eitaa logo
رسانه اجتماعی مسجد و محله
364 دنبال‌کننده
12.4هزار عکس
5.3هزار ویدیو
488 فایل
رسانه اجتماعی و کانال رسمی مسجد حضرت زینب سلام الله علیها قم، شهرک شهید زین الدین، خیابان شهید پائیزان انتهای خ دکتر حسابی کدپستی3739115659 شناسه ملی 14013514594 حساب حقوقی درآمد وجاری مسجد 5892107047156958 💳 IR050150000003101103064788
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از روزی یک حدیث🇵🇸
ادب آداب دارد 🖌 حضرت (ع) فرمود: رسول خدا (ص) هرگز پا نزد اصحاب دراز نکرد، 🖌 عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ لَمْ يَبْسُطْ رَسُولُ اللَّهِ ص رِجْلَيْهِ بَيْنَ أَصْحَابِهِ قَطُّ. 📚 اصول کافى جلد 4 صفحه: 496 روایة: 1
📚 استخاره برای ازدواج 💠 سؤال: برخی والدین پیش از می کنند و بر اساس آن عمل می کنند، آیا در این موارد استخاره لازم است؟ ✅ جواب: به طور کلی استخاره برای و تردید در انجام کارهای مباح است، اعم از اینکه تردید در اصل عمل باشد یا در خصوصیات آن، بنابر این اگر در ، حیرت وجود ندارد، استخاره لازم نیست، توجه داشته باشید شرعا واجب نیست، ولی بهتر است بر خلاف آن عمل نشود. 🆔 @leader_ahkam
کیهان-۲۸ آبان.pdf
9.8M
بسم الله الرحمن الرحیم تمام صفحات روزنامه کیهان امروز چهارشنبه ۲۸ آبان ۹۹ اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
هدایت شده از زندگی سالم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 تقویت ریه و مقاوم شدن به کرونا ♻️ کار کلان ملی در برابر ابتلاء به ، ایجاد و افزایش ها در برابر این بیماری در شرایط امروزی از زبان استاد گرانقدر آقای حســین خیـراندیش https://eitaa.com/coronakalak
کیهان-۲۹ آبان.pdf
8.96M
بسم الله الرحمن الرحیم تمام صفحات روزنامه کیهان امروز پنجشنبه ۲۹ آبان ۹۹ اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
هدایت شده از سالن مطالعه
بر اساس واقعیت قسمت نهم آمدم جلوی در و رو به امیر رضا خیلی کشیده گفتم: امیییییر رضا مواظب خودت باش!(دقیقا با همین تاکید وکشش حروف) با خودم فکر میکردم که اگر بدانیم فرصت زندگی کردنمان چقدر کم است حتما همیشه با عشق زندگی می کردیم دیدن جنازه های پیر و جوان به من این را خوب فهمانده بود که زمان رفتن هیچ کس مشخص نیست پس تا فرصتی هست باید زندگی کرد... کارهای سجاد و ساجده را با عشق بیشتری انجام دادم... و حواسم بیشتر جمع شده بود دلی را نشکنم با دخترم بیشتر بازی کنم به پسرم بیشتر اقتدار ببخشم هوای همسرم را بیشتر داشته باشم و خلاصه ریز ریز زندگی ام را بکاوم تا اگر روزی مسافر شدم بارم پر باشد از خوبی... تصمیم گرفتم دفترچه یادداشتی برای خودم بردارم و هرروز حساب و کتابم دستم باشد میان همین فکر های خوب بودم که گوشیم زنگ خورد... مهناز بود یکی از دوستان و همکلاسی دوران دانشگاهم خیلی گرم با هم احوالپرسی کردیم خیلی نگران بود می گفت: با این کرونا چکار باید بکنیم؟ آخرش چه می شود؟ گفتم: توکل بر خدا همراه با رعایت بهداشت و شستشوی مداوم دستها و هرچه که می گویند دیگر! در تکمیل صحبت های من ادامه داد: از من می شنوی حتما مواد غذایی برای یکسال خرید کن! معلوم نیست که چه خبر شود آدم باید محتاط باشد! کشورهای خارجی را نگاه کن آنجا که همه چیز هست و فرهنگشان بالاتر است چه به جان هم افتاده اند خدا بخیر کند برای ما با این مردم! گفتم: البته اینطوری هم که می گویی نیست! خدارا شکر اینجا همه چیز فروان است... بدون توجه به حرفهایم یکدفعه گفت: راستی سمیه الان کجا هستی؟ گفتم: خانه چرا؟ نفس عمیقی کشید و گفت: خوب خدارا شکر با خودم گفتم تو دختر عاقلی هستی! بعضی از بچه ها می گفتند رفتی داخل غسالخانه کار می کنی؟! خیلی جدی گفتم: تنها کاری که در این موقعیت از دستم بر می آمد همین بود البته من تازه به جمع بچه ها اضافه شدم راستی تو نمی خواهی... نگذاشت حرفم تمام شود و شروع کرد به نصیحت کردن... این چه کاری هست می کنی؟! مگر از جان خودت سیر شدی! تو بچه ی کوچک داری! آخر آدم هم اینقدر بی فکر! به فکر خودت نیستی به فکر شوهر و بچه هایت باش! پای جان که می رسد شما بیچاره ها به صف می شوید، حقوقش را یکی دیگر می گیرد آن وقت تو می خواهی نه تنها جان خودت که خانواده ات را هم به خطر بیندازی! این چه منطقی هست شما دارید! گفتم مهناز جان بحث اعتقاد است دوباره وسط صحبتم پرید و باز شروع کرد: خدا در کنار اعتقاد به انسان عقل داده است! اصلا به خطر انداختن جان حرام هست و... همینجور پشت سر هم بدون وقفه و لحظه ایی تنفس فقط می گفت! همان لحظات یادم افتاد چند هفته قبل مادر بزرگش بخاطر این بیماری فوت کرده بود و من تلفنی تسلیت گفتم و خوب یادم هست مدام خدا را شکر می کرد بخاطر طلبه هایی که جهادی کار کفن و دفن را با احترام برایشان انجام دادند در حالی که هیچ کدامشان جلو نرفته بودند! چقدر انسانها زود فراموش کار می شوند! جبهه گرفتن در مقابلش بی فایده بود بعد از اتمام نصایحش که متوجه بی رغبتی من شد خداحافظی کرد! ولی دیگر حال خوب مرا بهم ریخته بود لحظاتی از شدت فشار روحی چشمانم را بستم! وااای کاش مردم می فهمیدند با هر کلامی چقدر می توانند حال یک نفر را خوب یا بد کنند! و چقدر باید مواظب حرف زدنمان باشیم حداقل اگر کاری نمی کنیم با زبانمان کار خوب را که می توانیم تحسین و ترغیب کنیم! اما بعضی ها انگار با خودشان عهد بسته اند که کار خیری نکنند! سعی کردم برای شنیدن حرفهای ناامید کننده یک گوشم در باشد و یک گوشم دروازه... ادامه دارد ... قسمت بعد:https://eitaa.com/salonemotalee/709
هدایت شده از روزی یک حدیث🇵🇸
معیار وضعیت سفید، نارنجی و قرمز کرونایی طبق چه ضابطه ای تعیین شده؟ چه ارگانی تعیین کرده؟ با تعریفی که ارائه شده، اصلا امکان سفید و یا زرد و نارنجی بودن برای شهری وجود دارد؟ چرا معیارها در ایران تا این حد با اروپا متفاوت است؟ 