#امام_حسین_علیه_السلام
#شب_جمعه_شب_زیارتی_ارباب
چه اضطراب و چه باکى ز آفتاب قيامت
که زير سايه اين خيمه کرده ايم اقامت
شفيع گريه کنانش ائمه اند يکايک
به اين دليل که جمع است در حسين امامت
کسى که آه ندارد چه سود آه خجالت
کسى که اشک ندارد چه سود اشک ندامت
چه نعمتی است نشستن میان مجلس روضه
که جبرییل در آنجا فکنده رحل اقامت
کسى که بارعلم را به شانه اش نکشيده ست
بعيد نيست بميرد به زير بار ملامت
کسى که در پى کار حسين نيست, محال است
که پشت سر بگذارد صراط را به سلامت
""کسی که اسم حسین را شنید و اشک نبارید
ز دوستی چه نشانی زشیعگی چه علامت
کسی که در کفنش تربت حسین نباشد
چه خاک بر سر خود میکند به روز قیامت
کسی که قبر حسین را ندید و رفت زدنیا
به نزد فاطمه ریزد زدیده اشک ندامت""
به روزحشر که جمله فقير وکاسه بدستند
خدا به زائر تو ميدهد مقام زعامت
غبار خاک عزاى تو را که بر سر ما شد
برابرش نکنم با هزار تاج کرامت
چه نابجاست به وصف شهادت تو شهادت
چه نارواست به وصف شهامت تو شهامت
پس از قیامت عظمای تو به دشت غریبی
خدا قيامت خود را سند زده ست به نامت
#جواد_حیدری
#صلوات 👉
https://eitaa.com/joinchat/3428122659C786854d92e
#مناجات_امام_حسین_علیه_السلام
#شب_جمعه_شب_زیارتی_ارباب
دل ندارد در جهان آرامِ جان اِلّا حسین
کیست در این دایره جانِ جهان الا حسین
کُل خوبی ها همه جمع اند در یک جلوه اش
چیست از تجمیعِ خوبی ها نشان الا حسین
گنج قارون هم اگر داری تو بشنو این پیام،
دل مرو دنبال هر گنجِ نهان الا حسین
این سوال از خَلقِ عالم کن، که در عالم چه کس..
..می دهد رزقِ تمامِ نوکران الا حسین؟
در قیامت که همه درمانده و وامانده اند
کی به نوکر می دهد خطِ امان الا حسین؟
روز عاشورا کنار نعش اولادش بِگُفت،
بوستان هیچ کس نَبْود خزان الا حسین
ملتمس، در روز رستاخیز فرزندش بگو
نیست ذکر مهدی صاحبْ زمان، الا حسین..
#مجتبی_دسترنج_ملتمس
#صلوات 👉
https://eitaa.com/joinchat/3428122659C786854d92e
#مناجات_امام_حسین_ع
#شب_جمعه_شب_زیارتی_ارباب
تا خدایی خدا! در دل وجان است حسین...
ما پناهنده به اوییم امان است حسین
یک حسین گفتم و غمها همه از یادم رفت
همه دلخوشی ما ز جهان است حسین
بیشتر از خود ما غصه ما را خورده
شکر دارد!پدر سینه زنان است حسین
تا براین سینه زدی بار گناهت را شست
بیشتر سینه بزن!خانه تکان است حسین
اوصدا کرده که امشب همه اینجا هستیم
مردی اش بیشتر از حد بیان است حسین
وارد روضه شدی محضر زهرا هستی
روضه هایش بخدا عین جنان است حسین..
#سید_پوریا_هاشمی
#صلوات 👉
https://eitaa.com/joinchat/3428122659C786854d92e
#شب_جمعه_شب_زیارتی_ارباب
گنج قارون هم اگر داری تو بشنو این پیام،
دل مرو دنبال هر گنجِ نهان الا حسین...
#مجتبی_دسترنج_ملتمس
#صلوات 👉
https://eitaa.com/joinchat/3428122659C786854d92e
عقیده ی همه یاران به اتفاق این است
که اشک شور به یاد حسین شیرین است
.
کنار قتلگه تو به گریه جان دادن
ز وعده ها که به خود داده ام یکی این است
.
تو سیدالشهدایی ، تو کشته ی اشکی
منم که مذهبم عشق تو گریه ام دین است
.
سلام حضرت صادق به هر که از داغت
همیشه سفره ی چشمش به اشک رنگین است
.
ز اشک دیده جهان را به آب خواهم بست
کنون که مرهم تو گریه ی محبین است
.
گرفتم اینکه سرت را به دیر راهب شست
ز تشنگی لب پاکت هنوز پر چین است
.
لبی که بر سر نی آیه ها تلاوت کرد
لبی که از ضربات یزید خونین است
.
جبین شکسته به سنگ و لبت نشسته به خون
بمیرم این که سرت مجمع المضامین است
.
سرم فدای سرت کان سر منور تو
گهی به طشت طلا و گهی به خورجین است
.
شکست پشت فلک خواهرت اسارت رفت
شکست پشت فلک بس که داغ سنگین است
.
به آب دیده ی خود غرق می شوم نه عجب
شنیدم اینکه به زخم تو اشک تسکین است
.
غلام آن غزل خوشدل است این غزلم
که منتهای عقیده کمال آیین است
.
بزرگ فلسفه ی قتل شاه دین این است
که مرگ سرخ به از زندگی ننگین است
.
