4یا5 بار ديدم پايش روی
#مين رفت ولی عمل نڪرد!
ترسيدم گفتم:مواظب باش!
خنديد و گفت:
#ترڪش بنام می آيد،
مثلا روی يكی نوشته #غلامرضا_رهبر
اگر بخوايم #شہيد_بشیم #خدا خودش میدونه...
#شهید_غلامرضا_رهبر
🌹#شهیدی که دروسط میدان #مین ۴روز مانده بود و #اهل_بیت_ع به او غذا می دادند🌹
خاطره ای از زبان #سردار_علیرضا_عاصمی
۴روز بعد از #عملیات بود که آمدند دنبال ما گفتند که یک صدایی از توی میدان مین می آید،
بیایید برویم آنجا انگار #مجروحی مانده...
گفتیم: ۴ روز از #عملیات گذشته کسی می ماند...
گفتند: ما صدایی شنیدیم...
ما یک نفر را به ایشان دادیم و به ایشان گفتیم برو با ماشین و ببین چه خبر است؟!
اگر کسی وسط میدان #مین است راه را باز کن و بیاورش...
رفتند ودیدند صدای یک #ناله می آید...
به طرف صدا رفتند و دیدند مثل اینکه یک نفر آنجا #مجروح شده و افتاده...
رفته روی #مین وپایش قطع شده..
۴شب است که اینجا وسط میدان #مین است و نمی تواند تکان بخورد و آب و غذا ندارد...
می گفت: دیدم ولی باورم نشد که بعد از۴ شبانه روز این زنده است...
می گفت: از دور همین طوری ایستادم به او نگاه کردم دیدم به من می خندد...
شاید۱۴ سالش بیشتر نبود...
از تعجب خشکم زد فقط صدا میزد بیایید من را بردارید...
راه را باز کردیم رفتیم طرفش دیدیم بیشتر می خندد...
گفتیم: چه خبر است؟!
چرا می خندی؟!
کی رفتی روی مین؟!
گفت:شب #عملیات.
توی این ۴ شب هر شب یک #آقایی می آمد به من آب و غذا می داد...
دیشب که به من آب و غذا داد از من خداحافظی کرد و گفت:
فردا ۲ نفر می آیند و تو را می برند...
منتظرتان بودم...
#خدایا:
❣ما را به #لشگر_شهدا ملحق کن.
🌺کانال رسمی دانشجوی شهید احمد حاجیوند الیاسی وسروان پاسدار جاویدالاثر شهید مهدی نظری🌺https://eitaa.com/ahmadelyasi1369