eitaa logo
رسانه اجتماعی مسجد و محله
369 دنبال‌کننده
12.4هزار عکس
5.3هزار ویدیو
488 فایل
رسانه اجتماعی و کانال رسمی مسجد حضرت زینب سلام الله علیها قم، شهرک شهید زین الدین، خیابان شهید پائیزان انتهای خ دکتر حسابی کدپستی3739115659 شناسه ملی 14013514594 حساب حقوقی درآمد وجاری مسجد 5892107047156958 💳 IR050150000003101103064788
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از خبرهای داغ سیاسی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 جواب دندان شکن مهمان برنامه "ماه من" به فائزه هاشمی 🔥 @Moohem
هدایت شده از روزی یک حدیث🇵🇸
ماه توبه و بخشش 🖌 حضرت (ع): هرکه قصد بازگشت از گناهی دارد، در ماه رمضان بازگردد، زیرا آن، ماه بازگشت و پشیمانی و ماه بخشش و رحمت _الهی_ ست. 🖌 عَنْ أَبِی الْحَسَنِ عَلِیِّ بْنِ مُوسَی الرِّضَا ع أَنَّهُ قَالَ: مَنْ کَانَ تَائِباً مِنْ ذَنْبٍ فَلْیَتُبْ إِلَی اللَّهِ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی مِنْهُ فِی شَهْرِ رَمَضَانَ فَإِنَّهُ شَهْرُ التَّوْبَةِ وَ الْإِنَابَةِ وَ شَهْرُ الْمَغْفِرَةِ وَ الرَّحْمَةِ. 📚 فضائل الأشهر الثلاثة، ح ۹۶. @hadith_daily
هدایت شده از سالن مطالعه
🇮🇷🇮🇷 وقتی مهتاب گم شد 🇮🇷🇮🇷 ✒قسمت صد و چهارم قسمت قبل:https://eitaa.com/salonemotalee/735 فصل نهم من، مهتاب، مین(۱۴) رضا مستجیری فرد بی تجربه‌ای در کار رزم نبود او را از فتح خرمشهر می‌شناختم من مسئول یک تیم شناسایی شدم علی به عنوان معاون محسن جامه‌بزرگ در تیم او سازماندهی شد همه تیم ها عازم سومار شدیم منطقه هدف ما برای شناسایی، ارتفاعی در سمت چپ کوه گیسکه و کانی‌شیخ بود علی شاه حسینی آن را ارتفاع ساندویچی نامگذاری کرده بود کار روی ساندویچی با سه تیم آغاز شد تیم من از راست هر ۳ تیم همزمان رها می‌شدیم در یکی از گشت‌ها، تیم ما با گشتی‌های عراقی برخورد کرد روبرو که شدیم همدیگر را در سیاهی دیدیم اما هیچ کدام دست به اسلحه نبردیم هر دو طرف برگشتیم مفهوم این عدم برخورد برای حریف این بود که هیچ طرفی حاضر نیست برای دیگری لو برود اما در عین حال هر دو طرف برای همدیگر نقشه‌هایی دارند هفته دوم، بعد از چهار گشت، راهکار من قفل شد راهکاری که از میدان مین و کمین عراقی‌ها در سمت راست ساندویچی رد می‌شد و به شیاری می‌رسید رضا مستجیری برای اطمینان از قفل شدن راهکار، با تیم من آمد و خطاب به من و معاونم گفت: "از این راهکار خاطرم آسوده است. تا شب عملیات دیگر به گشت نروید." حالا باید منتظر شب حمله می‌شدم اما تا آن وقت با موتور به تپه‌های پشت خط و گاهی جلوی خط سرکشی می‌کردم یک‌بار پایم به محلی متروکه رسید که بسیار مشکوک نشان می‌داد با دیدن من، عده‌ای از نیروهای محلی از آنجا گریختند نمی‌دانستم خودی یا ستون پنجم دشمن هستند تعقیب‌شان کردم اما آب شده بودند و رفته