❌ جلوی اجرای #سند۲۰۳۰ را بگیرید
🔻 رهبر انقلاب: به این فکر کنیم چرا انقدر طواغیت عالم و فراعنه عالم اصرار دارند که در آموزش و پرورش کشورها گاهی اوقات با سر و صدا مثل سند ۲۰۳۰، نفوذ کنند؟ اصرار آنها به نفوذ به خاطر تاثیر آموزش و پرورش است.
دشمن قصد دارد کاری را که بوسیله نظامی از انجام آن ناتوان است، با نفوذ و از راههایی مانند سند ۲۰۳۰ و ساختن انسانهایی تربیت کند که مثل او فکر و اهداف عملیاتی او را پیاده کنند تا زمینه غارت ملتها فراهم شود.
الان هم شنیدهام #سند۲۰۳۰ در گوشه و کنار بوسیله آدمهای ناباب یا غافل دارد اجرا میشود؛ این را باید به طور جدی دنبال کنید. ۹۹/۶/۱۱
#ثامن
💻 @Khamenei_ir
🏴 @ahlolbasar
🔰 امارات متحده عربی به دنیای اسلام، ملتهای عرب منطقه و به فلسطین خیانت کرد
👈 امیدوارم اماراتیها زود بیدار شوند و جبران کنند
🔻 رهبر انقلاب، امروز: امارات متحده عربی هم به دنیای اسلام خیانت کرد، هم به ملتهای عرب و کشورهای منطقه خیانت کرد و هم به فلسطین خیانت کرد.
البته این خیانت دیر نخواهد پایید اما این لکه ننگ بر آنها خواهد ماند.
پای صهیونیستها را به منطقه باز کردند و مسئله فلسطین را که مسئله غصب یک کشور است به فراموشی سپردند و عادیسازی کردند.
ملت فلسطین زیر فشارهای شدید قرار دارند از همه جهات، آنوقت آنها میآیند با اسرائیلیها و عناصر پلید آمریکایی مثل آن یهودی که در خانواده ترامپ وجود دارد علیه مصالح دنیای اسلام کارمیکنند و با قساوت تمام با دنیای اسلام برخورد میکنند.
امیدوارم اماراتیها زود بیدار شوند و کاری که کردهاند را جبران کنند. ۹۹/۶/۱۱
#ثامن
@ahlolbasar
🔰مهدکودکها زیرمجموعه آموزش و پرورش است، بگومگوی دستگاهها باید برطرف شود
🔻 رهبر انقلاب: یک مسئله، مسئلهی مهدکودکها و پیش دبستانیها است. مهدکودکها متأسفانه رها است. مهدکودکها هم ذیل آموزش پرورش است، این رها است. اولاً دستگاههای مختلف دولتی با هم توی این زمینه بگومگو دارند که این بگومگوها باید برطرف بشود.
وانگهی وقتی که دستگاه را شما رها بگذارید، دیگران میآیند بچه های مردم را میگیرند، میبرند آنجا و تربیتهای غلط داده میشود. گزارشهای بسیار بدی بنده دریافت کردم از بعضی از مهدکودکها که واقعا نگرانکننده است. ۹۹/۶/۱۱
#بسته_خبری
#ثامن
@ahlolbasar
🔴 #تحریف| واژه یایی #تحریف در قرآن کریم
1️⃣ سوره بقره آیه ۷۵ : قَدْ كَانَ فَرِيقٌ مِّنْهُمْ يَسْمَعُونَ كَلَامَ اللَّهِ ثُمَّ يحَُرِّفُونَهُ مِن بَعْدِ مَا عَقَلُوهُ وَ هُمْ يَعْلَمُون
🔹 یعنی کلام خدا را درک می کنند و می فهمند اما با این وصف از معنای حقیقی منصرف شده و کلام خدا را طبق میل و خواسته خود معنا می کنند .
2️⃣ سوره نساء آیه ۴۶ : مِّنَ الَّذِينَ هَادُواْ يحرفُونَ الْكلِمَ عَن مَّوَاضِعِهِ وَ يَقُولُونَ سمِعْنَا وَ عَصَيْنَا.
🔹 خداوند متعال طایفه یهود را چنین توصیف نموده که کلمات پروردگار را تحریف می کردند به این طریق که یاجای آنها را تغییر میدهند ( مثلاً پس و پیش می کنند) و یا اینکه اصلا برخی از کلمات را به کلی ساقط میکنند از پیش خود ، به کتاب خدا اضافه میکنند همانطور که تورات موجود به این سرنوشت دچار گردید.
