eitaa logo
احمدحسین شریفی
6.2هزار دنبال‌کننده
361 عکس
375 ویدیو
25 فایل
حاوی سخنرانیها و نوشته ها و معرفی آثار و فعالیتهای استاد شریفی. عضو هیئت علمی و استاد تمام فلسفه موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره)، مدرس سطوح عالی حوزه علمیه قم ادمین کانال: @Mahdiadmin2
مشاهده در ایتا
دانلود
🔴درس‌هايي که بايد از علامه مصباح آموخت 🔸درس پنجم: جامعيت 🖊احمدحسين شريفي 🔸يکي از شرايط لازم براي فهم درست اسلام و اقامة دين در زندگي فردي و اجتماعي، برخورداري از دانشي همه‌جانبه و جامع نسبت به همه آموزه‌ها و معارف ديني است. نگاه تک‌بعدي به دين از مهم‌ترين عوامل تعصبات کور و طرد و تکفيرهاي جاهلانه است؛ در روايتي از پيامبر اکرم(ص) نقل شده است که تنها کساني مي‌توانند دين را به معناي درست کلمه «اقامه» کنند که از همه جوانب نسبت به آن آگاهي داشته باشند. امام خميني(ره) مي‌فرمود بيشترين ضربه‌اي که اسلام متحمل شده است، از عالمان تک‌سونگر بوده است. يعني کساني که فقط فقه اسلامي را مي‌دانستند و از فلسفه و عرفان و کلام اسلامي بي‌اطلاع بودند يا کساني که فقط عرفان اسلامي را مي‌دانستند و از فقه و کلام و فلسفه و اجتماعيات و سياسات اسلام بي‌خبر بودند. 🔸آيت‌الله مصباح حقيقتاً يکي از جامع‌ترين انديشمندان معاصر بودند. به تعبير آيت‌الله جوادي آملي او «جامع معقول و منقول» بود. علامه مصباح در حوزة حديث‌شناسي و فقه و تفسير و فلسفه و کلام و اخلاق اسلامي بي‌شک، مجتهدي مسلم و بلکه انديشمندي نظريه‌پرداز بود. 🔸در سن 24 سالگي تصحيح بخش السماء و العالم بحار الانوار (54 تا 59)و تعليقه بر آنها را برعهده داشت؛ تصحيح کتاب حديثي بسيار مهم معاني الاخبار از شيخ صدوق و تعليقه بر آن را بر عهده داشت. تخصص و تبحر ايشان در دانش‌هاي ناظر به حديث را با تأمل در تعليقاتي که بر اين کتابها زده است به وضوح مي‌توان دريافت (ر.ک: مقاله «درنگي در چگونگي بررسي اسناد احاديث در تعليقات آيت‌الله مصباح بر «معاني الاخبار» و «بحار الانوار» نوشته غلامعلي عزيزي‌کيا، معرفت، شماره 247، سال 1397) در سن جواني به اجتهاد در فقه رسيد، تقريرات درس خارج بيع امام خميني را نوشت؛ در حوزه تفسير کتاب‌هاي بي‌سابقه «معارف قرآن» را نگارش کرد که در حقيقت با تدوين اين کتاب‌ها يکي از زمينه‌هاي لازم براي توليد علوم انساني قرآن‌پايه را فراهم کرد. در حوزه فلسفه و کلام و معرفت‌شناسي و اخلاق و فلسفه اخلاق که نوآوري و نظريه‌پردازي او بر همگان آشکار است. 🔸افزون بر اينها، در علوم انساني معاصر به ويژه در جامعه‌شناسي و روان‌شناسي و علوم تربيتي حقيقتا صاحب‌نظر و صاحب ايده بود. ايده‌ها و نوآوري‌هاي ايشان در اين علوم را مي‌توان در کتاب چهارجلدي «ره‌آوردها» مشاهده کرد. کتاب فلسفه تعليم و تربيت در اسلام ، نمونة عالمانه‌ و دقيقي براي اسلامي‌سازي علوم انساني حتي در رشته‌هاي جامعه‌شناسي و روان‌شناسي و علوم سياسي و اقتصاد و مديريت و امثال آن است. 🆔 https://eitaa.com/joinchat/1153171503C4349780964 🔷 ارتباط با ادمین:👇 @mjbayat 🌹