عقیده ی همه یاران به اتفاق این است
که شور گریه بیاد حسین شیرین است
✍️: #ابراهیم_روزبهانی
#صلوات 👉
https://eitaa.com/joinchat/3428122659C786854d92e
ای ولی عصر و امام زمان
ای سبب خلقت کون و مکان
ای به ولای تو، تولّای ما
مهر تو آیینۀ دلهای ما
تا تو ز ما روی نهان کردهای
خون به دل پیر و جوان کردهای
خیز و ببین ای شه دنیا و دین
کفر گرفته همه روی زمین
عالم ما عالم دیگر شده
آینۀ دهر مکدّر شده
خیز و بکش تیغ دو سَر از نیام
ای شه منصور پی انتقام
خیز و جهان پاک ز ناپاک کن
روی زمین پاک ز خاشاک کن
ای به تو امید همه خاکیان
بلکه امید همه افلاکیان
شمس و فلک شمسۀ ایوان توست
جنّ و ملک بندۀ دربان توست
مطلع وَالشّمس بود روی تو
مظهر وَالّلیل دو گیسوی تو
دیدۀ خلقی همه در انتظار
کز پس این پرده شوی آشکار
مُحتَجب از خلق جهان تا به کی؟
در پس این پرده نهان تا به کی؟
ما که نداریم به غیر از تو کس
ای شه خوبان تو به فریاد رس
✍️: #ذاکر
#صلوات 👉
https://eitaa.com/joinchat/3428122659C786854d92e
با صبر ساختم به وفا میبرم پناه
مردم ز درد او به دوا میبرم پناه
شاید که خضر ره بنماید به من رهی
گم گشتهام به راهنما میبرم پناه
شد چار موجه کشتیم از دست سعی تو
ای ناخدا برو به خدا میبرم پناه
عاقل نیم که صبر به فریاد من رسد
دیوانهام به دار شفا میبرم پناه
غیر از رضا به تیر قضا هیچ چاره نیست
گشتم رضا به تیر قضا میبرم پناه
یابم مگر شگفتیای از دم مسیح
چون غنچه درهمم به صبا میبرم پناه
دارم چو کاه پشت به دیوار کوی دوست
از ضعف تن به کاهربا میبرم پناه
قصاب از جفای سپهر آمدم به تنگ
بر درگه امام رضا میبرم پناه
✍️ :#قصاب_کاشانی
#صلوات 👉
https://eitaa.com/joinchat/3428122659C786854d92e
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
از غمت ذره ذره آب شدم
گل نبودم ولی گلاب شدم
هر زمانی که آب نوشیدم
نام تو بردم و کباب شدم
یا اباعبدالله...
نام عباس بی قرارم کرد
از غم اکبرت خرابشدم
هر کجا شیرخواره ای دیدن
بیقرار غم رباب شدم
دیدید بچه که مریض میشه، اگه بنا باشه باباهه ببرش برا مداوا، مادره هزار بار شایدم بیشتر سفارش میکنم به بابا، مبادا تو خیابون صورتش آفتاب بخوره، مبادا سرما بخوره، مبادا گرما بخوره، مبادا اذیتش کنن، مواظب باش تا وقتی هم که بچه رو برمیگردونه از جلو در کنار نمیره،..
فلذا بچه رو تا به حسین داد، وقتی داشت میومد، عبا رو رو صورتش گرفته بود، مبادا صورت نازنینش آفتاب بخوره،
یک غنچه لاله سینهی تنگش کباب شود
پژمرد و خون به دل آفتاب شد
چون نذر کرده بود فدای پدر شود
آن قدر گریه کرد که بابا مجاب شد
آوردش وسط وسط میدون، «یا قوم ان لم ترحمونی فرحموا هذا الطفل» اگه به من رحم نمیکنید به این شیرخواره رحم کنید، «اما ترون کیف یتلظی عطشا» مگه نمیبینی چطور داره لبهاشو از تشنگی تکون می ده، مگه لبهای بچه شیرخواره چقده که میتونه لشکر ببینش،
آی مردم:سیدالشهدا(ع) ببین چقدر نزدیک لشکر عمر سعده، اینقده نزدیک اومده که لشکر لبهای علی رو میبینین، چی می خوام بگم؟ خیلی تا حالا روضه علی اصغر شنیدی اینطوری شنیدی، به هر حال تیری آمد و گلوی علی رو پاره کرد، اما من میخوام امشب یه چیز دیگه برات بگم گریه کنی،
اینقده که حسین(ع) به لشکر نزدیکه میتونن خودش و بزنند چرا خودشو نمی زنن؟! می خوان یه کاری کنن حسین(ع) قبل از مردن بمیره، قبل از کشته شدن دق کنه و الا تیری حرمله به گلوی علیاصغر زد میتونست به گلوی حسین بزنه، فلذا خودش فرمود :
شمر و سنان و اخنس خولی بهانه اند..
آی مردم اگه فکر میکردید تا حالا حسین(ع) و اینا کشتن، اینا نکشتن، کی کشته؟!
مرگ پدر ز داغ پسر آب می خورد
واویلاواویلا
ششماهه ای که با اشارهای از خواب میپرید
با لای لای تیر سه شعبه بخواب شد
یه بیت دیگه و یه دنیا حرف...
با ضربهی پیاپی تیر سه شعبه ای
چون قاب عکس به سینهی بابا قاب شد
حسین آرام جانم..
