واجب است؛ یعنی در حکومت اسلامی نباید سر چهارراه بایستند و بگویند ببخشید! شما شیعۀ اثناعشری هستید تا من شما را که از چراغ قرمز رد شده‌اید، جریمه کنم یا مسیحی هستید، زرتشتی هستید یا لائیک هستید و لازم نیست جریمه شوید؟ خیر! الزامات اجتماعی مال همۀ شهروندان است. یک شهروند متدیّن، اطاعت از مقرّرات حکومت اسلامی را بر خود واجب شرعی می‌داند. امّا اینگونه نیست که اطاعت از این مقرّرات فقط بر متدیّنین یا مسلمانان لازم باشد. الزامات برای عموم جامعه است. مقرّرات راهنمایی و رانندگی، هم مال مسیحی است، هم مال یهودی است، هم مال زرتشتی است، هم مال مسلمان، اعم از شیعه و سنّی است و هم مال فرد لائیک است؛ مال همۀ افراد است. این الزامات اختصاص به فرد یا قشر خاصّی ندارد. ادامه دارد…. @ahlevela_channel @OstadMahdiTayyeb eitaa.com/ahlevela_channel
حجاب اجباری یا پوشش الزامی ‍ 💠 جلسۀ هفتگی خانم‌های اهل ولاء، در روز دوشنبه ٢٣ آبان ١٤٠١ با حضور استاد مهدی طیّب در مهدیۀ اهل‌ولاء برگزار شد - بخش دوّم ▫️در جهان امروز عرف عقلی در همۀ جوامع، وضع مقرّرات توسّط حکومت‌ها و ملزم بودن شهروندان به مراعات آنها را تأیید می‌کند و آن را از لوازم غیرقابل تفکیک حکومت می‌داند. کجای دنیاست که مردم الزامات قانونی نداشته باشند؟ الزامات قانونی برای تأمين مصالح اجتماعی، یک امر پذیرفتۀ عقلانی است. یکی از کارهای اساسی حکومت‌ها قانونگذاری و تعیین مقرّرات و الزاماتی است که مردم و شهروندان باید از آنها اطاعت کنند. ▫️حال، یکی از این الزامات که در تمام دنیا پذیرفته شده، الزام در حدود پوشش است. کجای دنیا را سراغ دارید که در زمینۀ نوع پوشش، قانون و مقرّرات وجود نداشته باشد؟ در امریکا، در اروپا؟ کجای دنیا را سراغ دارید که بگویند هرکس هرطور خواست، بیرون بیاید؛ یک روز برهنه بیاید، یک روز پوشیده بیاید و قانونگذار با او کاری نداشته باشد؟ یک جا در دنیا نداریم. یعنی الزامات قانونی در زمینۀ نوع پوشش، همچون دیگر قوانین و مقرّرات اجتماعی، یک امر عقلایی است و همۀ عالم آن را پذیرفته‌اند. ▫️حدّ و حدود این الزامات، در قوانین کشورها متنوّع است و در هر جامعه، بر اساس فرهنگ، روحیّات، تفکّرات، عقاید، باورها و سنّت‌های عمومی آن جامعه و بر مبنای فکری و عقیدتی و ارزش‌هایی که حکومت آن جامعه بر اساس آن شکل گرفته، مشخّص و معیّن شده است. این الزامات، هم نوع پوشش را تعیین می‌کند و هم حدود پوشش را. ▫️قوانین در کشورهای غربی، هم کمتر از حدّ خاصی پوشیدن را ممنوع کرده است و هم بیشتر از حدّ خاصی را. حتّی در برخی کشورهای غربی حکومت به دخترها و زن‌ها می‌گوید اگر روسری سرت کنی، من اجازه نمی‌دهم در مدرسه یا دانشگاه تحصیل کنی. آیا این الزام در پوشش نیست؟ این در برخی کشورهای غربی به عنوان یک قاعده و الزام قانونی پذیرفته شده و همۀ شهروندان ملزم به رعایت آن هستند. متقابلاً اگر کسی بخواهد برهنگی کند، جلویش را می‌گیرند. آیا در واشینگتن، لندن، پاریس، برلین و دیگر پایتخت‌های کشورهای غربی،  مقرّرات اجازه می‌دهد شخصی برهنه و بدون پوشش به خیابان‌ها بیاید و پلیس مانع او نمی‌شود؟ مگر همان زنی که در راهپیمایی‌ هلند، به‌عنوان اظهار روشن‌فکری و مخالفت با حجاب اجباری، بالاتنه‌اش را برهنه کرد، پلیس همان کشور احضارش نکرد و با او برخورد قانونی نکرد؟ همۀ دنیا حد و حدودی در زمینۀ پوشش دارند. ▫️حال، باید پرسید وجود قانون در یک جامعۀ اسلامی در زمینۀ پوشش چه مانع شرعی و عرفی و عقلی دارد؟