هدایت شده از دوشکاچی
📚 رونمایی تلویزیونی از کتاب دوشکاچی
🗓عصر روز یکشنبه ۲۱ اردیبهشتماه ۱۳۹۹ در برنامه "حوالی بهشت" - که در ماه مبارک رمضان و قبل از افطار از شبکه استانی زاگرس (سیمای کرمانشاه) روی آنتن میرود - کتاب #دوشکاچی با حضور جناب آقای #علی_حسن_احمدی راوی محترم کتاب و دکتر #افشین_آزادی ریاست محترم #حوزه_هنری #انقلاب_اسلامی استان #کرمانشاه رونمایی شد.
╭━═━⊰❀❀⊱━═━╮
🇮🇷 @dooshkachi
📲💻 dooshkachi.ir
╰━═━⊰❀❀⊱━═━╯
هدایت شده از دوشکاچی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📽 به یاد #شهید_محمد_بروجردی
🌷به مناسبت ایام شهادت #مسیح_کردستان
📖 برادر بروجردی : ما اومدیم #امنیت برای مردم #کردستان درست کنیم، نیومدیم برای آدمکُشی ...
👈خاطراتی از این شهید بزرگوار را از کتاب #دوشکاچی دنبال کنید.
🎙خاطرات #علی_حسن_احمدی
📘چاپ اول : سال ۱۳۹۸
📒انتشارات #سوره_مهر
📍موضوع : #دفاع_مقدس #کرمانشاه #تیپ_ویژه_شهدا
🌐 لینک خرید اینترنتی کتاب👇
www.sooremehr.ir/fa/book/3321
╭━═━⊰❀❀⊱━═━╮
🇮🇷 @dooshkachi
📲💻 dooshkachi.ir
╰━═━⊰❀❀⊱━═━╯
هدایت شده از دوشکاچی
✅ تمدید شد
📚تا ۲۲ تیرماه ۹۹ فرصت دارید کتاب #دوشکاچی خاطرات #علی_حسن_احمدی را از نمایشگاه مجازی کتاب #سوره_مهر با ۲۵% تهیه نمائید.
برای خرید کتاب روی آدرس زیر کلیک نمائید👇
http://new.sooremehr.ir/book/3321
👌ارسال رایگان و بهداشتی به سراسر کشور
╭━═━⊰❀❀⊱━═━╮
🇮🇷 @dooshkachi
📱💻 dooshkachi.ir
╰━═━⊰❀❀⊱━═━╯
هدایت شده از دوشکاچی
📚 خاطراتی که «ضد انقلاب» آن را دوست ندارد/ بعد از خواندن این کتاب خود را بتکانید!
📇 روایت خبرگزاری فارس درباره کتاب #دوشکاچی را از آدرس زیر دنبال کنید:
🌐 https://b2n.ir/443837
📚فقط تا ۲۲ تیرماه ۹۹ فرصت دارید کتاب را از نمایشگاه مجازی کتاب #سوره_مهر با ۲۵% تخفیف تهیه نمائید.
برای خرید کتاب روی آدرس زیر کلیک نمائید👇
http://new.sooremehr.ir/book/3321
👌ارسال رایگان و بهداشتی به سراسر کشور
╭━═━⊰❀❀⊱━═━╮
🇮🇷 @dooshkachi
📱💻 dooshkachi.ir
╰━═━⊰❀❀⊱━═━╯
📖کتاب پیشنهادی برای ایام کرونایی/۷۷
🔸دوشکاچی/ نوشته علیرضا کسرایی، خاطرات علی حسن احمدی از رزمندگان هشت سال دفاع مقدس
🔹«دوشکاچی»، نوشته علیرضا کسرایی، دربردارنده خاطرات علی حسن احمدی، از رزمندگان هشت سال دفاع مقدس است که به تازگی روانه کتابفروشیها شده و در دسترس علاقهمندان به خاطرات دفاع مقدس قرار گرفته است.
