هدایت شده از
امام زادگان عشق
🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷
✍ فرازهایی از وصیت نامه
#جاویدالاثر غلامعلی رحیمی
امیدوارم که انشاا... دژمحکم و استواردرمقابل سختیها و ناراحتیها که در این انقلاب عظیم الهی توسط خودفروختگان شرق و غرب – یعنی – دوچهرگان منافق – شایعه پراکنان – احتکارگران– احزاب ضدخلقی – و گرانفروشان –
بوجود میاید باشید.
عزیزان من شما صبر و استقامت و حرکت داشته باشید
و همانطور که امام عزیزمان امام خمینی
در سخنرانی اخیر بیاناتی فرمودند:
که شما باید جاسوس و خدمتگذار اسلام باشید.
یعنی اگر #فرد_خود_فروخته_ای هدفی – سخنی – قلمی – قدمی – یا حرکتی
برعلیه این انقلاب الهی که
خونبهای صدها هزار شهید و معلول و مجروح میباشد
یا برعلیه مقام رهبری و روحانیت متعهد
به اسلام و دولت مکتبی
یا برعلیه تمامی ارگانهای انقلابی
داشته همه شما موظف هستید
که با تمام امکان و توان قدرت جلوی آنها بایستید
ولو آنشخص از نزدیکترین عضو خانواده شما باشد.و اگر کوچکترین غفلتی بشود
شما مسئول روز قیامت بوده،
چرا در پیشگاه خداوند تبارک و تعالی
هیچ #عذری_جز_شرمندگی_نخواهید داشت .
#روحش_شاد
#یادش_گرامی_با_ذکر_صلوات
http://iporse.ir/6007906
لینک یادبود مجازی شهید جاویدالاثر #غلامعلی_رحیمی_لطفا در این یاد بود مجازی#شهید شرکت فرمائید .
🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷
امام زادگان عشق.محله زینبیه
مسجد حضرت زینب علیها السلام
🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷
هدایت شده از قرآن روزی یک صفحه🇵🇸
054 (Sayyaf zadeh-604).mp3
819.3K
KayhanNews759797104121505748153460.pdf
10.13M
بسم الله الرحمن الرحیم
تمام صفحات روزنامه کیهان
امروز پنجشنبه ۲۰ آذر ۹۹
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
هدایت شده از سالن مطالعه
#مثل_یک_مرد
بر اساس واقعیت
قسمت بیست و چهارم
گفت: خانمم شما هم اگر برات مقدور بود همونجا می موندی خیلی از نظر فکری راحت تر بودی که خدای نکرده ناقل نباشی منتها شرایط شما با وجود بچه ها فرق می کرد خوب طبیعتا اجرتون هم بیشتره دیگه با این همه استرس میای و میری!
نگاهش کردم وگفتم: امیررضا سخته چهارده روز اون هم ایام عید!
دستش را گذاشت روی شونم و گفت: می دونم ولی مطمئنم تو می تونی!
گفتم: هر روز بیای خونه من خیالم راحت تره همین که ببینمت خودش خیلیه!
گفت: می دونم ولی اینجوری من معذب میشم سمیه! خانم خوشگلم قبول کن دیگه!
نفس عمیقی کشیدم و گفتم فقط به شرط اینکه خیلی مراقب باشی مرتب ضد عفونی و الکل استفاده کنی..
خندید و گفت: چشم حتما اصلا می خوای روزی یه شیشه الکل بخورم قشنگ ضدعفونی بشم وبلند زد زیر خنده...
گفتم: لازم نیست آقااااا همینجوریشم تو مست و من دیوانه! ما را که برد خانه...
ولی جدی میگم امیررضا می دونم که بهتر از من می دونی اما برا تاکید میگم باور کن با سهل انگاری چیزیت بشه شهید حساب نمی شیا!
زد روی پام وگفت اصلا نگران نباش بادمجون بم آفت نداره خانوم!! خیالت راحت!!
بعد با لبخند پیشونیم روبوسید و با ریتم شعر من مست و تو دیوانه...
از کنارم بلند شد...
تا دیر وقت بیدار بودم اما تایپ نمی کردم با خودم فکر می کردم...
