🟩دو قورت و نیمش باقیه
داستان این ضرب المثل از این قرار است که روزی روزگاری حضرت سلیمان تمامی پرندگان و حیوانات را به قصر خود دعوت کرد. سپس سفرهای برای آنها پهن کرد و انواع و اقسام غذاها به مقدار بسیار بر سر سفره نهاد. پیش از همه نهنگی سر از آب بیرون کرد و از حضرت سلیمان غذا خواست. به امر سلیمان لقمهای بزرگ در دهانش افکندند، بلعید و باز از حضرت سلیمان غذا خواست تا آن که تمام غذا را در دهانش ریختند و او بلعید ولی باز طالب غذا بود. حضرت سلیمان از خوراک آن حیوان تعجب کرد و از او پرسید: غذای تو در هر روز چه مقدار است. نهنگ گفت: روزی “سه قورت” و تمام این غذاها که به من دادید نیم قورت بود و هنوز دو قورت و نیمم باقیست.
#قورت #نهنگ #سلیمان #پرنده
https://eitaa.com/ahlghalam