🔹این اثر که به کوشش دفتر فرهنگ و مطالعات پایداری حوزه هنری کرمانشاه تنظیم شده، خاطرات یکی از رزمندگان جنگ را از دوران کودکی تا عملیات مرصاد روایت میکند.
🔹این اثر حاصل 50 ساعت مصاحبه با احمدی به عنوان صاحب خاطرات و 10 ساعت گفتوگو با همرزمان و همراهان او در جنگ برای تکمیل بخشهایی از خاطرات است.
🔹راوی «دوشکاچی» صاحب عکسی معروف و قابل تأمل در جنگ است که همین موضوع، جرقه نوشتن خاطرات او را رقم زده است. علیحسن احمدی که در زمان جنگ در آستانه ورود به دوران جوانی زندگیاش بود، در عملیات عاشورا، زمانی که متوجه میشود نیروهای خودی در کمین و محاصره نیروهای بعثی قرار گرفتهاند، پای خود را با سیم تلفن صحرایی به پایه قبضه دوشکا میبندد تا یا کشته شود یا آتش دشمن را خاموش کند. از او عکسی در این لحظه، زمانی که او تنها 21 سال داشت و به تازگی ازدواج کرده بود، در تاریخ ثبت شده است.
✅✅✅
🔻کسرایی درباره نحوه آشنایی خود با راوی این اثر مینویسد: داستان آشنایی اولیه این حقیر با «دوشکاچی»، به قاب عکسی برمیگردد که روی دیوار یکی از اتاقهای «قرارگاه فرهنگی کربلا» نصب شده بود. تصویر، نمایی از یک رزمنده را نشان میداد که در حال تیراندازی با تیربار دوشکا بود. در کنار تصویر، جملهای از سید شهیدان اهل قلم، سید مرتضی آوینی هم روی تابلو درج شده بود: «سربازان امام زمان(عج) از هیچ چیز جز گناهان خود نمیترسند.»
▫️قبلاً تصویر آن رزمنده را بارها دیده بودم؛ روی جلد کتاب آمادگی دفاعی دبیرستان، بنرها، تیزرهای تبلیغاتی مربوط به دفاع مقدس و... اما فکر میکردم که شهید شده است، تا اینکه آقای «افشین آزادی»، یکی از دوستانم، از من خواست با دقت بیشتری به آن تابلو نگاه کنم. پرسید: «میدانی چرا این رزمنده پای خودش رو به پایه این دوشکا بسته؟!» برایم جالب بود؛ کنجکاو شدم و گفتم: «نه، تا حالا اینقدر توجه نکرده بودم.» به طور مختصر، ماجرا را برایم توضیح داد و گفت: «این رزمنده، پای خودش رو با سیم تلفن نظامی به پایه دوشکا بسته تا موقع تیراندازی، عقبنشینی نکنه. شاید بعضیها فکر میکنند که شهید شده، ولی زنده است و الان هم توی کرمانشاه زندگی میکنه.» این را که شنیدم، کنجکاویام بیشتر شد و دوست داشتم این رزمنده دلاور را از نزدیک ببینم. یکبار دیگر نگاهم به تصویر روی دیوار دوخته شد. سعی کردم آن لحظه نبرد سنگین را در ذهنم تصور کنم، اما تنها خود آن رزمنده میتوانست روایتگر آن لحظات باشد. ...
🔻در بخشهایی از این کتاب میخوانیم: ظهر شده بود. با اینکه دو تکه پنبه در گوشهایم گذاشته بودم، ولی از آنها خون جاری بود. لباس هایم خیس عرق شده بودند. بعد از سه چهار ساعت تیراندازی، به بچهها گفتم: «برام نوار بیارید بالا. » اما بچهها گفتند: «دیگه فشنگ نداریم، تمام شد!» با ناراحتی به جعبههایی که پایین تر از سنگر بودند، اشاره کردم و گفتم: «پس اون همه فشنگ چیه؟ » گفتند: «تمام شدند، چیزی نداریم!»