🎤مرثیه خوان: #ياسر_رحمانی
https://eitaa.com/joinchat/3428122659C786854d92e
کنون که صاحب مژگان شوخ و چشم سیاهی
نگاه دار دلی را که بردهای به نگاهی
مقیم کوی تو تشویش صبح و شام ندارد
که در بهشت نه سالی معین است و نه ماهی
مده به دست سپاه فراق ملک دلم را
به شکر آن که در اقلیم حسن بر همه شاهی
بدین صفت که ز هر سو کشیدهای صف مژگان
تو یک سوار توانی زدن به قلب سپاهی
چگونه بر سر آتش سپندوار نسوزم
که شوق خال تو دارد مرا به حال تباهی
به غیر سینهٔ صد چاک خویش در صف محشر
شهید عشق نخواهد نه شاهدی، نه گواهی
اگر صباح قیامت ببینی آن رخ و قامت
جمال حور نجویی، وصال سدره نخواهی
رواست گر همه عمرش به انتظار سرآید
کسی که جان به ارادت نداده بر سر راهی
تسلی دل خود میدهم به ملک محبت
گهی به دانهٔ اشکی، گهی به شعله آهی
فتاد تابش مهر مهی به جان فروغی
چنان که برق تجلی فتد به خرمن کاهی
✍️: #فروغی_بسطامی
#امام_زمان #جمعه_ظهور #عصر_انتظار
https://eitaa.com/joinchat/3428122659C786854d92e
احمدوحیدی،آقای اجرا
#ذکر افزایش قدرت حافظه 🍃در بعضی از نسخه های قدیمی آمده است که هر کس این دعا را هفت صبح بر هفت مویز
#ذکر
ذکر روز امتحان : اللهم إنی توکلت علیک، و سلمت أمری إلیک، لا ملجأ و منجا منک الا الیک.
ذکر در خلال امتحان : لا إله إلا أنت سبحانک إنی کنت من الظالمین.
یا حی یا قیوم برحمتک أستغیث، رب إن مسنی الضرانک أرحم الراحمین.
ذکر در هنگام فراموشی : اللهم یا جامع الناس لیوم لا ریب فیه اجمع علی ضالتی.
پس از رفع فراموشی : الحمد لله الذی هدانا لهذا و ما کنا لنهتدی لولا أن هدانا الله . اللهم صلی على محمد وعلى أله وسلم.
https://eitaa.com/joinchat/3428122659C786854d92e
🧑🏫می دونی کانالهای آموزش مداحی مطالب شون رو از کجا میارن🧑🏫
🎙 می خوای نکات ناب و دست اول آموزش مداحی رو یاد بگیری
بزن روی لینک زیر 👇
https://eitaa.com/joinchat/2086010880Cfe957a58a0
👌حتما بهترین خواهی بود
احمدوحیدی،آقای اجرا
#ذکر ذکر روز امتحان : اللهم إنی توکلت علیک، و سلمت أمری إلیک، لا ملجأ و منجا منک الا الیک. ذکر در
#ذکر جهت آرامش
🍃ذکر یونسیه:
"لا اله الا انت سبحانک انی کنت من الظالمین"
بهترین درمان برای دردهای لاعلاج روحی است که انسان را گرفتار میکند .
https://eitaa.com/joinchat/3428122659C786854d92e
دست کدامین آسمانی ربنا کرده است؟
که سنگ های غزّه را مشکل گشا کرده است
شاید دلیل گردش اوضاع این باشد
روزی پیمبر سمت این وادی، دعا کرده است
چندی است اخباری می آید از کنار قدس
که مثل موشک در همه دنیا صدا کرده است
سنگی که دست نوجوانان فلسطین بود
موشک شده امروز و طوفانی به پا کرده است
رمز سرود شیر مردان فلسطینی
مرز زمین غاصبین را جابجا کرده است
هرکس حمایت کرد از افکار اسرائیل
قطعا به زودی خوب می فهمد خطا کرده است
آل سعودی هم خودش برگشته و فهمید
بی خود طرفداری از آن یک لاقبا کرده است
آخر چرا تاریخ با دنیا نمی گوید
عمری است صهیون با فلسطینی چه ها کرده است
ای وای بر آنکه حقیقت را نمی جوید
تنها به اخبار دروغین اکتفا کرده است
احسنت بر آنکس که با نطق بصیرت ساز
اهداف شوم دشمنان را برملا کرده است
✍: #سید_روح_الله_موید
#طوفان_الاقصی #قدس #فلسطین #شعر_مقاومت #مقاومت_اسلامی #حاج_قاسم #الله_اکبر #شهید_قدس #مسجد_الاقصی #رهبری #غزه
https://eitaa.com/joinchat/3428122659C786854d92e
سر میگذارد آسمان بر آستانت
غرقیم در دریای لطف بیکرانت
محبوبتر از هر کسی نزد رسولی
آغوش او همواره میشد میزبانت
چون مادری دلسوز، مرهم مینشاندی
بر زخم او با دستهای مهربانت
نور پدر وقتی که شد خاموش دیگر،
تاریک شد، تاریکِ تاریک آسمانت
حق علی را غصب کردند و پس از آن
انداختند آتش به جان آشیانت
میسوختی در شعلههای کینههاشان
آه از دلت آه از دل آتشفشانت...
با دستهای بسته حیدر را که بردند
با چشم خود انگار دیدی رفت جانت
پشت سر حیدر خودت را میکشاندی
آه از تن مجروح و از اشک روانت
هجده بهار از عمر تو تنها گذشت آه
ناگاه دیدی میرسد فصل خزانت
پیچید در خانه برای آخرین بار
بوی تنور داغ و بوی عطر نانت
بانو تو حتی بعد از اینکه پر کشیدی
بودی به فکر کودکان نیمهجانت
بند کفن وا شد تو با مهری فراوان
آغوش وا کردی به روی کودکانت
آن کودکانی که پس از تو رنج دیدند
ای کاش پایان داشت اینجا داستانت
یا لااقل بانو نمیرفتی تو ای کاش
آن روز در گودال با قدّ کمانت
دیدی حسینت را که تنها و غریب است
دیدی که غرق خون شده اینک جوانت
با ناله تا گفتی بُنَیَّ عرش لرزید
عالم همه حیران شد از صبر و توانت
گفتی که آبت هم ندادند، آسمان سوخت
وقتی شنید این واژهها را از زبانت
✍: #فاطمه_معصومه_شریف
#حضرت_فاطمه #حضرت_زهرا #فاطمیه #شهادت_حضرت_فاطمه
https://eitaa.com/joinchat/3428122659C786854d92e
خودش را وارث أرض مقدس خوانده، این قابیل
جهان وارونه شد؛ اینبار با سنگ آمده هابیل
نِگین، دست شیاطین و سلیمان اشک میریزد
و با فرعون میخندند فرزندان اسرائیل
لب خاخامها تورات را وارونه میخواند!