😳😳چرا در ایران معیار: براساس پیشنهاد وزارت بهداشت شهرستانی در وضعیت سفید (کم خطر) قرار دارد که طی دوهفته اخیر هر دو شرط زیر را داشته باشد: ‌ شرط ۱: متوسط میزان بستری روزانه (به ازای هر صدهزار نفر جمعیت): حداکثر ۱ مثلا در شهرستانی با جمعیت ۲۰۰ هزار نفر: متوسط روزانه ۲ بیمار بستری شرط ۲: متوسط تعداد بستری روزانه: حداکثر ۱ یعنی حداکثر ۱۴ بستری در شهرستان در طول دو هفته (شامل موارد مشکوک و قطعی) نکته مهم: وضعیت سفید به معنای بدون مخاطره بودن شهرستان نیست نحوه تفسیر وضعیت زرد و قرمز شهرستانی در وضعیت قرمز (خطر بالا) قرار دارد که طی دوهفته اخیر متوسط میزان بستری روزانه آن (به ازای هر صدهزار نفر جمعیت) بالای ۳ نفر باشد. خبرگزاری برنا، تاریخ 99/2/16 😳این در حالیست که در کشورهای اروپایی منطقه سبز کشورها و شهرهایی را شامل می‌شود که میزان شیوع کرونا در آن‌ها کمتر از ۲۵ مورد در یکصد هزار نفر، ظرف ۱۴ روز بوده است. هرگاه شمار موارد تایید شده ابتلا به کرونا بر همین مبنا (14 روز به ازای هر صد هزار نفر) کمتر از ۵۰ نفر باشد، آن منطقه نارنجی است و ابتلای بیش از ۵۰ نفر در یک شهر یا کشور، به معنای قرمز بودن آن منطقه است. دویچه ولی فارسی تاریخ 14.10.2020
هدایت شده از حوزه انقلابی
📜 نامه حجت الاسلام و المسلمین نماینده‌ی مردم اصفهان در مجلس شورای اسلامی وزیر محترم بهداشت 🔸 جناب آقای دکتر نمکی وزیر محترم بهداشت، درمان و آموزش پزشکی 🔹 با سلام و احترام؛ این روزها داستان ابتلا به کرونا و آمار فوتی های بالای آن داستان غم انگیزی شده است ، که بنده را بر آن داشت تا چند مسئله را متذکر شوم . در ابتدا از زحمات تمامی خدمتگزاران این عرصه از جمله نیروهای جهادی ، پرستاران، پزشکان،مردم و همه عزیزانی که در این عرصه نقش داشته اند صمیمانه تشکر می نمایم و دعای خیر اولیای الهی را برای ایشان مسئلت دارم . اما در خصوص مدیریت کلان این مسئله گلایه هایی وجود دارد که بیان آن ها خالی از لطف نیست. 1 - نگاهی به جریان کرونا در سطح جهان و عوامل پیدایش و ادامه آن ، از طراحی جهانی توسط دستهای خبیث استکبار جهانی خبر می دهد. در این میان پیروی از سازمان های جهانی که آلت دست استکبار هستند بازی کردن در میدان دشمن و آب به آسیاب اهداف و برنامه‌های او ریختن است. جمهوری خلق چین در زمانی گرفتار کرونا شد که کمترین دانش و تجربه در خصوص کرونا وجود داشت ، با این وجود به گزارش متخصصان با ترکیب طب غربی و چینی بهتر از هر کشور دیگری آن را مهار کرد. ما نیز می بایست با استمداد از خداوند تبارک و تعالی و توسل به حضرات معصومین علیهم السلام و با استفاده از دانش و تجربه طب رایج غربی و طب ایرانی و طب چینی ، با روش مخصوص خود این مسئله را حل کنیم. 2- جناب آقای نمکی! صرفا آمار فوتی ها را به صورت روزانه اعلام کردن هنر نیست و مردم نیاز به آمار درمانی ندارند!! به گفته آقای دکتر حریرچی در شبکه خبر مورخ 99/8/7 یکی از عوامل افزایش فوتی های کرونایی را استفاده poly pharmacy یا آزمایش انواع دارو ها روی بیماران کرونایی است به شما نصیحت می کنم ؛ حداقل به قبله آمال علمی خود یعنی جهان غرب اقتدا کنید مراحل علمی پذیرش و به جریان انداختن یک دارو را طی نمایید و خود را مدیون کشته شدن بیماران قرار ندهید. 