3️⃣ سوره مائده آیه ۱۳ : وَ جَعَلْنَا قُلُوبَهُمْ قَاسِيَةً يحَرِّفُونَ الْكَلِمَ عَن مَّوَاضِعِهِ وَ نَسُواْ حَظًّا مِّمَّا ذُكِّرُواْ بِه.
🔹 در اثر کفر و ناسپاسی قوم بنی اسرائیل قلوب آنان را قسی و سخت قرار دادیم و همین قساوت قلب موجب شد تا کلام خدا را از جایگاه اصلی اش منحرف ساختند .
4⃣ سوره مائده آیه ۴۱: وَ مِنَ الَّذِينَ هَادُواْ سَمَّاعُونَ لِلْكَذِبِ سَمَّاعُونَ لِقَوْمٍ ءَاخَرِينَ لَمْ يَأْتُوكَ يحَُرِّفُونَ الْكلَِمَ مِن بَعْدِ مَوَاضِعِه
🔹 برخی یهودیان سخنان دروغ را خوب گوش می دهند و شنوای سخنان دیگران هستند که خودشان نزد تو نیامده اند آنان سخنان را از معنا و مفهوم اصلی خود تحریف می کنند .
#ثامن
@ahlolbasar
واما، آن صد درسِ مورد اشاره به کنار؛ یک درس اصلی در حرکت و قیام امام حسین علیهالسلام وجود دارد که من امروز سعی خواهم کرد آن را، به شما عرض کنم. همه آنها حاشیه است و این متن است. چرا قیام کرد؟ این درس است.
به امام حسین علیهالسلام میگفتند: شما در مدینه و مکه، محترّمید و در یمن، آن همه شیعه هست. به گوشهای بروید که با یزید کاری نداشته باشید، یزید هم با شما کاری نداشته باشد! این همه مرید، این همه شیعیان؛ زندگی کنید، عبادت و تبلیغ کنید! چرا قیام کردید؟ قضیه چیست؟
این، آن سؤالِ اصلی است. این، آن درسِ اصلی است. نمیگوییم کسی این مطلب را نگفته است؛ چرا، انصافاً در این زمینه، خیلی هم کار و تلاش کردند، حرف هم زیاد زدند. حال این مطلبی را هم که ما امروز عرض میکنیم، به نظر خودمان یک برداشت و دید تازهای در این قضیه است.
دوست دارند چنین بگویند که حضرت خواست حکومت فاسد یزید را کنار بزند و خود یک حکومت، تشکیل دهد. این هدفِ قیام ابیعبداللَّه علیهالسّلام بود. این حرف، نیمهدرست است؛ نمیگویم غلط است. اگر مقصود از این حرف، این است که آن بزرگوار برای تشکیل حکومت قیام کرد؛ به این نحو که اگر ببیند نمیشود انسان به نتیجه برسد، بگوید نشد دیگر، برگردیم؛ این غلط است.
بله؛ کسی که به قصد حکومت، حرکت میکند، تا آنجا پیش میرود که ببیند این کار، شدنی است. تا دید احتمال شدنِ این کار، یا احتمال عقلایی وجود ندارد، وظیفهاش این است که برگردد. اگر هدف، تشکیل حکومت است، تا آنجا جایز است انسان برود که بشود رفت. آنجا که نشود رفت، باید برگشت. اگر آن کسی که میگوید هدف حضرت از این قیام، تشکیل حکومت حَقّه علوی است مرادش این است این درست نیست؛ برای اینکه مجموع حرکت امام، این را نشان نمیدهد.
در نقطه مقابل، گفته میشود: نه آقا، حکومت چیست؛ حضرت میدانست که نمیتواند حکومت تشکیل دهد؛ بلکه اصلاً آمد تا کشته و شهید شود! این حرف هم مدّتی بر سرِزبانها خیلی شایع بود! بعضی با تعبیرات زیبای شاعرانهای هم این را بیان میکردند. حتّی من دیدم بعضی از علمای بزرگ ما هم این را فرمودهاند. این حرف که اصلاً حضرت، قیام کرد برای اینکه شهید شود، حرف جدیدی نبوده است. گفت: چون با ماندن نمیشود کاری کرد، پس برویم با شهید شدن، کاری بکنیم!