کلیسا با دعا، رد میشود از غیرت انجیل
درون آتش نمرودها اینبار میسوزد
گلوی «الخلیل» از ذبح فرزندان اسماعیل
بیا ای تکسوار سبز! ای پایان این پاییز!
بیا ای صبح پیدا در شب چشم انتظار ایل
و «سبحان الذی اسری» بخوان تا «مسجد الاقصی»
بخوان! ای خواندنت شیرینتر از تنزیل جبرائیل
بیا ای منتقم! با ذوالفقار بیقرارت تا
نماند روی نقشه لکهای بین فرات و نیل
فلسطین جوجههای کوچکش حالا ابابیلاند
و خواب آخر پاییز میبیند سپاه فیل
✍: #قاسم_صرافان
#طوفان_الاقصی #قدس #فلسطین #شعر_مقاومت #مقاومت_اسلامی #حاج_قاسم #الله_اکبر #شهید_قدس #مسجد_الاقصی #رهبری #غزه
https://eitaa.com/joinchat/3428122659C786854d92e
در آستانش شمس میآید به استقبال
ماه و زمین و زهره و ناهید در دنبال
سردرگریبانند ارباب قلم، آری
تاریخ حق دارد اگر باشد پریشانحال
تا ابتدای جادهٔ قدرش نخواهد رفت
هر قدر باشد ذهن جولان دیده و سیال
گر کعبه شد کعبه به روی او تبسم کرد
عشق یدالله است شرط صحت اعمال
هر کس هواخواه علی باشد فرود آید
بر دامگاه شانهٔ او طایر اقبال
جهل عرب راز ولایت را ز خاطر برد
زنده به گور اسلام را دیدیم چندین سال
میگفت جا دارد اگر جان بسپرد اسلام
وقتی درآوردند از پای زنی خلخال
نقشی نمیبست آه بر آیینهٔ عدلش
تنها شنید آه دلش را شمع بیتالمال
فرق زبیر و مالک است افتادگی در عشق
در فتنه میگردد سره از ناسره غربال
برگشت تیغ صبر مالک در نیام آرام
راهی نبود از خشم او تا خیمهٔ دجال
دار مکافات است دنیا بیعلی مردم!
خرما فروش کوفه را این بود استدلال
در پنجهاش حق بود چونان موم و میفرمود:
«اُنظُر اِلی ما قال، لا تَنظُر اِلی مَن قال...»
فُزتُ و رَبّ الکعبه، تَسلیما لِاَمرِک بود
فرقی ندارد سجده در محراب یا گودال
✍: #سیدمحمدجوادمیرصفی
#امیرالمؤمنین
https://eitaa.com/joinchat/3428122659C786854d92e
خورشید هم در آسمان رؤیت نمیشد
دیگر کسی با ماه، همصحبت نمیشد
چشم ستاره لحظهای سوسو نمیزد
رنگینکمان در محفلی دعوت نمیشد
خاک از وجود تیرۀ خود دست میشست
باد از سکون خویش بیطاقت نمیشد
آتش مجال شعلهور بودن نمییافت
رود از نبود موج ناراحت نمیشد
غنچه به خواب مرگ میرفت و پس از آن
از خلوت خود وارد جَلوَت نمیشد
ارکان هستی را خدا میزان نمیکرد
دار و ندار ما به جز ظلمت نمیشد
منظومهای در کهکشان باقی نمیماند
اصلا خدا آمادۀ خلقت نمیشد
این سرنوشت شوم ارکان جهان بود
عالم اگر که صاحب حُجّت نمیشد
ای کاش در هر محفل اُنسی که داریم
از هیچکس غیر از شما صحبت نمیشد
✍: #احمد_حسین_پور_علوی
#امام_زمان #اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#سه_شنبه_های_جمکرانی
https://eitaa.com/joinchat/3428122659C786854d92e
چقدر ها کند این دستهای لرزان را؟
چقدر؟ تا که کمی سردی زمستان را...
به سینه و سر خود میزنند پنجرهها
کسی نواخته انگار طبل طوفان را
به پشت پنجرههای شکسته میبیند
تمام روز تگرگ و گلولهباران را...
به دوش خسته کشیدهست سالیان زیاد
شبیه گنبد خود درد و رنج انسان را
به لطف هُرم نفسهای انبیاست، اگر
رسانده تا به چنین روز نیمۀ جان را
اگر صدای گلوله امان دهد شاید
به گوشمان برساند نوای ایمان را
کنار منبر گوشهنشین خود دیدهست
نفس نفس زدنِ آیههای قرآن را
شریک گریۀ محراب میشود گاهی
مگر کمی ببرد غربت شبستان را...
نماز جمعۀ این هفته هم اقامه نشد
کجای دل بگذارد غم فراوان را؟
هنوز حسرت یک عید بی عزا دارند
منارهها که ندیدند ریسهبندان را...
به حُسن یوسف خود آب میدهد با اشک
و مرهمی شده اینگونه زخم گلدان را...
به گریههای جگرسوز حضرت یعقوب
که قطره قطره به غم بُرد شهر کنعان را
به آن عزیز که از چاه آمد و با آه
کشید در بر خود میلههای زندان را...
به الخلیل که در سوگ لالهها دیدهست
به کوچه کوچۀ خود حجلۀ شهیدان را...
هنوز منتظر است و...، هنوز منتظریم
چقدر صبر کند سردی زمستان را؟
به سمت کعبه نگاهش نماز میخواند
به این امید که آن آفتاب پنهان را...
