خوشابه حال کسانیکه ازهوی رستند
ورود غیرخدا را بروی دل بستند
مقیم میکده عشق دوست گردیدند
زباده های می عشق دوست سرمستند
به موج فتنه ودردوحوادث دوران
حصین حصن خدابهربندگان هستند
برای حل مشاکل چنان هنرمندند
که خلق پندارند ساحرندوتردستند
میان خلق خداهم ،کم اندوگمنامند
زعجب وشهرت ونام آوری،حذرهسنتد
برای خاطرآنان خورند روزی، خلق
دلی نبسته به دنیاوازخطاجستند
چنان غریق یم عشق دوست گردیدند
که رفته اندیک شبه،قرنی، رکورد بشکستند
بکوش تاکه شوی شاهد،همچنان شهدا
که رفته اندوبه لقائ خدای،پیوستند
تخلص غزل من بنام عباس است
که دستگیرخلایق شدندوبی دستند
#جعفرکیانی
https://eitaa.com/ahlghalam
غزل هفته
خلعت عجب وریا را تو درآر ازبرخویش
غره گی پیش خلایق مکن،افکن سر
خویش
قبل ازآنیکه خداوند حسابت برسد
بخودت آی وجلوتربنگردفترخویش
تابه کی نیمه شب خواب خوش نازکنی
کن مصفادل خودرازدوچشم ترخویش
پیش هردردوبلاباش صنوبر،محکم
کن سپرسینه ومگذارفرو ازسرخویش
جرعه ای ازمی ساقی چه کندبادلها
خوش به مستی که زندباده ای ازدلبر
خویش
ماه شعبان شده و آمده تاج سرمان
باش سربازوبده سرتوبه تاج سرخویش
طارمت(آسمانت) گرشده تاریک تراز تاریکی
دل توبسپاربه مقصودوبه روشنگرخویش
راه راست ارطلبی،عشق علی باشدوبس
بگشاجاده این عشق وگزین معبرخویش
شکرگویم که خداعشق علی داده مرا
کاش درخواب ببینم رخ این دلبرخویش
ساقیاباده ای ازخم می خویش بده
تاکه احیاکنی این مرده،ازآن ساغرخویش
#جعفرکیانی