🔺حرف آنها را باور نکردم. با خودم گفتم که شاید می خواهند سربهسرم بگذارند. سیم تلفن را از پایم جدا کردم و به سمت بچهها رفتم که جعبههای مهمات را نشانشان بدهم؛ اما ناگهان سرم گیج رفت و روی زمین افتادم. دوباره بلند شدم و چند قدم دیگر برداشتم، ولی اینبار هم افتادم. نمیتوانستم سر پا بایستم؛ تعادلم به هم میخورد. مدت کوتاهی به حالت غش کرده کنار دیوارۀ جاده دراز کشیدم.
🔺کمی که حالم خوب شد، از جایم بلند شدم و با ناراحتی به طرف جعبههای مهمات رفتم و به یکی از جعبهها لگد محکمی زدم و گفتم: «پس این چیه؟...
☑️☑️☑️
🌷کنگره ملی نقش امام خمینی(ره) در دفاع مقدس و ۶۲۰۰ شهید استان مرکزی🌷
https://eitaa.com/shahid6200
هدایت شده از دوشکاچی
💻 کانالها و صفحه رسمی #دوشکاچی را در فضای مجازی دنبال کنید:
📲ایتا :
https://eitaa.com/dooshkachi
📲تلگرام :
https://t.me/dooshkachi
📲اینستاگرام :
https://www.instagram.com/
dooshkachi.ir/
🌐تارنمای اینترنتی : dooshkachi.blog.ir و dooshkachi.ir
📚برای خرید کتاب روی آدرس زیر کلیک نمائید👇
https://www.sooremehr.ir/fa/book/3321
╭━═━⊰❀❀⊱━═━╮
🇮🇷 @dooshkachi
╰━═━⊰❀❀⊱━═━╯
هدایت شده از دوشکاچی
🚩 یا حسین(ع) فرماندهی از آنِ توست
📖 یکی از بچههای ارتشی که بیشتر با ما رفیق بود و رفت و آمد میکرد، کنجکاو شده بود بداند کدام یک از ما فرمانده هستیم. ما هم چون همگی لباس خاکی به تن داشتیم، تشخیص این کار سخت بود و کسی متوجه این موضوع نمیشد. یک روز که بیرون از سنگر دور هم جمع شده بودیم، از ما پرسید: «آقا! من یک سؤال دارم.» گفتیم: «بفرما!» پرسید: «اصلاً معلوم هست کدامتان فرماندهاید؟» یکی از بچهها به او گفت: «همهی ما فرماندهایم!» او هم خندید و گفت: «میدانم که همهی شما فرماندهاید؛ حالا فرماندهی فرماندهتان کیه؟» این بار یکی دیگر از بسیجیها به تابلوی ورودی سنگر اشاره کرد و گفت: «فرماندهی ما اونه!» آن برادر ارتشی هم نگاهی به تابلو و عبارت «یا حسین(ع)» که روی آن نقش بسته بود کرد و لبخندی بر لبانش نشست. بعد هم گفت: «کسی حریف شما بسیجیها نمیشه!» ...
👈تکمیلی این خاطره در کتاب #دوشکاچی
🎙خاطرات #علی_حسن_احمدی
📒انتشارات #سوره_مهر
📍#دفاع_مقدس #کرمانشاه
🌐 لینک خرید اینترنتی کتاب👇
www.sooremehr.ir/fa/book/3321
╭━═━⊰❀❀⊱━═━╮
🇮🇷 @dooshkachi
📲💻 dooshkachi.ir
╰━═━⊰❀❀⊱━═━╯
هدایت شده از دوشکاچی
🍷 تلخی جام زهر
📖 گوینده خبر چنان با شور و هیجان پیام صریح و بدون رودربایستی امام را قرائت میکرد که به زمین میخکوب شده بودم! هر چه میگذشت، لحن گوینده هم شدیدتر میشد. تقریباً یک ساعت از قرائت پیام گذشته بود که با شنیدن کلمه «قبول قطعنامه» و «آتشبس» شوکه شدم! وقتی شنیدم امام پذیرش قطعنامه را کشندهتر از زهر دانسته، خیلی منقلب شدم و قطرات اشک از گوشه چشمانم سرازیر شد. به دیوار تکیه زدم و هقهق شروع کردم به گریه کردن. اعضای خانوادهام همگی با شنیدن خبر پایان جنگ، خوشحال بودند و از اینکه میدیدند من از این موضوع ناراحت هستم، تعجب کرده بودند! در آن حال سؤالات فراوانی در ذهنم مرور میشدند. درونم غوغایی بود. خودم را خیلی سرزنش کردم و گفتم: «پس تکلیف جنگ به کجا ختم میشه؟ مگه ما شعار نمیدادیم «جنگجنگ تا پیروزی»؟ پس چه شد؟ خدایا! چه گناهی مرتکب شدهایم؟! کجا کمکاری کردهایم که امام مجبور شده چنین حرفی بزنه؟ یعنی ممکنه امام به وفاداری ما شک کرده باشه؟» ...
