eitaa logo
احمد ایرانی نسب
812 دنبال‌کننده
177 عکس
49 ویدیو
2 فایل
کانال اشعار احمد ایرانی نسب @ahmadiraninasab این کانال توسط ادمین اداره می‌شود. ارتباط با ادمین @noroz_ad ارتباط با شاعر @ahmad_iraninasab
مشاهده در ایتا
دانلود
📸 | کارگاه هوای شعر با حضور استاد احمد ایرانی‌نسب و جمعی از شاعران استان در حوزه هنری استان مازندران 📌به گزارش روابط عمومی حوزه هنری مازندران احمد ایرانی نسب استاد کارگاه هوای شعر در گفت و گو با ما یکی از اهداف برگزاری کارگاه هوای شعر را تربیت نسلی متخصص و متعهد به ارزش های اسلامی در زمینه های فرهنگی، ادبی و هنری به ویژه برای شعر آیینی بر شمرد 🌐 برای خواندن ادامه خبر بر روی سایت 👉کلیک کنید 🔺حوزه هنری مازندران در فضای مجازی👇 @hozehonari_mazandaran ╭─┅─🍃🌸🍃─┅─╮ 🆔@hozehonari_mazandaran ╰─┅─🍃🌸🍃─┅─╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
کارگاه هوای شعر ساری چهارشنبه ها حوزه هنری استان مازندران
عکس دسته جمعی اعضای هیات قمربنی هاشم (ع) ساری شب شهادت حضرت ام البنین ۱۴۴۵
احمد ایرانی نسب
حضرت زهرا از آن روزی که هیئت آمدیم دست مارا داد در دستان سید مجتبی قاصدک را فوت کردیم و شهادت خواستیم قاصدک افتاد در دستان سید مجتبی شوخ طبع و مهربان و مشتی و بامعرفت او رفیقی فوق العاده خوب و با اخلاص بود از قدیمی ها شنیدم اهل سوز و گریه بود روضه‌خوان بود و به نام فاطمه حساس بود کوچه ها با جای خالی شهیدان غم گرفت شهر بعد از جنگ، غمگین و بدون روح بود خاطرات دوستانش بغض روی بغض بود گرچه او مانند مادر پهلویش مجروح بود چشم‌هایش ابر باران بود و شبها می‌گریست پهلوی او میزبان ترکشی ناخوانده بود جسم او هرشب سر سجاده پر میزد ولی روح او بین دوکوهه تا شلمچه مانده بود روضه های حضرت زهرا همیشه شاهدند سینه‌اش بی تاب بود و تا مدینه راه داشت مجتبی میگفت یازهرا همانجا می‌شکست در بساط روضه خوانی هاش سوز و آه داشت من چه بنویسم؟ چرا حاجت رواها ساکتند؟ مادری با کودکی آمد شفایش را گرفت دختری گریه کنان می‌گفت امسال اربعین از مزار او برات کربلایش را گرفت مادری می‌گفت آقا، دختر ده ساله ام آه از سرطان که دکترها جوابش کرده اند گفت سید مجتبی امشب شفایش را بده گرچه ذره ذره داروهاش آبش کرده اند سال‌ها سنگ مزارش پنجره فولاد ماست زائران مرقدش را می‌شمارد جبرئیل هرکه حاجت داشت هرگز دست خالی برنگشت دور شمع مرقدش پروانه می‌بندد دخیل کوله بار حاجت یک شهر امشب دست ماست او علمدار است پس باب الحوائج می‌شود زائرش با دست خالی آمده اینجا ولی عاقبت حاجت روا از روضه خارج میشود
به روی دست آوردم دل غم پرور خود را صدف از سینه اش بیرون کشیده گوهر خود را دلم را ساده اندیشانه از پیکر در آوردم چنان اندیشه ای که اشعری انگشتر خود را منم آن واعظی که سالها با نان دین خوردم شبیه موریانه پایه های منبر خود را و روز حشر ، مانند مسلمانی که از غفلت به جمع انبیاء نشناخته پیغمبر خود را به جای نافله با شعرهایم توبه میخوانم به اشک خویش میشویم تمام دفتر خود را سرم بر شانه ی مُهر است ، در آغوش سجاده و غسلِ اشکهایم میکنم پا تا سر خود را بر این سجاده ی تب دار از شرم پشیمانی میان سجده چون ققنوس سوزاندم پر خود را به این امید که جان می‌سپارم بین آغوشت کشاندم تا سحر این سجده های آخر خود را کانال اشعار احمد ایرانی نسب در ایتا👇 https://eitaa.com/ahmadiraninasab کانال اشعار احمد ایرانی نسب در تلگرام👇 https://t.me/ahmadiraninasab