حدّ و حدود ضروری پوشش را هم باید دولتمردان، حکّام و نظام حکومتی، با توجه به مصالح اجتماعی و فرهنگ ملّی و دینی و بر اساس بحث‌های کارشناسی مشخّص کنند، و از آن حدود، نه بالاتر بروند و نه پایین‌تر بیایند، تا آن مصالح اجتماعی حفظ شود. ▫️پس اصلاً بحث این نیست که حجاب در اسلام واجب است، یا واجب نیست و یا مستحب است. آیا کنیز باید حجاب را مراعات کند یا نکند، اهل کتاب موظّف به مراعات حجاب بوده‌اند یا نبوده‌اند و ... . اینجا اصلاً بحث وجوب حکم اوّلیّۀ شرعی حجاب مطرح نیست؛ بحث احکام حکومتی در جهت تأمين مصالح جامعه است. نگویید پیغمبر صلّی‌ الله‌ علیه‌ و آله‌ و سلّم این حد از پوشیدگی را کجا الزام کردند؟ امیرالمؤمنین علیه‌السّلام در حکومتشان کجا الزام کردند؟ پاسخش این است: بسیاری از الزاماتی که قوانین دنیا بر اساس اقتضائات امروزی زندگی بشر برای تأمین مصالح پذیرفته‌اند، در شکل‌های ساده‌تر زندگی اجتماعی بشر وجود نداشت. مثل این است که بگوییم کجا امیرالمؤمنین علیه‌السّلام و پیغمبر صلّی‌الله‌ علیه‌ و آله‌ و سلّم قوانین ایکائو را برای نوع پروازهای هواپیمایی وضع کردند؟! ▫️هر روز که در زندگی اجتماعی، چیزی به‌عنوان مصلحت تشخیص داده می‌شود، برای تأمین آن مصالح، الزاماتی وضع می‌گردد. مصلحت‌سنجی هم همانطور که اشاره شد، مبتنی بر فرهنگ عمومی، باورها، اعتقادات، ارزش‌ها، سنّت‌ها و ... و مبتنی بر نظر کارشناسان انجام می‌شود. ادامه دارد…. @ahlevela_channel @OstadMahdiTayyeb eitaa.com/ahlevela_channel instagram.com/ahlevela
‍ حجاب اجباری یا پوشش الزامی 💠 جلسۀ هفتگی خانم‌های اهل ولاء، در روز دوشنبه ٢٣ آبان ١٤٠١ با حضور استاد مهدی طیّب در مهدیۀ اهل‌ولاء برگزار شد - بخش سوّم ▫️الآن در صدد این نیستم که بگویم حدّ لازم برای تأمین مصلحت در جامعۀ ما این است که همه باید مقنعه و چادر داشته باشند یا این است که هیچ‌کس الزام نداشته باشد که موهای سرش را هم بپوشاند. این را باید حکومت، در قالب قوانین و بر اساس مبانی فرهنگی و ارزشی و اعتقادی، مشخّص کند. من می‌خواهم بگویم اصل اینکه حدودی برای پوشش وضع شود، شرعاً و عقلاً کار موجّه و درستی است. ▫️نگوییم اجباری؛ بگوییم الزامی. بگوییم در زمینۀ پوشش، قوانین و مقرّراتی در جهت مصالح اجتماعی، مبتنی بر فرهنگ، سنّت و باورهای جامعه وضع می‌شود و همۀ مردم ملزم می‌شوند از آن قوانین اطاعت کنند. اگر کسی این را نپذیرد، دیگر سنگ روی سنگ بند نمی‌شود. اگر قرار باشد هر قانونی که در هر زمینه‌ای وضع می‌شود، بگویند اجباری است و ما تن به اجبار نمی‌دهیم، بی‌قانونی بر مملکت حاکم خواهد شد، این یعنی کشور بی‌قانون. کشور بی‌قانون را می‌توان اداره کرد؟ آیا چنان کشوری روی سعادت و پیشرفت را خواهد دید؟! با این منطق می‌توان سخنان یاوه‌ای را که علیه حجاب زده شده است، تبیین کرد و پاسخ داد. ▫️نکتۀ دیگر اینکه تخلّف از قوانین و الزامات، اوّلاً در قانون باید جرم‌انگاری شود؛ یعنی آن تخلّف در حدّ جرم شناخته شود؛ و ثانیاً، توسّط قانونگذار، مجازاتی متناسب با آن تخلّف یا جرم تعیین شود. مجازات جرائم ممکن است مربوط به حوزۀ حدود، دیات، قصاص یا تعزیرات و تنبیهات باشد. در تخلّفاتی که مشمول حدود، دیات و قصاص است، مجازات دقیقاً مطابق قانون شرع انجام و اعمال می‌شود، نه یک سر سوزن کمتر و نه یک سر سوزن بیشتر. ولی در مجازات‌های مربوط به تعزیرات و تنبیهات، حکّام و قضات، برای تعیین مجازات، برطبق قانون، دامنۀ اختیاراتی دارند و باید بسنجند که فرد متخلّف چگونه متنبّه و اصلاح می‌شود. هرکس به‌ شیوه‌ای اصلاح می‌شود؛ کسی با یک اخم کردن، کسی با یک توبیخ کردن، کسی با یک جریمه کردن، کسی با یک حبس کردن و... این تخلّفات و جرم‌ها، تنبیهات و مجازات‌هایی متناسب با خود را اقتضا می‌کنند و آن مجازات‌ها توسّط قانونگذار، در مسیر مصلحت فرد متخلّف و اصلاح او و همچنین برای در امان ماندن جامعه از آسیب‌های تخلّفات او، تعیین می‌شود. این وظیفۀ قانونگذاران و قضات حکومت است. ادامه دارد…. @ahlevela_channel @OstadMahdiTayyeb eitaa.com/ahlevela_channel instagram.com/ahlevela