✍: #رضا_خورشیدی_فرد
#طوفان_الاقصی #قدس #فلسطین #شعر_مقاومت #مقاومت_اسلامی #حاج_قاسم #الله_اکبر #شهید_قدس #مسجد_الاقصی #رهبری #غزه
https://eitaa.com/joinchat/3428122659C786854d92e
با زمزمی به وسعت چشم تر آمدم
تا محضر زلالترین کوثر آمدم
قسمت نشد که بال و پری دست و پا کنم
اما به شوق دیدن تو با سر آمدم
گفتند زائر حرمت زائر خداست
مُحرمتر از همیشه بر این باور آمدم
اینک مدینةالنبیام، مشهدالرضاست
با نام تو به محضر پیغمبر آمدم
از حس و حال روشن معراج پُر شدم
وقتی به خاکبوسی «بالاسر» آمدم
حسی کبوترانه گرفتهست جان من
«پایین پای» تو شده هفت آسمان من
در این حریم قدسی سرتاسر آینه
روشن شده به نور تو چشمم هر آینه
گرد و غبار صحن تو را میخرد به جان
همواره بوده است بر این باور آینه
پر میکشد از این همه قلب شکسته: آه
سر میزند از این همه چشم تر: آینه
عکس ضریح توست که در قاب چشمهاست
یا عکسی از بهشت نشسته بر آینه
گم کرده دارم، آمدهام با نگاه تو
پیدا کنم تمام خودم را در آینه
لبریز روشنیست تمام رواقها
آیینگیست جان کلام رواقها
شبهای گریه تا به سحر حرف میزنم
با واژه واژه خون جگر حرف میزنم
شمعم که گریه میکنم و گریه میکنم
با قطره قطره آتش تر حرف میزنم
روح لطیف تو شده سنگ صبور من
گویی که با نسیم سحر حرف میزنم
گاهی کنار پنجرههای ضریح تو
گاهی در آستانهٔ در حرف میزنم
شبهای بارگاه تو را درک کردهام
از «لیلة الرغائب» اگر حرف میزنم
بر لب رسیده از قفس سینه، آه من
حرف دل است روی زبان نگاه من
روی تو را ستارهٔ اشراق خواندهاند
خوی تو را «مکارم الاخلاق» خواندهاند
دست تو را که خالق لطف و کرامت است
روزیرسان انفس و آفاق خواندهاند
باران مهربانی بیوقفهٔ تو را
شأن نزول سورهٔ انفاق خواندهاند
در مذهب نگاه تو غم حرف اول است
چشم تو را پیمبر عشاق خواندهاند
هفت آسمان و رحمت شمس الشموسیات
ذرات خاک و لطف انیس النفوسیات
✍: #سیدمحمدجوادشرافت
#امام_رضا #چهارشنبه_های_امام_رضایی
https://eitaa.com/joinchat/3428122659C786854d92e
می طراود ز ساحل كوثر
چشمه چشمه حقيقت زمزم
مانده در كار خلقتش مبهوت
چشم حق بين هاجر و مريم
در تمامی عالم و آدم
نسل آدم نديده مانندش
چه كسی مثل اوست بي همتا
هست حوا كجا همانندش
همه دل بست روی پيغمبر
مصطفی بسته دل به ديدارش
به جلال و شكوه او سوگند
هست مثل خديجه رخسارش
آنقدر با كرامتش دانند
كه رسولش عقيله می نامد
همه پنج تن كه پر بكشند
يك تنه در مسير می ماند
رتبه بندگی او والاست
لحظه اي جز خدا نمی جويد
در جواب امام خود حتی
چون كه يك گفت دو نمی گويد
كيست اين آسمان عزّ و شرف
كيست اين بانوی وفا يارب
اين چه اعجوبه ايست كز عظمت
نام او را گذاشتی زينب
اين همان زينت علی زينب
اين همان خواهر حسين من است
اُمَتُّ اللهُ و آيتُ الكبریٰ
فخر كونين و عالمين من است
همه دين وجود اين بانوست
اوست آئينه دار زهرايم
يد و بيضای او يداللهی است
اوست پيغمبر خطرهايم
به نبی گر رسالتم دادم
به علی گر ولايتم دادم
هر نبی و وصی گواه من است
كه به زينب هدايتم دادم
او امام هدايتی خاصّ است
از ازل تا ابد به هر منظر
همه دلهاست در تصرف او
كربلا كوفه شام تا محشر
بر سرش هفت آسمان سايه
زير پايش زمين كند تعظيم
ابر و باد بهار سرمستش
مهر و ماه و فلك پُر از تكريم
او به اندازه همه عالم
قد علم مي كند برابر ظلم
هركه خيزد برابر علمش
هركه باشد بُوَد برادر ظلم
همتش كوخ را كند آباد
دولتش كاخ را كند ويران
مكتب او سه ساله ای دارد
كه شود پير و مرشد پيران
هركجا نام كربلا باشد
نام او می درخشد از محمل
می شود با سر برادر خود
همسفر در خطر چهل منزل
گاه جای علی ولی گردد
گاه گردد سپر برای يتيم
گه علي وار خطبه می خواند
گه شود زير تازيانه مقيم
به تهجّد كه مي رود دل شب
نافله افتخار او دارد
چشم گريان شيعه مرهم بر
ديده اشكبار او دارد
تا خدا را قسم دهد به حسين
همه كائنات مي گريند
چون قسم دهد به نام حسن
جملة ممكنات می گريند
تا بگويد : به پهلوی مادر
لرزه ای بر مدينه می افتد
آه از آندم كه در دل محراب
ياد آن زخم سينه مي افتد
به گمانم هنوز در چشمش
كوچه ای مانده تيره و تاريك
ذات حق را قسم به او بايد
تا زمان فرج شود نزديك
خون سرخ حسين مي گويد:
زينبا روز راز می آيد
انتقام امام در راه است
تك سوار حجاز می آيد
✍: #محمود_ژولیده
#حضرت_زینب #ولادت_حضرت_زینب #روز_پرستار
https://eitaa.com/joinchat/3428122659C786854d92e
#انتشار_برای_اولین_بار
سحر که باد صبا بی قرار می آمد