روش نظریه پردازی اکتشافی گامهای ۴ و ۵ و ۶.mp3
32.56M
🎤احمدحسين شريفي 🔴درسگفتارهاي علم ديني ✔️جلسه بيست و يکم: روش‌نظريه‌پردازي اکتشافي 🔸قسمت سوم: گام‌هاي 4 و 5 و 6 🔸در اين جلسه به تشريح روش‌ نظريه‌پردازي اکتشافي در علوم انساني پرداخته‌ايم 🆔 https://eitaa.com/joinchat/1153171503C4349780964 🔷 ارتباط با ادمین:👇 @mjbayat 🌹
🔴درس‌هايي که بايد از علامه مصباح آموخت 🔸درس ششم: روحية انتقادي 🖊احمدحسين شريفي 🔸از ويژگي‌هاي مهم آيت‌الله مصباح‌يزدي داشتن روحية انتقادي و نقادي بود. چنين روحيه‌اي البته از لوازم استقلال رأي و شجاعت در فکر و حريت در انديشه و تسلط بر موازين و معيارهاي عقلي و تخلق به اخلاق علمي و پژوهشي است. 🔸حقيقتاً همه موازين اخلاقي و علمي در نقد انديشه‌ها را به خوبي مراعات مي‌کرد (براي آشنايي با اين موازين ر.ک: مدخل «اخلاق نقد» در دانش‌نامه اخلاق کاربردي). هرگز از سر تعصب و تصلب و بدون بررسي بنيان‌ها و ريشه‌هاي انديشه‌ها و سياست‌ها و بدون رعايت جوانب اخلاقي مسأله، به نقد آنها اقدام نمي‌کرد. بلکه بعد از فهم همه جانبه و دقيق سخن ديگران به نقد آنها مي‌پرداخت. 🔸به هر حال، از ويژگي‌هاي بارز در روش‌شناسي علمي آيت‌الله مصباح، برخورداري از روحية نقادي بود. همين روحيه موجب شده بود که اولاً، مطالب و سخنان ديگر انديشمندان را خوب و دقيق‌ بفهمد؛ ثانياً، هيچ سخني را بدون برخورداري از منطق و استدلال نپذيرد؛ و ثالثاً در مواجهه با افکار و انديشه‌هاي ديگران هرگز از جاده انصاف خارج نشود؛ بعد از تشخيص سره و ناسره، سره‌ها را بپذيرد و ناسره‌ها را بدون هيچ گونه تعصبي و صرفاً به مقتضاي برهان و استدلال رد کند. 🔸در اين عرصه براي او فکر و محصول فکر مهم بود نه متفکر و صاحب‌نظر؛ به همين دليل، چه در مواجهه با سقراط و افلاطون و ارسطو، و چه در مواجهه با ابن‌سينا و شيخ اشراق و ملاصدرا و همچنين هم در مواجهه علمي با استاد محبوب خود، علامه طباطبائي، و هم در مواجهه با فيلسوفان مارکسيست و ليبراليست، نوع مواجهه انتقادي او هيچ تفاوتي نمي‌کرد. با نگاهي به کتاب‌هاي فلسفي، سياسي، حقوقي، اخلاقي و معرفت‌شناختي او مي‌توان آشکارا وجود چنين حريت و آزادگي علمي و استقلال فکري را در ايشان مشاهده کرد. 🆔 https://eitaa.com/joinchat/1153171503C4349780964 🔷 ارتباط با ادمین:👇 @mjbayat 🌹
🔴درس‌هايي که بايد از علامه مصباح آموخت 🔸درس هفتم: نظم وانتظام فکري و عملي 🖊احمدحسين شريفي 🔸از ويژگي‌هاي علمي بارز و غيرقابل انکار آيت‌الله مصباح‌يزدي «نظم و انتظام و انسجام فکري» بود. ايشان ذهني بسيار منظم و منطقي داشت؛ اين ذهن منطقي در کنار رسايي در بيان مطالب، موجب مي‌شد که سخنان و مطالب علمي ايشان بسيار منظم و ضابطه‌مند و منسجم باشند. به همين دليل، بعيد مي‌دانم به سادگي بتوان تعارضي دروني در ميان گفته‌ها و نوشته‌هاي فراوان ايشان پيدا کرد. 