این حرف را هم، ما در اسناد و مدارک اسلامی نداریم که برو خودت را به کام کشته شدن بینداز. ما چنین چیزی نداریم. شهادتی را که ما در شرع مقدّس میشناسیم و در روایات و آیات قرآن از آن نشان میبینیم، معنایش این است که انسان به دنبال هدف مقدّسی که واجب یا راجح است، برود و در آن راه، تن به کشتن هم بدهد. این، آن شهادتِ صحیح اسلامی است. اما اینکه آدم، اصلاً راه بیفتد برای اینکه «من بروم کشته شوم» یا یک تعبیر شاعرانه چنینی که «خون من پای ظالم را بلغزاند و او را به زمین بزند»؛ اینها آن چیزی نیست که مربوط بدان حادثه به آن عظمت است. در این هم بخشی از حقیقت هست؛ اما هدفِ حضرت، این نیست.
پس به طور خلاصه، نه میتوانیم بگوییم که حضرت قیام کرد برای تشکیل حکومت و هدفش تشکیل حکومت بود، و نه میتوانیم بگوییم حضرت برای شهید شدن قیام کرد. چیز دیگری است که من سعی میکنم در خطبه اوّل - که عمده صحبت من هم امروز، در خطبه اوّل و همین قضیه است - انشاءاللَّه این را بیان کنم.
بنده به نظرم اینطور میرسد: کسانی که گفتهاند «هدف، حکومت بود»، یا «هدف، شهادت بود»، میان هدف و نتیجه، خَلط کردهاند. نخیر؛ هدف، اینها نبود. امام حسین علیهالسّلام، هدف دیگری داشت؛ منتها رسیدن به آن هدف دیگر، حرکتی را میطلبید که این حرکت، یکی از دو نتیجه را داشت: «حکومت»، یا «شهادت». البته حضرت برای هر دو هم آمادگی داشت. هم مقدّمات حکومت را آماده کرد و میکرد؛ هم مقدّمات شهادت را آماده کرد و میکرد. هم برای این توطین نفس میکرد، هم برای آن. هرکدام هم میشد، درست بود و ایرادی نداشت؛ اما هیچکدام هدف نبود، بلکه دو نتیجه بود. هدف، چیز دیگری است.
هدف چیست؟ اوّل آن هدف را به طور خلاصه در یک جمله عرض میکنم؛ بعد مقداری توضیح میدهم.
اگر بخواهیم هدف امام حسین علیهالسّلام را بیان کنیم، باید اینطور بگوییم که هدف آن بزرگوار عبارت بود از انجام دادن یک واجب عظیم از واجبات دین که آن واجب عظیم را هیچکس قبل از امام حسین - حتّی خود پیغمبر - انجام نداده بود. نه پیغمبر این واجب را انجام داده بود، نه امیرالمؤمنین، نه امام حسن مجتبی.
واجبی بود که در بنای کلّی نظام فکری و ارزشی و عملی اسلام، جای مهمّی دارد. با وجود اینکه این واجب، خیلی مهم و بسیار اساسی است، تا زمان امام حسین، به این واجب عمل نشده بود - عرض میکنم که چرا عمل نشده بود - امام حسین باید این واجب را عمل میکرد تا درسی برای همه تاریخ باشد. مثل اینکه پیغمبر حکومت تشکیل داد؛ تشکیل حکومت درسی برای همه تاریخ اسلام شد و فقط حکمش را نیاورد. یا پیغمبر، جهاد فیسبیلاللَّه کرد
و این درسی برای همه تاریخ مسلمین و تاریخ بشر - تا ابد - شد. این واجب هم باید به وسیله امام حسین علیهالسّلام انجام میگرفت تا درسی عملی برای مسلمانان و برای طول تاریخ باشد.
حالا چرا امام حسین این کار را بکند؟ چون زمینه انجام این واجب، در زمان امام حسین پیش آمد. اگر این زمینه در زمان امام حسین پیش نمیآمد؛ مثلاً در زمان امام علیالنقّی علیهالسّلام پیش میآمد، همین کار را امام علیالنّقی میکرد و حادثه عظیم و ذبح عظیم تاریخ اسلام، امام علی النقی علیهالصّلاةوالسّلام میشد. اگر در زمان امام حسن مجتبی یا در زمان امام صادق علیهما السّلام هم پیش میآمد، آن بزرگواران عمل میکردند. در زمان قبل از امام حسین، پیش نیامد؛ بعد از امام حسین هم در تمام طول حضور ائمه تا دوران غیبت، پیش نیامد!