بودند توی زمین دو تیم شناسایی از مسئولان تیپ برای کنترل نهایی دو راهکار دیگر به شناسایی رفته بودند همراه آنها چهار نیروی زبده اطلاعاتی هم بودند این تیم از سه طرف به محاصره دشمن در می‌آید با شروع درگیری هر کدام به سمتی می‌گریزند در همان آغاز درگیری، محمد عرب و حسین جعفریان و حاج حسن تاجوک به شدت مجروح می شوند دشمن بالای سرشان می‌آید هر سه را به رگبار می‌بندد حتی تیر خلاص هم می‌زند نفرات بعدی مجال می‌یابند که از معرکه بگریزند از این میان فقط رضا مستجیری است که به عقب برنمی‌گردد ما در مقر بودیم که خبر این حادثه را دادند من و کریم مطهری و چند نفر دیگر عازم محل درگیری شدیم دشمن به عقب رفته بود پیکر غرق به خون حسین جعفریان و محمد عرب هر کدام به گوشه ای افتاده و اثر تیر خلاص روی سرشان پیدا بود دنبال بقیه گشتیم ناگهان چشمم به حاج حسن تاجوک افتاد تکان می‌خورد تمام تنش آثار گلوله بود از پا تا شکم سوراخ سوراخ بود و از سوراخها خون مثل چشمه می‌جوشید حتی رد تیر خلاص روی استخوان جمجمه‌اش پیدا بود با این حال، نفس می‌کشید کشان‌کشان به عقب بردیمش به دنبال رضا مستجیری تمام شیارها و لابلای بوته‌ها و سنگ‌ها را کاویدیم اما هیچ اثری از او نبود با استفاده از ۴ اسلحه و فانسخه یک برانکارد ابتکاری ساختیم محمد عرب را روی آن گذاشتیم به عقب که برمی‌گشتیم خون سر محمد عرب روی پایم می‌ریخت او همان لحظه اول با تیر خلاص دشمن شهید شده بود اما نمی‌توانستیم پیکر او را وسط بیابان رها کنیم اصلاً فراموش نمی‌کردیم که او چطور مردانه، شهید هانی تکلو را کیلومترها از میدان مین به عقب آورده بود حالا دست‌های شل شده و سر افتاده‌اش با هر گام برداشتن ما بالا و پایین می‌شد گاهی از روی برانکارد ابتکاری ما به روی خاک می‌افتاد و دلم را آتش می‌زد تمام غربت و مظلومیت یک آدم بی‌کس در سیمای متلاشی شده او پیدا بود از عراق آمده بود و اینجا کسی را نداشت حتی اگر او را تا همدان می‌بردیم، چه کسی برای تشییع می‌آمد و برایش گریه می‌کرد؟ وقتی بعد از ۷-۸ کیلومتر به عقب رسیدیم، بچه‌ها بالای سر او و حسین جعفریان حلقه زدند و روضه خواندند آن جا بود که آسمان دلم باز شد ◀️ ادامه دارد ... هر روز با ما باشید با یک قسمت از خاطرات قهرمان ملی "علی خوش‌لفظ" از جانبازان و شهدای همدانی در کتاب "وقتی مهتاب گم شد"؛ https://eitaa.com/salonemotalee/308
💠استاد فاطمی نیا: 🔸در ماه رمضان خيلي مراقب باشيم، دراین ماه بايد پرواز كنيم؛ نورانیت کسب کنیم. اگر كسی نورانيتی در اين ماه كسب كند و آن را به ماه رمضان ديگر برساند، عاقبت بخير ميشود! 🔸اين طور نباشيم كه بعد از ماه رمضان عبادت و طاعت را تعطيل كنيم! نورهای كسب شده را بعد از ماه رمضان حفظ کنید. 💠کانال مسجد حضرت زینب(س) ---------------------------🌸 🕌 @ahlolmasjed 🌸-------------------------