🔸استاد مصباح به دليل آنکه اهل تعقل و عقلانيت بود، و هيچ سخني را بدون برخورداري از برهان و استدلال نمي‌پذيرفت، ثبات و استقرار انديشه‌اي و شخصيتي داشت. در طول حيات پربرکت علمي ايشان، چيزي به نام مصباح اول و مصباح دوم و مصباح سوم نداريم. برخلاف برخي به اصطلاح روشنفکران و مدعيان انديشه که به دليل بي‌ثباتي در فکر و بي‌انضباطي در انديشه هر روزي بت عيارشان به شکلي جلوه مي‌کند. (و عجيب اينکه به اين دمدمي‌ مزاجي هم افتخار مي‌کنند!) يک روز اشعري‌مسلک‌اند و يک روز معتزلي مسلک و روزی دیگر از نومعتزلي سخن مي‌گويند؛ يک روز مدافع انجمن حجيته مي‌شوند و روز ديگر امام زمان را منکر مي‌شوند؛ يک روز سخن گفتن زنان با مردان را از بزرگترين ناهنجاري‌ها مي‌دانند و روز ديگر ازدواج يک زن با چند مرد را حق قانوني او مي‌دانند و يک روز از اهميت ازدواج سخن مي‌گويند و روز ديگر آن را از ضداخلاق‌ترين نهادها مي‌دانند. يک روز تحت تأثير فلان انديشمند و نحلة فکري‌اند و روز ديگري مدافع سينه‌چاک نحله‌اي ديگر و مکتبي ديگر مي‌شوند؛ روزي از معنويت علوي سخن مي‌گويند و روز ديگري از معنويت بودايي دفاع مي‌کنند. 🔸آیت الله مصباح در مقام عمل و در مسائل مديريتي و رفتاري نيز حقيقتاً نظمي کم‌نظير داشت. در طول سالياني که افتخار همکاري با ايشان در امور آموزش و پژوهش و برخي از شوراهاي عالي مؤسسه را داشتم، جلسه‌اي را به خاطر ندارم که از سوي ايشان لغو شده باشد! و يا بسيار بسيار به ندرت پيش مي‌آمد که ايشان حتي يک دقيقه تأخير در حضور در جلسات داشته باشد. حتي گاهي پيش مي‌آمد ايشان جلوتر از همه معاونين در جلسه حاضر مي‌شد. 🆔 https://eitaa.com/joinchat/1153171503C4349780964 🔷 ارتباط با ادمین:👇 @mjbayat 🌹
قاموس قطور غربتی یا زهرا سرسبز ترین حکایتی یا زهرا دریا و کویر و آسمان می گویند تو زینت خوب جنّتی یا زهرا ✍️محمّد شریفی 🌹🌹
ويژگي‌هاي علمي علامه مصباح يزدي (Trimmed).mp3
18.04M
🎤احمدحسين شريفي 🔴وبينار تبيين ويژگي‌هاي علمي علامه مصباح يزدي 🔹مخاطبان استادان و دانشجويان دانشگاه فرهنگيان 🔹تاريخ 25/ 10/ 1399 🔸متأسفانه به دليل مشکلي که در ارتباط اينترنتي پديد آمد اين سخنراني ناتمام ماند اما سه ويژگي مهم از ويژگي‌ها و ابعاد علمي علامه مصباح تبيين شد. 🆔 https://eitaa.com/joinchat/1153171503C4349780964 🔷 ارتباط با ادمین:👇 @mjbayat 🌹
🔴زهراشناسي 🔸قسمت اول: نگاه فرااينجهاني به شخصيت حضرت زهرا(س) 🖊احمدحسين شريفی 🔸در تحليل زندگي و شخصيت ائمة اطهار عموما و حضرت صديقة طاهره خصوصا مي‌توان از دو منظر و دو رهيافت سخن گفت: 🔸نگاه اول: نگاه فرا اينجهاني، فرامادي، و فرازماني و نگاه ملکوتي داشتن به اين وجودهاي نوراني است. در اين نگاه اين انوار مقدس، نخستين مخلوقات الهي بودند. آفرينش آنان حتي پيش از ملائکه بوده است. خداي متعال همة هستي را به يمن وجود آنان آفريده