👈ادامه این خاطره در کتاب #دوشکاچی
🎙خاطرات #علی_حسن_احمدی
📒انتشارات #سوره_مهر
📍#دفاع_مقدس #کرمانشاه #مرصاد #قطعنامه598 #جام_زهر
🌐 لینک خرید اینترنتی کتاب👇
www.sooremehr.ir/fa/book/3321
╭━═━⊰❀❀⊱━═━╮
🇮🇷 @dooshkachi
📲💻 dooshkachi.ir
╰━═━⊰❀❀⊱━═━╯
هدایت شده از دوشکاچی
🔹تقدیر مدیرکل تبلیغات اسلامی استان کرمانشاه از راوی کتاب دوشکاچی
حجتالاسلام و المسلمین یوسف احمدی مدیرکل تبلیغات اسلامی استان کرمانشاه، صبح چهارشنبه اول مردادماه ۹۹ در دیداری که با حضور دکتر آزادی، ریاست حوزه هنری انقلاب اسلامی کرمانشاه، صورت پذیرفت، از رزمنده پرافتخار کرمانشاهی علی حسن احمدی راوی کتاب دوشکاچی تقدیر کرد.
در این دیدار که با همراهی معاونین و کارشناسان اداره کل تبلیغات اسلامی استان برگزار شد، علی حسن احمدی ابراز امیدواری کرد، که کتاب دوشکاچی جزء کتابهای شاخص و تاثیرگذار عرصه فرهنگِ مقاومت و پایداری قرار گیرد.
«دوشکاچی»، نوشته علیرضا کسرایی، دربردارنده خاطرات علی حسن احمدی، از رزمندگان هشت سال دفاع مقدس است که به تازگی روانه بازار نشر کتاب شده و در دسترس علاقهمندان به خاطرات دفاع مقدس قرار گرفته است.
این اثر که به کوشش دفتر فرهنگ و مطالعات پایداری حوزه هنری انقلاب اسلامی استان کرمانشاه ارائه شده، خاطرات یکی از رزمندگان جنگ را از دوران کودکی تا عملیات مرصاد روایت میکند.
🎙خاطرات #علی_حسن_احمدی
📒انتشارات #سوره_مهر
📍#دفاع_مقدس #کرمانشاه #دوشکاچی #یوسف_احمدی #افشین_آزادی #حوزه_هنری #انقلاب_اسلامی
🌐 لینک خرید اینترنتی کتاب👇
www.sooremehr.ir/fa/book/3321
╭━═━⊰❀❀⊱━═━╮
🇮🇷 @dooshkachi
╰━═━⊰❀❀⊱━═━╯
هدایت شده از دوشکاچی
🔺 جنایت داعشیهای وطنی
📖 به مرکز شهر و نزدیک بیمارستان امام خمینی که رسیدیم، توقف کردیم. اسلحه را مسلح کردم و با احتیاط از ماشین پیاده شدم. خودم را به کنار در نردهای بیمارستان رساندم. از همانجا به داخل حیاط و محوطه بیمارستان نگاهی کردم. با صحنه عجیب و دلخراشی مواجه شدم. حیاط بیمارستان پُر بود از جنازههایی که روی هم افتاده بودند و بیشترشان هم لباس نظامی به تن داشتند. به نظر میرسید لباسهایشان سوخته بود. خوب که نگاه کردم، در کنار بیشتر جنازهها انبوهی از پوکههای فشنگ را دیدم. در گوشه دیگری از حیاط، بعضی از کشتهها لباس غیرنظامی به تن داشتند و معلوم بود که از مردم عادیاند. آنها نیز قربانی شده بودند. در آنجا هنوز آثار آتشسوزی و لباسهای سوخته دیده میشد. در آن لحظه فکر کردم که این آتشسوزیها احتمالاً بر اثر بمباران هواپیماهای عراقی بوده است، اما ...