بهار طی نشده نوبهار می آمد
صدای چلچله از شاخسار می آمد
به باغ سبز ولا گلعزار می آمد
محیط عرش چراغان ز نجم و کوکب بود
چراکه فاطمه چشم انتظار زینب بود
شعاع نور رخش تا ستاره بالارفت
شمیم عطر خوشش سوی کوه و صحرا رفت
دمی که خنده کنان روی دست مولا رفت
صدای هلهله ها تا به عرش اعلا رفت
لبش شکفت چو گل، دختر امیر حنین
دمی که رفت در آغوش مهربان حسین
مقام قرب ملک شان ذکر یارب او
هزار هاجر و مریم مرید مکتب او
مقام صبر کجا و مقام و منصب او
نهفته سر خدا بین نام زینب او
نه این که زین اب است اوکه زینت الله است
به عرش نام خوشش با سلام همراه است
که گفته ات که اسیری امیر هستی تو
به شام و کوفه علی در غدیر هستی تو
سلاله اسد الله و شیر هستی تو
قیام خون خدا را سفیر هستی تو
من حقیر کجا,وصف عزت تو کجا
قلم کجا و بلندای مدحت تو کجا
✍️: #یاسر_رحمانی
#ولادت_حضرت_زینب #روز_پرستار #حضرت_زینب
https://eitaa.com/joinchat/3428122659C786854d92e
امشب دلم به تاب و سرم گرم از تب است
امشب که از نسیم حضوری لبالب است
شمع است و شاهد است و شرابی که بر لب است
شور و شگفتی است و شبی عشق مشرب است
شامی که روشنایی روز است امشب است
امشب شب ملیکه دادار زینب است
این جلوه جلوههای شبی بیکرانه است
این جذبه جذبه حرمی بینشانه است
این سجده سجده بر قدمی جاودانه است
این شعله شعله نگهی عاشقانه است
از هر لبی که میشنوی این ترانه است
عالم محیط و نقطه پرگار زینب است
سّری رسید و معنی ام الکتاب شد
نوری دمید و قبله هر آفتاب شد
چشمی گشود و چشم شقایق بخواب شد
زیباترین دعای علی مستجاب شد
زهراست این که در دل گهواره قاب شد
امشب تمام گرمی بازار زینب است
بر عرش سبز دست نبی تا که جا گرفت
نورش زمین و کل زمان را فرا گرفت
حتی بهشت سرمه از آن خاک پا گرفت
از عطر دامنش همه جا روشنا گرفت
آئینهای مقابل رویش خدا گرفت
تصویر جلوههای خداوار زینب است
این کیست این که سجده کند عشق در برش
این کیست این که سینه درند در برابرش
این کیست این که از جلوات مطهرش
عالم نبود غیر غباری ز محضرش
فرموده است از برکاتش برادرش
آئینهدار حیدر کرار زینب است
تا کوچهاش قبیله لیلا ادامه داشت
تا خانهاش گدایی عیسی ادامه داشت
در چشم او تلاطم دریا ادامه داشت
بر قامتش قیامت مولا ادامه داشت
زینب نبود حضرت زهر ادامه داشت
خاتون خانهدار دو دلدار زینب است
سرچشمههای پرطپش کوهسار از اوست
دریا از اوست جذبه هر آبشار از اوست
تیغ کلام فاطمیاش آب دار از اوست
تفسیر آیههای غم و انتظار از اوست
آری تمام هیمنه ذوالفقار از اوست
از کربلا بپرس علمدار زینب است
سوگند بر شکوه دل مرتضاییاش
بر جلوههای حیدریاش مجتباییاش
سوگند بر تقدس کرب و بلاییاش
بر ریشههای چادر سبز خداییاش
سوگند بر نماز شب کبریاییاش
تا روز حشر کعبه ایثار زینب است
شمس حجاب گنبد دوار زینب است
بدر سپهر عصمت و ایثار زینب است
محبوبه حبیه دادار زینب است
مسطوره سلاله اطهار زینب است
اذن دخول در حرم یار زینب است
منصوره نرفته سر دار زینب است
نون و قلم نبی است و ما یسطرون حسین
طاق فلک علی است به عالم ستون حسین
خلقت تمام حضرت زهراست خون حسین
هستی تمام ظاهر و مافی البطون حسین
با یک قیامت است هم الغالبون حسین
در این قیام نقطه پرگار زینب است
سردار سرسپرده جولان عشق کیست؟
تنها امیر فاتح میدان عشق کیست؟
عشق است حسین و گوش به فرمان عشق کیست؟
روح دمیده در تن بیجان عشق کیست؟
علامه مفسر قرآن عشق کیست؟
تفسیر آیهها همه اسرار زینب است
ققنوس وهم از پی او در توهم است
فانوس وصف در صفت وصف او گم است
قاموس اقتدار و وقار و تلاطم است
پابوس او تمامی افلاک و انجم است
کابوس شام و دولت نامرد مردم است
بر فرق ظلم تیغ شرر بار زینب است
پیداترین ستاره دیبای خلقت است
زیباترین سروده لبهای خلقت است
زهراترین زهره زهرای خلقت است
لیلاترین لیلی لیلای خلقت است
شیواترین سئوال معمای خلقت است
گنجینه جزیره اسرار زینب است
ذرات و کائنات همه مرده یا خموش
در احتجاج بود زنی یک علم به دوش
قلب جهان به عمق زمین غرق جنب و جوش
آتشفشان قهر خداوند در خروش
هوهوی ذوالفقار علی میرسد به گوش
این رعد و برق نیست که انگار زینب است
خورشید روی قله نی آشکار شد
کوچکترین ستاره سر شیرخوار شد
ناموس حق به ناقه عریان سوار شد
هشتاد و چهار خسته به هم همقطار شد
زیباترین ستاره دنبالهدار شد
در این مسیر نور جلودار زینب است
چشم ستاره در به در جستجوی ماه
بر روی نیزه دیده زینب گرفت راه