است: «لولاهم لما خُلِق الافلاک». مخلوق اول و صادر نخستين بودند. به تعبير (ص): «أَوَّلَ‏ مَا خَلَقَ‏ اللَّهُ‏ عَزَّ وَ جَلَّ أَرْوَاحُنَا» که البته تا پيش از ظهور اين جهاني‌شان، تجلياتي هم داشته‌اند. اصولاً ملائکه تکبير و تحميد و تقديس و تنزيه و تهليل حضرت حق را از اين انوار مقدسه آموختند. فلسفة سجدة ملائکه بر آدم، وجود انوار ائمة اطهار در صلب آدم بود؛ خليفة اللهي شدن آدم به خاطر آنان بود؛ عامل قبولي توبة آدم و حوا و نجات همة انبيا بوده‌اند. تا اينکه دست تقدير الهي در زمان خاصي که از پيش مقرر کرده بود، آنها را وجود اين جهاني بخشيد. به يک معنا تجسد پيدا کردند و به هدف هدايت‌گري خلق، زماني در بين مردم زندگي کردند. 🔸در خصوص ، پيامبر اکرم در حديثي چنين مي‌فرمايد: «خُلِقَ نُورُ فَاطِمَةَ ع قَبْلَ أَنْ تُخْلَقَ الْأَرْضُ وَ السَّمَاءُ ... خَلَقَهَا اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ مِنْ نُورِهِ قَبْلَ أَنْ يَخْلُقَ آدَمَ» 🔸حضرت امام به مناسب سالروز تولد حضرت زهرا در پيامي: «تمام ابعادى كه براى زن متصور است و براى يك انسان متصور است در فاطمه زهرا سلام اللَّه عليها- جلوه كرده و بوده است. يك زن معمولى نبوده است؛ يك زن روحانى، يك زن ملكوتى، يك انسان به تمام معنا انسان، تمام نسخه انسانيت، تمام حقيقت زن، تمام حقيقت انسان. او زن معمولى نيست؛ او موجود ملكوتى است كه در عالم به صورت انسان ظاهر شده است؛ بلكه موجود الهى جبروتى در صورت يك زن ظاهر شده است. ... معنويات، جلوه‏هاى ملكوتى، جلوه‏هاى الهى، جلوه‏هاى جبروتى، جلوه‏هاى مُلكى و ناسوتى- همه- در اين موجود مجتمع است.» 🔸تحليل دقيق اين نوع نگاه نيازمند بحث‌هاي عميق عرفاني و فلسفي است. بر اساس هستي‌شناسي و انسان‌شناسي عرفاني اين بحث‌ها کاملاً موجه و معقول و مستدل هم هست. 🔸اما فهم اين گونه مباحث از عهدة امثال بنده خارج است. فقط به همين اندازه بسنده مي‌کنم که اين نوع نگاه منافاتي با اختيار ائمه و قدرت انتخاب‌گري و اميال و غرايز انساني آنها ندارد و بدين معنا نيست که اينها بالجبر انسان‌هايي شايسته بودند. 🔸با اين توضيح که خداوند مي‌دانست عده‌اي از بندگانش به اختيار خود- هر چند با استعدادي در سطح ساير افراد- بيش از ديگران و در بالاترين حد ممکن از استعداد خود بهره‌برداري مي‌کنند. اين شايستگي و منزلتي که اين افراد با سير اختياري خويش بدان مي‌رسيدند، سبب شد که خداوند تفضلا اين پاداش و موهبت ويژه را به آنها عطا نمايد. و آنان را از علم و اراده‌اي برخوردار کند که به واسطة آن به مصونيت کامل و مطلق برسند. تا در پرتو آن راهنماياني موثق و مطمئن براي همة افراد بشر گردند. به عبارت ديگر، اعطاي چنين موهبتي معلول شايستگي‌هاي آنان است؛ نه محصول استعداد جبري ايشان. و حکمت اعطاي چنين موهبتي، علاوه بر پاداش به خود آنها، فراهم نمودن وسايل هدايت براي ساير انسان‌هاست. اين بيان را مي‌توان به خوبي