👈ادامه این خاطره در کتاب #دوشکاچی
🎙خاطرات #علی_حسن_احمدی
📒انتشارات #سوره_مهر
📍#دفاع_مقدس #کرمانشاه #مرصاد #منافقین #نفاق #اسلام_آباد_غرب #بیمارستان_امام_خمینی #داعش_وطنی
🌐 لینک خرید اینترنتی کتاب👇
www.sooremehr.ir/fa/book/3321
╭━═━⊰❀❀⊱━═━╮
🇮🇷 @dooshkachi
╰━═━⊰❀❀⊱━═━╯
هدایت شده از دوشکاچی
30.47M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📽روایت علی حسن احمدی از عملیات مرصاد
📺برشی از مستند حماسه مرصاد | شبکه دو سیما
🗓 ۴ مردادماه ۱۳۹۹
📍 #دوشکاچی #دفاع_مقدس #علی_حسن_احمدی #کرمانشاه #مرصاد #منافقین #اسلام_آباد_غرب
╭━═━⊰❀❀⊱━═━╮
🇮🇷 @dooshkachi
╰━═━⊰❀❀⊱━═━╯
هدایت شده از دوشکاچی
🔺 اتمام حجت!
📖 ... خوب به حرفهایش گوش دادم. او روی بخشی از صحبتهایش تأکید زیادی کرد و گفت: «هدف شماها از اینکه اینجا اومدید چیه؟ میخواهید چی کار کنید؟ ...» بعد هم ادامه داد و گفت: «شما باید خوب آموزش ببینید تا بتونیم غائله کردستان رو توسط شما ختم کنیم ... اونجا کار خیلی سخته. ما نیاز به نیروی ثابت داریم. هر کسی که مشکلی داره و گرفتاره و نمیتونه بیاد و با ما بمونه؛ یا هر کسی که زن و بچهای داره و یا آماده جون دادن و شهادت نیست، میتونه برگرده و همراه ما نیاد.» صحبتهای برادر بروجردی برایم عجیب بود و مرا به فکر فرو برد! بعد از پایان سخنرانیاش، زمزمههایی بین بچهها شروع شد ...
👈ادامه این خاطره در کتاب #دوشکاچی
🎙خاطرات #علی_حسن_احمدی
📒انتشارات #سوره_مهر
📍 #دفاع_مقدس #کرمانشاه #تیپ_ویژه_شهدا #کردستان #شهید_محمد_بروجردی
🌐 لینک خرید اینترنتی کتاب👇
https://sooremehr.ir/book/3321
╭━═━⊰❀❀⊱━═━╮
🇮🇷 @dooshkachi
╰━═━⊰❀❀⊱━═━╯
هدایت شده از دوشکاچی
🔺 دومین روایت خبرگزاری فارس از دوشکاچی
🔹 روایتی صادقانه از یک «تفنگدار» کرمانشاهی در جنگ
🔸 ماجرای بیمهری مسئولان به کتاب دوشکاچی
متن کامل این خبر در آدرس زیر👇
🌐 https://b2n.ir/611163
🎙 #دوشکاچی خاطرات #علی_حسن_احمدی
📒انتشارات #سوره_مهر
📍 #دفاع_مقدس #کرمانشاه #حوزه_هنری #انقلاب_اسلامی #افشین_آزادی
🌐 لینک خرید اینترنتی کتاب👇
https://sooremehr.ir/book/3321
╭━═━⊰❀❀⊱━═━╮
🇮🇷 @dooshkachi
╰━═━⊰❀❀⊱━═━╯
هدایت شده از دوشکاچی
🕊 سبک بال
📖 ... بچههای گردان امام علی(ع) که فرماندهشان «رضا ملکیان» را از دست داده بودند، از بقیه بچهها بیشتر غصهدار بودند. بیتابی و ناراحتی آنها مرا کنجکاو کرد تا از بچههای گردان او، این قضیه را پیگیری کنم ... از یکی شنیدم که میگفت: «رضا تمام پساندازش رو دو روز قبل از شروع عملیات، بین تعدادی از نیروها تقسیم کرد و گفت: «این برای شماها! این پول به کار من نمیاد! دیگه نیازی به اینها ندارم، مال شماها باشه، سلام منو هم به بقیه برسونید!» صبح روز عملیات هم وقتی که با ضدانقلاب درگیر شدیم، به بچهها گفت: «شما دشمن رو سرگرم کنید تا من با موتور برم جلو»، اما چیزی نگذشت که در حین عملیات ...» به اینجای حرفش که رسید، بُغضش ترکید...