پس هدف، عبارت شد از انجام این واجب، که حالا شرح میدهم این واجب چیست. آن وقت بهطور طبیعی انجام این واجب، به یکی از دو نتیجه میرسد: یا نتیجهاش این است که به قدرت و حکومت میرسد؛ اهلاً و سهلاً، امام حسین حاضر بود. اگر حضرت به قدرت هم میرسید، قدرت را محکم میگرفت و جامعه را مثل زمان پیغمبر و امیرالمؤمنین اداره میکرد. یک وقت هم انجام این واجب، به حکومت نمیرسد، به شهادت میرسد. برای آن هم امام حسین حاضر بود.
رهبرمعظم انقلاب مدظله
خطبه ۱۹ خرداد۱۳۷۴
@ahlolbasar
26.47M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
حسینیه ثارالله خمینی شهر از شبکه اصفهان برنامه موج پرچم
@ahlolbasar
1_449673433.pdf
1.34M
🌀نسخه pdf
🛑 یادداشت
✅مقاومت لبنان؛ پیروزی بزرگ دیگر
✍️به قلم: سعدالله زارعی-کارشناس مسایل سیاسی
#نشستهای_بصیرتی
#شهیدکمالی
#ثامن
@ahlolbasar
﷽✍هر کسی
درد ولایت و ولایت مداری دارد
بایستی شخصیت مالک و عمار را بشناسد که مبادا در اثر غفلت اشعث شویم!
🔹 شما مالک اشترید یا عمار !؟
🔺دو شخصیت مطرح در سپاه امیرالمومنین(ع) وجود داشت!
۱- مالک
۲-عمار
🔺مالک رزمنده ای دلیر
و عمار روشنگری بود که مسائل را شفاف می کرد.
✔️ اما بودند "موجوداتی"
به نام اشعث که به دلیل وجود عمار جرات عرض اندام نداشتند!
🔸زمانی که مالک به پشت خیمه معاویه رسید
و عمر و عاص نقشه قرآن بر سر نیزه رو اجرایی کرد، اشعث برخاست و گفت ما با قرآن جنگ نداریم و شمشیر بر گلوی امیر المؤمنین گذاشتند تا مالک برگردد!!
🔹️این کار اشعث
در نبودعمار صورت گرفت چرا که عمار به شهادت رسیده بود!
🔺 به خاطر نبودعمار و وجوداشعث ، جنگ برده شده واگذار شد!
🔺به خاطر نبودعمار
و وجود ابوموسی اشعری امیرالمومنین از خلافت کنار و معاویه خلیفه شد!
🔸به خاطر نبودعمار ،
امام حسن ع دوباره با معاویه وارد جنگ شد و عاقبت به خاطر نبودعمار سر امام حسین ع در کربلا به روی نیزه رفت!
🔹️به خاطر نبودعمار ،
دیگر امامان در خفقان امویان و عباسیان خانه نشین شدند و به خاطر نبودعمار صاحب الامر ما ۱۴۰۰ سال است که غایب شده .
🔸جوان عزیز به یاد داشته باش
🔺رهبر و امام همیشه باید مالک داشته باشد و آن هم به وفور ....
🔺مالک بودن خیلی خوب است
ولی هرجا امام یا پیامبری عمارنداشته کارش به سرانجام نرسیده !
"️ به همین خاطر فرمود: این عمار "
🔸زبیر ها به گذشته خود ننازند ؛
ما برای ادامه انقلاب به عمار نیاز داریم . چراکه بدون بصیرت قطعا دچار گمراهی می شویم.
@ahlolbasar
نشریه اخبار و تحلیلها چهارشنبه 12 شهریور.pdf
139K
اخبار روزانه۱۲شهریور۹۹چهارشنبه
@ahlolbasar
🔴 نیرنگ استعمار در مواجهه با گسترش آگاهیهای مردم به سبب وسائل ارتباطی جدید
🔸مردم را برای همیشه نمیشود ناآگاه نگه داشت. گذشته از این، خود پیشرفت و توسعه تمدن خواه ناخواه منجر به یک سلسله بیداریها میشود. ماشین چاپ که اختراع شد، مطبوعات خواه ناخواه زیاد میشود. استعمار چه بخواهد چه نخواهد، افکار پخش میشود، و انواع وسائل ارتباطی دیگری که هست. این بود که به فکر نیرنگ دیگری افتادند و آن این که آن بال دیگر را خراب کنند. بال دیگر چیست؟
🔹بال اراده، بال احساس شرف و کرامت ذات و این که من انسان هستم، بال اخلاق. تا وقتی که مردم جاهل بودند، برنامه فاسد کردن انسانها از نظر اخلاق چندان برای استعمار مطرح نبود، نیازی به آن نبود. ولی از روزی که دیدند آگاهی تدریجا دارد پیدا میشود، نمیشود جلو آگاهی را گرفت و مردم را برای همیشه در بیخبری گذاشت، گفتند حالا وقت این است که آن بال دیگر را از مردم بگیریم و آن، بال اخلاق، بال پاکی و طهارت است.