چه چیزی باعث میشه با اینکه امیررضا ممکن درگیر بیماری بشه باز دست نمیشه! آیا زندگی کردن را دوست نداره یا من و بچه هایش را! نه اصلا این نبود از رفتارش معلومه زندگیش براش مهمه پس چی...
شاید هم عاشق کسی هست که بیشتر از زندگی و زن و بچه اش دوستش دارد!
و همین درست بود! همان دوست داشتنی تمام نشدی!
صبح خواب آلود بیدار شدم خسته بودم انگار خستگی تمام یکسال جمع شده بود در همین یک روز آخر سال من!
بعد از کارهای همیشگی منتظر مرضیه موندم تا گوشی زنگ خورد از امیررضا خداحافظی کردم و رفتم...
مرضیه مثل همیشه نبود خسته به نظر می رسید! گفتم: نکنه تو هم مثل من دیشب دیر خوابیدی! چرا اینقدر قیافت زار و خسته است!
لبخندی زد که از زیر ماسک فقط حالت چشمهایش حس لبخند را به من منتقل کرد و گفت: نمی دونم از دیروز خیلی بی حالم فک کنم ضعف کردم!
گفتم: یه خورده به خودت برس مثلا چند وقت دیگه عقدت هست! شوهرت اینجوری ببینتت جان به جان آفرین تسلیم می کنه! گفت ای خواهر کو شوهر ! شوهر پی عشق و حالشه!
متعجب نگاهش کردم و گفتم: یعنی چی مرضیه!
فهمید نگران شدم آروم خندید طوری که صداش را راننده متوجه نشه وگفت: نه فکر بد نکن! من بی شوهر نمی مونم آقا مهدی مون گفتن چهارده روز عید میخوان نیروی جهادی برن کمک کفن و دفن!
متعجب تر نگاهش کردم و گفتم: جدی میگی!
نگاه خاصی بهم انداخت و گفت: تو چرا اینجوری میگی! چرا مگه! خوب خانم جونشم مشغول همین کاره دیگه!
گفتم: آخه امیررضا هم می خواد این چهارده روز بره کمک...
چشمهایش چهارتا شد و گفت: نه! مرضیه آخه آقات....و بقیه ی حرفش را خورد!
هوای درون سینه ام را دادم بیرون و نه از روی ناراحتی که با نگرانی گفتم: حرفش اینه که آدم با هر شرایطی برای خدا قدم برداره هیچ وقت ضرر نمی کنه!
مرضیه ساکت شد بعد برای اینکه حال من را عوض کنه گفت: کاش می پرسیدی با بچه های کدوم تیم هستن شاید با شوهر من همراه باشه!
گفتم: خجالت بکش دختر بذار عقد کنین بعد بگو شوهرم... شوهرم ...
ولی راست می گی اگه آقات باشه حداقل اینجوری خیالم راحت تره!
چشمکی زد و گفت چکار کنیم که خراب رفیقیم! بعد با هیجان ادامه داد اگه با هم باشن لحظه به لحظه آمار وضعیت را برات رد می کنم...
ادامه دارد...
قسمت بعد:https://eitaa.com/salonemotalee/744
هدایت شده از بیداری ملت
501.4K
🔰 دانشکده ی طب سنتی دانشگاه شهید بهشتی
اگر خودتان یا یکی از بستگانتان مبتلا به ویروس کرونا شدید یا حتی مشکوک به کرونا هستید حتما این ویس رو گوش بدید🌷
خیلی کار ویژه ای می باشد پس حتما همه در انتشار کارشون یاری کنید
🌷در ثواب نشر سهیم باشیم🌷
✅ شاید یک نفر نیاز به کمک داشته باشد🙏
☎️ ۰۲۱ ۴۵ ۱۵۳
#دانشکده_طب_سنتی
🛑 #وضعیت_آمار_کرونا_درقم
🔻گزارش وضعیت کرونا طی ۲۴ ساعت گذشته و تا ۲۰ آذرماه در قم به همراه تغییرات نسبت به روز قبل:
🔹پذیرش: ۲۹ نفر تغییر: ۲+
🔹بستری: ۲۰ مورد تغییر: ۱+
◾️ فوت: ۳ شهروند تغییر: ۱-
🔹ترخیص: ۴۴ نفر تغییر: ۱۴+
🔹کلبستریها: ۲۳۷ نفر تغییر: ۲۷-
🔹وضعیت وخیم: ۵۶ نفر تغییر: ۳-
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 راز خواهر شهید مدافع سلامت، با بوسهای که بر سینه پدر و برادر شهیدش زد، برملا شد.
هدایت شده از اکبر ابدالی
🎯 هوشمندی مجلس: سال 1400 سال سختی برای دلالان!
👈 همزمان با تصویب طرح مالیات بر عادی سرمایه، مجلس به دنبال تصویب طرحی دیگر است تا جلوی فرار نقدینگی به سایر دارایی ها را ببندد. این طرح میتواند به هدایت نقدینگی به سمت تولید کمک نماید.
🆔 @mashgh626
هدایت شده از قرآن روزی یک صفحه🇵🇸
055 (Sayyaf zadeh-604).mp3
798.8K
هدایت شده از روزی یک حدیث🇵🇸
کارمند تازه وارد به مدیر میگه👇
جناب مدیر، من هرچی در یخچال اداره میزارم سریع خورده میشه،
( پنیر” نون” گردو” حلوا” و… 🧀🍕🍔🥪🥮🍐🍊🍏)
برای یک ساعت بعد خودم چیزی باقی نمیمونه!
مدیر میگه: نام خانواده گی خودت رو، روش بنویسید،
کارمند میگیه: نام خانوادگی خودم رو روش می نویسم
مدیر میگه: نام خانوادگیت چیه؟
کارمند میگه: بنده رو نمیشناسید؟ بنده : “صلواتی” هستم. روی همه شون نوشتم 😐😂😱😵🤔
احکام :
برداشتن و استفاده از اموال دیگران بدون رضایت آنها جایز نیست و موجب ضمان شرعی است،
یعنی حتی اگر کسی در کودکی این کار کرده است باید الان جبران کند و مال یا پول مورد نظر را به صاحبش برگرداند،
و لازم ذکر کند که این پول بابت چیست.
همین که آن مقدار پول را به طرف برگرداند کافی است.
و اگر فوت کرده به وارث او بدهد،
و اگر هیچ کدام را پیدا نمی کند با اجازه دفتر مرجع انرا به فقیر بدهد.
هدایت شده از اکبر ابدالی
📌 آقای اردغان تنها آنسوی ارس نیست...
رجب طیب اردوغان در در مراسم رژه نظامی نیروهای جمهوری آذربایجان بیتی از یک شعر جداییطلبانه درباره رود ارس در مرز ایران و جمهوری آذربایجان را علیه تمامیت ارضی جمهوری اسلامی ایران خوانده است.
🆔 @mashgh626
🛑 #وضعیت_آمار_کرونا_درقم
🔻گزارش وضعیت کرونا طی ۲۴ ساعت گذشته و تا ۲۱ آذرماه در قم به همراه تغییرات نسبت به روز قبل:
🔹پذیرش: ۳۳ نفر تغییر: ۴+
🔹بستری: ۲۳ مورد تغییر: ۳+
◾️ فوت: ۱ شهروند تغییر: ۲-
🔹ترخیص: ۳۰ نفر تغییر: ۱۴-
🔹کلبستریها: ۲۲۹ نفر تغییر: ۸-
🔹وضعیت وخیم: ۵۳ نفر تغییر: ۳-
هدایت شده از اکبر ابدالی
📍 شاید کاسه ای زیر نیم کاسه داشته باشند!
🔸 آقایان پول واردات واکسن کرونا را صرف تحقیقات محققان ایرانی کنید.
🆔 @mashgh626
هدایت شده از نشریه عبرتهای عاشورا
🔴مثبت شدن آزمایش ایدز؛ پس از تزریق واکسن کرونا!
♦️پس از آنکه مشخص شد، نتیجه آزمایش ایدز داوطلبان دریافت واکسن کرونای کوئینزلند مثبت می شود، مقامات استرالیا روند تولید این واکسن را متوقف کردند.