ذکر قنوت آسمان شد مستجاب از تو پس نور می‌گیرد همیشه آفتاب از تو وقت وضویت، آب میگردد گلاب از تو هرکس سوالی داشت می‌گیرد جواب از تو با تو "مَن اَرجوهُ لِکُلِّ خَیر" معنا شد🌱 کانال اشعار احمد ایرانی نسب در ایتا👇 https://eitaa.com/ahmadiraninasab کانال اشعار احمد ایرانی نسب در تلگرام👇 https://t.me/ahmadiraninasab
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 | کارگاه هوای شعر با یاد و خاطره سیدالشهدای جبهه مقاومت و زائران شهیدش در حادثه تروریستی کرمان در حوزه هنری استان مازندران برگزار شد ♥️⃟🇮🇷 حوزه هنری مازندران در فضای مجازی👇 @hozehonari_mazandaran ╭─┅─🍃🌸🍃─┅─╮ 🆔@hozehonari_mazandaran ╰─┅─🍃🌸🍃─┅─╯
هدایت شده از احمد ایرانی نسب
گریست دیو سپیدی که پای در بند است به گریه گفت دماوند: او دماوند است به گریه گفت: که این لاله ، خون مظلومی ست که روی دامن گلدار من پراکنده ست گدازه ، خونِ جگر بود و آه سوزان بود دوباره مام وطن داغدار فرزند است شهید ، آیه ی نور است بین تاریکی چراغ راه ، چنان آفتاب تابنده ست شهید ، قطعه ای از آسمان خوبی هاست بدون واسطه همسایه ی خداوند است همان که سمت خدا میرود تمامیِ عمر شهید ، عاشق جوینده ای که یابنده ست آهای اهل سیاست به من جواب دهید غم و غرور ستمدیده قیمتش چند است!؟ بریده باد زبانی که حرف صلح زند که صلح میوه ی یک انتقام کوبنده ست نفوذ ، چهره ی گرگی ست بین جامه ی میش منافقی ست که پشت نقاب لبخند است اسیر گور شوند و خوراک مور شوند ولی صلابت ایران همیشه پاینده ست کانال اشعار احمد ایرانی نسب در ایتا👇 https://eitaa.com/ahmadiraninasab کانال اشعار احمد ایرانی نسب در تلگرام👇 https://t.me/ahmadiraninasab
مگو بید است، بلکه سَروی از جنس شهیدان است درختی که به زانو در می‌آرد هر تبرزن را... کانال اشعار احمد ایرانی نسب در ایتا👇 https://eitaa.com/ahmadiraninasab کانال اشعار احمد ایرانی نسب در تلگرام👇 https://t.me/ahmadiraninasab
آموزش شعر ترم پاییز و زمستان کارگاه هوای شعر آموزش و نقد شعر بداهه سرایی شعرخوانی میزبان و مدرس: احمد ایرانی نسب چهارشنبه ها ساعت ۱۵:۳۰ تا ۱۷:۳۰ ساری، میدان امام خمینی(ره)، بلوار دانشجو، سالن کنفرانس حوزه هنری استان مازندران حضور برای علاقمندان به ادبیات آزاد است به محل برگزاری کارگاه توجه کنید @ahmadiraninasab
کارگاه هوای شعر ساری چهارشنبه ۲۷ دی ۱۴۰۲ حوزه هنری استان مازندران @ahmadiraninasab
کارگاه هوای شعر ساری چهارشنبه ۲۷ دی ۱۴۰۲ حوزه هنری استان مازندران @ahmadiraninasab
