❌طریقه تحریم کلی برنامه دیجی کالا❌😡
😡عکس سمت چپ توهین کارمند دیجی کالا به ساحت مقدس فاطمه زهرا سلام الله علیها😡
اگر ادعای شیعه بودن وعشق به اهل بیت داریم انجام بدیم ......نشر بدین
#تحریم_دیجی_کالا
فرهنگسازی حیا👇🌷❤️
🆔@farhangsaze_haya
هدایت شده از طلبه پیاده🇵🇸
🔻 ثبت نام شرکت در مراسم اعتکاف قم از 25 دی تا 7 بهمن 1401
https://itikaf.ir/?p=1053
🔻سامانه اعتکاف:
https://itikaf.ir
🔻کانال رسمی ستاد مرکزی اعتکاف در ایتا:
eitaa.com/itikaf_ir
🔻سامانه ثبت نام خادمان اعتکاف قم
https://itikaf.ir/?p=439
🔹علاقه مندان ثبت نام کنند تا در صورت کمبود خادم، در خدمت عزیزان باشیم
🔺 روابط عمومی ستاد
#کار_تمیز_فرهنگی 💐✨
✅ منع ارائه خدمات به بی حجاب ها
فروشگاه جانبازان پردیسان ، قم مقدس
.
❤️شماهم اینگونه تصاویر را
برایمان ارسال کنید @qom_am
.
⚠️ #بی_تفاوت_نباشیم
#ستاد_امربه_معروف_ونهی_ازمنکر_قم
🇮🇷 @setad_abm_qom 🇮🇷
هدایت شده از KHAMENEI.IR
20.82M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📹 نماهنگ | آرامش دلها
🔺 رسانه Khamenei.ir به مناسبت پیام رهبر انقلاب به بیست و نهمین اجلاس سراسری نماز، نماهنگی از حضور و اقامه نماز حضرت آیتالله خامنهای در حسینیه امام خمینی(ره) را بازنشر میکند.
📝 متن پیام👇
https://khl.ink/f/51813
هدایت شده از سالن مطالعه
#داستان ۲
#دمشق_شهرِ_عشق
قسمت پنجم؛
بیتوجه به حرفم در زد
نمیخواستم وارد این خانه شوم
دستش را کشیدم و اعتراض کردم:
«اینجا کجاس منو اوردی!؟»
به سرعت سرش را به سمتم چرخاند،
با نگاه سنگینش به صورتم سیلی زد تا ساکت شوم
نمیتوانستم اینهمه خودسریاش را تحمل کنم
از کوره در رفتم:
«اگه نمیخوای بری خونه بابات، برو یه هتل بگیر! من اینجا نمیام!»
نمیخواست دستش را به رویم بلند کند
با کوبیدن چمدان روی زمین، خشمش را خالی کرد و فریاد کشید:
«تو نمیفهمی کجا اومدی؟ هر روز تو این شهر دارن یه جا رو آتیش میزنن و آدم میکُشن! کدوم هتل بریم که خیالم راحت باشه تو صدمه نمیبینی؟»
بین اینهمه پرخاشگری، جمله آخر بوی محبت میداد رام احساسش؛ ساکت شدم
فهمیده بود در این شهر غریبی میکنم
با هر دو دستش شانههایم را گرفت و به نرمی نجوا کرد:
«نازنین! بذار کاری که صلاح میدونم انجام بدم! من دوستت دارم، نمیخوام صدمه ببینی!»
و هنوز عاشقانهاش به آخر نرسیده، در خانه باز شد.
مردی جوان با صورتی آفتاب سوخته و پیراهنی بلند که بلندیِ بیش از حد قدش را بیقوارهتر میکرد.
شال و پیراهنی عربی پوشیده بودم تا در چشم مردم منطقه طبیعی باشم
باز طوری خیره نگاهم کرد که سعد فهمید و نگاهش را سمت خودش کشید:
«با ولید هماهنگ شده!»
پس از یک سال زندگی با سعد، زبان عربی را تقریباً میفهمیدم ولی نمیفهمیدم چرا هنوز محرمش نیستم که باید مقصد سفر و خانه مورد نظر و حتی نام رابط را در گفتگوی او با بقیه بشنوم.
سعد دستش را به سمتش دراز کرد
او هنوز حضور این زن غیرسوری آزارش میداد
دوباره با خط نگاه تیزش صورتم را هدف گرفت و به عربی پرسید :«ایرانی هستی؟»
از خشونت خوابیده در صدایش، زبانم بند آمد
سعد با خندهای ظاهرسازی کرد:
«من که همه چی رو برا ولید گفتم!»
ایرانی بودن برای این مرد جرم بزرگی بود
دوباره بازخواستم کرد:
«حتماً رافضی هستی! نه؟»
و اینبار چکاچک کلماتش مثل تیزی شمشیر پرده گوشم را پاره کرد
اصلاً نفهمیدم چه میگوید
دوباره سعد با همان ظاهر آرام پادرمیانی کرد:
«اگه رافضی بود که من عقدش نمیکردم!»…
انگار گناه ایرانی و رافضی بودن با هیچ آبی از دامنم پاک نمیشد.
ادامه دارد ...
قسمت بعد؛ https://eitaa.com/salonemotalee/7450
🔸🌺🔸--------------
🖋"سالن مطالعه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی
@salonemotalee
هدایت شده از سعداء/حجت الاسلام راجی
22.87M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📹 #ببینید | عاقبت دزدی که نماز میخواند!
⁉️ چطور از #فتنه ها در امان بمانیم؟!
♨️ نماز قطعا یک روزی دست انسان را خواهد گرفت..
🔷 برشی از سخنرانی #حجت_الاسلام_راجی
💠 اندیشکده راهبردی #سعداء
🆔 @soada_ir
🚨 این خانم را شناسایی کنید
🔻منتظر دریافت اطلاعات شما مردم انقلابی هستیم
@Admin_safa
🔰سازمان اطلاعات فراجا
🆔 @S_Etelaat_faraja