♦️با کنار گذاشتن این پروژه 750 میلیون دلاری، نخست وزیر استرالیا نیز قرارداد خرید 51 میلیون دوز را لغو و اعلام کرد واکسن مورد نیاز را از دو طرح در دست اجرای دیگر، تامین می کند.
♦️امروز مشخص شد که واکسن فایزر نیز بر خلاف تبلیغات بازاریابی قبلی، در عمل چندان ایمن نیست و باعث مرگ چندین نفر شده است.
🌍 @ebratha_ir
هدایت شده از خبرگزاری فارس
شهیدی که یک تنه جلوی ۴۰ داعشی ایستاد!
🔹اگر شهید عبدالکریم پرهیزگار نبود، جاده بوکمال به دست داعش میافتاد و به دنبال آن شهر بوکمال نیز سقوط میکرد.
🔹او به تنهایی با ۴۰ تن روبهرو میشود و پس از به هلاکت رساندن ۳۷ نفر از آنها، فشنگهایش تمام میشود. به سوی او حمله میکنند تا اسیرش کنند، اما این بار با سرنیزه دفاع و دو نفر دیگر را مجروح میکند و در نهایت به شهادت میرسد.
شهید پرهیزگار متولد ۱۳۶۵ و نخستین شهید مدافع حرم شهرستان خفر در استان فارس است. او ۲۰ آذر ۹۶ در سوریه به شهادت رسید و هیچگاه دومین پسرش را ندید.
@Farsna - Link
کیهان-۲۲ آذر.pdf
11.2M
بسم الله الرحمن الرحیم
تمام صفحات روزنامه کیهان
امروز شنبه ۲۲ آذر ۹۹
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
هدایت شده از اکبر ابدالی
📌 ماکرون: استقلال استراتژیک فرانسه با انرژی هسته ای
پ.ن: گاهی تحلیل و شرح یک خبر هیچ لزومی ندارد.
#برجام
🆔 @mashgh626
هدایت شده از سالن مطالعه
#مثل_یک_مرد
بر اساس واقعیت
قسمت بیست و پنجم
رسیدیم غسالخانه...
روز آخر سال است و همیشه این روز اینجا پر از جمعیت بود اما امسال با این شرایط فقط خانواده هایی که متوفی دارند حضور داشتند...
به زینب و بچه ها که می رسیم حال و احوال گرمی می کنند اما مرضیه همچنان بی حال است، زینب کمی سر به سرش می گذارد!
مرضیه ولی حس و حال جواب دادن ندارد با لبخندی مشغول تعویض لباس می شود...
نرگس از آن طرف می گوید کاش امروز فوتی نداشته باشیم من هم همراهیش می کنم می گویم بلند بگو الهی آمین...
زینب نفس عمیقی می کشد و چشمهایش را به طرف آسمان خیره می کند...
کمی که از صبح می گذرد صدای آمبولانس بلند می شود بچه ها سریع دست بکار می شوند.
نیروهای جدید هم آماده اند تا روال کار را یاد بگیرند بینشان از همه تیپ و قشری دیده می شود...
چند نفری ترس در چهره شان موج می زند اما بعضی دیگر چهر ه ای مصمم دارند!
زینب با ریز جزئیات روال کار را توضیح می دهد، مثل همیشه صدای ذکر و دعا لحظه ای قطع نمی شود...
بعد از اتمام کار خبری از شیطنت های روحیه دهنده ی مرضیه نیست آرام گوشه ای نشسته!
کمی نگرانش می شوم زینب هم انگار نگران مرضیه شده! این همه سکوت و آرامش از دختر پر جنب و جوشی مثل مرضیه نگران کننده است...
زینب به شوخی به مرضیه می گوید خورشید از کدوم طرف طلوع کرده مرضیه خانم دختر خوبی شدی؟!
مرضیه با همان رنگ پریده و خستگی گفت: جور روزگار چنینم کرد وگرنه من همانم که بودم! خندم گرفت گفتم: مرضیه تن شاعر توی قبر لرزید!
حالت خوب نیست قبول!
چرا شعر را متلاشی می کنی!