🔸اینجا بود که به مسئله اشاعه انواع فساد اخلاقها به عنوان یک مخدّر و یک امر تخدیر کننده پرداختند. ولی این مسئله را به این نام نمیگفتند، همان را هم به نام تمدن، پیشرفت و آزادی میگفتند. به نام تمدن و پیشرفت و آزادی و از راه فساد اخلاق، بیحسی ایجاد میکردند.
🔹انسان اگر عالم و آگاه هم بشود، وقتی که خُلق و روحیهاش فاسد شد، نه تنها آن آگاهی به سود خود و جامعهاش نیست، بلکه همان آگاهی بیشتر به زیان جامعهاش تمام میگردد، میشود: «چون دزدی با چراغ آید گزیدهتر برد کالا». تا روزی که دزد نبود چراغ نداشت، از روزی که چراغ پیدا کرد دزدش کردند که از آن چراغ به نفع دزدی استفاده کند.
📝 استاد مطهری، آینده انقلاب اسلامی، ص۲۱۴-۲۱۳
@ahlolbasar
📜 تفاوتهای شرايط امام حسن (ع) و امام حسين (ع)
(قسمت اول)
1⃣ اولين تفاوت اين است كه امام حسن در مسند خلافت بود و معاويه هم به عنوان يك نفر طاغى و معترض در زمان اميرالمؤمنین قيام كرد ..كشته شدن امام حسن در اين وضع يعنى كشته شدن خليفه مسلمين و شكست مركز خلافت. مقاومت امام حسن تا سرحد كشته شدن نظير مقاومت عثمان بود در زمان خودش، نه نظير مقاومت امام حسين. امام حسين وضعش وضع يك معترض بود در مقابل حكومت موجود؛ اگر كشته مىشد كشته شدنش افتخارآميز بود ..
🔴 حتى امام حسين هم احتراز داشت كه كسى در جاى پيغمبر و در مسند خلافت پيغمبر كشته شود. ما مىبینیم كه امام حسين حاضر نيست در مكه كشته شود ... مىبینیم اميرالمؤمنین وقتى كه شورشيان در زمان عثمان شورش مىکنند فوق العاده كوشش دارد كه خواستههای آنها انجام شود نه اينكه عثمان كشته شود ... خودش فرمود من اينقدر از عثمان دفاع كردم كه مى ترسم گنهكار باشم
🔷 آيا طرفدار شخص عثمان بود؟ نه، مىگفت من مىترسم تو خليفه مقتول باشى. اين براى عالم اسلام ننگ است كه خليفه مسلمين را در مسند خلافت بكشند ...
👈 (ادامه دارد)
📚 استاد شهید مطهری، سیری در سیره ائمه اطهار (ع) (با تلخیص).
#گزیده_کتاب
@ahlolbasar
ادامه👇👇👇
📜 تفاوت شرایط امام حسن (ع) و امام حسین (ع)
(قسمت دوم)
2⃣ اگر امام حسن مى جنگيد، يك جنگ چند ساله اى ميان دو گروه عظيم مسلمين شام و عراق رخ مى داد و چندين ده هزار نفر مردم از دو طرف تلف مى شدند بدون آنكه يك نتيجه نهايى در كار باشد. احتمال اينكه بر معاويه پيروز مى شدند - آنطور كه شرايط تاريخ نشان مى دهد- نيست، و احتمال بيشتر اين است كه در نهايت شكست از آنِ امام حسن باشد. اين چه افتخارى بود براى امام حسن كه بيايد دو سه سال جنگى بكند كه در اين جنگ از دو طرف چندين ده هزار آدم كشته بشوند و نتيجه نهايى اش يا خستگى دو طرف باشد كه بروند سر جاى خودشان و يا مغلوبيت امام حسن و كشته شدنش در مسند خلافت؟
🔴 اما امام حسين يك جمعيتى دارد كه همه آن هفتاد و دو نفر است. تازه آنها را هم مرخص مى كند، مى گويد مى خواهيد برويد برويد، من خودم تنها هستم. آنها ايستادگى مى كنند تا كشته مى شوند، يك كشته شدن صد در صد افتخارآميز...