مبهوت مینمود به سرنیزهای نگاه
آتش کشید شعله ز دل تا کشید آه
کای جان پناه زینب و اطفال بیپناه
راحت بخواب چونکه پرستار زینب است
پشتش شکست بس که بر او آسمان گریست
حتی به حال و روز دلش کاروان گریست
از خندههای حرمله و ساربان گریست
بر گیسوان شعله ور کودکان گریست
از ضربههای دم به دم خیزران گریست
بر خیل اشک قافله سالار زینب است
آن شانه صبور صبوری زما ربود
آن قامت غیور قیامت بپا نمود
آن شیرزن حماسه عباس را سرود
با دست خویش بیرق کرب و بلا گشود
بر بالهای زخمیاش ای وای جا نبود
غم را بگو بیا که خریدار زینب است
زینب اگر نبود اثر از کربلا نبود
شیرازهای برای کتاب خدا نبود
زینب اگر نبود علم حق به پا نبود
این خیمهها و پرچم و رخت عزا نبود
یک یا حسین بر لب ما و شما نبود
در کار عشق گرمی بازار زینب است
با این که قد خمیدهام و داغ دیدهام
فتح الفتوح کردهام هرجا رسیدهام
گر نیش کعب نی به وجودم خریدهام
گر طعم تازیانه چو مادر چشیدهام
چون کوه ایستادهام ای سر بریدهام
در اوج اقتدار جهاندار زینب است
زینب کجا و خنده اشرار یا حسین
زینب کجا و کوچه و بازار یا حسین
زینب کجا و مجلس اغیار یا حسین
زینب کجا و این همه آزار یا حسین
زینب کجا و طشت و سر یار یا حسین
در پنجههای بغض گرفتار زینب است
از نای من به ناله چو افتاد نای نی
عالم شنید از پس آن هایهای نی
تو بر فراز نیزه و من در قفای نی
آنقدر سنگ خوردهام از لابهلای نی
تا اینکه یافتم سرت از رد پای نی
هجران توست آتش و نیزار زینب است
قرآن بخوان که حفظ شود آبروی تو
رنگین شده است ساقه نی از گلوی تو
در حسرتم که نیزه کند شانه موی تو
ای منتهای آرزویم گفتوگوی تو
ای نازنین بناز خریدار زینب است
✍️: #محمود_کریمی
#صلوات 👉
#حضرت_زینب #ولادت_حضرت_زینب #روز_پرستار
https://eitaa.com/joinchat/3428122659C786854d92e
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بسم الله الرحمن الرحیم
غزلرباعی
ای آن که کاروبار تو مشکلگشایی است
در آستان لطف تو کارم گدایی است
از بس که مهربان و رئوفی برای تو
فرقی نکرده است که زائر کجایی است
دیدیم در نگاه بلند کبوتران
در این حریم اوج اسارت، رهایی است
ما صافوساده در طلب دیدن توایم
مارا قبول کن، دل ما روستایی است
دلهای عاشقان بلادیدهی تو را
از هرچه غیر دوست امید جدایی است
ما از عدم به عشق تو رفتیم تا وجود
پیش از الست قدمت این آشنایی است
تنها نه این که حج فقیرانی ای امام
هرکس که زائر تو شود کربلایی است
با دست خالی آمدم و دست پُر شدم
سهم من از زیارت تو این رباعی است؛
دل خسته و روسیاه، با بار گناه
افتاده دلم به راه، با بار گناه
«چون ذره پِیِ کسب فروغ از خورشید
رفتم به پناه شاه، با بار گناه»
#مجتبی_خرسندی
#امام_رضا_علیهالسلام
#امام_زمان
https://eitaa.com/joinchat/3428122659C786854d92e
#امام_حسین_علیه_السلام
#شب_جمعه_شب_زیارتی_ارباب
چشم خود را باز کردم ابتدا گفتم: حسین
با زبانِ اشکهای بی صدا گفتم: حسین
یاد تو مُهر قبولیِ نمازم بوده است
در قنوتِ خویش قبل از ربنا گفتم: حسین
در مناجات #شب_جمعه نمیدانم چه شد
خواستم بر لب بَرم نام خدا، گفتم: حسین
ماند هَل مِنْ ناصِرت بی پاسخ اما بارها
آمد از کرب و بلا "لبیک" تا گفتم: حسین
نام زهرا را شنیدم هرکجا گفتم: علی
نام زینب را شنیدم هرکجا گفتم: حسین
کلُ اَرضٍ کربلا، من تازه میفهمم چرا
در خراسان، در نجف، در سامرا گفتم: حسین
عاشقی گفت: آنچه میخواهد دل تنگت بگو...
با دلی غمبار گفتم: کربلا؛ گفتم' حسین...
#علی_ذوالقدر
#صلوات 👉
https://eitaa.com/joinchat/3428122659C786854d92e
#امام_زمان_عج
#جمعه_های_انتظار
به نبي ثمر به علي پسر زده رو بشر به گداي تو
بدهم ضرر نروم اگر سر هرگذر به هواي تو
دل و دلبري سر و سروري ز همه نظر خود مادري
نه فقط بشر كه ملائكه شده گرم مدح و ثناي تو
تو حسيني و حسني دگر نرسد به حسن تو صد قمر
چه ملاحتي چه نجابتي همه محو و مات لقاي تو
شده هر كسي به تو مبتلا سر و جان كند به رهت فدا
كه تو باقري و تو صادقي شده حق رضا به رضاي تو
توئي هادي و تو هدايتي توئي حسن كل به روايتي
پدرت به دور تو گشته و پدرم گداي عطاي تو
نظري به اين دل مضطرم غم خود بگو به كجا برم
به که رو زند به که رو کند سگ بینوای سرای تو
متحيرم چه بخوانمت،نه توئي خدا نه از او جدا
به فداي تو سر و جان من سر و جان من به فداي تو
منم آن كه دل به تو داده ام نگران آن همه باده ام
بده باده تا ز محبتت نشوم جدا به دعاي تو...