کمال هم نشین در من اثر کرد وگرنه من همان خاکم که هستم...
زینب گفت: آفرین این بیشتر به رنگ رخسارش می خوره بالاخره همنشینی با ما اثر خودش را گذاشت به این میگن تاثیر گذاری مفید...
مرضیه خیلی بی حال شربت عسلی که دستش بود را خورد و گفت: اینجوری شما می گید من همان خاااااکم که هستم! زینب دستهاش را برد بالا و گفت: خوب الهی شکر حالش خوبه! جدی جدی داشتم نگرانش می شدم...
فردا روز اول سال اما آخر کار ما در این مکان بود زینب با تاکید به من و مرضیه و چند نفر دیگر گفت: فردا حتما میاین که؟ چون روز عید هست خیلی از بچه ها نمی تونن بیان!
سری تکان دادم و گفتم: ان شاالله اما ذهنم درگیر سجاد و ساجده هم بود
سر سفره ی هفت سین نبودنم ناراحتشون می کرد ولی نه، حتما امیررضا از پسش بر می آمد! نمی گذارد به بچه ها بد بگذرد!
شاید اوج تلاشم باید همان روزی باشد که خیلی ها نیستند!
می دانستم کسی دوست ندارد شروع سالش را در مکانی مثل غسالخانه آغاز کند ولی برای من غسالخانه ای که بوی حسینه می داد و به وجودم حیات بخشیده بود حتما سال خاصی را رقم می زد...
موقع برگشت مرضیه همراهم نیامد گفت: می ماند کمک زینب که دست تنها نباشد...
خانه که رسیدم تمام وسایل سفره ی هفت سین را آماده کردم و مرتب چیدم برای فردا...
به امیررضا هم تاکید کردم که چند ساعتی نیستم وقت سال تحویل حسابی به بچه ها خوش بگذرد و از قبل هم برایشان هدیه گرفته بودم که با آمدنم سورپرایز شان کنم...
همه چی خوب پیش می رفت تا اینکه صبح هر چی منتظر مرضیه شدم خبری نشد! هر چقدر هم با گوشیش تماس گرفتم جواب نداد!
ادامه دارد ...
قسمت بعد:https://eitaa.com/salonemotalee/746
هدایت شده از عمار
🦋~🦋~🦋~🦋~🦋~
سلام✋🏼
کرونا ویروس نمیزاره دورهمی داشته باشی؟؟😷😷
دلتون میخواد تو یه گروه متفاوت عضو باشین؟
اونم گروهی از جنس محله باصفامون؟
خبر خوش📣📣📣📣📣📣
دورهمی داریم
دورهمی های متفاوت
مخصوص دخترها وخانمها
به تفکیک سن☘
🌸∞تفکیک شده از ۷سال تا بالای پنجاه سال∞🌸
محتوا:
+مهارت
+گپ و گفت
+هنر
+آشپزی
+احکام
+نکات خانه داری
+مشاوره
+پاسخ گویی شبه
+بازی
و........
بازم بگممممم؟؟؟☘☺️
چییییی؟؟؟ 🤔
دلتون میخوادشما هم عضو باشین؟؟؟؟
خب بفرمایین☘
ایتا
که دارین😉
اسم و اینکه چند ساله هستین رو بفرستین به
@Ammaram
از الان منتظرم تا بیای😍👋🏼
هم سن و سال هاتون هم منتظرتون هستن🌸
مسجد حضرت زینب س
#حلقه
#دورهمی
🛑 #وضعیت_آمار_کرونا_درقم
🔻گزارش وضعیت کرونا طی ۲۴ ساعت گذشته و تا ۲۲ آذرماه در قم به همراه تغییرات نسبت به روز قبل:
🔹پذیرش: ۳۱ نفر تغییر: ۲-
🔹بستری: ۲۵ مورد تغییر: ۲+
◾️ فوت: ۳ شهروند تغییر: ۲+
🔹ترخیص: ۲۰ نفر تغییر: ۱۰-
🔹کلبستریها: ۲۳۱ نفر تغییر: ۲+
🔹وضعیت وخیم: ۵۸ نفر تغییر: ۵+