از بخش‌هاي آغازين دعايي استفاده نمود: اللّهُمَّ لَكَ‏ الْحَمْدُ عَلى‏ ما جَرى‏ بِهِ قَضاؤُكَ فِي أَوْلِيائِكَ، الَّذِينَ اسْتَخْلَصْتَهُمْ لِنَفْسِكَ وَ دِينِكَ، إِذِ اخْتَرْتَ لَهُمْ جَزِيلَ ما عِنْدَكَ مِنَ النَّعِيمِ الْمُقِيمِ، الَّذِي لا زَوالَ لَهُ وَ لا اضْمِحْلالَ، بَعْدَ أَنْ شَرَطْتَ عَلَيْهِمُ الزُّهْدَ فِي دَرَجاتِ هذِهِ الدُّنْيا الدَّنِيَّةِ، وَ زُخْرُفِها وَ زِبْرِجِها، فَشَرَطُوا لَكَ ذلِكَ وَ عَلِمْتَ مِنْهُمُ الْوَفاءَ بِهِ. فَقَبِلْتَهُمْ وَ قَرَّبْتَهُمْ وَ قَدَّرْتَ‏ لَهُمُ الذِّكْرَ الْعَلِيَّ وَ الثَّناءَ الْجَلِيَّ، وَ أَهْبَطْتَ عَلَيْهِمْ مَلائِكَتَكَ، وَ كَرَّمْتَهُمْ‏ بِوَحْيِكَ، وَ رَفَدْتَهُمْ بِعِلْمِكَ، وَ جَعَلْتَهُمُ الذَّرِيعَةَ إِلَيْكَ وَ الْوَسِيلَةَ إِلى‏ رِضْوانِكَ. 🔸در خصوص حضرت زهرا نيز همين مسأله به طور ويژه مورد توجه و تأکيد قرار گرفته است: «يَا مُمْتَحَنَةُ امْتَحَنَكِ اللَّهُ الَّذِي خَلَقَكِ قَبْلَ أَنْ يَخْلُقَكِ فَوَجَدَكِ لِمَا امْتَحَنَكِ صَابِرَةً» 🆔 https://eitaa.com/joinchat/1153171503C4349780964 🌹
🔴درس‌هايي که بايد از علامه مصباح آموخت 🔸درس هشتم: خلأبينی و رخنه‌يابی 🖊احمدحسين شريفي 🔸يکي ديگر از ويژگي‌هاي مهم و درس‌آموز در زيست علمي و عملي آيت‌الله مصباح اين است که ايشان فيلسوفي خلأبين و رخنه‌ياب بود؛ تلاش‌ مي‌کرد خلأها و کمبودها و بارهاي برزمين مانده را پيدا کند. و مي‌کوشيد در حد توان چنان بارهايي را بردارد و چنان رخنه‌ها و خلأهايي را پر کند. به همين دليل، نه تنها خودش از انجام کارهای تکراری خودداری میکرد، بلکه اصرار زيادي داشت که در مجموعه موسسه امام خمینی(ره) از انجام کارهاي تکراري و يا کارهايي که متکفل دارد، خودداري شود. 🔸في‌المثل، وقتي مي‌ديد ده‌ها نفر مشغول تدريس درس‌هاي کفايه و مکاسب و رسائل‌اند، يا ده‌ها و بلکه صدها کرسي درس خارج فقه و اصول در حوزة علمية قم برقرار است، عليرغم توانایی بسیار بالایی که در آن حوزه ها داشت و علیرغم اصرارهاي فراوان تعداد زيادي از شاگردان و حتي علي‌رغم سفارش استاد محبوب و مرادش، آيت‌الله بهجت، مبني بر تدريس فقه و اصول، ايشان از انجام اين کار استنکاف کرد. و جز به برخي از جلسات خصوصي در اين موضوعات راضي نشد. 🔸او دائماً در اين انديشه بود که آيا انجام فلان کار يا ارائة فلان سخنراني يا شرکت در بهمان جلسه، حجت شرعي دارد يا خير. و براي اطمينان از اين مسأله، با توجه به نوع مسائل، بعضاً ساعت‌ها، روزها و بلکه ماه‌ها تأمل مي‌کرد. 🔸او حقيقتاً حکيمي خلأبين و رخنه‌ياب بود. همين روحيه يکي از مهم‌ترين عوامل نوآوري‌هاي فراوان علمي و آموزشي و ساختاري ايشان بود. همين نگاه آيت‌الله مصباح بود که منجر به انجام اقداماتي شد که بدون شک سطح آموزش و پژوهش و به طور کلي علوم اسلامي را در حوزه‌هاي علميه ارتقا داد. 🆔 https://eitaa.com/joinchat/1153171503C4349780964 🔷 ارتباط با ادمین:👇 @mjbayat 🌹