👈ادامه این خاطره در کتاب #دوشکاچی
🎙خاطرات #علی_حسن_احمدی
📒انتشارات #سوره_مهر
📍 #دفاع_مقدس #کرمانشاه #تیپ_ویژه_شهدا #کردستان #شهید_رضا_ملکیان #شهید_محمدعلی_گنجی_زاده #پیرانشهر #سردشت #ضدانقلاب
🌐 لینک خرید اینترنتی کتاب👇
https://sooremehr.ir/book/3321
╭━═━⊰❀❀⊱━═━╮
🇮🇷 @dooshkachi
╰━═━⊰❀❀⊱━═━╯
هدایت شده از قرارگاه سایبری عمار
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🏴السلام علیک یا اباعبدالله
🎥کشف پیکر مطهر یک شهید درمحور فکه با پیراهن مشکی ودرآستانه ماه محرم الحرام
💠امروز ۳۰ مرداد ۹۹
🆔 @amarha
هدایت شده از دوشکاچی
💠 کاک ناصر
📖 با شهادت برادر کاظمی، عملیات چند روزی متوقف ماند. به پیرانشهر برگشتیم. وقتی به پادگان رسیدیم و چشممان به محوطه و ساختمانهای آنجا افتاد، بغض، گلویمان را فشرد. وقتی نگاهم به میدان صبحگاه و سکوی سخنرانیاش افتاد، نتوانستم جلوی خودم را بگیرم و ناگهان اشکم جاری شد. سنگینی غم از دست دادن یاران خوبمان آن قدر زیاد بود که انگار گرد عزا روی پادگان ریخته بودند. در همان ایام شهادت ناصر کاظمی، رادیو از همسرش مصاحبهای گرفته بود که پخش شد و اتفاقی آن را از بلندگوی پادگان شنیدم. در آن مصاحبه، همسرش خطاب به شهید کاظمی یک بیت شعر زیبا را خواند و اگر چه آن را یک بار شنیدم، اما آن قدر آن شهید عزیز در قلبم جا داشت که برای همیشه آن بیت شعر را به ذهنم سپردم و زیر لب با خودم تکرار میکردم:
«ناصرجان! یاد تو هرگز نرود از دل ما، مگر آن روز که در خاک شود منزل ما.»
👈تکمیلی این خاطره در کتاب #دوشکاچی
🎙خاطرات #علی_حسن_احمدی
📒انتشارات #سوره_مهر
📍 #دفاع_مقدس #کرمانشاه #تیپ_ویژه_شهدا #کردستان #شهید_ناصر_کاظمی #پیرانشهر #سردشت #ضدانقلاب
🌐 لینک خرید اینترنتی کتاب👇
https://sooremehr.ir/book/3321
╭━═━⊰❀❀⊱━═━╮
🇮🇷 @dooshkachi
╰━═━⊰❀❀⊱━═━╯