🍂روزه دار فاطمه بین قنوت نافله.... مثل مادر تک تک ِ همسایه ها را جا بده... 🍂لحظه ی افطار می دانم دعایم می کنی.... با دعای خود به عاشق قوّت نجوا بده... 🤲 افطارمان را با شیرینی دعا برای ظهور آغاز کنیم. 💠کانال مسجد حضرت زینب(س) ---------------------------🌸 🕌 @ahlolmasjed 🌸-------------------------
🎥 رهبر انقلاب: روز قدس امسال با سال‌های دیگر فرق دارد 🔹فلسطینی‌ها دارند فداکاری‌های بزرگ از خود نشان می‌دهند و رژیم صهیونیستی هم با پشتیبانی آمریکا و اروپا انتهای رذالت و جنایت را انجام می‌دهد. دولت‌های اسلامی در زمینه فلسطین خیلی بد عمل می‌کنند و بعضی از آن‌ها حاضر نیستند در این زمینه حرف درست و حسابی بزنند. 🔹اشتباه بزرگ این است که فکرکنیم راه کمک به فلسطین ارتباط با صهیونیست‌هاست. مصر و اردن ۴۰ سال پیش این خطا را کردند، آیا جنایات صهیونیست‌ها کم شد؟ نه، ۱۰ برابر شد. عده‌ای می‌خواهند تجربه‌ی مصر انورسادات را تکرار کنند. این هم برای خودشان و هم برای فلسطینی‌ها مضر است. البته به درد رژیم صهیونیستی هم نمی‌خورد. 🔹 امیدواریم خداوند عاقبت کار را در قضیه فلسطین به‌زودی به نیکی و خوشی به سرانجام برساند و فلسطینی‌ها را بر سرزمین خود مسلط کند.
هدایت شده از ق ، خ
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📽 | چرا بِر و بِر نگاه می‌کنید؟! ♨️ واقعیت‌های در ایران!!! ❗️چاقو خوردن یک زن باردار در دادگاه ! ♨️ اقدام عجیب پلیس در دادگاه! ___________________ 🔹 برشی از سخنرانی نویسنده کتاب 💠 اندیشکده راهبردی 🆔 @‌soada_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از ۱۱
📌تیتر عجیب همشهری آنلاین، رسانه‌ی شهرداری 🔹نتیجه باقی ماندن تفاله های دولت سابق در کار 💤 آقای زاکانی! تعارف را کنار بگذارید! ▫️ فرض میکنیم تنظیم کننده از نظر مراجع تقلید درباره از دست دادن شرایط مرجعیت درباره ایشان بی خبر است. 🔹 از چه زمانی دفتر یک مرجع تقلید میت اطلاعیه می دهد که فطریه چقدر است؟ آنهم اینطور؟ 🤔 آخر مبلغ فطریه چقدر شد؟! هدف از نشر چه بود؟
💠 بعد از واقعه ، ایران جاسوسان آمریکا را آزاد نکرد تا کارتر انتخابات را باخت. موقع سوگند ریگان، آن‌ها به آمریکا رسیدند و روزنامه اشپیگل نوشت: «زمانی آمریکا تصمیم می‌گرفت چه کسی در ایران به قدرت برسد، اما امروز در۱۹۸۰، یک آیت‌الله در تهران تصمیم می‌گیرد چه کسی رییس‌جمهور آمریکا شود.» 🆔 @difqom
هدایت شده از سالن مطالعه
