eitaa logo
سید احمد وحیدی | آقای اجرا
25.7هزار دنبال‌کننده
637 عکس
258 ویدیو
24 فایل
🙋سیداحمدوحیدی هستم (قاری،مداح،مجری) قراره این موارد رو خیلی ساده بهت اموزش بدم آموزش مداحی🎙 قرائت قرآن🤲🏻 ترحیم خوانی🖤 اجرا در عروسی مذهبی اگه سوال داشتی اینجام 👇 (آی دی ادمین پاسخگو) @malakoott
مشاهده در ایتا
دانلود
تنها نشد ز زهر ستم آب پيکرت يک عمر ريخت آتش اندوه بر سرت هر روز بود روز تو از دود آه ، شب هر لحظه ريخت خون دل از ديده ي ترت آنشب که شعله گشت ز کاشانه ات بلند ياد آمد از شکستن پهلوي مادرت بردند دست بسته ترا چون علي ولي نقش زمين نگشت در خانه همسرت (سيلي نخورد پشت در خانه همسرت) خصمت نگاه داشت سه ساعت به روي پا ديگر نبود بسته دو بازوي خواهرت بودند اهل بيت تو بعد از تو بس عزيز سيلي نزد کسي به گل روي دخترت تيغ ستم سه بار به رويت کشيده شد ديگر نخورد چوب به لبهاي اطهرت اين غم مرا کشد که به شهر مدينه نيست جز بوسه ي نسيم به قبر مطهرت غربت نگر که پشت در بسته ي بقيع صورت نهد به دامن ديوار زائرت در حيرتم چگونه کفن شد جنازه ات چيزي نمانده بود ز اندام لاغرت ميثم گداي توست مرانش ز کوي خويش اي مهر و مه دو خاک نشين سائل درت 👉 https://eitaa.com/joinchat/3428122659C786854d92e
تو غیر جود نکردی ، ولی جفا کردند چقدر خون به دلت قوم بی حیا کردند تو مثل فاطمه در حقشان دعا کردی شبیه فاطمه حق تو را ادا کردند کشند آتش و انگار کارشان این است درست با تو شبیه سقیفه تا کردند تو را بدون عبا دست بسته می بردند میان راه ندانم چه با شما کردند چه بی ملاحظه بودند آن سیه دلها مگر رعایت قد خم تورا کردند؟ نصیب تو شده جامی ز زهر،آقا جان چگونه درد غریبی ت را دوا کردند قرار بود تو هم شاه بی حرم باشی تو را گریز غزل سمت مجتبی کردند 👉 https://eitaa.com/joinchat/3428122659C786854d92e
غروب سرخ نگاهش به رنگ ماتم بود غريب شهرِ خودش نه ، غريب عالم بود چقدر روضة كرب و بلا بپا مي داشت به روي سر در خانه هميشه پرچم بود برای داغ ِ دل بی‌قرار و پر دردش همیشه زمزمة روضه مثل مرهم بود شبي كه در تب آتش بهشت او مي سوخت شكسته قامت و آشفته حال و درهم بود چه شد که در وسط كوچة بني هاشم پر از تلاطم اشكِ مصيبت و غم بود شتاب مركب و آقای قد خمیدة ما ميان كوچه زمين خوردنش مسلم بود غم ِ اسارت و داغ ِ جسارت و غربت چقدر در نظرش كربلا مجسم بود خلاصه لحظة‌ آخر ، زمان تدفينش بساط غسل و بساط كفن فراهم بود کنار پیکر او هر دلِ عزاداری به یادِ بی‌کسی کشتة محرّم بود تنی که غرق به خون مانده بود در گودال سری که بر سر نیزه پناه عالم بود 👉 https://eitaa.com/joinchat/3428122659C786854d92e
بر هم نزن نماز مرا، بی هوا نزن حالا که می زنی، جلوی آشنا نزن سجاده و عبای مرا می کِشی، بکش اما لگد به تربت کرب و بلا نزن آتش زدی به زندگی ام بس کن و برو دیگر نمک به زخم دل من، بیا نزن در خانه بس نبود غرورم شکسته شد؟ حداقل مقابل همسایه ها نزن با تازیانه ات به سر و صورتم بزن حرفی فقط به حضرت خیرالنساء نزن بالای مرکبی و خجالت نمی کشی پیچیده پای من... چه کنم؟! بی حیا نزن موی سپید دارم و شیخ الائمه ام هر طور می زنی بزنم، با عصا نزن وقت گریز من شده "نوحوا علی الحسین" زینب دوید و گفت: غریب مرا نزن ای شمر بس کن و به روی سینه اش نرو با چکمه ات قدم روی عرش خدا نزن با دست و پا زدن گره ای وا نمی شود تشنه لبم... عزیز دلم... دست و پا نزن 👉 https://eitaa.com/joinchat/3428122659C786854d92e