#محسن_صرامی
#صلوات 👉
https://eitaa.com/joinchat/3428122659C786854d92e
ای آرزوی عشق، تمنا کنم تو را
در شاه بیت عاطفه انشا کنم تورا
پرسند اگر تجلی حسن تو را ز من
با آفتاب و آینه معنا کنم تورا
تو راز سر به مهری و در سجده از خدا
خواهم به آه و ندبه که افشا کنم تو را
وقتی اسیر غربت دنیایی خودم
در کنج دل بگردم و پیدا کنم تو را
شرمنده ام که در اثر روسیاهیم
خیمه نشین خلوت صحرا کنم تورا
(این دیده نیست قابل دیدار روی تو
چشمی دگر بده که تماشا کنم تورا)
تا مست فیضتان شوم و مستفیض لطف
دعوت به جشن (بزم) زینب کبری کنم تو را
روشن ز نور عصمت او عالمین شد
تفسیر شادی و غم زینب حسین شد
حیدر که بوده زینت هستی عبادتش
زینب ز عرش آمده گردیده زینتش
زینب، چه زینبی؟ که شده در طفولیت
آغوش پنج حجت حق مهد عصمتش
زینب، چه زینبی؟ ز همان خردسالگی
خواندند صابرین، جبل استقامتش
جبریل خاکبوس اتاق جلالتش
روح القدس ملازم روح قداستش
جایی برای عالم دیگر نمانده است
آنجا که هست زینب و علم و فقاهتش
هرجا سخن به یاد حسین است لاجرم
آید کلام زینب و عشق و محبتش
چشمی به سمت سایه ی او هم نرفته است
سوگند میخورم به حیا و نجابتش
زیبا سروده شاعر دلداده ای که گفت:
(زینب عفیفه ای است که در راه عفتش)
(عباس می دهد نخ معجر نمی دهد)
یک لحظه چادر شرف از سر نمی دهد
جز مصطفی که نام علی بی وضو نگفت
تفسیر نام او احدی مو به مو نگفت
تفصیل شان زینب کبری نگفتنی است
چون عارفی که قصه رازِمگو نگفت
از چهار سالگی غم زینب شروع شد
دنیا به جز حدیث جدایی به او نگفت
می خواست از حکایت محسن کند سوال
آمد میان حنجره بغض گلو نگفت
مادر! دلیل روی کبودت چه بوده است؟
هر قدر کرد دخترکش پرس و جو، نگفت
مادر دلش گرفت و زبان باز کرد و گفت:
(می زد مرا مغیره و یک تن به او نگفت)
(زن را کسی مقابل شوهر نمی زند)
(مادر کسی مقابل دختر نمی زند)
وقتی سخن ز گرمی فردای محشر است
زینب به فرق فاطمیون سایه گستر است
او ابر رحمت است به دریای کربلا
ماییم قطره ای که به دریا شناور است
در ماجرای زندگی زینب و حسین
یک روح عاشقانه ولی در دو پیکر است
رحمت به روح شاعر دلخسته ای که گفت:
ابیات ناب را که چنان درّ و گوهر است
(احکام ارث در همه جا چون بیان شود
سهمی ز خواهر است و دو سهم از برادر است
این امتیاز در خور زینب بود که او
میراث عشق را به برادر برابر است)
جان ها فدای زینب و قلب صبور او
از صبر و از غریبی او دیده ها تر است
زینب چه دید روز دهم بین قتلگاه
کز گفتن و شنیدن آن قلب، مضطر است
آن حنجری که بوسه بر آن داد مصطفی
حالا نشان بوسه شمشیر و خنجر است
آن سینه ای که مخزن اسرار عشق بود
دردا که زیر چکمه شمر ستمگر است
( "والشمرُ جالسُُ" نفس مادرش گرفت)
(سر را برید و روبروی خواهرش گرفت)
✍: #سید_روح_الله_موید
#حضرت_زینب #ولادت_حضرت_زینب #روز_پرستار
https://eitaa.com/joinchat/3428122659C786854d92e
هر کس برای توبه مصمم نمیشود
با صد هزار موعظه آدم نمیشود
امروز اگر که فرصت توبه هدر دهیم
فردا همین مجال فراهم نمیشود
طاعات ما و حلقۀ پیوند با خدا
خالص نبوده است که محکم نمیشود
نامردی است بندگی لحظهای ما
شوق گناه و نافله با هم نمیشود
باید برای خشکی چشم التماس کرد
این چاه خشک یک شبه زمزم نمیشود
ساکت نباش، حرف بزن با خدا، بگو:
من آمدم کنار تو باشم، نمیشود؟
شآید که از نگاه تو افتادهام دگر
وقتی دلم، شکسته و محرم نمیشود
در بین خوبها منِ آلوده هم بخر
چیزی که از کریمی تو کم نمیشود
حلوا نخواستم، تو خودت را به من بده
حلوا برای غم زده مرهم نمیشود
جای بهشت، کرب و بلا روزیام کنید
بی کربلا بهشت، مجسم نمیشود
هرکس که آمده قدمی سمت کربلا
شرمندۀ رسول مکرم نمیشود
نان علی و فاطمه را سائلی که خورد
دیگر مقابل احدی خم نمیشود
✍️: #محمد_جواد_شیرازی
#امام_حسین #امام_زمان #مناجات
https://eitaa.com/joinchat/3428122659C786854d92e