🇮🇷🇮🇷 وقتی مهتاب گم شد 🇮🇷🇮🇷 ✒قسمت صد و پنجم قسمت قبل:https://eitaa.com/salonemotalee/736 فصل نهم من، مهتاب، مین(۱۵) علی‌آقا بلافاصله به اطلاعات عملیات برگشت بود؛ گفت: "باید هر طور شده، پیکر حاج رضا مستجیری را هم پیدا کنیم." خودش جلو افتاد چند تیم را در چند مسیر سازماندهی کرد به حالت دشتبان تا آنجا که ممکن بود جلو رفتیم هیچ ردی از حاج رضا نیافتیم بعد از مدتی فهمیدیم که آنها به کمین ضد انقلاب داخلی و ستون پنجم افتاده‌اند بعد از مدتی به ما گفتند که دوباره روی ارتفاع گلم‌زرد کار کنیم آقای کوهستانی هم از اطلاعات قرارگاه با ما همراه شد تا زیر ارتفاع عراقی‌ها رفتیم وضعیت سنگرها، میدان مین و سایر ویژگیهای خط عراق را روی کاغذ نوشتیم نماز ظهر را خواندیم نان خشک و کنسرو ماهی را روی یک تکه پلاستیک آماده کردیم داشتیم می‌خوردیم که صدای هلیکوپتر آمد چشم‌مان به آسمان بود روی هلیکوپتر خیره ماندیم نزدیک و نزدیک تر شد تا جایی که دقیق بالای سر ما قرار گرفت چرخش پروانه‌های هلیکوپتر گرد و خاکی ساخت که فکر کردیم پایین می آید در اوج ناامیدی ما، دوباره بالا کشید و در ۲۰ متری بالای سر ما ایستاد داخل هلیکوپتر یک ژنرال عراقی در کنار خلبان به خوبی دیده می‌شد دستهای همه ما روی ماشه بود نباید تا آنها عکس العمل نشان می‌دادند، شلیک می‌کردیم نه جلو می‌رفت و نه عقب مثل اجل معلق بالای سرمان بود ناگهان صدای دیگری آمد یک هلیکوپتر توپدار از دوردست به سمت هلیکوپتر فرماندهی نزدیک شد کمی عقب تر، بالای آسمان ایستاد منتظر بودیم که یک راکت به سمت ما بیاید چشمان‌مان به سمت کابین خلبان بود و دست‌های‌مان روی ماشه که هلی‌کوپتر ژنرال بالا رفت و چرخید و برگشت هلیکوپتر توپدار هم پشت سر او از منطقه خارج شد نفس راحتی کشیدیم و با دست پر برگشتیم سربلند و خوشحال به علی‌آقا گزارش دادیم علی محمدی نشسته بود و چیزی می‌نوشت گفتم حتماً گزارش شناسایی می‌نویسند همین‌طور که در حال نوشتن بود، خوابش برد نزدیک شدم کاغذ را برداشتم وصیت‌نامه بود کلماتش مثل نماز و دعا بود وقتی می‌خواندم، حظ معنوی قرائت قران و گریه‌های شبانه او را در لابلای کلماتش حس می‌کردم چشم باز کرد کاغذ را انداختم روی سینه‌اش و عقب کشیدم طوری که نفهمید وصیت نامه را خوانده‌ام پرسیدم: "چه می‌نوشتی!؟" یقین داشتم که دروغ نمی‌گوید لبخند زنان گفت: "نامه‌ای خطاب به خانواده‌ام!" ◀️ ادامه دارد ... هر روز با ما باشید با یک قسمت از خاطرات قهرمان ملی "علی خوش‌لفظ" از جانبازان و شهدای همدانی در کتاب "وقتی مهتاب گم شد"؛ https://eitaa.com/salonemotalee/308
💯درڪ مفهومی سوره ی مبارکه فیل 💯تثبیت و شناسایی رنگها 💯تقویت مچ دست 💯شادی و جذابیت و تنوع 🌹🐘با‌سی‌دی‌باطله 👈آینده را از مسجد بسازیم👉    💫 شڪوفه های مهدوی امین 💫                  🌸🍃بهار۱۴۰۱🌸🍃 🍃@ahlolmasjed🍃
لی‌لی یک بازی جهانی است و اغلب کودکان آن را به خوبی می‌شناسند. از اهداف که این بازی دنبال می‌کند می‌توان، استقامت و تقویت عضلات و بهبود سرعت عکس‌العمل‌ها،چابکی و چالاکی اشاره کرد. و به حفظ تعادل در کودک کمک می‌کند. بازی در اتاق بازی لحظه ای شاد در مهد قرآنی مسجد 👈آینده را از مسجد بسازیم👉    💫 شڪوفه های مهدوی امین 💫                 🌸🍃 بهار۱۴۰۱🌸🍃 🍃@ahlolmasjed🍃