ایران و دشت‌های شقایق سرخ، صدها هزار لاله‌ی عاشق سرخ جنگش اگر دفاع مقدس بود، صلحش چنان سکوت مقدس بود غم خنجری به پشت طبس می‌زد، خون را ز قلب حادثه پس می‌زد ایمان میان دشت نفس می‌زد، طوفان نبود فوت مقدس بود آن روزها که بار حوادث را از شانه های شب‌زده برمیداشت در چشممان طراوت باران و در دستمان قنوت مقدس بود اهل سلوک با شهدا بودیم، دنبال رد پای خدا بودیم دشمن که مرده‌ای متحرک و او ، یا حی لا یموت مقدس بود در خانه‌ی خدا که عذابی نیست، اما شروط مختلفی دارد آقای مهربانِ عزیز ما، بخشی از آن شروط مقدس بود پروانه‌‌ها هوای حرم دارند، آری کبوترانه وفادارند چون اسم رمز فتنه‌ی آمریکا، این بار عنکبوت مقدس بود این شعر رو برای محکومیت فیلم نوشته بودم، ولی ابیات بالا با حال و هوای این روزهای ایران عزیز و زحمات نیروهای مسلح عزیزمان بی ارتباط نیست. @ahmadiraninasab
هوهوی ذوالفقار علی اسم اعظم است حیدر خودش تجلی آیات محکم است حیدر بشر نبود اگر چه خدا نبود اما برای بنده خدای مجسم است آیینه ی تمام نمای خدا علیست هر چه نوشته اند ز اوصاف او کم است گفتیم‌ یا علی و شنیدیم فاطمه زهراست جان حیدر و او جان فاطمه ست ساقی علی ، پیاله علی ، باده هم علی امشب بساط مستی ما هم فراهم است با یاعلی ، علی و علی مست میشویم ما می نخورده ایم ولی مست میشویم @ahmadiraninasab
یک ذره از نگاه علی آفتاب شد انگور بوسه زد به ضریح و شراب شد ما را ز خاک پای علی آفریده اند پس با همین حساب علی بوتراب شد سجاده ی نماز شبش بال جبرئیل گل بود و اشکهای دو چشمش گلاب شد هر حاجتی که پیش خداوند برده ام گفتم خدا به حق علی مستجاب شد باید غلام قنبر او شد که از ازل هر کس غلام او شده عالیجناب شد گفتیم یاعلی و شعف آفریده شد با خنده هاش دُرّ نجف آفریده شد ما در تو دیده ایم صفات امیر را طی کرده ایم با تو تمام مسیر را با لطف فاطمه به دو عالم عَلَم نمود علامه ی امینیِ ما الغدیر را باید اضافه کرد به القابت ای علی جای امیر ، لفظ امیرِ کبیر را آنکه سروده تو اسدالله غالبی تشبیه کرده است به چشم تو شیر را این جذبه ی نگاه تو مارا گرفته است یعنی اسیر کرده نگاهت ، اسیر را یا قاهر العدو و یا والی الولی یا مظهر العجایب و یا مرتضی علی جایی که آب هست تیمم مجاز نیست وقتی امام هست خلیفه نیاز نیست سوگند میخورم به تمام مقدسات بی حُبِّ او نماز شما هم نماز نیست مبهوتم از زیارت ایوان طلای تو کعبه گمان کنم نجف است و حجاز نیست بر سردر بهشت نوشتند یاعلی یعنی به جز لوای تو در اهتزاز نیست اصلاً قیام کرده قیامت برای تو آنجا که غیر حُبّ علی چاره ساز نیست حتما علی کنار خدا ایستاده است حتما علی بخاطر ما ایستاده است هوهوی ذوالفقار علی اسم اعظم است حیدر خودش تجلی آیات محکم است حیدر بشر نبود اگر چه خدا نبود اما برای بنده خدای مجسم است آیینه ی تمام نمای خدا علیست هر چه نوشته اند ز اوصاف او کم است گفتیم‌ یا علی و شنیدیم فاطمه زهراست جان حیدر و او جان فاطمه ست ساقی علی ، پیاله علی ، باده هم علی امشب بساط مستی ما هم فراهم است با یاعلی ، علی و علی مست میشویم ما می نخورده ایم ولی مست میشویم حیدر اگر نبود صفایی نداشتیم شبهای جمعه حال دعایی نداشتیم بیچاره میشدیم اگر روز اربعین راه نجف به کرببلایی نداشتیم پابند صحن حضرت زهرا شدیم که وابستگی به هیچ کجایی نداشتیم یادش بخیر جز دم لبیک یاحسین در کاروان خسته صدایی نداشتیم دلتنگ لحظه های زیارت که میشویم ای وای اگر امام رضایی نداشتیم عمریست ما گدای همین خانواده ایم مدیون بچه های همین خانواده ایم @ahmadiraninasab