(ادامه دارد)
💠 استاد مطهری، 📚سیری در سیره ائمه اطهار (ع) ص ۷۹ - ۸۰ (با تلخیص)
#گزیده_کتاب
@ahlolbasar
ادامه👇👇👇👇
📜 تفاوت شرایط امام حسن (ع) و امام حسین (ع)
(قسمت سوم)
3⃣ سه عامل اساسى در قيام امام حسين دخالت داشته است. اول اين كه حكومت ستمكار وقت بيعت مى خواست، امام جوابش فقط اين بود: نه، بيعت نمى كنم، و نكرد. امام حسن چطور؟ آيا معاويه از امام حسن تقاضاى بيعت كرد؟ نه، بلکه جزء مواد صلح بود که بیعت نباشد.
💌 دوم دعوت كوفه بود به عنوان يك شهر آماده. هجده هزار نامه مى نويسند براى امام حسين و اعلام آمادگى كامل مى كنند. اگر امام ترتيب اثر نمى داد، مسلّم در مقابل تاريخ محكوم بود؛ مى گفتند يك زمينه بسيار مساعدى را از دست داد. و حال آنكه در كوفه امام حسن اوضاع درست بر عكس بود؛ يك كوفه خسته و ناراحتى بود، هزار جور اختلاف عقیده پیدا شده بود آنچنان بد بود که امام حسن وقتی به نماز می آمد زیر لباس های خود زره می پوشید و خطر کشته شدن ایشان وجود داشت و یک دفعه در حال نماز به طرفش تیراندازی شد...
❗️پس بر امام حسين اتمام حجتى بود، در مورد امام حسن بر عكس، اتمام حجت بر خلاف بوده و مردم كوفه تقريباً عدم آمادگيشان را اعلام كرده بودند.
✳️ سوم امر به معروف و نهى از منكر بود؛ يعنى اگر از امام حسین تقاضاى بيعت هم نمى كردند و كوفه هم دعوت نمى كردند باز قيام مى نمود؛ اينكه معاويه از وقتی به خلافت رسیده در مدت بيست سال هرچه عمل كرده است بر خلاف اسلام است، جائر است، احكام اسلام را تغيير داده، خونهاى محترم را ريخته است، حالا هم پسر شرابخوار قمار باز سگباز خودش را به زور سر جاى خودش نشانده است. بر ما لازم است كه به اينها اعتراض كنيم.
🔷 ولى معاويه در زمان علی (ع) معترض بوده است كه من فقط مى خواهم خونخواهى عثمان را بكنم، و حال [در زمان امام حسن (ع)] مى گويد من حاضرم به كتاب خدا و سنت پيغمبر و سيره خلفاى راشدين صددرصد عمل كنم، بعد از من خلافت مال حسن بن على است و حتى بعد از او مال حسين بن على است فقط آنها كار را به من واگذار كنند، همين مقدار، ورقه سفيد امضا فرستاد؛ گفت هر شرطى كه حسن بن على مايل است بنويسد من قبول مى كنم، من بيش از اين نمى خواهم كه من زمامدار باشم و الّا من به تمام مقررات اسلامى عمل مى كنم. (تا آن وقت هم كه هنوز صابون اينها به جامه مردم نخورده بود) من مجرى منويّات تو هستم.
✅ اگر امام حسن با اين شرايط تسليم امر نمى كرد، دو سه سال مى جنگيد، دهها هزار آدم كشته مى شدند، ويرانيها مى شد و عاقبت هم خود امام كشته مى شد، امروز تاريخ امام حسن را ملامت مى كرد،
بنابراين امام حسين يك منطق بسيار رسا و يك تيغ بُرنده داشت: «اگر كسى حكومت ستمگرى را ببيند كه چنين و چنان كرده است و سكوت كند، در نزد پروردگار گناهكار است».
اما براى امام حسن اين مسأله هنوز مطرح نيست. حد اكثر اين مطرح است كه اگر اينها بيايند، چنين خواهند كرد. اينكه «اگر بیایند چنين مى كنند» غير از اين است كه يك كارى كرده اند و ما الآن سند و حجتى در مقابل اينها بالفعل داريم.
✅ اين است كه مى گويند صلح امام حسن زمينه را براى قيام امام حسين فراهم كرد.
💠 استاد شهید مطهری، 📚 سیری در سیره ائمه اطهار (ع) ص ۸۰ - ۸۶ (با تلخیص).
#گزیده_کتاب
@ahlolbasar