🔴زهراشناسي 🔸قسمت دوم: نگاه اينجهاني به شخصيت حضرت زهرا(س) 🖊احمدحسين شريفي 🔸نگاه دوم: نگاه اين‌جهاني، بشري، و طبيعي به (س) است. در اين نگاه توجه به اعمال و رفتارهاي ائمة؛ شيوة تلاش و رفتار آن؛ تلاش‌ها و رياضت‌هايي که براي تکامل خود مي‌کشيدند، چگونگي سير و سلوکي که داشته‌اند، بيشتر برجسته مي‌شود. 🔸سؤال اصلي ما در اين نوع نگاه اين است که چطور شد که حضرت زهراي اطهر، با سن کمي که داشت، [18 تا 30 سال گفته شده است] به چنين جايگاه منحصر به فردي رسيدند؟ چه کرد که عليرغم سن کم خود به بالاترين درجة ممکن ارتقاي انساني و معنوي دست پيدا کرد. هم‌سخن بزرگ‌ترين ملائکه آسماني شد؟ زهرا چه کرد که به حقيقت شب قدر تبديل شد؟ به تعبير امام صادق: «فَمَنْ عَرَفَ فَاطِمَةَ حَقَّ مَعْرِفَتِهَا فَقَدْ أَدْرَكَ لَيْلَةَ الْقَدْرِ»؟ زهرا چه کرد که به روح تبديل شد: «وَ أَمَّا ابْنَتِي فَاطِمَةُ فَإِنَّهَا سَيِّدَةُ نِسَاءِ الْعَالَمِينَ مِنَ الْأَوَّلِينَ وَ الْآخِرِينَ وَ هِيَ بَضْعَةٌ مِنِّي وَ هِيَ نُورُ عَيْنِي وَ هِيَ ثَمَرَةُ فُؤَادِي وَ هِيَ رُوحِي الَّتِي بَيْنَ جَنْبِي»؟ 🔸طبيعتا پيدايش چنين شخصيت‌هايي علل و عوامل متعددي دارد. عوامل تغذيه‌ايي، تربيتي، محيطي و خانوادگي همگي مؤثرند. من در اينجا مي‌خواهم نقش برخي از رفتارهاي خود حضرت را در وصولشان به اين درجه از کمال بحث کنم. 🔸پيشفرض اين بحث اين است که: در حديثي پيامبر اکرم به خانم فاطمة زهرا فرمودند: «يا فاطمة اعملي فاني لااغني عنکِ من الله شيئا» يک. عبادت زياد: حسن بصري مي‌گويد: «مَا كَانَ فِي هَذِهِ الْأُمَّةِ أَعْبَدُ مِنْ‏ فَاطِمَةَ كَانَتْ تَقُومُ حَتَّى تَوَرَّمَ قَدَمَاهَا» کيفيت اين عبادت حضرت زهرا: وجود مقدس پيامبر اکرم در اين باره فرمودند: «مَتَى‏ قَامَتْ‏ فِي‏ مِحْرَابِهَا بَيْنَ يَدَيْ رَبِّهَا جَلَّ جَلَالُهُ زَهَرَ نُورُهَا لِمَلَائِكَةِ السَّمَاءِ كَمَا يَزْهَرُ نُورُ الْكَوَاكِبِ لِأَهْلِ الْأَرْضِ ...» دو. حساسيت نسبت به اوامر و نواهي الهي: حضرت زهرا معيار زندگي‌اش رضايت الهي است. وقتي دربارة ازدواج از او سؤال مي‌شود، تنها ملاک مهم او رضايت الهي است. به همين دليل وقتي نظر پيامبر را دربارة ازدواجش با امام علي جويا مي‌شود و حضرت جواب مي‌دهد «اَذِن الله فيه من السماء» آن حضرت با رضايت کامل و تبسم مي‌فرمايد: «رضيت بما رضي الله لي و رسوله» سه. فعاليت‌ و کار و تلاش و کوشش: رَأَى النَّبِيُّ ص فَاطِمَةَ وَ عَلَيْهَا كِسَاءٌ مِنْ أَجِلَّةِ الْإِبِلِ وَ هِيَ تَطْحَنُ بِيَدَيْهَا وَ تُرْضِعَ وَلَدَهَا فَدَمَعَتْ عَيْنَا رَسُولِ اللَّهِ ص فَقَالَ يَا بِنْتَاهْ تَعَجَّلِي مَرَارَةَ الدُّنْيَا بِحَلَاوَةِ الْآخِرَةِ فَقَالَتْ يَا رَسُولَ اللَّهِ الْحَمْدُ لِلَّهِ عَلَى نَعْمَائِهِ وَ الشُّكْرُ لِلَّهِ عَلَى آلَائِهِ فَأَنْزَلَ اللَّهُ‏ وَ لَسَوْفَ يُعْطِيكَ رَبُّكَ فَتَرْضى چهار. رسيدگي به مستمندان و خيرخواهي براي مردم: این تبلور رفتار و کردار بانوی بزرگ اسلام است که سه شب طعام خود را به مسکین و یتیم و اسیر می‌دهند. نکته قابل توجه اینکه ایشان با اسیر که غیرمسلمان هم هست رأفت دارند. امام حسن: رَأَيْتُ أُمِّي فَاطِمَةَ ع قَامَتْ فِي مِحْرَابِهَا لَيْلَةَ جُمُعَةٍ فَلَمْ تَزَلْ رَاكِعَةً وَ سَاجِدَةً حَتَّى انْفَجَرَ عَمُودُ الصُّبْحِ وَ سَمِعْتُهَا تَدْعُو لِلْمُؤْمِنِينَ وَ الْمُؤْمِنَاتِ وَ تُسَمِّيهِمْ وَ تُكْثِرُ الدُّعَاءَ لَهُمْ وَ لَا تَدْعُو لِنَفْسِهَا بِشَيْ‏ءٍ» پنج. فعاليت سياسي و اجتماعي فوق العاده: حضرت زهرا جان خود را فداي ولايت مي‌کند. حضرت زهرا بعد از رحلت پيامبر اکرم تلاش بسيار زيادي در بازگرداندن حق داشت. هم تلاش‌هاي تبييني و تبليغي و هم تلاش‌هاي عملي «يا ابا الحسن روحي لروحک الفداء و نفسي لنفسک الوقاء ان کنت في خير کنت معک و ان کنت في شر کنت معک» در ضمن خطبة فدکيه آن حضرت به تبيين جايگاه ولايت و نقش اهل بيت در نظام خلقت مي پردازد و مي‌فرمايد: «فَنَحْنُ وَسِيلَتُهُ فِي خَلْقِهِ، وَ نَحْنُ آلُ رَسُولِهِ، وَ نَحْنُ حُجَّةُ غَيْبِهِ، وَ وَرَثَةُ أَنْبِيَائِهِ» در ضمن خطبة فدکيه دربارة نقش ولايت در نظام اجتماعي مي‌فرمايد: فَفَرَضَ اللَّهُ عَلَيْكُمُ ... طَاعَتَنَا نِظَاماً لِلْمِلَّةِ، وَ إِمَامَتَنَا لَمّاً لِلْفُرْقَةِ. دربارة نقش نبوت و ولايت در تربيت انسان‌ها مي‌فرمايد: «أَبَوَا هَذِهِ‏ الْأُمَّةِ مُحَمَّدٌ وَ عَلِيٌّ، يُقِيمَانِ أَوَدَهُمْ وَ يُنْقِذَانِهِمْ مِنَ الْعَذَابِ الدَّائِمِ إِنْ أَطَاعُوهُمَا، وَ يُبِيحَانِهِمُ النَّعِيمَ الدَّائِمَ إِنْ وَافَقُوهُمَا» 🆔 https://eitaa.com/joinchat/1153171503C4349780964 🌹
🔴درس‌هايي که بايد از علامه مصباح آموخت 🔸درس نهم: حکيم نظريه‌پرداز 🖊احمدحسين شريفی 🔸آيت‌الله مصباح بسيار اهل مطالعه و فعاليت علمي بود. روزي در جلسه ای خصوصی فرمودند من بعضي ايام، تا 16 ساعت فعاليت علمي مي‌کردم. 🔸اما او هرگز به مطالعه صرف و يا نهايتاً جمع‌بندي و دسته‌بندي مطالب ديگران يا تنظيم فيش‌ها و داده‌هاي گردآوري شده بسنده نمي‌کرد. بلکه با تأمل در مطالب و داده‌ها و با قدرت نبوغ خدادادي‌شان و همچنين با توجه به خلاقيتي که داشت، چيزي نو مي‌آفريد. به تعبير ديگر، آيت‌الله مصباح از آن دسته عالماني نبود که همچون مورچه‌ها صرفاً به جمع‌آوري مطالب ديگران بپردازند و يا نهايتاً‌ آنها را در قطعات و بخش‌هاي منظمي براي مصرف ديگران عرضه کنند؛ و يا مثل کساني نبود که هنر‌شان، حداکثر همچون هنر چرخ‌گوشت باشد، يعني حد اهتمام و توانشان اين باشد که سخنان پراکنده ديگران را به صورتي طبقه‌بندي شده و در قالبي منظم بيان کنند. 🔸آيت‌الله مصباح، به گواهي نوشته‌ها، درس‌ها و سخنراني‌هايش، آنچه که مي‌‌نوشت و مي‌گفت، حاصل تأملات و تفکرات خودش بود. 