3- همکاران ما در مجلس از طریق تذکر،طرح سوال،مصاحبه، مکاتبه و... تلاش ‌های زیادی را به منظور توجه به طب ایرانی در خصوص درمان کرونا نموده اند اما اقدام عملی مناسبی برای استفاده از طب ایرانی و سایر طب های موجود در جهان صورت نگرفته است گویا مسئولین در ستاد ملی کرونا تنها با گفتار درمانی قصد دارند ویروس کرونا را نابود کنند. 4 - اعمال سیاستهای دوگانه در ایجاد محدودیت ها شک برانگیز است و باعث می‌شود مردم نسبت به تصمیمات ستاد ملی کرونا بی رغبت شوند مردم می پرسند آیا نفوذی ها از این فرصت استفاده کرده و از طریق ستاد ملی کرونا برنامه هایی را پیش می برند؟! 5-کرونا یک پدیده صرفاً پزشکی نیست بلکه ابعاد اقتصادی ، اجتماعی ، فرهنگی و... هم دارد . وقتی ستاد ملی کرونا تصمیم می‌گیرد اعمال محدودیت نماید آیا هزینه زندگی آن کارگری که نان شبش، به کار روزش وابسته است را می پردازد؟ یا او و خانواده اش را از ترس گرفتاری به کرونا به کام مرگ از گرسنگی یا مرگ حیثیتی می کشاند یامجبورش می کند برای تامین احتیاجات زندگی ، خود و خانواده اش را به دامان فجایع اجتماعی و فرهنگی روانه نماید. اگر تصمیمی می‌گیرند به لوازم آن هم ملتزم شوند نه اینکه کسی تصمیمی بگیرد و دیگری هزینه آن تصمیم را بپردازد. کسانی که هزینه ضروریات زندگی مردم را تامین نمی‌کنند حق ندارند با اعمال محدودیت کسب معاش آنها را مختل نمایند. 6- جناب آقای نمکی! نمایندگان مجلس خود را رویین تن نمی دانند اما جناب عالی را هم متخصص در امور اداره اقتصادی ، اجتماعی ،سیاسی و فرهنگی کشور نمی‌دانند و اگر هم بدانند ؛ متخصص تر و عاقل تر از شما هم سراغ دارند و در اداره کشور به جای تعطیل کردن کارها سیاست ((با رعایت تمهیدات لازم ، حداکثر تلاش را نمودن)) را پیش گرفته اند. سیاست بگیر و ببند در کرونا شکست خورده است باید تمهیدات لازم را اندیشید و با کرونا زندگی کرد. و السلام علیکم و رحمه الله و برکاته حسین میرزایی نماینده کمیسیون فرهنگی مجلس در کمیسیون اصل 90 @howzehenghelabi
هدایت شده از  امام زادگان عشق
🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷 هفته بسيج ... بر همه شما خانواده های معظم شهدای محله زینبیه و بسیجیان مقاوم وجهادگر مبارک باد.💐 🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃
هدایت شده از سالن مطالعه
بر اساس واقعیت قسمت دهم وقتی آدم رفتن را خیلی نزدیک می بیند از اینکه خودش را مشغول چیزهای بی ارزش مثل حرف این و آن کند دوری می کند چون واقعا اینقدر ها هم زمانمان بی ارزش نیست! در طول روز حسابی مشغول بودم تا نبودم در خانه کاری روی زمین نماند چون خوب می دانستم اولویت اول باید خانواده باشد... روز بعد هم با مرضیه همراه شدم داخل ماشین نشسته بود و کتابی دستش بود من که سوار شدم کتاب را داخل کیفش گذاشت... کنجکاوانه پرسیدم چی می خواندی!؟ لبخندی زد و گفت: الان نمی گویم هر وقت تمام شد می دهم تو هم بخوانی! گفتم: ای بدجنس! چیه می ترسی کتاب را بگیرم! دنیا ارزش ندارد مرضیه خانم مثلا داریم می رویم غسالخانه! دل بکن از مال دنیا دختر! نگاهم کرد و با لبخند مرموزانه ای گفت: اگر فکر کردی من با این حرفها تحت تاثیر قرار می گیرم جهت اطلاعت سمیه جان هنوز من را خوب نشناختی... می دانستم تا کتاب را تمامش نکند اصرار فایده ای ندارد... مثل شکست خورده ها تسلیم شدم و دیگر چیزی نگفتم... مرضیه هم چیزی به روی خودش نیاورد بعد از چند لحظه سکوت گفت: راستی امروز نیروی کمکی داریم بچه های تازه نفس... آه عمیقی کشیدم و گفتم کاش امروز خبری نباشد مرضیه آدم دلش می گیرد... کاش بچه ها تازه نفس بمانند... حرفی نزد و مردمک چشمهایش از من فاصله گرفت... چیزی نگذشت که رسیدیم... زینب باز آمد استقبالمان... داخل غسالخانه که رفتم با دیدن دختر پانزده و شانزده ساله خشکم زد! چطور والدینش اجازه داده اند؟ چقدر جرات دارد! متحیر مانده بودم! زینب که من را متعجب دیده بود با دستش اشاره کرد چرا خشکت زده! آرام طوری که آن دختر نشنود گفتم: بچه ها دردسر نشود این بچه اینجاست! مرضیه که صدایم را شنید گفت: دردسر مامانش هست که بغل دست من دارد مجهز می شود! و با همان شیطنت جذابش ادامه داد: خدا به داد امواتی برسد که نرگس(به مادر همان دختر نوجوان اشاره می کرد) جنازه شأن را می شورد! و بعد بلند گفت امروز میت نداشته باشیم بلند صلوات... و صدای صلوات فضای غسلخانه را پر کرد. رفتم جلوی دخترک بعد از سلام و علیک گفتم: نمی ترسی اینجایی؟ چنان با اقتدار جوابم را داد که اصلا انتظار نداشتم گفت: من از مولایم یاد گرفتم اگر در مسیر حق بودم مرگ برایم از عسل شیرین تر خواهد بود! حقیقتا با این جمله از رفتار روز اول خودم شرمنده شدم و دیگر حرفی برای گفتن نماند! مرضیه نگاهی به من انداخت با خنده گفت: بچه ها سمیه نیاز به شستن دارد فکر کنم پودر شد! در همین حین زینب با تشر به مرضیه گفت مرضیه خانم غسالخانه است دختر یک کم ذکر بگو!(فکر می کنم جبران حرفهای دیروز مرضیه را کرد) با خودم حس کردم چقدر جمع این بچه ها با صفاست حتی میان غسالخانه! روح که پر باشد از معنویت همه جا را عطرآگین می کند مثل روح مرضیه ، زینب،و اخلاص همین دخترک نوجوان با حرفش یاد شهید بهنام محمدی افتادم و احساس غروری عجیب در دلم که نه تنها جوان‌های ما پای کارند که نوجوان‌ها هم حاضرند جانشان را کف دست بگیرند وارد میدان شوند اینکه در غسالخانه خوشحال باشی تناقض عحیبیست! که فقط با دیدن این صحنه قند در دلت آب می شود که با این همه تلاش دشمن اما این انقلاب چه نسلی دارد! من آنجا زنده هایی را دیدم که زندگی کردن را میان مرده ها به من آموخت! و مرده هایی که فرصت زنده بودن را به من یاد آوری می کردند تا زندگی کنم! توی حس و حال بچه ها بودم که صدای همان آقا از بیرون جمع و جورمان کرد خانم های کرونایی.... به چشم بر هم زدنی حال و هوای غسالخانه پر از ذکر و دعا شد... ادامه دارد ... قسمت بعد:https://eitaa.com/salonemotalee/711
کیهان-۱ آذر.pdf
8.32M
بسم الله الرحمن الرحیم تمام صفحات روزنامه کیهان امروز شنبه ۱ آذر ۹۹ اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
هدایت شده از روزی یک حدیث🇵🇸
غربگراها حتی غربگرا هم نیستند و در ادعای غربگرایی هم دروغگو هستند! به ما که می رسه غربگرایی میشه حذف نام شهید؟