🏴تکیه گاه کاروان کربلا: عباس بن علی (علیه السلام)
▪️حضرت ابوالفضل (ع) کمالات ظاهری و باطنی بسیار و قامتی، رشید چهره ای زیبا و شجاعتی کم نظیر داشتند. به خاطر سیمای جذابشان به قمر بنی هاشم مشهور بودند. مقام حضرت عباس (ع) تا به آنجاست که امام معصوم به ایشان می گویند: «جانم به فدایت!» شب تاسوعا دشمن قصد حمله داشت. سیدالشهدا (ع) فرمودند: « ای عباس، جانم به فدایت! برو و از آنان بپرس که چه شده و چه اتفاقی افتاده است؟» عصر عاشورا هم که از رزم آوران، فقط اباالفضل العباس (ع) و امام حسین (ع) مانده بودند حضرت عباس (ع) نزد امام رفتند تا اجازۀ جهاد بگیرند. سیدالشهدا(ع) فرمودند: «ای برادر، تو پرچم دار من هستی!» حضرت عباس (ع) عرض کرد: « سینه ام از منافقین به تنگ آمده است! بگذار تا به خون خواهی شهیدانمان به میدان روم».
▪️بعد از شهادت عباس (ع) امام حسین (ع) در کنار پیکر برادر فرمودند: «برادرم اباالفضل! اکنون کمرم شکست و رشتۀ تدبیرم گسست». سپس، درحالی که اشک بر گونه و محاسن داشت، برادر را بوسید. امام سجاد (ع) فرمودند: « برای عباس (ع) نزد خداوند تبارک و تعالی مقامی است که همۀ شهدا به آن غبطه می خورند.»
📗مرتضی آقاتهرانی، یاران شیدای حسین، ص۲۸۰ تا312
#یاران_عاشورایی
@ahlolbait
50.65M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🏴کلیپ تصویری: غصه علی علیه السلام
◼️با نوای محمد معتمدی کربلایی
@ahlolbait
24.3M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🏴کلیپ تصویری: بی امان گریه کردم
◼️با نوای محمد معتمدی کربلایی
@ahlolbait
▪️ألسَّلامُ عَلَى الرُّؤُوسِ الْمُفَرَّقَةِ عَنِ الاَْبْدانِ
▪️سلام بر آن سرهاى جدا شده از بدن
فرازی از زیارت ناحیه مقدسه
@ahlolbait
🏴سفیر سرخ: قیس بن مسهّر صیداوی
▪️سه بار سفیر شدن، آن هم سفیر حسین (ع) افتخار کمی نیست. قیس نامۀ امام به مردم کوفه را بوسید. بر چشم ها نهاد و با حضرت وداع کرد. در قادسیه از هر سو محاصرۀ سواران قرار گرفت. نزدیک بود دستگیر شود. نامۀ مولا را چه کند؟! نامه را به سرعت در دهان گذاشت و جوید و به دشواری فرو بلعید.
عبیدالله خشمگین فریاد می کشید: « نامۀ حسین را پاره کردی! یا به مسجد برو و به حسین و پدرش ناسزا بگو یا قطعه قطعه خواهی شد!»
فرصتی مغتنم بود. قیس بر فراز منبر بود و مسجد کوفه از جمعیت موج می زد. همه با شگفتی او را می نگریستند:
▪️«ای مردم من سفیر حسین بن علی هستم. حسین فرزند علی، پارۀ قلب پیامبر است و مادرش فاطمه دختر پیامبر(ص)عزیزتر و محبوب تر از او نیست. به پا خیزید و یاورش باشید. اما عبیدالله پدرش ناپاک و خودش ناپاک زاده و زشت کار است...»
▪️ابن زیاد چون گرگ زخم خورده فریاد می کشید. لحظاتی بعد قیس دست بسته بر فراز دارالاماره بود و شمشیر جلّاد بر گلویش، خون، خطی سرخ بر کوچه کشید. سر قیس در دستان عبدالملک بن عمیر بود
📗محمدرضا سنگری، آیینه داران آفتاب، ج1، ص332تا 345
#یاران_عاشورایی
@ahlolbait