🔸به ندرت سخني را بدون تأمل و تفکر پيشين بر زبان مي‌آورد. او يک متفکر به معناي حقيقي کلمه بود؛ در ميان اقران خود، بيشترين مشغوليت او، تعقل و تفکر در مسائل بود. 🔸او در بسياري از علوم متعارف در حوزه‌هاي علميه و همچنين در بسياري از علوم انساني صاحب نظريه بود. ايشان ده‌ها نظريه ابتکاري در حوزه‌هاي مختلف علمي داشتند که برخي از آنکه در کتاب چهارجلدي "ره‌آوردها" منتشر شده است. 🆔 https://eitaa.com/joinchat/1153171503C4349780964 🔷 ارتباط با ادمین:👇 @mjbayat 🌹
روش نظریه پردازی اکتشافی گامهای ۷ و ۸ و ۹.mp3
31.75M
🎤احمدحسين شريفي 🔴درسگفتارهاي علم ديني ✔️جلسه بيست و يکم: روش‌نظريه‌پردازي اکتشافي 🔸قسمت چهارم: گام‌هاي 7 و 8 و 9 🔸در اين جلسه به تشريح روش‌ نظريه‌پردازي اکتشافي در علوم انساني پرداخته‌ايم 🆔 https://eitaa.com/joinchat/1153171503C4349780964 🔷 ارتباط با ادمین:👇 @mjbayat 🌹
🔴درس‌هايي که بايد از علامه مصباح آموخت 🔸درس دهم: تفکر انضمامی 🖊احمدحسين شريفي 🔸از ديگر ويژگي‌هاي علمي آيت‌الله مصباح نگاه کاربستي ايشان به مباني نظري و همچنين علوم ديني بود؛ به تعبير ديگر، ايشان دنبال اقامة دين بود؛ و اقامه دين صرفاً به طرح و رواج بحث‌هاي فلسفي و کلامي و فقهي و اصولي و امثال آن نيست. 🔸شيوة آموزشي و تعليمي آيت‌الله مصباح در اين عرصه بدين شکل بود که تلاشي مجاهدانه و خستگي‌ناپذير کردند که بر پاية بنيان‌هاي معرفت‌شناختي، هستي‌شناختي و انسان‌شناختي ديني و اسلامي، فلسفه‌هاي مضافي مثل فلسفه علوم انساني، فلسفه اخلاق، فلسفه حقوق، فلسفه سياست و فلسفه تعليم و تربيت را استوار کنند. و به تعبير ديگر، فلسفه‌هاي مضاف را در زمين معرفت‌شناسي و هستي‌شناسي اسلامي و بر پايه انسان‌شناسي اسلامي استوار کردند. 🔸اين اندازه از کاربست بنيان‌هاي نظري اسلامي در علوم انساني، هر چند در نوع خود بي‌سابقه بود؛ اما ايشان هرگز به اين حد راضي نبودند بلکه تلاش کردند بر پايه‌ همين فلسفه‌هاي مضاف، علوم انساني اسلامي هم توليد شود و خود ايشان نيز در پاره‌اي از مسائل از جمله در حوزة تعليم و تربيت عملاً به اين کار اقدام کردند. در کتاب فلسفه تعليم و تربيت در اسلام، ضمن بيان مباني هستي‌شناسي، معرفت‌شناسي، انسان‌شناسي و ارزش‌شناسي اسلامي، از دل آنها به استخراج (1) اهداف تعليم و تربيت؛ (2) اصول تعليم و تربيت، (3) ساحت‌هاي تعليم و تربيت (ساحت‌هاي بينشي، گرايشي و کنشي؛ فردي، اجتماعي، سياسي، اقتصادي، ديني، اخلاقي ...)، (4) مراحل تعليم و تربيت (مرحله پيش‌زادي، سيادت، اطاعت، وزارت، حمايت(بزرگ‌سالي)، (5) عوامل و موانع تعليم و تربيت، و (6) روش‌هاي تعليم و تربيت (در سه حوزه روش‌هاي بينشي، گرايشي و کنشي) پرداختند. و يک الگوي بسيار منسجم و دقيقي از فلسفه و يا به تعبير ديگر، مدلي عيني براي امتدادبخشي به انديشه‌هاي بنيادين در عرصه‌هاي زيست انساني عرضه کردند. 🆔 https://eitaa.com/joinchat/1153171503C4349780964 🔷 ارتباط با ادمین:👇 @mjbayat 🌹